eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
154 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهیدمدافع حرمی که هر روز صبح پای را میبوسید... ۹۴٫۹٫۲ اصابت ترکش 🌷 امیر خیلی دوست داشتنی بود. اگر ذره ای از او دلخور و ناراحت میشوم به هر طریقی دلم را به دست می آورد حتی پایم را میبوسید، هر روز صبح وقتی میخواست به اداره برود می آمد و پایم را میبوسید یکبار خواهرش این اتفاق را دید و به من اشاره کرد و گفت دیدی چه کرد مادر؟گفتم بله اوست من خودم را به خواب میزنم یکوقت خجالت نکشد 🌷 🌸من خودم را در حدی که بخواهم پندی یا نصیحتی داشته باشم نمی‌بینم ولی چند درخواست از جوانان هم‌وطنم دارم اول اینکه درهرصورت ممکن باشند و بمانند چون مملکت اسلامی بدون ولی‌فقیه .... 🌸به عرض کنم که حضرت زهرایی شما موجب برادران می‌شودبه مسلمان عرض کنم شما و نگاه شما موجب خواهران خواهد شد.... https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💕سلام #شـهــید مڹ ... ادعــایے درٺـو نمیےبینم و ٺمــام هویٺــ ٺو ... خلاصہ شده در ؛ همیــڹ بے ادعــ
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ توی عملیات مجروح شد ، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین ‌بکشیم ‌و آروم‌آروم ‌بیایم ‌عقب... رضا زنده بود و پیڪرش روسنگ و خاک کشیده مےشد چاره‌اے ‌نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم زبونم لال مےافتاد دست تڪفیریها... رضا توی عشــق به حضرت رقیه (س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام‌ روی ‌سنگ ‌و خار ڪشیده ‌شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت (ع) ، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل‌ کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد. فرمانـده ‌مےگفت : ‌این مسیری ‌ڪه ‌پیڪر رضا روی زمین ڪشیده شد همون‌ مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به ‌شام‌ هست .... ✍ راوی : همرزم شهیــد ۲۵مهر۹۴ https://eitaa.com/setaregan_velayat313
¤شهیدمدافع‌حرمـ #حجت_اسدی • #تاریخ_شهادت: شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها • #نحوه_شهادت اصابت‌ ترکش به پهلو و بازو #عشق یعنی شبیه مادرت درد بکشی و #شهید بشی #روحمان_با_یادش_شاد #شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#نحوه_شهادت دانشجوی 23 ساله رشته کامپیوتر بود بسیج ی هم بود ، یا یک چهره معصوم و حزب اللهی نامش هم حجت الله رحیمی ، مداح اهلبیت نوروز 1390 که رفته بودند مناطق جنگی ، هم کاروانیانش می گفتند : حال خوبی نداشت یک شب تا صبح بیدار مانده بود تا صوت های های مربوط به شلمچه را آماده کند . شده بود از مسئولین کاروان ها ، حضور اعضا را بررسی می کرد یک روز از همین روزها ، ساعت 8 صبح بود که دوید تا بیاید اینطرف ، اما ناگهان ، پایش به درب مقر سپاه گیر کرد و زمین خورد بروی زمین افتاده بود راننده اتوبوس که حجت الله را ندیده بود ، از روی بدن نحیفش گذشت ... وقتی که چند متری جلوتر رفته بود ، از صدای داد و بیداد اطرافیان اتوبوس ، فکر کرده بود اتوبوس روی کسی است برای همین ، دنده عقب گرفت تا به خیال خودش از رویش کنار برود ، اما نمی دانست دوباره رفته روی بدن حجت الله ، آمد پائین تا ببینید چه خبر است دید لاستیک های ضخیم اتوبوس روی پیکر حجت الله قرار گرفته ... سریع سوار شد که ماشین را حرکت بدهد ، اما دیگر دیر شده بود ، خون حجت الله ، کف خیابان را گرفته بود حالا دیگر ، نمی شد به او فقط گفت حجت الله ، انگار چیزی کم داشت آخر ، دوستانش می گفتند ، وقتی لپ تابش را چک کردیم ، دیدیم در آن عکس دسته جمعی ، بالای عکس خودش نوشته ، شهید حجت الله رحیمی🌾🌾🌾🌻 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#شهید_عباس_کنعانی شهیدی از گلستان شهدا اصفهان #ولادت: ۷۵/۰۹/۱۴ #شهادت: ۹۴/۰۱/۱۰ #نحوه_شهادت: تله انفجاری سومار عباس در شهر اصفهان بدنیا آمد. او در ۱۶ سالگی وارد نیروی انتظامی شد. عباس از بچه‌گی مشکی‌پوش #امام_حسین(ع) بود و در دوران مدرسه راهنمایی و اول دبیرستان علاقه شدیدی به زیارت عاشورا داشت. به هر نحوی که ممکن بود خود را شریک میکرد روزهای چهارشنبه عاشورا میخوندن وقتی از مدرسه بر میگشت ارامش عجیبی داشت قبل از سن بلوغ شروع به نماز خوندن و روزه گرفتن کرده بود. دو سال در هنرستان ثامن مشهد تحصیل کرد و پس از اخذ درجه گروهبان یکمی به خواست خودش به سومار نفت شهر نقطه صفر مرزی منتقل و مشغول به خدمت شد. در ۱۹ سال زندگی خود هیچ موقع سر بلند نکرد. در موقع صحبت کردن چه با #پدر و #مادر چه با هر کسی که از اون بزرگتر بود سرش را بالا نمی آورد. نکته مهم این که عباس در دو سه مرخصی اخر موقع رفتن به پدر و مادرش گفت: بابا همین روزا شهید میشم. پدر و مادر پیش خودشان این موضوع را به شوخ طبعی عباس می گرفتند غافل از این که عباس با خدا معامله کرده بود. موقع #شهادت باید منزل می‌ماند ولی شیفت کاریش را با همکارش عوض کرد خیلی عجله داشت به مهمونی خدا برود. در تاریخ ۷ فروردین ۱۳۹۴ به محل خدمت رفت. صبح روز ۱۰ فروردین در حین کمک‌رسانی به دو نفر از همکاراش که روی تله انفجاری رفته بودند با آنها به فیض #شهادت نائل آمد. #روحشان_شاد_یادشان_گرامی https://eitaa.com/setaregan_velayat313