﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خود (چشم پاک)
(قست دوم)
تصور کنید مردی که هر شب در اینستا و تلگرام دور می زند، چهره های خانم های گوناگون را می بیند که آنها را با خانم خود مقایسه ذهنی می کند، آخر هم کم کم از خانم خود دلزده می شود و حریصانه بدنبال خانم های دیگر می رود، نتیحه این دیدن های حریصانه و شهوت گونه، طلاق عاطفی یا طلاق قانونی است.
❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۲۹ آذر ۱۴۰۱
﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خانواده (مدیریت پسران ۹ تا ۱۵ سال)
(قسمت اول )
امروز در حرم امام رضا علیه اسلام با یک صحنه ی جالبی روبرو شدم، در یکی از صحن هایِ حرم نوجوانی را دیدم که می خواست وضو بگیرد، پدر با حوصله روبرویش ایستاده بود، از یک طرف پسر را تشویق می کرد و از طرف دیگر با خنده و شوخی ایرادت جزئی وضو گرفتنش را به او یاد می داد، دیدم مادر این نوجوان کناری ایستاده بود و به رفتارهایِ این پدر و پسر نگاه می کرد و لذت می برد...
کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۲۹ آذر ۱۴۰۱
﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خانواده (مدیریت پسران ۹ تا ۱۵ سال)
(قسمت دوم)
رفتم جلو اجازه خواستم که اگه میشه یک عکس از این صحنه بگیرم و تو کانال بزارم ، دیدم پدر با خوشروئی گفته آقاسید، ایرادی نداره ، سید علی هم ناراحت نمیشه، خیلی از این ارتباط پدر با پسر نوجوانش خوشحال شدم ، خیلی از عزیزان پیام دادند که در مورد ارتباط با نوجوان پسر هم تو کانال مطلب بزارید، نیت داشتم اول مدیریت نوجوان دختر ۹تا ۱۵ ساله را تمام کنم، اما مثل این که قسمت شد از این قاب تصویر شروع کنم. چه قاب خوبی امروز به تصویر کشیده شد👇
_ پدر با نوجوان پسرش
_در حرم امام رضا علیه اسلام
_ در حین آموزش وضو
_ در حین حل ایرادات جزئی وضو گرفتن
_ گفتمان دو نفره بین پدر و پسر همراه با خنده و ابراز هیجانات و احساسات
کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۲۹ آذر ۱۴۰۱
۳۰ آذر ۱۴۰۱
۳۰ آذر ۱۴۰۱
﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خانواده (مدیریت دختران ۹ تا ۱۵ سال)
(قسمت بیست و سوم)
والدین لازم است متوجه باشند که ببینند دختر نوجوانشان در چه مرحله ای از ارتباط با جنس مخالف است. من مراجعه کننده داشتم، سه سال یا چهار سال با جنس مخالف در ارتباط بوده ولی پدران این دختر و پسر هنوز در جریان نبودند، ولی مادران کاملاً در جریان بودند، آن هم در جریان اصل ماجرا بودند، ولی در جریان جزئیات ماجرا نبودند، می گفتند اینا بچه اند همدیگر را دوست دارند، خیلی تحلیل غیر منطقی است که یک مادر در مورد دختر نوجوانش که با پسری در بیرون در ارتباط است، به این شيوه تحلیل کند که بگوید او بچه است ، یا جوان است ، اگر مادری به این شیوه تحلیل کند،
❌ به نسلهای حال و آینده ظلم کرده است.❌
زیرا دختر نوجوان امروز #مادر و #مربی آینده یِ فرزندان ما می باشد.
❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۳۰ آذر ۱۴۰۱
﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خانواده (مدیریت دختران ۹ تا ۱۵ سال)
(قسمت بیست و چهارم)
اگر دختری با جنس مخالف در ارتباط باشد ممکن است چند مشکل در آینده نزدیک برایش اتقاق بیفتد.👇
مشکل اول : در دورانی که دوران درس خواندنش است، فکر و حواسش به سمت این رابطه ها مشغول می شود، در آخر هم، باید یا دانشگاه آزاد یا دانشگاه غیرانتفاعی برود، خود دانشگاه رفتن حکایت دیگری دارد.یکی از مراجعه کننده ها می گفت من تازه دانشگاه قبول شده بودم، من با چند دختر هم اتاقی شدم، این هم اتاقی ها هر روز آرایش می کنند و تا آن موقعی که زمان دارند در بیرون هستند، و همه صحبت هایشان در رابطه با پسرها است. از آنطرف پدر و مادر خوشحال هستند که دخترشان دانشگاه است. این در حالی است که پدر و مادر لازم است از مدیریت خوابگاه و هم اتاقی های دخترشان اطلاع دقیقی داشته باشند و ببینند دخترشان برای مدتی که دور از خانه است، در چه وضعیتی روحی و فکری است. و مرتب مراقب آسیب های احتمالی دخترانشان باشند نه این که به او بگویند با کسی ارتباط نداشته باش ، ما آبرو داریم، اگر بفهمیم چنین و چنان می کنيم. این بدترین نوع گفتمان با دخترنوجوان است، زیرا از یک طرف از والدین خود می ترسد و از طرف دیگر اگر مشکلی در این زمینه برایش اتفاق افتاد، دیگر با والدین خود در میان نمی گذارد...
❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۳۰ آذر ۱۴۰۱
۳۰ آذر ۱۴۰۱
﷽
✨🔹داستان مَن و ما 🔹✨
فصل اول
✨دوران کودکی و نوجوان✨
(قسمت هشتم )
یادمه طرفای ما هرگاه بارون کم می بارید، در يک شب تمامي بچه ها و نوجوانان محل جمع مي شدند و دسته جمعي می رفتیم، تك تك خانه های اهالی را در مي زدیم. با صداي بلند و هماهنگ مي گفتیم : يالا ، يالا باروني (يا الله باروني ) صاحب خانه بيرون مي اُومد و به سَر و روي ما آب مي پاشيد. وای مثل این که می رفتیم تو استخر و با بچه ها شنا می کردیم، خیلی هیجان داشت ، الان که دارم می نویسم احساس تَری بدنم را در اون شب ها، در سر و تنم احساس می کنم. مثل اینکه نگهبانان ضمیر ناخودآگاهم این خاطره را در اتاق بایگانی خوبی نگهداری کردند، چون خاطره اش خیلی تره تازه و واقعی است.
بچه ها مي گفتند : 👇
( اَوُشَ دايي ، نونِشَ بِيِه )
یعنی: آبش را دادي ، نانش را هم بده'
و صاحب خانه به ما مقداري آرد مي داد.
وقتي در همه خانه ها را می زدیم و مراسم تمام می شد، بعد خانمی مي اومد آردهاي جمع آوري شده را خمير مي كرد، يكي از بزرگان روستا سنگ ريزه اي را به صورت پنهانی درون يكي از چونه هاي خمير مي گذاشت.
بعد چونه هاي خمير را يكي يكي به بچه ها مي داد. آنگاه بچه ها به ترتيب در حضور آن ریش سفید، چونه هاي خمير را بر سفره مي گذاشتند. باز ريش سفید با دقت چونه ها را در دست مي فشرد و روي سفره مي گذاشت. تا چونه ی مورد نظر كه حاوي سنگ ريزه بود به دستش برسد. فوري به صاحب چونه خمير مي گفت زود فرار كن.
اگر می تونست فرار كند ، فرار مي كرد و همه او را دنبال مي كردند. وقتي او را مي گرفتند. آرام به كمرش مي زدند ،
مي گفتند : پَره مَشكُول سياه ، بوي بارون وَش اييا.
(یعنی : از تكه پاره اي مشكول يا مشك سياه بوي باران مي آيد.)
اینجا آن بزرگ روستا مي اُومد، او را رها
می كرد و مي گفت : من ضامن او مي شوم و اميدوارم كه به زودي باران ببارد.
حالا اما نحوه ی تربیت بزرگان ما برایم جالب تر است. و هر بار به آن روزها نگاه می کنم بیشتر به عمق تجربه و سیاست آن ها پی میبرم.
آنها می دانستند که دعای کودکان پاک مستجاب تر است. اما نه مثل اقوام بدوی که کودکان را قربانی دعاهای خویش قرار دهند. بلکه در یک فضای شاد و خندان ساعتی لبخند وفرح برای ما ایجاد میکردند و خود در آن شادی شریک می شدند تا به برکت آن لبخندها دعای اهالی روستا مستجاب شود.
آنها میدانستند که لطف خداوند شامل اهل سخاوت است و ما این سخاوت را از اهالی یاد میگرفتیم.آن ها ما را در امری بزرگ و حیاتی یعنی دعای باران شریک خود قرار میدادند و ما واقعا خود را ماموران باران و آخرین امید مردم میدیدیم. اینچنین به ما یک هویت اجتماعی و یک اعتماد بنفس میدادند. و اگر بعد از آن بارانی می بارید برای ما احترام زیادی قائل می شدند.این احترام اهالی ما را وا میداشت تا مؤدبانه تر و نیکو تر از قبل زندگی کنیم...
❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۳۰ آذر ۱۴۰۱
۱ دی ۱۴۰۱
﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خانواده (مدیریت دختران ۹ تا ۱۵ سال)
(قسمت بیست و پنجم)
مشکل دوم : دختر انتظار دارد، آن پسری که با او در ارتباط بوده است، برای خواستگاریش بیاید، اما این پسر چون خانواده اش اطلاع از این رابطه نداشتند، یا اگر اطلاعی داشتند، می گویند ازدواج با دختری که در خیابان یا فضای مجازی آشنا شده فایده ای ندارد، حالا هر چه دختر و خانواده اش خوب باشد، و شما بیایید اثبات کنید که اول پسر شما بوده که سراغ این دختر آمده و او را وارد این رابطه کرده، خانواده پسر قبول نمی کنند، تازه می گویند این دختر می خواهد خودش را به زور قالب پسر ما کند. اینجاست که این دختر تمام آرزوهایش بر باد می رود.
❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۱ دی ۱۴۰۱
﷽
#مدیریت ذهن (ذهن پاک)
#رابطه با خانواده (مدیریت دختران ۹ تا ۱۵ سال)
(قسمت بیست و ششم)
مشکل سوم : دختر ممکن است بعد از ازدواج به این رابطه ها با جنس پسر و مرد ادامه دهد، چون به این رابطه ها عادت کرده است. و دیگر دست خودش نیست. من مراجعه کننده داشتم با این که سه فرزند داشته ولی ارتباط با جنس مرد داشته ، می گفتم خانم وقتی شما سه فرزند و شوهرتان هستند، اینها منتظر توجه و محبت شما هستند، چرا این رابطه ها را ادامه می دهید؟ می گفت من به اینگونه رابطه از همان دوران نوجوانی عادت کردم.
❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی
https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471
۱ دی ۱۴۰۱