-باز دارد‌ می‌رود‌ چاهی بنا سازد علی... <@seyedehjana> پ.ن: مصرع دوم در اصل؛ [مرد وقتی گریه دارد زود خلوت می‌کند]هست.

من از همه خستم به غیر از تو... بس که تو هر شرایطی خوبی:) <@seyedehjana>

-ماجرای نیمروز [01:45:20]

-شبیه یاسی از جور زمونه، اسیر دسته خرمن‌کوب میشی... #فاطمیه <@seyedehjana>

-ی‌عمره ازت شرمسارم گلم... من و بسته بودن تورو میزدن! 🖤 #فاطمیه <@seyedehjana>

[حامد‌عسکری|خانه‌هنرپلان³]

:)))

-ای بی‌نشانه‌ای که خدارا  نشانه‌ای، هر سو نشانِ توست، ولی بی‌نشانه‌ای:) <@seyedehjana>

-تو در نزد حقیقتِ عالم، معلوم‌الهویه‌ای؛ و تو جاویدالاثری.... ای به ظاهر، گمنامِ مجهول‌الهویهّ:) <@seyedehjana>

من از اون مدل دخترایی بودم که از ی جایی ب بعد خیلی اخلاقم فرق کرد. من ی ادم کم حرفه بی اعتماد ب نفس بودم. ترجیه میدادم اصن حرف نزنم ک ی وقت ضایع نشم. بعد توی این قسمت از زندگیم خیلی دلم میخواست مفید باشم هرجایی که هستم ولی هیچ وقت شرایطش جور نمیشد. ولی همیشه تو دلم از خدا میخواستم...نمونه بارزش هم تو مسجدمون بود. دخترا با هم رفیق بودن و هی جفت جفت میشدن میرفتن کارا رو راست و ریست میکردن. من میموندم. از ی جایی ب بعد تغییر کردم. کلا اخلاقم صد و هشتاد درجه برگشت. جوری ک اینقدر ارتباط اجتماعیم قوی شد ی جایی ولم میکردن با همشون رفیق میشدم. کم کم خدا ی جاهایی قرارم داد که ی سری مهارت هایی یاد گرفتم...از ی جایی به بعد دیگه خودشون میومدن دنبالم...زمینه‌ش واسم مهیا شد. من اینو واقعا با پوست و استخون درک کردم که اگه کاری رو از ته قلبت بخوایش، و یکم تلاش کنی بهش میرسی. ولی علاقه قلبیه اصلا چیز دیگه‌س خلاصه که بگم... خدایا شکرت؛ رسیدم ب جایی که حس میکنم هرجایی باشم حداقل ضرر نمیرسونم. شاید مفید هم باشم.

آخر شب با خودت فکر کنی و به همچین نتیجه هایی برسی واقعا حال خوب کنه خدا نصیبتون کنه:)

_