eitaa logo
کانال عطش آیت الله قاضی طباطبایی
143 دنبال‌کننده
44 عکس
1 ویدیو
3 فایل
به کانال ناگفته هایی از سیر توحیدی کامل عظیم حضرت آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی خوش آمدید و مقدمتان گلباران بیماری مرحوم قاضی،اواخر عمر عطش بود، می گفت: «درسینه ام آتش است،این آتش ساکت نمی شود.»ودائم آب می خوردند. ارتباط با خادم @seyed_16 1399/6/30
مشاهده در ایتا
دانلود
📌فهرست کانال (کتاب عطش) آیت الله قاضی 📌 جهت دسترسی کلیک نمایید 👇 ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؟!؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ :انسان‌سازی؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ...؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ طریقهٔ معرفت نفس و نفی خواطر با ذکر؛ ؛ استاد پس از وفات؛ ؛ با_ایشان؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ اصفهانی؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ : : : : : : ؛ : ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ هنگام رحلت پیامبر؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ قاضی و تمام خوبی‌هایش ؛ محمدحسن قاضی؛ ؛ ؛ ؛ (تبریز)؛ ؛ علی قاضی؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ محمدعلی قاضی‌نیا؛ ؛ ؛ ؛ ؛ : مثنوی و فتوحات؛ ؛ فاطمه قاضی؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ :
بسم اللّْه مصاحبه‌ با آیت‌اللّْه سیدعباس کاشانی ؛ ✅ آیا ممکن است دربارهٔ احوالات معنوی آقای قاضی بفرمایید؟ معنویت ایشان را با این حرف‌ها نمی‌توانم بیان کنم. آقای بهجت هر وقت یاد آقای قاضی می‌افتند گریه می‌کنند و می‌فرمایند: چه کنم که قلمی آن‌قدر قدرتمند نیست که بتواند هرچه در قاضی بوده را بنویسد. آقای قاضی کرامات و مقامات بالایی داشتند و این جریان را بسیاری از آقایان نقل می‌کنند که یک شب آمدیم صحن، دیدیم آقای قاضی ایستادند و از سرشان نوری است که مثل آفتاب تمام صحن را روشن کرده و مشغول نماز جماعت هستند. ما خوشحال شدیم که ایشان بالاخره قبول کردند که نماز جماعت اقامه کنند. بعد از نماز خدمتشان رفتیم و گفتیم: آقا الحمدللّْه. آقا خندیدند و هیچی نگفتند. و بعد که با رفقا آمدیم منزل آقای قاضی، دیدیم ایشان در همان منزلشان بودند و مشغول اقامهٔ نماز! ✅ تواضع و فروتنی مرحوم قاضی را چطور می‌دیدید؟ مطلب زیاد است. یک بار عده‌ای از ایران آمدند خدمت آقا و گفتند: ما از شما مطالبی می‌شنویم و تقلید می‌کنیم. ایشان گریه کردند و دستشان را بلند کردند و گفتند: خدایا تو می‌دانی من آن کسی نیستم که این‌ها می‌گویند. با آن عظمت‌هایی که از ایشان گفته می‌شد. بعد فرمودند: بروید از سید ابوالحسن اصفهانی تقلید کنید. یک جریان دیگری را هم برایتان بگویم که شاید این ماجرا را، اولین بار است برای کسی می‌گویم. یک‌بار درس‌شان که تمام شد، فردی بنام شیخ ابراهیم را صدا کردند و به ایشان فرمودند: من با شما کاری دارم. ما چند نفر هم آنجا نشسته بودیم. بعد دیدیم آقا به ایشان فرمودند: شنیدم پریشب در منزل حاجی صادق از مشاهیر و پولدارهای نجف بر منبر اسم من را آوردی؟! می‌فرمودند: اگر به حرام و حلال معتقد هستید من راضی نیستم نه بالای منبر، نه پایین منبر یک کلمه از من اسم بیاورید. می‌فرمودند: اگر بفهمم هر کدام از این آقایان که درس من می‌آیند در حق من مبالغه می‌کنند، حرام است، من راضی نیستم. یعنی ما هرچه در کتاب‌ها می‌خوانیم یا از بعضی بزرگان مشاهده می‌کنیم، باز در برابر آنچه از این بزرگ دیدیم ضعیف و ناچیز است. ایشان وقتی صحبت می‌کردند، احساس می‌کردیم نصف حرف‌هایشان را نمی‌زنند مبادا حمل بر غلو و اغراق شود. آقای قاضی به بعضی از ارادتمندانشان می‌گفتند: بینی و بین اللّْه، راضی نیستم دربارهٔ من مجلس درست کنید. کسانی که به ایشان ارادت داشتند، درباره‌شان چیزهایی را نقل می‌کردند که شاید ثلث حقایق و داشته‌های ایشان نبود ولی باز ایشان نهی می‌کردند و اجازه نمی‌دادند. ✅ در این‌گونه مسائل به شاگردانشان هم توصیه‌ای می‌کردند؟ می‌فرمودند: اگر به جایی رسیدید و کمالی یا معرفتی کسب کردید، سعی نکنید