نرگسی که به سعادت رسید
یکی از نمازگزارانمون ، دو ماهی میشه پا به مسجد نذاشته.
جوانی مغازه دار که در حوادث اخیر ، اهل اعتراض است.
خب طبیعتا از ما هم گله مند.
بعد اقامه نماز عصر ، از گل فروشی کنار مسجد ، نرگسی گرفتم و رفتم به سراغ همسایه ی معترض.
با دیدنم چشمانش گرد شد ؛ با قرار گرفتن گل در دستانش ، چشمانش گردتر.
یک ساعتی اختلاط کردیم.
ته حرفهایش یه چیزی برام خیلی جالب بود.
گفت :
( حاج اقا ما هم میدونیم این مدل اعتراض غلطه !
اما بگو کجا راهی برای اعتراض پیشنهاد دادین؟
شما فضایی درست کنید تا ما در مسجد بیایم و حرف بزنیم ، تخلیه بشیم.
اون وقت من خودم حداقل ده نفر از دوستان معترضم رو میارم مسجد تا اونا هم تخلیه بشن.)
از پیشنهادش استقبال کردم.
ازش خواستم خودش محوریت این کار رو به عهده بگیره تا بعد از تغییرات پیش روی امنای مسجد ، یه کار خوب کنیم.
کرسی آزاداندیشی ، طرحی بود که ولی فقیه ما سالها فرمود و ما هم فقط شنیدیم.
چقدر زیبا میشه اگه یه ذره با هم بیشتر حرف بزنیم.
ما دچار بحران حرف نزدنیم.
پس باید با پذیرش اصل تفاوت سلیقه ها و افکار ، به گفتگو بنشینیم.
البته گفتگویی با سعه ی صدر ، نه با تحقیر و خود همه چیز دانی!
#مسجد_غربا_شاهرود #مسجد #شاهرود #کرسی_آزاد_اندیشی #گل #گل_فروشی #اعتراض #اغتشاش #ولی_فقیه #مردم #گفتگو
به ما بپیوندید👇👇👇
@Seyed_mohammad_reza_hosseini