eitaa logo
یادداشت‌ها|سیدعلی‌غفاری
2 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
یادداشت‌هایی صادقانه، صریح و صمیمی درباره‌ی مسائل فرهنگی و اجتماعی 🌐seyedalighaffari.ir 👈سایت
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 آیین فرهیختگی کسی که غرق در یک دانش است و از دانش‌های دیگر ناآگاه، ناخدایی است که به جای راندن کشتی در اقیانوسی بزرگ، آن را به دست خویش در کنار جزیره‌ای متروک به گِل نشانده است. باید افزون بر آموختن دانشی تخصصی، به دنبال پرورش ذهن و گسترش حوزه‌ی دانش‌مان‌ باشیم. سراغ علومی را بگیریم که اگرچه برای‌مان نان و آب ندارد ولی از دردهای جانی‌مان می‌کاهد و به فرهنگ‌‌‌ عمومی‌مان می‌افزاید. هیچ اهل علمی با خواندن و نوشتن در حوزه‌ی دانشی خود، فرهیخته محسوب نمی‌شود، چنان‌که هیچ کارگرِ روزمزدی با بیل زدن و هیچ کاسبی با چرتکه انداختن فرهیخته و فرهنگی قلمداد نمی‌شود. “فرهیخته” کسی است که ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 شگون | چگونه پای خرافات به زندگی‌مان باز شد؟ بسیاری از مردم، به شگون داشتن/نداشتن بعضی چیزی‌ها، باوری عمیق دارند. تلاش می‌کنند با هزار توجیه و تأویل، خوشی یا ناخوشی بقیه‌ی روزشان را به آن گره بزنند. به‌مَثَل می‌گویند: ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت   🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 پاییز در زندان | مروری بر زندگی و آثار مهدی اخوان ثالث مهدی اخوان ثالث، متخلص به میم. امید. شاعرِ معاصر.‌ در طوسِ مشهد به دنیا آمد. تاریخ‌ تولدش‌ را ۱۳۰۷ ذكر كرده‌اند‌؛ ولی‌ به‌ گفته‌ی خود او، تولدش در ۲۶ اسفند ۱۳۰۶ است. در آغاز نوجوانی، سراغ‌ موسیقی‌ می‌رود‌. پس‌ از مدت کمی‌، آن‌ را رها می‌كند. گم‌شده‌اش‌ را در جایی دیگر می‌یابد ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 لاف در غربت | گزیده‌ای از ضرب‌المثل‌های کوتاه و پرمعنای فارسی بعضی بیت‌ها و جمله‌ها مثل غذای آبکی‌اند.‌ چیزی برای گوشت و پوست شدن ندارند. راحت سرشان می‌کشی. زود هضم‌شان می‌کنی. و بعد ساعتی هم از ذهنت پر‌. اما بعضی چلوکباب‌اند، قلیه‌بریانی‌اند. باید آن‌ها را مزه‌مزه کنی، لقمه‌لقمه بخوری. پرملات‌، سنگین‌‌‌. اصلا چیزی برای دفع ندارند. می‌شوند جزوی از جانت، نیمی از وجودت ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 تاریخ چیست؟ تاریخ‌نگار کیست؟ تاریخ، داستان‌ است و تاریخ‌نگار، داستان‌نویس. تاریخ، داستانِ زندگی‌ست. داستانِ زندگی همه‌ی انسان‌ها. سرگذشتِ تمامی اتفاقات خوب و بد. اتفاقاتی که ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠بایسته‌های تاریخ‌نگاری | سنجه‌های صحت‌سنجی گزارش‌های تاریخی اگر می‌خواهیم تصویر و تصوری درست از روی‌دادی تاریخی داشته باشیم، روی‌دادی که خود از نزدیک شاهدش نبودیم، باید ... 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠روزهای‌ به‌یادماندنی عرب | آیا ایام العرب نوعی تاریخ‌نگاری است؟ مردمان صحراهای شمالی عربستان، به سبب شرایط سخت زندگی در خشک‌سار، روزی‌شان را ناگزیر از راه جنگ‌افروزی و چپاول ‌فراهم می‌کردند. جانب‌داری‌های خویشاوندی و نابه‌سامانی‌های قانونی هم به گسترش این جدال‌ها دامن می‌زد. عرب شمال، هرروز با کسی درگیر بود. با خودش، با عرب جنوب، با عجم، با همه گلاویز بود. ولی باز همین روزهای فلاکت‌بار، مایه‌ی دل‌خوشی و شادمانی‌اش بود؛ بالاتر، به آن‌ها می‌بالید. لاف‌ها و رجز‌هایی را که ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 جان‌فدا | نقش زبان پارسی در پاسداری از کیان ایران و ایرانی زبان، از آغاز، در پیش‌ هر ملتی، افزارِ فهمیدن و فهماندن بوده است؛ لیکن زبان پارسی برای ما ایرانیان کارکردی بیش‌ از این‌‌ها داشته است. از این قرار: ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 طرحی نو | چه خبر از سده‌ی ۲۰ و ۲۱؟ اگر بگویم سده‌ی ۲۰ پُرروی‌دادترین سده‌‌ی تاریخ بشر بوده، از دیدِ من اشتباه نکرده‌ام. جنگ بزرگ یا جنگ جهانی اول (از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸) با بیش از ده میلیون کشته؛ انقلاب ۱۹۱۷ روسیه؛ ... 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 هیس | دوئل فرهنگ و اقتصاد راه به جایی نمی‌برد از قدیم میان مارکسیست‌ها و غیرمارکسیست‌ها این بگومگو بوده که اساس چیست؟ فرهنگ است یا اقتصاد؟ مارکسیست‌ها اظهار می‌کنند که اقتصاد. تردیدی نیست که اقتصاد، نان‌وآب انسان را تأمین می‌کند؛ نخستین چیزی که هر کسی برای بقا به آن نیاز دارد. اما، آیا نه آن است که تحصیل نان‌وآب، خود، محتاجِ داشتنِ فرهنگ است، که همان شرایط تسهیل کننده‌ی آن باشد؟ مگر نه آنکه فرهنگ، فراستِ تطابق با شرایط، عُرضه‌ی به‌سازی شرایط را به آدمی عَرضه می‌کند؟ ازاین‌روی ... . 🔰خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🌐 seyedalighaffari.ir
💠 بغض متراکم | روایت خمیدگی ممتد فرهنگ در جامعه‌ی ایرانی آنچه اکنون، سبب دلواپسی‌ است و می‌بایست گفت که در اوج گرفتاری‌های ایران قرار دارد، پدیدار شدن نشانه‌های گسست، در پیکره‌ی فرهنگی جامعه‌‌ی آن است. درست واضح نیست که بنیاد فرهنگی جامعه‌ی ما بر چه پایه‌ای استوار است. ایران، پیوسته در طول تاریخ با اعتدال میانه‌ای نداشته است؛ همیشه در آن، گروهی ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🌐 seyedalighaffari.ir
💠 دردی کهنه | نمی‌شود وفات نیافت و نمرد بیایید در نظر آوریم انسانِ گنگ و بی‌زبانی را که وحشت‌زده در شکاف کوه‌ها روزگار می‌گذراند و یگانه برتری‌اش بر جانوران، آن بود که قدوقامتی داشت و می‌توانست با ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 💻 seyedalighaffari.ir
💠 نثر نو | کسی صادق هدایت نشد در تیرماه ۱۳۲۵ اولین گردهمایی نویسندگان و شاعران ایران در خانه‌ی فرهنگ برگزار شد. بهار، دهخدا، هدایت، چوبک، جلال، نیما و هفتاد و سه نفر دیگر از اصحاب قلم در آن همایش حضور داشتند. مهم‌ترین خبر همایش، رسمیت یافتن شعر و نثر نو در ادبیات ایران بود. البته در آن زمان، هنوز، شناسه‌ی دقیقی برای نوگرایی وجود نداشت؛ همین‌که نوشته‌ای با ادبیات گذشته فرق می‌داشت، آن را نو به حساب می‌آوردند. نثر صادق هدایت ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 روجا | پندارهای پریشان یک شاعر نیما شاعری خوش‌ذوق، خوش‌قریحه‌ و البته بی‌ادعا بود. با آن‌که می‌دانست طراوتی تازه‌ به ادبیات ایران بخشیده؛ ولی نه باری به دوش خود احساس می‌کرد و نه خود را بیش از یک شاعر به حساب می‌آورد که در روزگاری چشم‌تنگ و ناامن، پندارهای پریشان خود را روی کاغذهایی باطله به نظم در می‌آورد. نیما در تمام زندگی، آدمی آشفته بود، آشفته از خانواده، از اجتماع، از سیاست، از دوستان، روی هم رفته از همه‌ی آدم‌ها. و این آشفتگی ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 مهم این است که همیشه آنارشیست باشی با چاپ شدنِ چند داستانِ جلال آل احمد در مجله‌ی سخن، نامش بر سر زبان‌ها افتاد. جلال، داستان‌نویسی ناآرام بود که به پیروی از «لویی فردینان دتوش» فرانسوی، داستان‌های نیش‌دار می‌نوشت، جملاتش را بی‌فعل به امان خدا رها می‌کرد و همین کارهای به‌‌ظاهر ساده ولی نامتعارف، نوشته‌هایش را حسابی خواندنی کرده بود. در بخشی از غربزدگی این‌طور نوشته بود که ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 ناسور | با چه چیز و با کدام مایه؟ “بعضی وقت‌ها برای فهمِ نیم خط لاطائل برگردان‌شده چشمانم را چندین روز ‘ناسور’ می‌کنم. که آخر هم چیزی عایدم نمی‌شود. بعد می‌نشینم و افسوس می‌خورم که علی، چهل و چند ساعت است که از دیدارِ با کتاب‌ محبوبت باز مانده‌ای.” 🔰 خواندن متن کامل این یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 هزار هنوز | ما از زبان‌بازی خسته‌ایم به زبان‌پروری نیازمندیم عیبناکی زبانْ دردی نبوده که در چهاردیواری اتاق نویسندگان، محصور مانده باشد؛ سر از کوچه‌ و بازار و مدرسه و دانشگاه درآورده. این باور که زبان به دین خود و ارکان دیگر جامعه به دین خود، فکری کودکانه بوده و هست. معتقدم که اگر نتوانیم زبان‌مان را بپرورانیم _ و به اصطلاح جوانان امروز به‌روز کنیم _ طعمِ شیرینِ ترقی را در هیچ زمینه‌ی دیگری هم نخواهیم چشید. اگر زبان‌مان را نآراییم و نپیراییم، اندیشه‌‌ای آزاد نخواهیم داشت و اگر اندیشه‌‌ای آزاد نداشته باشیم، روحی بزرگ و پذیرا نخواهیم داشت و اگر روحی بزرگ و پذیرا نداشته باشیم، هیچگاه توسعه، ترقی و تکنولوژی مهمان‌ سفره‌های سرزمین‌مان نخواهد شد. 🔰 خواندن متن کامل این یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 امید عبث | کدام دست این خاک را بر سر فرهنگ‌مان ریخت؟ «تحصیل‌کردگان ایرانی، از بدکارترین مردمِ سده‌ی چهارده شمسی بودند. آن‌ها … .» این چیزی است که تاریخ، در چند دهه‌ی آینده، علیه درس‌خوانده‌های این سال‌های ایران خواهد نوشت. قضاوتی که ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 افیون | برای وقت‌گذرانی، همین چنانچه از این‌همه مردمِ موجه و موقر که در کوچه و بازار، عاطل و باطل ولو و ویلانند، از این‌همه آدمِ علاف شیک‌پوش که کلافه و سردرگم در پیاده‌رو و مترو از مقابل‌مان ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir
💠 سنگستان | آیا به‌واقع ما سالک مسیر سعادتیم؟ ما بی‌صبر و حوصله‌ایم و حق داریم. چون جوانی‌مان تا به‌این لحظه پایمال شده است و روشن نیست که بر سر ته‌مانده‌ی آن چه خواهد آمد. ما هم مثل هر آدمی در هرجای این دنیا، حق داریم طلب کنیم که سرزمینی مترقی و معمور داشته باشیم؛ حق داریم طلب کنیم که مرام و منظوری در حیات‌مان باشد. کاری کنیم. کنشی پایه بگذاریم. چیزهایی که تاکنون چون محنتی ملال‌انگیز جگرمان را می‌خراشد. عده‌ای از ما هیچ‌کاره و گوشه‌گیر و راکد شده‌اند و عده‌ای دیگر آتش‌مزاج و بدعنق و تندخو. به هر وضعیت چرخ روزگار به وفق مراد هیچ‌یک از ما مردم این سرزمین نمی‌گذرد. در این گیرودار ... . 🔰 خواندن ادامه‌ی یادداشت 🆔 @seyedalighaffari_ir 🪩 seyedalighaffari.ir