بسم الله الرحمن الرحیم🌺
دوازدهم فروردین ماه سال 1334 در شهرضای اصفهان، در خانواده ای مذهبی و در خانه ای کوچک، فرزندی به دنیا آمد که #محمدابراهیم نام گرفت و در همان شهر بزرگ شد و تربیت یافت. او پسری بود که پدر و مادرش به واسطه رخدادی شگرف، تولد او را مرهون کرامتی بزرگ از امام حسین علیه السلام می دانستند. #محمدابراهیم، سومین فرزند خانواده و همان #شهیدهمّت، فرمانده لشکر 27 محمدرسول اللّه صلی الله علیه و آله بود.
#دورانڪودڪےشهیـــد
روحیه کمک به دیگران و هم چنین رعایت حقوق مردم، از همان دوران کودکی در وجود #شهیدهمّت موج می زد. وقتی به همراه برادرش برای کار به مزرعه شان می رفتند، اگر کسی پا روی محصولات مزرعه های همسایه می گذاشت، او بسیار ناراحت می شد، یا این که، در پایان هر سال تحصیلی، کتاب هایش را جلد و مرتب می کرد و آن ها را به دانش آموزان بی بضاعت هدیه می داد. #محمدابراهیم، این ویژگی را از پدری زحمتکش و پرکار آموخته بود که با وجود فقر و تنگ دستی، در مقابل سختی ها، ایستادگی می کرد تا بچه هایش رنجِ طاقت فرسای فقر را در زندگی احساس نکنند. مادر #شهیدهمّت نیز زن بسیار مؤمنی بود و می کوشید بچه ها را ازهمان اوایل کودکی، با نماز و مسایل دیگر مذهبی آشنا سازد. #محمدابراهیم در پرتو تربیت چنین پدر و مادر دل سوزی، از همان پنج، شش سالگی، نمازهایش را مرتب می خواند و بسیاری از سوره های کوچک قرآن را حفظ کرده بود.
#ادامــــہدارد...
@seyed313yar
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
#تحصـــیلاتــــــ
#محمدابراهیمهمّت، در سال 1352 #دیپلم گرفت و همان سال در امتحانات ورودی #تربیت معلم قبول شد و برای ادامه تحصیل، از #شهرضا به اصفهان رفت. #تحصیل در دانشسرا، فرصت بسیار خوبی برای مطالعه و بالا بردن تجربیات علمی و فکری گوناگون وی بود. این امر، به اضافه اقامت در اصفهان و آشنایی با دانشجویانی که از شهرهای مختلف برای تحصیل به آن جا آمده بودند، در #بلوغ فکری و روحی #شهیدهمّت تأثیری به سزا داشت. او در سال 1354، تحصیلاتش را به پایان رساند و به #خدمت نظام رفت.
#دورانـــســربــازے
#شهیدهمّت، بعد از سپری کردن دوران تحصیل، به خدمت سربازی رفت و با چند نفر از دوستانش، در آشپزخانه پادگان مشغول به کار شد. وقتی ماه رمضان فرارسید، او تصمیم گرفت تا به کمک دوستانش، برای سربازهای پادگان، سحری تهیه کنند. وقتی تیمسار ناجی ـ که از مزدوران رژیم و فرمانده پادگان بود ـ از جریان باخبر شد، #شهیدهمّت را به سلّول انفرادی فرستاد و همه سربازان را مجبور به شکستن روزه کرد. #شهیدهمت پس از آزاد شدن از سلّول انفرادی، تصمیم گرفت تا درس خوبی به فرمانده دین ستیز پادگان بدهد. وقتی دوستانش با او مخالفت کردند، #شهیدهمّت گفت: «شما از خدا می ترسید یا از ناجی؟». او به کمک دوستانش، کف آشپزخانه را با کف صابون و روغن لیز کردند. زمانی که ناجی برای بازرسی وارد آشپزخانه شد، به شدت بر زمین افتاد و نتوانست از جایش بلند شود و به بیمارستان منتقل شد و تا پایان ماه رمضان، درآن جا بستری بود و سربازها توانستند تا آخر ماه رمضان، با خیال آسوده روزه بگیرند.
#ادامــــہدارد...
@seyed313yar
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
اوّلین راهپیمایی
با آغاز فعالیت های سیاسی و انقلابی مردم شهرهای مختلف کشور بر ضد شاه، زمانی که #شهیدهمّتــــــ از راهپیمایی های مردمی باخبر شد، #تصمیم گرفت که به کمک دوستانش، در شهرضای اصفهان راهپیماهایی بر ضد #نظام بر پا کنند. او به دلیل #عشق و #علاقه به امام خمینی رحمه الله و اسلام و با وجود #حکومت نظامی، توانست اولین راهپیمایی مردمی شهر را به راه اندازد. پس از مدتی، #شهیدهمّتـــــــ تصمیم گرفت تا #مجسمه شاه را که در میدان بزرگ شهر قرار داشت، پایین بکشد. بنابراین، به کمک دوستانش در ماه محرم 1356، زمانی که مردم شهر در #دسته های سینه زنی و زنجیرزنی به #طرف #میدان می آمدند، #محمدابراهیم با کمک چند تن از دوستانش، مجسمه را پایین کشیدند و مردم در حالی که تکه های مجسمه را در دست داشتند، #شعار «مرگ بر شاه» سر می دادند.
#ادامــــہدارد...
@seyed313yar
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
#شهیدهمّت پس از دوران #سربازی، به شهرضا برگشت و در اداره #آموزش و #پرورش #مشغول #تدریس شد و هم زمان با تدریس، #فعالیت های #سیاسی خود را برضد نظام حکومتی #شاه آغاز کرد. او در حین تدریس، شاگردان خود را با ظلم های حکومت شاه آشنا می کرد، به طوری که #شاگردان او، از اولین نوجوانان و جوانانی بودند که در #راهپیمایی های بر ضد نظام #شرکت می کردند.
#شهیدهمّت به کمک #دوستان خود، افکار عمومی را برای #پذیرفتن #حقایق پشت پرده رژیم شاه، آماده می کرد و گاهی به روستاهای دور می رفت و برای #خانواده های آن جا اعلامیه می برد. او گاهی هم به #صبح قم می رفت و اعلامیه های امام را می آورد و در #فرصت های مناسب، در بین مردم و راهپیمایی کنندگان پخش می کرد. او از اولین کسانی بود که در شهرضا، #فعالیت #سیاسی برضد نظام داشت و چندین بار هم نزدیک بود توسط مأموران #رژیم #دستگیر شود.
#ادامـــہدارد...
روحشان شاد و یادشان گرامی...
@seyed313yar
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
دوستان #شهیدهمّت، از اواخر حضور او در کردستان، خاطرات بسیاری دارند که نشان از روحیه اخلاص، فداکاری و مردم دوستی او دارد. یکی از هم رزمان #شهیدهمّت در این باره می گوید: یک شب در مقّر بودیم. شنیدیم که کسی صدا می زند: من می خواهم بیایم پیش شما. گفتیم که اگر می خواهی بیاییی، نترس، بیا جلو. او گفت: من #حاجهمّت را می خواهم. او را پیش #حاجی بردیم. آن مرد کُرد، با دیدن #حاجهمّت، خواست دست او را ببوسد، ولی حاجی اجازه نداد. آن مرد گفت که آمده است پناهنده شود و اشتباه کرده است که به طرف ضدانقلابیون رفته است. او با اخلاقیات و رفتارهای دوستانه و مهربانانه #حاجهمّت، شیفته او شده بود و از این که #حاجهمّت به او اجازه داده بود که یک پاسدار باشد، بسیارخوشحال بود.
جالب این جاست که تعداد دیگری از افراد گروهک های فریب خورده هم که خود را تسلیم کرده بودند، درهمان لحظه ورود، سراغ #حاجهمّت را می گرفتند و می گفتند: #حاجهمّت کیست؟
#ادامــــہدارد...
@seyed313yar
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
با#طرح #عملیات #خیبر #مخالف بود
اما در همین عملیات انقدر #شجاعت از خودش نشان داد #ملقب شد به #فاتح #خیبر و در این #عملیات به #شهادت رسید
بعد ازشهادتش #صدام گفت اگر ۱۰تامثل #همت را داشتم #دنیا را میگرفتم
#شهیدهمت🌹
شادی روحش صلوات...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین 🌺
@seyed313yar