eitaa logo
ستاره شو7💫
761 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
47 فایل
یه ستاره💫 کاشتم واسه تو روشن و زیبا یه ستاره تو دلم💖 جا گذاشتم رنگ فردا... ارتباط با موسسه هفت آسمان @haftaaseman ارتباط با ادمین: @admin7aaseman ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱ کیک کاغذی🤩🎂🎁 ✂️🔖 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈──❁❊❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱ 🧠✨ 🌸🐬🌸 ☆و اما ستاره شو هایی که جواب دادند☆ 🎨🤩💖💫 ☘🌼💫مبینا گردفروشانی💫☘🌼 ☘🌼💫ریحانه اشراقی💫☘🌼 ☘🌼💫فاطمه یزدانی💫☘🌼 ☘🌼💫مطهره کیانی💫☘🌼 ☘🌼💫امید حجت💫 ☘🌼 ☘🌼💫علی حجت💫☘🌼 ☘🌼💫زهرا اسدی💫☘🌼 💫امیرحسان عبدیان پور💫☘🌼 ☘🌼💫فاطمه امینی💫☘🌼 ☘🌼💫مطهره مرتضائی💫☘🌼 ☘🌼💫عارفه جمالی💫☘🌼 ☘🌼💫سمیه جعفری💫☘🌼 ☘🌼💫نسیم باقری طادی💫☘🌼 ☘🌼💫زینب فولادی💫☘🌼 ☘🌼💫محمد صالح عبداله اله زاده💫 ☘🌼💫امیر علی قاسمی💫☘🌼 ☘🌼💫ملینا پیرنجم الدین💫☘🌼 ☘🌼💫فاطمه نصر اصفهانی💫☘🌼 ☘🌼💫عرفانه احمدی💫☘🌼 ☘🌼💫انسیه غلامی💫☘🌼 ☘🌼💫زیبا خدامی💫☘🌼 ☘🌼💫مهشید بورونی💫☘🌼 🌼☘💫اسما فدائی💫☘🌼 🌼☘💫امیرحسین نوری💫☘🌼 🌼☘💫ابوالفضل امانی 💫☘🌼 🌼☘💫فاطمه زهرا احمدی💫☘🌼 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈────❁❊❁────┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱─❁╌╌❊﷽❊╌╌❁─┈⊰᯽⊱ 🔻 📙❅⃟💠⃟❅⃟⃟⃟💠❅⃟💠⃟❅💠⃟❅ 🔶خاکریز اسارت 💢قسمت سیزدهم : یکی با من حرف بزنه یه روز و دو شب بود که با احدی سخن نگفته بودم و در تنهایی مطلق قرار داشتم. آرزوم این بود یه ایرانی رو ببینم و چند لحظه باهاش همکلام بشم. تنهایی خیلی کشنده س. تا آدم تنها نشه درد و مصیبت تنهایی رو نمی فهمه. تا چشم کار میکرد، خاکریز بود و مواضع متروکه و مخروبه ، تانکا و ماشینای سوخته ، موانع ، سیم خاردار و اجساد پوسیده و بجا مونده. جهانی پر از سر و صدا ، در عین حال برای من خاموش. جز خدا کسی نبود که باهاش حرف بزنم و از درد و مشکلاتم براش بگم. نه من زبون غرش جنگ افزارا و صدای مهیب انفجارا رو می فهمیدم و نه اونا زبون منو. خواستشون فقط ریختن خون بود و بی جان کردن موجودات دیگه. سازندگانشون فقط این زبون رو به اونا یاد داده بودن که من خیلی خوشم نمی اومد با این زبون با من حرف بزنن. اونا با بی رحمی تموم در دو سوی خطوط نبرد ، جان انسانا رو می گرفتن و در وسط معرکه تنها جانی که هر آن در معرض خطر مرگ بود من بودم. گاهی از خدا می خواستم خلاصَم کنه و با یکی از این انفجارا پودر بشم و به آرزوی دیرینه ام که شهادت بود برسم ، اما همینکه با موج انفجاری سنگین از جای کنده می شدم ، ته دلم خالی میشد ، خودمو به زمین می چسبوندمو دست به دامن خدا و معصومین میشدم که نجاتم بِدن. بالاخره انسانه و حب ذات و جانِ شیرین. من بودم و خاطراتم از خونواده و همسر و طفل پنج ماه و نیمه ای که تازه شیرین کاریاش شروع شده بود و کانون خونواده سه نفره مو گرم کرده بود و به عشق اسلام و امام اونو مادرشو بخدا سپره بودم . همه اون گریه ها و خنده ها در خواب و بیداری برام مجسم میشد و گاهی انقد با خاطراتم غرق میشدم که دستامو برای بغل کردنش دراز می کردم و لحظه ای بعد خالی بر می گشتن. تصور لبخندهاش منو بشدت آزار می داد و آرزو می کردم یه بار دیگه حیسنمو بغل می کردم و می بوسیدم. گاهی آنقدر در تصور و تخیلاتم غوطه ور میشدم که بیمارستان و بستری شدن و بچه ای که اونو روی سینه م گذاشتن و درحالِ نوازش کردنش هستم برام مجسم میشد. و چند لحظه بعد ، انفجاری مهیب و زوزه خمپاره ای که ترکشاش از کنارم رد میشدن رشته تخیلاتم رو پاره می کرد و دوباره به زندگی واقعی و سرنوشت مبهم و نامعلومی مُبتلاش بودم بر می گشتم. هر وقت خواب میرفتم، میدیدم دارم با یکی حرف میزنم. تازه اینجا بود که به اهمیت همنشینی و زندگی اجتماعی پی می بردم. خدایا همین همکلام شدن چه نعمتی بوده و من از اون غافل بودم و هیچ وقت شکرشو بجا نیاوردم و تنهایی چه بد دردیه که در جمع احساس نمیشه و روزگار خودشو میخاد تا به انسان بفهمونه که خدا خیلی به ما داده نعمت داده که از اونا غافلیم! طلبه آزاده ،رحمان سلطانی ادامه دارد ⏪ ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈──❁╌╌❊╌╌❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱ ‌روز4⃣3⃣ام چالش تلاوت قرآن📖🌼🦋 °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃  رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا أحَبَّ أحدُكُم أن يُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلْيَقرَأْ القرآنَ [كنز العمّال : 2257.] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه فردى از شما دوست داشته كه با پروردگارش سخن بگويد، قرآن بخواند. °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁──⊰᯽⊱ اگرَم اجل ندهد امان به محرمت برسم حسین (ع)🌹🍃 تو امان بده که به روضه‌ی تو بگیرد این نفسم، حسین (ع)♥️🍃 ☘🌺 @setaresho7☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁──⊰᯽⊱ ♥️🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن (ع)🌹🍃 ☘🌺 @setaresho7☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱ 🎥موسسه فرهنگی قرآنی هفت آسمان برگزار می‌کند: 📸سی و نهمین همایش 📸 طرح جامع قرآنی ♡صفای دل♡ 🗓مرداد ماه ۱۴۰۳ 📍ویژه شرق اصفهان ✨𝐉𝐨𝐢𝐧↴ 『@majalehaftaaseman』 ┅✧❁☀️❁✧┅ ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱ لباس مشکی ———··𑁍———·· ❓پوشیدن لباس مشکی در ایام عزاداری اهل‌بیت، مانند محرم مکروهه یا نه؟ نمازخوندن چی؟ نماز با لباس سياه عزادارى امام حسین(ع) مکروهه؟ ✍️ آیات عظام امام، رهبری، مکارم، سیستانی، وحید، نوری، زنجانی: 👈 نه عزیزم؛ نه‌تنها مکروه نیست، بلکه چون جنبه تعظیم و بزرگداشت نشانه‌های إلهی رو داره کار خوبیه. نمازخوندن هم با این لباس هیچ اشکالی نداره و مکروه نیست. ⭕️ نکته: کار مکروه کاریه که انجامش حرام نیست، اما ترک‌کردنش بهتره. 🔺 العروة‌الوثقی، فصل في‌الستر و الساتر، فصل فيما يكره من اللباس حال الصلاة. 📖 ·—————··𑁍··—————· ☘🌺@setaresho7☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱ ⏰☁️ خـصلتـهاى پنـهان⛅️ عَنْ علىٍّ عليه السلام: خَوافِى الْأَخْلاقِ تَكْشِفُها الْمُعاشَرَةُ. [غررالحكم(چاپ دانشگاه)، ج3، ص466.] اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: معاشـرت، خصلتها و اخلاق پنهان را آشكار مى سازد. تو اوّل بگو باكيان زيستى پس آنگه بگويم كه تو كيستى ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱ رخت عزامو پیرهن سیامو از بغچه بیرون میشکم دلتنگیامو... 📱 ﴿ع﴾♥️🍃 ┅┄❅💠❅┄┅ ☘🌺@setaresho7☘🌺 💫اینجا ستاره شو 💫 ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁─⊰᯽⊱ آزادگان عالم در خیمه حسین اند🤍🕊 ┅┄❅💠❅┄┅ 📱 ﴿ع﴾♥️🍃 ☘@setaresho7☘ 💫اینجا ستاره شو 💫 ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱ ‌روز5⃣3⃣ام چالش تلاوت قرآن📖🌼🦋 °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 امام على عليه السلام ـ در وصف قرآن كريم ـ فرمود : جَعَلَهُ اللّه ُ ريّا لِعَطَشِ العُلَماءِ ، و رَبيعا لِقُلوبِ الفُقَهاءِ ، و مَحاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحاءِ، و دَواءً ليسَ بَعدَهُ داءٌ ، و نورا ليسَ مَعهُ ظُلمَةٌ . خداوند، قرآن را مايه فرونشاندن عطش دانشمندان و بهار دلهاى فهميدگان و شاهراه درستكاران قرار داد و دارويى كه با وجود آن ديگر دردى باقى نمى ماند و نورى كه با آن ظلمتى همراه نيست. ( نهج البلاغة :الخطبة ۱۹۸ ) °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱──❁╌❊﷽❊-❁─┈⊰᯽⊱ ✏️ 🏴♥️🍃 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈──❁╌❊╌❁──┈⊰᯽⊱
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱ ‌روز6⃣3⃣ام چالش تلاوت قرآن📖🌼🦋 °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 پیامبر اسلام (ص): 18- ما جلس قوم فی مجلس من مساجد اللّه‏ِ يَتْلونَ كِتابَ اللّه‏ِ وَ يَتَدارَسونَهُ بَيْنَهُمْ اِلاّ نَزَلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكينَةُ وَ غَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ وَ ذَكَرَهُمُ اللّه‏ُ فيمَنْ عِنْدَهُ؛ هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در مجلسی از مساجد خدا برقرار نشد، مگر اين كه آرامش بر آنان نازل شد و رحمت دربرشان گرفت و فرشتگان در اطراف آنان حلقه زدند و خداوند در ميان كسانى كه در نزدش هستند، از آنان ياد كرد. مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ح3788، ج3 ، ص 363 °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
22.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰᯽⊱───❁❊﷽❊❁───┈⊰᯽⊱ °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 *نماهنگ زیبای «نازنین رقیه» گروه سرود نجم الثاقب کربلا میرم من جای تو اربعین 💔 🌹🍃 ♥️🏴 علیه السلام♥️🌱 °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸🍃 ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈───❁❊❁────┈⊰᯽⊱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱❁❊﷽❊❁⊰᯽⊱ °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°• 🤍🌱 سرود نازنین رقیه🌺☘ 🎙گروه نجم الثاقب نبین توی خرابه‌هام💔🥀 آسمونا جای منه🌌🕊 من دختر شاهم و🌸🍃 دنیا واسه بابای منه♥️✨ °•🍃🌸 °•🍃🌸🍃°• ☘@setaresho7☘ 💫اینجا ستاره شو💫 ⊰᯽⊱──❁❊❁──⊰᯽⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰᯽⊱──❁❊﷽❊❁──⊰᯽⊱ °🌸 °•🍃🌸🍃°🍃🌸 مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد💔 به جسم کوچک من مُشت می‌زد💔 هرآن گه پایم از ره خسته می‌شد💔 مرا با نیزه‌ای از پُشت می‌زد...😭💔 ♥️🍃 °•🌸 °•🍃🌸🍃°•🍃🌸 🌺 @setaresho7 🌺 •✾💫اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱───❁❊❁───⊰᯽⊱
⊰᯽⊱─❁╌╌❊﷽❊╌╌❁─┈⊰᯽⊱ 🔻 📙❅⃟💠⃟❅⃟⃟⃟💠❅⃟💠⃟❅💠⃟❅ 🔶خاکریز اسارت 💢قسمت چهاردهم:  تجسم عالم برزخ تو لحظات کوتاهِ خواب و بی هوشیای گاه و بیگاه، تمامی صحنه های زندگی از زمانی که کودک بودم تا امروز که بیست سال از عمرم گذشته بود تا وقایع ریز و درشتِ عملیاتای گذشته و خاطرات تلخ و شیرین، همه و همه مانند یه سریال طولانی و مستند جلوی چشمام مجسم میشد. رفتارای خوب و بدم. تلخیا و خوشیای زندگیم. پدر و مادر ، همسر و یگانه طفلم تا دوستان باصفای حوزه علمیه و وقایع پرماجرای چند روز گذشته. اینجا بود که بیاد روایتی میفتادم که در لحضات آخر عمر و سکرات مرگ همه ی وقایع گذشته ی زندگی برای انسان مجسم میشه. دیگه داشت باورم میشد که لحظه رفتن فرا رسیده و باید خودمو برای شهادت آماده کنم. اما در عین حال برای زنده موندن تلاش می کردمو حاضر نبودم دست از تلاش بردارم و تسلیم بشم. 🔻التیام زخم ها با...  سینه خیزای متوالی روی نیزارا و سیم خاردارا ، دستامو تا آرنج شیار شیار و زخمی کرده بود و بشدت می سوخت. نمک شوره زار که وارد زخما شده بود ، سوزش رو چند برابر کرده بود. آبی هم در اختیار نداشتم کمی بریزم رو دستام و سوزشش کمتر بشه. از مرهم و پماد هم خبری نبود. با خودم گفتم شاید تو این اتاقا از این چیزا پیدا بشه نگاهی تو اتاقا کردم . چند کسیه پلاستیکی به میخ آویزون بود با خوشحالی رفتم سراغشون. یکی از نایلکسا رو پایین کشیدم و باز کردم دیدم همونیه که میخواستم. اینجا چه خبره؟ همه چی هست. داخل یکی از کیسه ها وسایل اصلاح صورت و بهداشتی بود.  یه قوطی ازین تیوپیا داخلش بود. شک نکردم که کِرِم هستش بی معطلی درشو باز کردمو و مقدار زیادیشو مالیدم به دستام. چشمتون روز بد نبینه انگار یه شیشه اسید ریختن رو دستم. چی بود این. چرا اینجوری شد؟ نه تنها دستام نرم و اروم نشد که درد و سوزشش صدبرابر شد. جلز ولز می کرد و می سوخت و من از کرده خودم نادم که چرا اولش خوب نگاه نکردم ببینم چیه! حالا خر بیارو باقلی بار کن. آبی هم که نبود بشورمش. کِرِم نبود ، خمیر ریش بود.! راستش تا اون زمان خمیر ریش ندیده بودم و بعدشم اینقد دستام میسوخت که اصلا نگاه نکردم روشو بخونم و با خیال اینکه کِرمه زدم به دستام و عجب کِرِمی!  گذشته از ماجرای خمیر ریش ، بقیه کارا خوب پیش می رفت. کم کم به فکر تهیه آب و غذا افتادم  و با سرک کشیدن به اتاقای مختلف و نگا کردن لابلای خرابه ها پی قمقمه و دبه آب میگشتم. ولی چیزی پیدا نکردم.   ادامه دارد ⏪ ☘🌺 @setaresho7 ☘🌺 •✾💫 اینجا ستاره شو 💫✾• ⊰᯽⊱┈──❁╌╌❊╌╌❁──┈⊰᯽⊱