#حضرتِ‌بی‌سر #بِداهه #غزل دوباره نوکرتان آمده پریشان است دوباره توبه شکسته ولی پشیمان است کلاف زندگی ام را ببین گره خورده شبیهِ موی سرت حالمان پریشان است فدای راسِ قشنگت اگر که بد حالیم که زخمِ من وَ تو تاوان کوهِ عصیان است دلم خرابه شود بلکه لایقت باشم سرت به دیرُ خرابه همیشه مهمان است زبان ز عالم و آدم تو را طلب کرده شبیه دختر جامانده ی بیابان است #شَمع #سیدامیر‌حسین‌همراه 🆔 @seyedhoseiin

#سبک‌وشعر #حضرتِ‌بی‌سَر #شور‌روضه مقتل می نویسه از حالِ زینب رویِ تل می نویسه از قلبِ خونِ یه مادر می نویسه از کندیِ تیغِ خنجر می نویسه می نویسه کشتنت      به قتل صبر می زدن به پیکرت       به چوب و سنگ خدا لعنتش کنه        که با سنان زبونم لال سیرت کرد    ای وای من وای هِلال می گه مادرش دیده دست و پای شمرم یه لحظه لرزیده مقتلا می گن خنجر هندی، خنجر کندیِ که سریع نمی بره   (حسین، واااای) مقتل می نویسه از شاهنشاهِ روی نی می نویسه از سینه زنِ پایِ نی می نویسه از چشای خیسِ خواهر می نویسه می نویسه بردنت به روی نی خواهرتُ می زدن به پای نی می نویسه بوسه زد به حنجرت خیزران به بوسه گا~ هِ مادرت منزل خولی جای خوبی نیست جای پیغمبر زاده مجلس می نیست پاره ی قرآن جاش روی چشماس نه به روی نیزه نه بین تشت طلاست ( حسین، واااای ) #سیدامیر‌حسین‌همراه #شَمع 🆔 @seyedhoseiin