eitaa logo
آرشیو محتوا- سید محسن شفیعی
49 دنبال‌کننده
765 عکس
36 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت آقای دکتربصیرزاده درباره شخصیت استادفقیدمان
به حسرتی که در دل ماند... آ سید محسن شفیعی *زبان حال مسجد صاحب الزمان (عج) اهواز* در حسرتِ یک گفتگوی ساده، بعد از تو دل‌خسته خواهد ماند، این سجّاده، بعد از تو بی اشکِ چشم وُ، ذِکرِ 《یا سبحانِ》 لب‌هایت خونین‌جگر خواهد شد این دلداده بعد از تو این مُهر... این مِحراب... دیگر با کدامین ذوق شب‌های احیاء ... می‌شوند آماده بعد از تو؟ □□ چون ناله‌های خانه وُ ، چون بُغضِ حَنّانه در خویش نالیده‌ست، هر آزاده، بعد از تو سَقّا بِنوشانَد کدامین تشنه را -بی آب-؟ ساقی بِگرداندَ کدامین باده/ بعد از تو؟ □□ بی‌شک‌ به دستِ صاحبِ این نام خواهد بود این بیرقی که بر زمین افتاده، بعد از تو رفتی وُ، مِعیارِ و عَیاری تازه پیدا کرد طرز و ترازِ لفظِ 《آقازاده》 بعد از تو فردین کوراوند
https://www.instagram.com/tv/CcLTb2QlBPh/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
برای حضرت سید محسن شفیعی که زودتر به مقصد رسید استاد سید محسن شفیعی آن مرد نام دیگرش سحر بود آن مرد اهل راز و اهل تدبیر، آن مرد اهل حکمت و نظر بود با عمر در حدود کمتر از شصت کوچید و بار خویش را سحر بست با سیرتی و صورتی که حتی از خنده ی بهار تازه تر بود او سربه زیر بی توقعی بود، با بخششی که خاص عاشقان است او تکیه گاه بچه های جبهه، او یاور طفلان بی پدر بود من هر زمان که دیدمش یکی کوه، مردی بزرگ و دردمند و نستوه او سینه اش چون سفره ای گشاده، چشمان پر مهرش هماره تر بود استاد سید محسن شفیعی مرد بزرگ روزهای غربت آن مرد یار بی بدیل مولا، آن مرد خار چشم فتنه گر بود با مهربانی نسبتش چه خونی، با عشق و مستی نسبتش چه نزدیک آن مرد از تبار روشنایی آن مرد از قبیله ی هنر بود استاد سید محسن شفیعی مردی که نام کوچکش بزرگی ست مردی که پیش مردمان چه کوچک مردی که از نامش بزرگتر بود علیرضا قزوه
شعری با چشمان اشکبار در وصف یار دیرین▪️ عالم ربانی حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا سید محسن شفیعی رضوان الله تعالی علیه سُرایم شعر خود را وصف یارم▪️ توانم ده خدایا چونکه زارم▪️ زهجر آنیَش گو من چه سازم▪️ رفیق و همدم و آگه به رازم▪️ گُهر بود و پرید از دار دنیا▪️ گمانم گَه بوَد این بوده روءیا▪️ زفقدانش عزا هر کوی و برزن ▪️ به نزد اهل بیت و مرد و هر زن▪️ که رفته عالمی از دار دنیا▪️ چه حُسنی و جمال و دل چو دریا▪️ بیانش هم رسا و مرد پویا▪️ زاحوال یتیمان بوده جویا▪️ به هر شب نزد محرابش جماعت▪️ جوان و پیر و کودکها به ساعت▪️ فراق و هجر او بر ما شده سخت▪️ که یاری چون گُهر از دست ما رفت▪️ حسن هم روز و شب نالانِ هجرش▪️ بیاد محسن و آن خُلق و مِهرش▪️ سروده ای از شیخ محمد حسن انصاری
۲۵ فروردین ۱۳۹۸
-نوشته آقا سید محسن شفیعی خداوند چه آرامشی در وجود مبارکت به ودیعه گذاشت که حتی کنار مزار شما همان آرامشی که وقتی از مقابل درب دفتر نهاد رهبری در دانشگاه شهید چمران ، هنگام رد شدن از آنجا در فرد (دانش جو، استاد و..‌.) به وجود می آمد، در حال حاضر با وجودی که دل غمگین است و از آسمانی شدنت ناله می زند و چشم ها گریان، ولی همان آرامش به سوی فرد می آید و بر فرد عزادار، مستولی می شود. آرامشی که چهره ی مهربان و نگاه به چهره ی آقا سید محسن در قاب عکس به دوستان، مریدان و ...خود، می دهد، هیچ جایگزینی ندارد، حال و هوای خاصی دارد و قابل وصف نیست. آقا سید محسن مهربان، آسمانی شدی و نمی توان شما رو زیارت نمود ولی همچنان آرامش با نشستن کنار مزار و دیدن قاب عکس چهره ی شما به مریدان شما انتقال داده می شود. رحمت واسعه ی الهی و همنشین برادر شهیدتان، آقا امام حسین (ع) و اجداد مطهرت در بهشت‌، برای ما هم دعا بفرمایید.
استوری بهانه بندگی
پست بهانه بندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا از اون دختر خانم سوال میکنند چایی میخوری، بعداز تایید دختر کوچولو، براش چایی می ریزند، الحق نماینده خوب امام خامنه ای مدظله العالی و عالم تمام عیاری بودین