هدایت شده از مفتاححیدریون
آیتالله فاطمینیا:
فرد وارد بازار قیامت می شود، فکر می کند خبری است. تعجب می کند؛ خدایا پس چه شد؟ نماز ها، عمره ها؟ می گویند تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی.
جوان عزیز اگر عروج می خواهی، می خواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن! دل خواهرت را شکستی. برو درستش کن. دل مادر و پدر را شکستی. از خانه شروع کنید.
#درس_اخلاق
🇮🇷 @meftah1414
28-delamo daste to dadam.mp3
8.02M
🎵 شور #شهدایی
✨دلمو دست تو دادم یا حسین
✨وقتی دلتنگ شب جمعه میشم
✨شهدا میان بیادم یا حسین
🎤🎤 سیدرضا #نریمانی
#بسیارزیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@setaregan_velayat313
1_50676973.mp3
2.44M
#صبح_است_و_سلام
#ای_شه_کرببلا
ﺍَﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﻋَﻠِﻰِّ ﺑْﻦِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﺍَﻭْﻻﺩِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ
ﺍَﺻْﺤﺎﺏِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ
#با_صدای_دلنشین_امام_خامنه_ای
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💓﷽💓
الســلام عــليك✋ با أبا الــفضل العبــاس
ورحـــمة الله وبــركاته الـــسَّلامُ عَلَيْك
َأَيُّها العَبْدُ الصَّالِحُ المُطِيعُ للهِ وَلِـرَسُولِه
ِوَلأميـر المُؤْمِنِين َوَالحـَسَنِ وَالحُــسَيْنِ
صَلّى الله عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عــَلَيْك
َوَرَحْمَةُ الله وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ
وَرِضْوانُه ُوَعَلى رُوحِكَ وَبَدَنک
#یاکاشفالکربعنوجهالحسین
مانده ام با تن پاشیده ات آخر چه کنم؟
ای علمدار حرم مثل معما شدهای
مادرت آمده یا مادر من آمده است
با چنین حال به پای چه کسی پا شدهای
تو و آن قد رشیدی که پر از طوبی بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده ای»
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
1_11324052.mp3
9.09M
🌸🍃
#نوحــــهشــــور⇧
《ثارالله اباعبدالله》
🎤سیدرضا نریــــمانــــے
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
✨﷽✨
#بر_باݪ_سخـــــن
💢 شهید چادرم را در دست گرفت و گفت به خاطر این چادرت میروم تا این چادر محکمتر بر سرتان بماند و دست بیگانه و ظالم نیفتد تا از سرتان بکشند.
🔻گفت: من میروم ولی رسالت زینبی به دوش شما است.
راوی 👈 همسر شهید
▒ مدافـــع حــــرم ▒
#شهیــد_سعیـــــد_مسافـــــر🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#رفیق_شهیدم چقدر ساده #آرامش میبخشے... #دلت ڪه پیش خداست #آرامش بخشیدن ڪمترین چیزی است ڪه هدیه مےده
#خاطرات_شهدا🌷
🔹بین عملیات ها بود که داشتیم تو مسجد🕌 محل استقرارمون #استراحت می کردیم. شب، قبل از خواب با #محمدرضا کلی صحبت می کردیم.
🔸یه شب بهش گفتم الان چیکاره ای⁉️
- درس📚 می خونم.
- کجا❓
- مدرسه #شهید_مطهری.
با شوخی گفتم طلبه ای؟!☺️
- نه بابا #حقوق می خونم.
🔹- اِ چه جالب #منم حقوق می خونم. - می خوای چیکاره بشی بعد درس⁉️
- فعلا که دارم درس می خونم می خوام یه کار #نیمه_وقت پیدا کنم، حالا بعدش یه فکری💬 می کنم.
🔸- بابا بیا درس و بیخیال شو برو #خدمت، زود کارت پایان خدمت💳 و بگیر بیا #آتش_نشانی🚨 با هم همکار شیم.- آره خیلی خوبه، اتفاقا این جور کارا که #خدمت_به_مردمه و از #خودگذشتگی داره رو خیلی دوست دارم😍 درسم تموم شه🗞 حتما تو آزمون استخدامی #آتش_نشانی شرکت می کنم.
🔹اینجا بود که این #شعر یادم افتاد:
💎کوه باشی، سیل یا باران⛈
چه فرقی میکند؟
💎سرو باشی، باد یا توفان🌪
چه فرقی میکند؟
💎مرزها سهم زمیـ🌍ـنند و
#تو سهم آسمان
💎آسمانِ #شام یا ایران🇮🇷
چه فرقی میکند؟
💎قفل باید بشکند🔓
باید #قفس را بشکنیم
💎حصرِ الزهرا و #آبادان
چه فرقی میکند؟
💎مرز ما #عشقـ❤️ است
هرجا #اوست آنجا خاک ماست
💎سامرا، غزّه، حلب، تهران
چه فرقی میکند⁉️
💎هر که را صبح #شهادت نیست
شام مرگ هست😔
💎بی شهادت🌷
#مرگ با خسران چه فرقی میکند⁉️
💎شعله 🔥در شعله
تن ققنوس میسوزد #ولی
💎لحظۀ آغاز با #پایان
چه فرقی میکند؟
🔺نقل از دوست و همرزم
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#خاطرات_شهدا🌷
روایت ایثار 🏴
💠 شهیدی که امام زمان(عج) پیکرش را در قبر تحویل گرفتند
🌷☘🌷☘
#شهید_عبدالحمید_حسینی
🔻خواهر شهید تعریف می کرد:
🔹وقتی بچه بود دور حوض خانه می چرخید و بازی می کرد، می گفت:
من علی اصغرم....
من تشنه هستم...
من تیر به گلویم می خورد و تشنه شهید می شوم....
🔸بازی بچگانه در بزرگی تکرار می شود و وقتی ایشان در سن ۱۹ سالگی در جبهه در مرحله ی دوم عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر با لب تشنه در حالیکه تب داشتند تیر به حنجرشان می خورد و شهید می شود...
🌷☘🌷☘
🔹به ما وصیت کرده بود که شب به خاک سپرده شود...
مادرم خیلی برافروخته شدند و گفتند:
اولا خدا نکند، دوما چرا شب؟!
مگر تو اعدامی هستی؟!
گفتند: نه....
مگر حضرت زهرا(س) اعدامی بودند؟!
مگر حضرت علی(ع) اعدامی بودند؟!
آن ها هم شب به خاک سپرده شدند...
من می خواهم تداعی غربت علی(ع) و زهرا(س) را در مراسمم شما ببینید....
🔸به آیت الله دستغیب و چند نفر دیگر هم سپرده بود که من را شب دفن کنید و فقط همین چند نفر در مراسم من باشند...
🔹وقتی که خبر شهادتش را آوردند، بنا به وصیتش همان مراسم را که برای همه ی شهدا باشکوه در روز انجام می دادند برای او در شب انجام دادند...
🌷☘🌷☘
🔸تابوت را از مسجد حرکت دادند... عبدالحمید هیکل درشت و قد بلند و رشیدی داشت و طبیعتا باید تابوتش خیلی سنگین می بود، اما همه ی کسانی که زیر تابوت بودند، گفتند که تابوت هیچ سنگینی ای بر دوششان نداشته گویی تابوت پرواز می کرد و جلو می رفت...
🔹بعد از آن هم که جسد را از داخل تابوت بلند کردند و به دست حاج آقا دستغیب و پدرم که داخل قبر بودند، بدهند بچه ها باز سنگینی ای حس نمی کردند و هر کدام فکر می کردند سنگینی جسد روی دست دیگری است...
در حالیکه روی دست هیچ کدام سنگینی ای نبوده...
🌷☘🌷☘
🔸بعدا که جسد را به حاج آقا و پدرم می دهند(حاج آقا قسمت سر بودند و پدرم قسمت پا)
این دو نفر هم سنگینی ای حس نمی کنند گویی جسد خودش داخل قبر می شود و خود صورت به سمت قبله برمی گردد....!!
🔹پدرم فقط یک بار این مسئله را بیان کردند که:
گویی به جز من و حاج آقا شخص دیگری هم داخل قبر بود که ما حسش می کردیم ولی او را نمی دیدیم...
یکی از همان برادر ها که در آن جمع بوده شروع میکند بلند بلند گریه کردن و می گوید که من دیدم که آقا امام زمان(عج) عبدالحمید را در خاک گذاشتند...!!
عکس ایشان در قسمت پایین👇👇
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#خاطرات_شهدا🌷 روایت ایثار 🏴 💠 شهیدی که امام زمان(عج) پیکرش را در قبر تحویل گرفتند 🌷☘🌷☘ #شهید_عبدا
#شهید_عبدالحمید_حسینی🕊❤️🕊
شهیدی که امام زمان(عج) پیکرش را در قبر تحویل گرفتند.
خاطره ایشان را در قسمت بالا بخوانید👆👆👆
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
همسر شهید:
زمان حضور در سوریه محمدرضا خواب میبیند که، «خانمی با چهرهای نورانی محمدرضا را فرا میخواند🍃 و میگوید، آمدهام تا شما را خدمت پسرم حسین (ع) ببرم🕊.
محمدرضا با گریه نام ایشان را میپرسد و آن خانم خود را دختر پیامبر (ص) معرفی میکند.»🌺
#شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_جبلی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌸🌸📚📖📚🌸🌸
برشی از کتاب #اسم_تو_مصطفاست
❣می گفتی : 《تو بچه ی شمالِ بارون دیده کجا سمیه خانم و منِ بچه ی جنوبِ آفتاب دیده کجا؟
❣قلیه ماهی و خورشت بامیه و ماهی هَشوُ و فلافل کجا، میرزاقاسمی و فسنجون ترش و کاله کباب و ماهی شکم پر کجا؟
❣ولی قدرتِ خدا رو ببین! تو با چه #لذتی قلیه ماهی و ماهی هشو می خوری و من میرزاقاسمی و فسنجون ترش! این نشونه ی این نیست که #روحِ ما به قواره یِ جسمِ همدیگه س ؟ نشونه ی این نیست که از روزِ اول نافِ ما رو به نام هم بریدن؟ 》
آخرین کتابِ سالِ ۹۷ 📖♥️
به شیرینی و دلنشینیِ کتابِ #یادت_باشد
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔹لحظهاي كه #اميرحافظ به دنيا آمد و من صداي🎵 گريهاش را شنيدم، فقط #مصطفي را از اعماق وجودم❤️ صدا ميزدم
🔸و واقعا احساس ميكردم مصطفي مثل #هميشه دستانش در دستان من💞 است و #آرامم ميكند😌 نبودن مصطفي در آن شرايط، #سخت بود اما تلخ نبود❌
🔹شايد فكركنيد اغراق ميكنم اما من #حضور_مصطفي را احساس ميكنم💖 جاي مصطفي #هيچ_وقت خالي نيست🚫 چون مصطفي (همانطور كه خودش برايم نوشته)📝 #هميشه پيش من و پسرم است. من واقعاً هنوز در كنار مصطفي دارم زندگي ميكنم😍
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313