﷽ مهارت‌های ارتباط مؤثر (حجاب آرامش فردی و اجتماعیِ زن است) ❇️ قسمت اول ❇️ ❌ داشتم می رفتم سرِکار کنارخیابان منتظر تاکسی ایستاده بودم، خیلی هوا گرم بود، دیدم یه خانمِ جوان اُونطرف تر ایستاده، خیلی وضعیتِ ظاهریِ خوبی نداشت، اُون هم منتظر تاکسی بود، دیدم افرادی که با ماشین شخصی از کنار او رَد میشن، مثل شکارچی که بعد از کلی جستجو تازه صیدش را دیده باشه، هر کدوم از آنها حریص بودند به نوعی او را به دام خود بیندازند، گفتم خدا شانس بده🧐 چند وقته ما تو این گرما ایستادیم 😇 هیچ ماشینی حتی یه بوق خُشک و خالی هم برای ما نَزده که لااقل دلمون خُش بشه، که حوصله مون تو این گرما سَرنَره. پیش خودم گفتم این خانم با این وضعیت ظاهری اش تو این گرما، چرا برخی افرادی که از اینجا رَد میشن دوست دارند، او را بدست بیارن، حتی در بین این افراد شکارچی برخی از آنها زن و بچه دار بودن، چون یکی از آنها همینطور که نگاهش به سمت اون خانم خیره بود، داشت با تلفن همراهش صحبت می کرد، که چَشم خانم زود میام، باشه می خَرم، متوجه شدم همینطور که نگاهش داشت به سمت اون خانم خیره تر می شد، گفت خانم شاید یه ماموریت یک روزه از طرف شرکت برام جور بشه، اگه جور شد میرم شهرستان نگران نباش، شما می خواهی بچه ها را بردار ببر خونه یِ مادرت🙈 شاید همکارم بره، اگه همکارم نرفت من میرم، در اصل منظورش این بود که اگر من صید را شکار کردم، یه روز خونه نمیام 🤥 از بین این افراد که از کنار این خانم رَد می شدن👇 ⬅️ یکی می گفت خانم بِرَسونَمِتون ⬅️ یکی که جوانتر بود می گفت خانم حیف شما نیست که اینجا تو گرما ایستادی، می خواهی برسونمت؟ ماشینم کولرش اوکیه. ⬅️ یکی دیگه، فقط نگاه می کرد و تا زاویه یِ دیدش اجازه می‌داد به نگاهش ادامه می داد. ⬅️ در همین حین دیدم که دو جوان اُومدند گفتن یا سَوارِ ماشین میشی یا بِزور سَوارِت می کنیم. 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

﷽ مهارت‌های ارتباط مؤثر (حجاب آرامش فردی و اجتماعیِ زن است) ❇️ قسمت دوم ❇️ دیدم اون خانم جوان که تا حالا از درخواست هایِ زیادِ این افراد شَنگول شده بود بطوری که احساس سَر خوشی کاذبی پیدا کرده بود، به نظر می رسید تازه داشت گرم می شد که یه مرتبه دیدم بهم ریخت، طوری که داشت به اون دو نفر می گفت، آقا لطفاً مزاحم نشید من همسر و فرزند دارم، دیدم اوضاع داره بیغ پیدا میکنه رفتم جلو به اون دو جوان که مثل اینکه تازه از بساطِ عَرق و وَرق زَروَرَق برگشته بودن و حواسِ درست حسابی هم نداشتند، گفتم ببخشید لطفاً مزاحم نشید، دیدم یکیشون که چشمانش از بی خوابی داشت به خُماری و خواب می رفت، گفتن آقا کی باشن کلانتر محل هستی؟ گفتم نه، ولی شما دارید ضعیف کشی می کنید، زورِتون به یه خانم رسیده دیدم یه چاقو از جیبش درآورد گفت یا میری یا خَش و خَط به صورتَت میندازَم، در همین حین گفتم اینا که مَست هستن ، منطق هم حالیشون که نیست، اگه بخوام بِرَم سَمت اینا یه بلایی سَرم میارن اگه هم راهَمو بگیرم، بِرَم این خانم جوان را با خودشون می بَرَن، خدا می دونه که چه بلایی سَرش میارن، دیدم اون خانم، یه حالت ترس همراه با وَحشت به اون دو جوون نگاه می کنه 😦 ووووووو یه نگاهِ التماس گونه وامیدوارانه به من🙄 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

﷽ . مهارت‌های ارتباط مؤثر (حجاب آرامش فردی و اجتماعیِ زن است) ❇️ قسمت سوم ❇️ 👇 گفتم توکل به خدا، رفتم به سمتِ اون جوانی که چاقو تو دستش بود، فقط پیش خودم گفتم مواظب باشم که چاقو به قَلب و شِکم من اِصابت نکنه، اگه به طرفشان نمی رفتم، حتماً سراغ اون خانم می رفتن، وقتی گفت من همسر و فرزند دارم دیگه طاقت نیاوردم، خونَم به جوش اُومد و به سَمت اُونا رفتم اُونی که چاقو دستش بود، با حال مَستی سمت من اُومد، یه لحظه چیزی نفهمیدم احساس درد شدیدی در بازویِ چَپم کردم دیدم با چاقو به بازویِ سمتِ چپِ من حمله ور شد، خدا را شکر یه زَخم سَطحی ایجاد کرد، وقتی این صحنه اتفاق افتاد و یَکم خون جاری شد، اُون خانم شروع کرد به داد و بیداد کردن که کمک کنید، بعد از چند دقیقه، چندین ماشین نگه داشتند و به کمک من اُومدن، یکم درد داشتم ، اما هُشیاری کامل داشتم، وقتی یک مادر و همسر را از دست این افراد مَست، بُوالهوس و شَرور نجات دادم، احساس غرور و آرامش کردم.☺️ 🤔 یه لحظه یاد اون جمله معروف افتادم 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

﷽ مهارت‌های ارتباط مؤثر (حجاب آرامش فردی و اجتماعیِ زن است) ❇️ قسمت چهارم ❇️ ✨حجاب برای زن محدودیت نیست بلکه مصونیت هست ✨ حقیقتا کلام حقی هست، اُون خانم اُومد پیشم، خیلی تشکر کرد و وقتی خون دست مَنو دید شروع به گریه کردن کرد، گفتم چیزی نیست بخیر گذشت یه زخم سطحی است، پیش خودم گفتم موقع خوبی است یه تذکر به او بدهم، گفتم خانم ببخشید، می تونم یه سؤال از شما بپرسم، گفت بفرمائید، ناراحت نمیشید ، گفت نه بفرمائید، گفتم شما بهار و تابستان که مسافرت میرید شب اگه بخواهید جایی بمونید و نخواهید مسافرخانه یا هتل برید ، با خودتون چادر مسافرتی می برید، گفت این چه سؤالی است که در این وضعیت می پرسید؟ گفتم اگه جواب بدهی ممنون میشم، گفت معلومه که چادر مسافرتی می بریم، گفتم شما همیشه با آشنا و فامیل مسافرت میرید، دوباره با تعجب گفت خوب معلومه با غریبه که نمیریم با آشنا میریم، گفتم پس برای چه چادر مسافرتی می برید؟ وقتی آنها همه آشنا هستند، پس برای چه چادر مسافرتي می برید، گفت خُب می خوام با خانواده‌‌اَم راحت باشم، شب با احساس امنیت بیشتری بخوابم، گفتم خانم، شما در حالی که مطمئن هستید کسانی که همراه شما هستند، هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ فکری دارای سلامت روانی هستند، به عبارتی بهتر آنها نه تنها برای شما خطری ندارن، تازه با آنها احساس راحتی و امنیت می کنید، اما با همه یِ این اوصاف وقتی می خواهی شب کنار خانواده یِ خود قرار بگیری، دوست دارید تو چادرِ خودتان باشید، تا احساس راحتی و امنیت بیشتری کنید، گفت بله، تا الان مسافرت هایی که طی این چند سال داشتم سعی کردم به همین شیوه عمل کنم، ولی خیلی دقیق به این مسئله توجه نکردم، جالبه!! وقتی گفت جالبه 👌 بهش گفتم الان شما بیرون از خانه هستی، گفت معلومه! خُب منظورتون چیه؟ گفتم افرادِ دور بَرَت را که نمی شناسی؟ نیت هایِ آنها را نمی دانی؟ نام و نشان آنها را که بلد نیستی؟ شما اینجا که ایستاده بودید، چندین غریبه اُومدن و متوجه نیتِ آنها نشده بودی، آخر الامر هم زمانی متوجه شده بودی که در چه موقعیتی هستی که این دو جوون مَست سراغت اُومده بودند‌. چرا اینجا چادر نپوشیدی که امنیتِ۳ روانی برای خود و‌ دیگران داشته باشی؟ اگر اسیر آن دو جوان مست و بوالهوس می شدی چی؟ اگر کاری می کردی که آن مرد به زنش خیانت کنه چی؟ دیدم به فکر فرو رفت، گفت تا حالا از این زاویه به این موضوع فکر نکرده بودم، آخرین جمله ای که به او گفتم این بود👇 زخمِ بازویِ من، برای همیشه به عنوانِ یه یادگاریِ از غیرت ورزی برای ناموسِ سرزمینم است، شما هم سعی کن از این به بعد چادر را که یادگار مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها است بپوشید، دیدم تا اسم حضرت زهرا سلام الله علیها را آوردم زَد زیر گریه، گفت چند وقتی است همه یِ اعتقاداتم را کنار گذاشتم،یادِ اُون لحظاتِ خوب با خدا بودن افتادم و اشکم جاری شد. آن خانم از من تشکر کرد و بعد خداحافظی کرد و رفت، محبت به حضرت زهرا سلام الله علیها و گریه اش بر این محبت، آغاز آرامش فردی او بود. 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

.👆 #لبخند خلاقیت در خَلق لحظه های🤔 شاد، خودش یک هُنره ، خلاقیت در شادی و نشاط می تواند می تواند خُلق کودک و نوجوان را در جهت صحیح و معقولی مدیریت کند. برخی نظر دارند خَلق لحظه های شاد را با رفتارهای نامتعارف و آسیب زا جلوی کودک و نوجوان انجام دهند این درحالی است که نه تنها خُلق کودک در مسیر صحیحی هدایت نمی شود بلکه دچار یه نوع تخلیه روانی کاذب می شود‌‌ . 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.👆 #لبخند برخی از نزدیکان کودک به نشانه یِ دوست داشتن از سر ناآگاهی به 😴 روحیه یِ لطیف کودک ، اعصاب او را خورد می کنند ، والدین مراقب باشند که اگه کودک ناخواسته در این شرایط قرار گیرد ممکن است عصبی و لجباز شود .😤🥴 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

. آسیب شناسی 👇.👇.👇 _ پدر و مادر هر دو بی نماز بودند. ( علت مشکل ) _ من الان نماز نمی خونم دلیل نماز نخوندم پدر و مادرم است . ( مشکل ) _ اونا مقصر هستند. ( تقویت مشکل ) _ بارها شروع کردم به نماز خوندن ولی دوباره رها کردم . (اقدام برای حل مشکل) _ احساس گناه می کنم ‌.(تقویت مشکل) _ یه پسر نوجوان ۱۱ ساله دارد. _ دلم می خواد یک الگوی خوب باشم . (هدف) راهکار 👇.👇 اگر این مادر علت نماز نخواندن خود را پدر و مادرش می داند ، پس چرا نماز خواندن را انتخاب کرد بعد رهایش کرد ، این در حالی است که وقتی با قدرت انتخاب و اختیار خود مشکل را تشخیص دادی دیگه نباید آن را رها کنی . منظورم اگه تشخیص دادی باید نماز بخونی دیگه نباید آن را رها کنی. نکته بعد این که اگر بعد از انتخاب بر انجام یک کار ، آن کار را به هر علتی رها کردی دیگر نباید دیگری را جزء خودت مقصر بدانی . به نظر میرسه مقصر دانستن پدر و مادر، بعد عذاب وجدان داشتن ، باعث میشن که این مادر نتواند یک انتخاب عمیق، آگاهانه و مستمر که همان نماز خواندن است داشته باشند و این روش خود مانع از این میشه که ایشون یک الگوی خوب برای پسر نوجوانش باشه . 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .

﷽ . 🎙برگی از کتاب من در حال تماس 📚 نوشته : سید عبدالحسین تقوی 🏅موضوع : آقایون خوش اخلاق و بخشنده در بیرون ازخانه و بداخلاق و خسيس در خانه __________________________ 🌐 کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/seyedabdolhosein .