eitaa logo
ستاره‌های زمین🏴
35.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
306 فایل
خونه ای که در اون قرآن خونده بشه مثل ستاره‌ای برای آسمانیان میدرخشه، پس شما هم می‌تونید ستاره بشید. ستاره‌ای از "ستاره‌های زمین" 🌠 ارتباط با ادمین @Setare114_admin وب سایت: https://b2n.ir/z58400
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم دست‌های کوچکش✨ هنوز جمع خوانی قرآن‌شان تمام نشده بود؛ خاله می‌گفت باید سورۀ توبه را تمام کنیم بعد بخوابیم. - دختر گلم تو برو بخواب، فردا صبح زود نمی‌تونی بیدار بشی! در رختخوابش که دراز کشید، نفس عمیقی کشید؛ شاید قلب‌اش آرام بگیرد؛ اما هنوز قلب کوچک‌ش از ذوق فردا، تند و تند بالا و پایین می‌پرید. با دو دست کوچک‌اش پتو را محکم چسبیده و تا زیر چانه‌اش بالا کشید. صدای مادربزرگ در گوش‌اش می‌پیچید: «آدم با خدمت کردن هم می‌تونه عبادت کنه عزیزم. فردا، تو از همه بیشتر خدمت کن که عبادت‌ات از همه زودتر بره بالا». گفته بودند همه باید کلۀ سحر از خواب بلند شوند و هرکس هر کاری روی زمین مانده، بردارد و انجام بدهد. مهمان‌ها زیاد بودند و نوبت مادربزرگ بود جلسه قرآن فامیلی را در خانه‌اش برگزار کند. اما لیلا نمی‌دانست کاری که روی زمین مانده چه شکلی است؟ آن را از کجا باید پیدا کند؟ غم و شادی در قلب کوچک‌اش یکدیگر را هول می‌دادند و دست بر گردن هم می‌انداختند و به پایین می کشاندند؛ جرقه‌ی نوری حس کرد؛ ذوق و شوق رحل چیدن کنار پتوهای سفید دور اتاق، کار خودش را کرده بود! دیگر نگران نبود! می‌دانست فردا چطور عبادت کند؛ نفس عمیقی کشید؛ لبخندی زد و چشمان‌اش را بست. انگار پتوهای سفید که به بالا پرتاب می‌شدند تا صاف و مرتب روی زمین فرود بیایند، باد خنک‌شان را به صورت لیلا می‌زدند تا به او بگویند: «عبادت‌ات پیشاپیش مبارک». خواب به چشمان‌اش آمد؛ اما گوش‌هایش هنوز صدای خاله‌اش را می‌شنید که داشت می‌خواند: وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا ... سوره توبه، آیه ۳۱ 📝نویسنده: پوپک علوی طباطبایی •┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈• 🆔 @setare114
قدِ ذرهِ✨ چند هفته بود رفتارش عوض شده بود. حواسش به تمام کارهای ریز و درشتی که می‌کرد جمع بود. موقع وضو گرفتن دیگر مثل قبل صحبت نمی‌کرد و ذکر می‌گفت. حتی در زمان بازی کردن هم تمام زورش را می‌زد حرف بدی نزند. قبلاً خودش پشت معلم‌ها حرف می‌زد اما حالا اجازه نمی‌داد کسی این کار را بکند. کنجکاویم را تبدیل به سوال کردم و یک روز عصر بعد از برد شیرینمان در زمین فوتبال علت کارهایش را پرسیدم. عرق صورتش را خشک کرد و دعوتم کرد به جلسه خانگی قرآن‌شان. وارد جلسه‌شان که شدم بالای سر مربی تابلوی زیبایی دیدم که روی آن آیه‌ای از قرآن کریم نوشته شده بود. آنجا همه چیز را برایم روشن شد. فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ پس هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند! و هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند! سوره زلزال، آیه ۷و۸ 📝نویسنده‌ نوجوان: محمدحسن سلیمانی •┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈• 🆔 @setare114