eitaa logo
اشعار سید علیرضا حسینی شاعر آئینی ، مسئول انجمن شعر (ن و القلم) اداره فرهنگ و ارشاد پاکدشت
485 دنبال‌کننده
221 عکس
243 ویدیو
1 فایل
شاعر شدم تنها به عشق ذکر حیدر مرگم رسد یک شب نباشم فکر حیدر بابی انت و امی ونفسی ومالی واهلی و اولادی یا امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی فرقی ندارد غرب و اسرائیل ، با داعش و با جبههء تکفیر نوشیده اند این بی پدرها کُلْ ، از سینهء ناپاکِ یک سگ ، شیر از بس نجس هستند این اشرار ، آلوده اند آنْقَدْر این اوباش با آبِ زمزم هم نمی گردند این فضله ها تا به ابد ، تطهیر هر شب برای ما مسلمانان ، این جمع خوابی تازه می بینند والله غیر از مرگ و نابودی ، هرگز ندارد خوابشان تعبیر والله آمریکا و اسرائیل ، والله این اشرارِ تکفیری هرگز نمی گردند تا هستند ، از خون خوری از فتنه از شر ، سیر فرصت نباید داد دشمن را ، هر فتنه را در نطفه باید کُشت فرمانده فرمان داده ، پس بشتاب ، الان بدونِ لحظه ای تأخیر دستِ پلیدش را نیاندازی ، او‌ می نویسد سرنوشتت را ننشین که تقدیرِ تو را دشمن ، با تیغِ دستش ، می دهد تغییر در این جهانِ بُزدلی ، دنیا ، از ترس کفتار و شغال و گرگ_ در لاک ، سر بُرده است و می تازد ایران و ایرانی فقط چون شیر هنگامه در لبنان بپا کردی ، هم در یمن ، هم در عراق و شام خواهد شد ای ایران! به این زودی ، هنگامهء سرخِ تو عالمگیر تا پاکسازیِ زمین از خَس ، ما داسها از پا نمی افتیم تا شر به خاکِ انقراض اُفتد ، باقیست در دستانِ ما شمشیر پیروزی الساعه اسلام ناب بر کفر جهانی دمادم(((صلوات))) https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351 بله https://eitaa.com/seyedalirezahosseini ایتا لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
بسمه تعالی اُف بر شما ، ای بزدلانِ اهلِ تکفیر! ای پیشِ دشمن روبَه و پیشِ خودی شیر جیکِ شما در پیشِ صهیون در نیامد هر چند او با تانک هایش کردتان زیر گاوی چو تو ، کی غرب و اسرائیل دیده؟! گاوی عَجَب کم خرج با پستانِ پُر شیر چون خاک‌ ، زیرِ چکمهء دشمن می اُفتد بالایِ سر ، هرکس ندارد مرشد و پیر دیروز کی فکرِ غم‌ِ امروز بودید؟! خوشخوابها! دیدید فردا می شود دیر! با دستِ خود کندید گورِ مرگِ خود را والله این خواری و ذلت ، نیست تقدیر بر فکرِ دشمنْ خواهتان ، صد ننگ و صد مرگ دیدید دشمن کردتان ، صد گونه تحقیر لالید پیشِ دشمنِ ویرانگرِ خود کُشتید هر جا دوستی ، گفتید: «تکبیر!» ماشینِ جنگیِ شما از کار افتاد راحت کجا می گردد این مخروبه ، تعمیر؟! بسته شما را دشمنِ وحشی به رگبار اما شما بر دوست ، می بارید شمشیر تا کی اسیرِ غرب و اسرائیل ، تا کی؟! تا کی به پایِ دوست ، می بندید زنجیر؟! در سایه سارِ غرب ، جز ذلت چه دیدید؟! اُف بر شما ، ای بی بصیرت های بی پیر! پس کو «اَشِداءُ عَلَی الْکُفار» ، پس کو؟! کردید قرآن را چرا وارونه تفسیر؟! والله تا در گورتان مدفون نسازیم ما در غلافش ، خفته نگذاریم شمشیر پیروزی الساعه اسلام ناب بر کفر جهانی دمادم(((صلوات))) https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351 بله https://eitaa.com/seyedalirezahosseini ایتا لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)
بسمه تعالی چار سالت بود روزِ سرخِ عاشورایِ خون چار سالت بود دیدی محشرِ کبرایِ خون نعشِ پاکِ آسمان را خفته دیدی بر زمین سرو را دیدی که بر خاک آمد از بالایِ زین ماهتابی در میانِ ابرها افتاده بود آفتابی زیرِ سُمِ اسبها جان داده بود دختری دیدی که خون از گوش هایش می‌چکید او سه سالش بود و بر خارِ مُغیلان می دوید از خدا می خواستی بازو و شمشیرت دهد خنجر و اسب و کمان و دشنه و تیرت دهد از خدا می خواستی چون فاتحِ خیبر شوی بی هَماوردی مثالِ حضرتِ حیدر شوی تا بتازی در میانِ لشکرِ خفاش ها بر سرِ خاک افکنی بال و پرِ خفاش ها منتشر سازی کلامُ الله را در هر کران نورِ حق را پخش گردانی تو در کُلِ جهان بعدها وقتی امامِ پنجمِ انسان شدی تا تمامِ خلق را فرمانده و سلطان شدی باز هم مانندِ اجدادت ، کسی دورت نماند هیچ کس مردانه شعرِ با تو ماندن را نخواند تیغِ حیدر بود در دستت ، ولی یاری نبود در حصارِ کرکسان بودی و عماری نبود ذوالفقارِ تیزِ حیدر در غلافِ صبر ماند آفتابِ تیغِ خشمت در حصارِ ابر ماند حق تو را فرمود : 《 باقر! حرکتی آغاز کن راهِ حمله بسته ، راهِ دیگری را باز کن ذوالفقارِ علم را باید درآری از غلاف با سلاحِ علم باید رفت اکنون در مصاف تیز کن شمشیرِ دانش را به جنگِ جاهلان تا که دریابند حق با کیست ، جمعِ عاقلان گرچه تیغی نیست در دستِ تو هنگامِ ستیز هر کلام از واژه هایِ منبرت ، یک تیغِ تیز هر کدام از نکته هایت ، تکسواری بی نظیر هر حدیثی از تو دل را می شکافد مثلِ تیر هر کلاسی که تو دائر میکنی ، یک پایگاه هر جوانِ مکتبت ، رزمنده تر از یک سپاه باقر! ای فریادِ هفتم ، پنجمین طوفانِ نور اینک این شمشیرِ دانش ، این تو و این قومِ کور》 دشتِ دانش ، تکسواری چون تو ای باقر! ندید شد گلستان هر بیابانی که حرفت را چشید رود شد ، دریا شد ، اقیانوس شد اندیشه ات در زمین شد منتشر ای نخلِ دانش! ریشه ات جاهلی دانا اگر گشت از دَمِ عیسایِ توست ظلمتی روشن اگر گشت از یدِ بیضایِ توست تیرِ تیزِ بینشت ، بشکافت مویِ علم را از میِ توحید پُر کردی سبویِ علم را عالم و آدم ، تمامی مستِ این پیمانه ات مکتبت شمع و تمامِ سینه ها پروانه ات میلادش مبارک بر وجود مقدسش و تعجیل در فرج فرزندش(عج) ، دمادم(((صلوات))) https://ble.ir/seyedalirezahosseini1351 بله https://eitaa.com/seyedalirezahosseini ایتا لینک کانال اشعار سید علیرضا حسینی (شاعر اهل بیت (ع) و انقلاب)