⊰᯽⊱──❁╌❊﷽❊-❁─┈⊰᯽⊱
#نقاشی 🎨 قایق⛵️
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁╌❊╌❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱
#چالش
روز2⃣2⃣ام چالش تلاوت قرآن📖🌼🦋
🍀🌸🍀🌸🍀
فی وَصیَّةِالنَّبیِّ لِعَلٍّی عَلَیهِما وَ آلِهِمَا السَّلام :
وَ عَلَیکَ بِتِلاوَةِالقُرآنِ عَلی کُلِّ حالٍ .
از وصایای پیامبراکرم(ص) به حضرت علی (ع) این است که :
« یا علی! برتو باد که در همه حال قرآن تلاوت کنی.
اصول کافی 7/79 °•🌸🍃🌸•
°•🍃🌸🍃•°
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
Mohsen Chavoshi - Ali.mp3
10.96M
⊰᯽⊱─❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱
#صیقل_روح🤍🌱
💠علی﴿ع ﴾💛🌿
°•🌸🍃🌸•
°•🍃🌸🍃•°
🎙محسن چاووشی
#عید_غدیر💐🎇🎆 🌸🍃
🌺@setaresho7🌺
•✾💫اینجا ستاره شو💫✾•
⊰᯽⊱──❁❊❁──⊰᯽⊱
⊰᯽⊱─❁╌╌❊﷽❊╌╌❁─┈⊰᯽⊱
🔻 #رمان📙❅⃟💠⃟❅⃟⃟⃟💠❅⃟💠⃟❅💠⃟❅
🔶خاکریز اسارت
💢قسمت نهم:
سه شبانه روز در میان آتش
در فواصل نامنظم از هوش می رفتم و چند لحظه بعد با صدای انفجاری مهیب و پاشیده شدن گِل و لای روی صورتم دوباره بهوش میومدم و تلاش و حرکتم رو برای رهایی از مهلکه و رسیدن به خاکریزِ خودی ادامه می دادم. در ساعت اول هر حرکت جزئی من تو دید مستقیم دشمن بود و توفانی از تیر و آرپی چی به سمتم روانه می شد و عجیب این بود که در این فاصله کوتاه چطور آبکش نشدم . شاید توسل به معصومین علیهم السلام و تنه نخلای افتاده بر زمین و در یه کلمه مشیت الهی بر زنده موندنم بود.
حالا از همه ی مسائل که بگذریم ، تعجب من اینه که مگه نمی دونستن من روحانی گُردانم ، چطور جرات می کردن بسمت روحانیت شلیک کنن؟! بقول سریالای کره ای میخاستم بگم چطور جرات می کنید در مقابل روحانیت بایستید؟ 😄
صدای توپ و خمپاره ها اجازه نمی داد صِدام بهشون برسه ! بشین بابا سرِ جات، بپا نیان سرتو بکنن ، ببرن پشت خاکریز باهاش فوتبال بکنن !
از بین مجروحین تنها کسی بودم که زخم کمتری داشتم و تونسته بودم مقداری خودمو دور کنم. گاهی نگاهی به پشت سر می کردم ببینم از اونا کسی تونسته خودشو بکشونه سمت ایران یا نه ، ولی متاسفانه خبری نبود. قدم به قدم و لاک پشت وار از دشمن دور می شدم و امیدوار بودم با ادامه این روند ، اگه خدا یاری کنه بتونم همون شب خودمو به خط برسونم. نیزارای کوتاه هم گاهی به مددم میومدند و لحظاتی توی اونا قایم میشدم و نفسی چاق می کردم. حالا دیگه از حجم مُنورا کاسته شده بود و شاید صد متری فاصله گرفته بودم و در دید مستقیم نبودم. البته شب اینجوری بود ، قضیه روز فرق میکرد. لحظات و ساعات به سختی و کندی سپری می شد و سستی بدن، سرما ؛ خونریزی و عطش مثل سپاه ابرهه از هر سو به سَمتم هجوم اورده بودن. بادگیرِ تنم تکه تکه شده و هر چن متر تکه ای از اون جدا میشد و پشت سرم جا میموند. با پاره شدن بادگیر سرما تا مغز استخونم نفوذ میکرد و مانع میشد که بتونم حرکت ثمربخشی انجام بدم. تلاش و جون کندنم برای برگشت با بی هوشیای پی در پی خنثی میشد. بدنم سنگین شده بود و نای حرکت نداشتم. من بودم و یه دنیا تنهایی و بی کسی. بعد از ساعتا تلاش، کم کم سپیده صبح پیدا شد. با زحمت و بدون وضو و درازکش و در حالیکه صورتم روی شوره زار نمناک منطقه بود ، نماز صبحمو خوندم. نگاهی به اطراف کردم. جز نخلای سوخته ؛ جنازه های متلاشی شده؛ سیم خاردار و ترکشای فراوون که هر جا ریخته بودند و نیزارای کم پشت، چیزی دیده نمیشد. خبری از آدمیزادِ زنده نبود. تا چشم کار میکرد و گوش میشنید جنگفزارای بیجانی بودند که غرش کنان در پی بیجان کردن انسان بودند و بس.
ادامه دارد ⏪
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁╌╌❊╌╌❁──┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱─❁❊﷽❊❁─┈⊰᯽⊱
من حیدرم و جنگاورم 💛☘
#غدیر🌺🎆
#عید_غدیر 💐🎇
#استوری📱
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁❊❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱─❁❊﷽❊❁─┈⊰᯽⊱
#عید_غدیر🌸🍃🎆🌈✨
بر عید غدیر عید اکبر صلوات
بر چهرهی نورانی حیدر صلوات
بر فاطمه این عید هزاران تبریک
بر یک یک اهل بیت کوثر صلوات
#عید_سعید_غدیر_خم_مبارک_باد
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸
═══💐💛💐══ ✾ ✾ ✾
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁❊❁──┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁╌❊﷽❊-❁─┈⊰᯽
آموزش اوریگامی ایموجی🔖✂️
#حوصلتون_سرنره🤗🪴
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁╌❊╌❁──┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─┈⊰᯽
🍀 #چهارشنبه_های_زیارتی
به وصل خود دوایی کن، دل دیوانهی ما را....
#استوری🤍🌱
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈─❁❊❁──┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱ چه نازهه😍😂
#بخندیم😂
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱
#چالش
روز3⃣2⃣ام چالش تلاوت قرآن📖🌼🦋
🍀🌸🍀🌸🍀
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
مَن کانَ القُرآنُ حَدیثَهُ وَ المَسجِدُ بَیتَهُ، بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی الجَنَّةِ .
هر که قرآن سخنش باشد و مسجدخانه اش، خداوند برای او خانه ای در بهشت بنا کند .
امالی صدوق /405
°•🌸🍃🌸•
°•🍃🌸🍃•°
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
Part06_خدای خوب ابراهیم.mp3
12.57M
⊰᯽⊱─❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱
#کتاب_صوتی 🎧
📗خدای_خوب_ابراهیم
فصل⑥
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_خدایی
💫 اینجا ستاره شو 💫 ☘ @setaresho7 ☘
⊰᯽⊱──❁❊❁──⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱─❁❊﷽❊❁─┈⊰᯽⊱
#دلیل_زندگی♥️🌱
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾ ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
⊰᯽⊱┈──❁❊❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱─❁╌╌❊﷽❊╌╌❁─┈⊰᯽⊱
🔻 #رمان📙❅⃟💠⃟❅⃟⃟⃟💠❅⃟💠⃟❅💠⃟❅
🔶خاکریز اسارت
💢قسمت دهم:
دوازده ساعت مُردم تا زنده بمونم !🌴
نگاهی به پشت سر کردم دیدم قشنگ کانال و خاکریز پیداست و تموم اون ساعات رو فقط حدود صد و پنجا،دویس متری بیشتر فاصله نگرفته بودم و با روشن شدن هوا و طلوع آفتاب براحتی در دید و تیرس دشمن بودم. فهمیدم با هر حرکت جزيی مثل دیشب گلوله بارونم می کنن و همینجا آرامگاه ابدیم میشه. لذا در تصمیمی سخت و برای حفظ جونم از طلوع تا غروب آفتاب بیحرکت موندم و پیش خودم می گفتم اونا که منو می بینن، بزار فک کُنن کشته شدمو و دیگه بسمتم شلیک نکنن.
امروز که هفتم بهمن سال ۱۳۹۷ است. دقیقا در سالروز آن روز طولانی، پشت لپ تابم دارم این خاطره رو می نویسم و چه تصادف عجیبی که بدون برنامه ریزی قبلی این اتفاق افتاد و الان و در حالیکه در کمال آسایش و ارامش هستم، با همون حس و حال هفتم بهمن ۱۳۶۵ دارم خاطره اون روز رو برای شما روایت می کنم. گاهی بیاد اون ساعات طولانیِ سکونِ مطلق ،لحظاتی انگشتم رو از روی صفحه کلید برمی دارم و به فِک فرو میرم که عجب دنیایی داریم و آیا این منم. همونیکه برای حفظ جونش ، تنها و بی کس مجبور بود دوازده ساعت خودشو به حالت مرگ بزنه و جلو چشم بعثیا دراز بکشه؟ این منم که از یکسو در هوای آزاد وطنم نفس می کشم و لذت میبرم و از سوئی دیگر، شاهد انواع بی عدالتی و تبعیضی هستم که از طرف غرب پرستان و مرفهین بی درد بر مردم رنج کشیده ی وطنم تحمیل شده ؟
بگذریم که درد بسیار است و من امروز بعد از گذشت ۳۲ سال از اون روزِ طاقت فرسا و طولانی و دقیقا همانند اون روز فقط و فقط باید مثل یه مُرده شاهد این وقایع تلخ باشم و کاری از دستم برنیاد. اون روز اگر کوچکترین حرکتی می کردم توسط دشمن آبکش میشدم و امروز اگر صِدام به مخالفت با اشرافیگری دولتی و تبعیض ناروا و تشدید روزافزون فاصله طبقاتی بلند بشه ،آبروم آماجِ تیرای زهرآگین تهمتای رنگارنگ و انگ افراطی گری ؛ بیسوادی و دلواپسی احمقانه میشه. برگردم به روایتگری اون روزا که خودِ شما روایتگر امروزتان هستید و وارد شدن من به این فاز، تنها ناخنک زدن به زخمی است که در قلبتون وجود داره و من اونا تازه می کنم.
دوازده ساعت مرگ🔻
بسختی خودمو کشوندم داخل نیزارِ کم پشتی که نزدیکم بود و فقط نصف بدنمو میپوشوند و در حالیکه بخشی از بدنم کاملا پیدا بود ، به حالتی که عراقی ها تصور کنند من یکی از شهدا هستم ، یه روز تموم صورتم رو روی زمین مرطوب و نمناک شلمچه گذاشتمو منتظر فرا رسیدن شب شدم. دشمن هم با این تصور که جنازه ای اونجا افتاده دیگه به سمتم شلیک نکرد. گر چه گلوله های توپ و خمپاره همچنان در اطرافم منفجر می شدن و ترکشا از هر سو بِسمتم روونه میشدن.
با رسیدن آفتاب بالای سرم احساس کردم وقت نماز ظهر شده. وقتی مطمئن شدم وقت نمازه ، با همون حالت و بی وضو و تیمم نمازمو خوندم. حرکات رکوع و سجده رو با اشاره ی چشمام انجام میدادم و می دونستم همیجوریم خدا قبول می کنه. خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و تا همین جاشم منو از میون هزاران گلوله ی ریز و درشت بسلامت به اینجا رسونده بود. خدایی که یه بار دیگه به من فرصت داده بودم تا در خلوتی دو نفره با او حرف بزنم. نمازمو که خوندم ملتماسه برای رهایی از این وضع دعا کردم.
هر آن منتظر بودم بچه بسیجیا سر برسن و با عقب روندن دشمن منو با خودشون ببرن. تمامی این افکار ناخوداگاه تو ذهنم خلق میشد و با اونا دقایق و ساعات طولانی بین مرگ و زندگی رو می گذروندم. اینکه در آن روز چه بر من گذشت و چه افکاری تو ذهنم مرور میشد و چگونه درد و سوزشِ زخمایی که با ورود نمک شوره زار به داخلشون چه حالی به من می داد و بیحسی نیمه زیرین بدن و سوز سرما و تنهایی رو با چه زبونی براتون توصیف و روایت کنم ، از عهده خودمم خارجه و نمیدونم با چه واژه هایی اونارو بیان کنم. اما همینقد میتونم بگم چیزی مافوق توانایی و تحمل بشر در شرایط عادی بود و شاید تنها دست تقدیر و مشیت الهی بر این بود که بتونم تحمل کنم و بمونم و روایتگر روزای سختی باشم که بر فرزندان خمینی گذشت.
ادامه دارد ⏪
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺
•✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈──❁╌╌❊╌╌❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱
#چالش
روز4⃣2⃣ام چالش تلاوت قرآن📖🌼🦋
🍀🌸🍀🌸🍀
حضرت علی (ع) : درقران تدبر نموده و از آن عبرت بگیرید چرا که قران رساترین عبرت هاست
غررالحکم ص 111
°•🌸🍃🌸•
°•🍃🌸🍃•°
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁──⊰᯽⊱
#استوری ولادت امام موسی کاظم علیه السلام
💐 میلاد اباالرضا، امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد.💐
ای گنبدت چراغ راه من
صحنت همیشه قبلهگاه من
تا اسم رضا رو میبرم پیشت
بخشیده میشه با لطف تو کوه گناه من
☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾•
⊰᯽⊱───❁❊❁────⊰᯽⊱