نام کتاب: مهندس شهیدسید محسن صفوی و قرارگاه صراطالمستقیم (شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس1)
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 102
نویسنده: طیبه کیانی
قیمت بااحترام: 30هزار تومان
چند جمله از کتاب: بیشترین همّ و غمّ سیدمحسن صفوی در جبهه، این بود که چطور به نیروهایی که در خط اول هستند، امکانات و سرپناه برساند تا آمار شهدای خط مقدم را کاهش دهد و به حداقل برساند. چراکه نیروهای پیاده، فقط یک سلاح داشتند و از سنگرهای آهنی استفاده میکردند که خیلی محکم نبود و به محض اینکه خمپارهای به آن میخورد، تخریب میشد. بنابراین باید طرحی تهیه میکردند و سنگرهای مقاومی درست میکردند که در برابر خمپاره، آرپیجی و بمباران خوشهای مقاوم باشد. بنابراین اولین کاری که برای خط مقدم به نظرشان رسید، سنگرهای سهمی بود.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: پل خیبر (شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس2)
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 73
نویسنده: غلامرضا سالمی
قیمت بااحترام: 30هزار تومان
چند جمله از کتاب: ارتش بعث عراق با وجود پذیرش عملی شکست خود در جزایر شمالی و جنوبی مجنون، تا پیش از اجرا و بهرهبرداری پروژههای پل خیبر و جادۀ سیدالشهدا (ع)، به عقبراندن نیروهای ایرانی و بازپسگیری جزایر امید بسیاری داشت؛ ولی با بهرهبرداری و عملیاتیشدن تردد رزمندگان اسلام از روی پل و بعد هم جاده، امیدهای واهی خود را نقش بر آب دید و بر همین اساس، حضور رزمندگان اسلام تا روزهای پایانی جنگ و دفاع مقدس، یعنی سال 67 ، در جزایر تثبیت شد.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: باغ شماره هفت
سال چاپ: 1390
تعداد صفحات: 144
نویسنده: علی عادلمرام
قیمت بااحترام: 3هزار تومان
چند جمله از کتاب: بلدوزر به آرامی در مسیر خود حرکت می کرد! مقدار زیادی حرکت کرده بودم. نزدیک اذان مغرب بود. ترس از عراقی ها از دلم رفته بود. اما آهسته، آهسته ترس جدیدی جایگزین آن شده بود! با خود فکر کردم: «چطور در این مسیر طولانی هیچ کس و هیچ چیز جلوی من نبود؟! من کجا دارم میرم؟! نه قطب نما دارم، نه اسلحه دارم و نه چیز دیگه ای؟!» در افکار خود غرق شده بودم که...
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: خط شیر دارخوین
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 677
نویسنده: محسن نصری
قیمت بااحترام: 60هزار تومان
چند جمله از کتاب: اگر قرار است از اسلامِ ناب محمدی در عصر غیبت گفت؛ باید از انقلاب اسلامی ایران نوشت؛
اگر قرار است از انقلاب اسلامی ایران گفت، باید از دفاع مقدس نوشت؛
اگر قرار است از دفاع مقدس گفت، باید از عبور بعثیها از کارون و جبهۀ دارخوین نوشت؛
اگر قرار است از اصفهان در دفاع مقدس گفت، باید از دارخوین (اصفهان کوچک) نوشت؛
اگر قرار است از اقتدار و مظلومیت گفت، باید از رزمندگان و شهدای دارخوین نوشت؛
اگر قرار است از نخستین عملیات عاشورایی دفاع مقدس گفت، بازهم باید از جبهۀ دارخوین و عملیات فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا نوشت؛
اگر قرار است از حماسههای تیپ و لشکر امامحسینِ خرازی و ردانیپور گفت، باید از دارخوین نوشت و اگر قرار است از دارخوین گفت، باید از خط شیر، سلمانیه، نثاره و کُفیشه نوشت.
اصفهانیها از ابتدای جنگ تحمیلی، بهصورت فردی و گروهی، به میدان آمدند و در نخستین ماه از جنگ، یکی از مهمترین خطوط دفاعی را در دارخوین پایهگذاری کردند که به خط شیر معروف شد. از همین جبهه، تیپ امامحسین که یکی از اولین تیپهای سپاه است، سازماندهی شد و حسین خرازی 23ساله، فرماندهی آن را به عهده گرفت. این تیپ پس از فتح خرمشهر به لشکری عظیم و توانمند تبدیل شد و تا پایان جنگ تحمیلی در بیابانهای سوزان جنوب و کوههای برفی سربهفلککشیدۀ غرب به عملیاتهای بزرگی دست زد. همچنین این لشکر، رزمندگان و فرماندهان مؤمن، شجاع و غیوری را به یگانها و استانهای دیگر فرستاد
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: اصفهان دارالشهدا
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 771
نویسنده: محسن نصری
قیمت بااحترام: 60هزار تومان
چند جمله از کتاب: مردم اصفهان در یک روز 370 شهید را تشییع کردند و خم به ابرو نیاوردند؛ بماند که همان روز اعزام به جبهه داشتند، پشتیبانی داشتند و حرکت کردند؛ این خیلی مهم است. همان طور که فرمودند، امام از این حرکت اصفهان تجلیل کردند. در آبان سال ۶۱ که در یک روز 370 شهید در اصفهان تشییع شد، تعداد شهدای اصفهان در همان ماه بیش از هزار نفر است. هزار و اندی شهید در یک ماه. خوب! چه کسی شهید میشود؟ آن کسی که در میدان است، در میدان خطر است، پیشرو است.
قبل از انقلاب، اصفهان در قضایای مختلف حضور نمایانی داشت، در قضایای انقلاب هم همینجور، در جنگ تحمیلی هم همینجور. یگانهای نظامی مستقر در اصفهان، چه آنچه که متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ لشکر امامحسین با مرکزیت اصفهان، لشکر نجف با مرکزیت نجفآباد، تیپ قمر بنیهاشم و چه آنچه که مربوط به ارتش بود؛ پایگاه هشتم شکاری که مرکز تحرک عظیمی بود و من از نزدیک کار آن پایگاه را در اصفهان دیده بودم، رحمت خدا بر شهید بابایی و چه مرکز توپخانه در اصفهان؛ مجموعۀ این نقاط خیلی معنا پیدا میکند. نتیجه این میشود که بعد از انقلاب، در عرض جنگ تحمیلیِ هشتساله و بعد از جنگ تحمیلی هشتساله، در میدانهایی که برای کشور میدانهای حساسی بوده است، اصفهانیها جزو پیشروان محسوب میشدهاند؛ در رتبۀ رشد و توسعۀ کشور، در مسائل علمی کشور. برخی از گرههای کور ما در نیروهای مسلح، در مراکز علمی و تحقیقاتی اصفهان باز شد.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: امامحسینیها
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 452
نویسنده: احمدرضا عشوریون
قیمتبااحترام : 220هزار تومان
معرفی کتاب: مجموعۀ حاضر، جلد اول از مجموعۀ تصاویر فرماندهان شهید لشکر 14 امامحسین علیهالسلام است که 14 نفر از ایشان را در برمیگیرد. در ابتدا برای هریک از این شهدای والامقام، زندگینامهای کوتاه و مستند آورده شده است. سپس تصاویر آن شهید به همراه اطلاعاتی که میتواند دیدن عکسها را جذابتر و مفیدتر کند، ارائه شده است. در پایان مجموعه به فرازی از وصیتنامه به سه زبان فارسی و عربی و انگلیسی و عکسی از مادر شهید مزین شده است.
چند جمله از کتاب: کتاب عکس است.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: مثل خودش
قیمت بااحترام:30هزارتومان
چندجمله از کتاب:- حرفهایی که راجع به او میگفتند، لابد درست بوده. ببین چطور شیشتیغه کرده!
- پس میگفتند کشتندش! اینکه دوباره سروکلهش پیدا شد!
- یکی از بچهها میگفت: از انقلاب و سپاه بریده. نکنه این مدت زندان بوده؟
- آره بعید هم نیست. همین آقا بود که میخواست ما رو ارشاد کنه؟ ببین به چه وضعیتی دراومده!
صدای پچپچ دو نفری که کمی عقبتر از حسین و آنطرف مینیبوس نشسته بودند، او را به خود آورد. برای لحظاتی رشتۀ افکاری که در ذهن میپروراند از هم گسیخت؛ اما بهتر بود توجهی به آنها نداشته باشد.
«ولِشون کن. بذار هرچی دلشون میخواد بگن.»
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب
#مثل_خودش
#شهید_حسین_قجه_ای
#عشق
#کردستان
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: چند قدم تا نجف
سال چاپ: 1395
تعداد صفحات: 936
نویسنده: عباس اسماعیلی، عبدالحمید امانی
قیمت بااحترام: 40هزار تومان
معرفی کتاب: این کتاب انعکاس نقش مردم نجفآباد در صحنههای دفاعی پس از انقلاب، حضور تشکلهای مردمی در جنگ، ورود سپاه به عرصه و نقش بسیج تا زمان تشکیل تیپ و رشادتهای رزمندگان لشکر 8 نجف اشرف در هشت سال دفاع مقدس است.
چند جمله از کتاب: عراقیها روی ارتفاعات کورهموش مستقر بودند. بین دو تپه مسیری وجود داشت که نیروها در آن تردد میکردند. از نقطۀ استقرارشان منطقه را میدیدند و زیر آتش میگرفتند. سنگرهای ما طرف چپ ارتفاعات کورهموش بود. صبح یکی از روزها یک تانک چیفتن ارتش آمد و نزدیک ما مستقر شد و بهسمت عراقیها شلیک کرد. عراقیها تانک را دیدند و بهطرفش شلیک کردند. ساعت هشت صبح بود که...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#چند_قدم_تانجف
#شهدا_دفاع_مقدس
#شهدا_اصفهان
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: پنجم تا پنجم
سال چاپ: 1400
تعداد صفحات: 216
نویسنده: زینب عطایی
قیمت: 30هزار تومان
چند جمله از کتاب: نشسته بودیم پشت دار قالی. دستهایمان گره روی گره میزد و صحبت میکردیم و گاهی گوشمان به رادیو بود. رادیو را گذاشته بودیم توی طاقچۀ بالایی که دست بچهها به آن نرسد. یک چیزی از کنار گوشمان رد شد و خورد به رادیو و از آن بالا انداختش پایین. حمید بود. با اینکه قدش نمیرسید، هر از گاهی با چوب یا دمپایی حساب رادیو را میرسید. میگفت نمیخواهم به رادیویی گوش دهید که اکثراً آوازهای حرام را پخش میکند. آن دفعه ضربهاش کاری بود. آن رادیو دیگر رادیو نشد.
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_پنجم_تا_پنجم
#شهید_دکتر_حمیدتوحیدی
@setaregaannderakhshan
گزینه مورد نظر را به آیدی زیر 👇ارسال کنید و به قید قرعه 40 درصد تخفیف هدیه بگیرید😍
@kian_kianersi
@setaregaannderakhshan