eitaa logo
سِیِّداَمیرحُسِینِ‌هَمراه | شَمع
191 دنبال‌کننده
85 عکس
34 ویدیو
1 فایل
یِه طَلَبِه یِ کَرَجی گَه گاهی می نِویسَم :) #شعر #منبر @seyed_hosein118 دَر خِدمَتَم♡
مشاهده در ایتا
دانلود
من که نخوردم دمی نعلبکی از شراب تا به نجف آمدم مست شدم بی حساب اول شب آمدم خیره به گنبد شدم محو جمالش شدم تا بزند آفتاب جای ملائک بُود روضه ی شاهِ نجف لیک کرامت کند بر منِ حتی خراب خاک کف صحن تو سرمه‌ی چشمان من روز جزا می شوم ایمن از هر عتاب محور افلاک یک خال سیاه شماست عشق شما علت گردش این آسیاب کار خدا بوده ای اوَّل ما حق خلق خالق بر ماسوا حضرت حق بوتراب یومئذ ناضره در صف محشر بیا ای به خدا منظره پرده بکش از نقاب سنگ به کفرم نزن حرف نبی گفته ام گفته شنیدم خودم صوت علی از حجاب سوره ی توحیدِ ما با تو به وحدت رسد ای که ولایت شده نقطه ی فتح کتاب مَن یَمُت از عشق تو تو به حسابش رسی ای ملک الموت من، نوبت من ده شتاب 🆔 @seyedhoseiin
مردان کارزار به فرمان زینب اند شیران روزگار به قربان زینب اند برگی فرو نیامده الّا به اذن او ذرات کائنات همه رقصان زینب اند جبریل و هر ملک همه حلقه به گوش او از دم همه غلام محبان زینب اند پیغمبران برای چشیدن ز علم او در حلقه ای نشسته به ایوان زینب اند صدها کریم پشت در خانه ی علی در انتظار لقمه ی احسان زینب اند اکلاب او تفاخر افلاکیان کنند گر پاسبان خادم دربان زینب اند ((آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند)) شاگرد تازه کارِ دبستان زینب اند یک شهر محو خطبه و فرمان (اُسکُتوا) انگشت در دهان ز برهان زینب اند 🆔 @seyedhoseiin
بر دروغ هر دفعه اینبار اصراری نداشت آینه با من دوباره حرف تکراری نداشت سنگ را این بار باید بر دل خود می زدم او صداقت پیشه بود و دیگر اجباری نداشت سایه ی لطف خدا بر زندگی محسوس بود مشکل آنجا بود سقفی بود دیواری نداشت بین سیل و زلزله من سیل کردم انتخاب هر دو ویران می کنند و سیل آواری نداشت یک سفر رفتم دیار مردگان شهر عشق شهریارم بود اما دیگر اشعاری نداشت مشکل ما با زلیخا نیست یوسف می خرد کاش دنیا بود اما کاش بازاری نداشت دفترم را باز بستم، بیش از این حسش نبود خیس بود از اشک اما حرف تکراری نداشت |.سیدامیر‌حسین‌همراه.| 🆔 @seyedhoseiin
سالیانی است که انگار بهارانی نیست مرهمی بر دل خشکیده بارانی نیست تا به کی دیم بکاریم و بخندد خورشید!؟ باورش کن که به صحرایی و بارانی نیست تا به کی دلخوش فالی که برای دگری‌ست با دروغی که نوشته است: (بیابانی نیست) جاده‌ای نیست کسی نیست سواری هرگز در دل خشک بیابانی و کوهانی نیست یوسف انگار که دلبسته‌ی مصرش شده‌است کودکی، خواب‌نما بوده و کنعانی نیست کوفه این‌بار سر عقل خودش آمده است نامه ای نیست، دگر ندبه‌ی گریانی نیست سجده کوتاه نما حوصله شان سر رفته مُسلِما فایده ای نیست مسلمانی نیست! |.سیدامیر‌حسین‌همراه.| 🆔 @seyedhoseiin
. . یک لحظه هیس، صدای ترانه نیست دیگر صدای هر دفعه‌ی کودکانه نیست آغوش گرم ‌کوچه چرا سرد می شود!؟ فصل خزان غنچه که در این زمانه نیست!!! گویی کسی نفس به نفس جیغ می کشد این سوت موشک است، صدایی زنانه نیست!!! سینه سپر مقابل شر بچه در بغل اما نبرد معرکه ای مادرانه نیست کودک به جرم هر نفسش می‌شود قصاص دادگاه ساده ای است که در آن بهانه نیست موشک برای بازی بین کلاس بود موشک، زمین بازی تو بین خانه نیست... در بین گریه های مداوم فرشته ای گفت این نبرد تانک و نفر ظالمانه نیست!؟ گردن کشان و اهل زر و زور یک طرف مستضعفین به یک طرف این عادلانه نیست!؟ سر بر زمین ضاحیه بگذار غزه جان لبنان برای زخم دلت مثل شانه نیست!؟ دختر، پسر، جوان و میانسال و پیر سر بر دامن وطن بنهند عاشقانه نیست!؟؟ از بین باتلاق که راه فرار نیست، هی دست و پا زدن عملی ابلهانه نیست!؟ چون ریشه اش به عرش الهی نمی رسد بنیان ظلم می رود و جاودانه نیست!!!! . . |.سیدامیر‌حسین‌همراه.| 🆔 @seyedhoseiin
مردان کارزار به فرمان زینب اند شیران روزگار به قربان زینب اند برگی فرو نیامده الّا به اذن او ذرات کائنات همه رقصان زینب اند جبریل و هر ملک همه حلقه به گوش او از دم همه غلام محبان زینب اند پیغمبران برای چشیدن ز علم او در حلقه ای نشسته به ایوان زینب اند صدها کریم پشت در خانه ی علی در انتظار لقمه ی احسان زینب اند اکلاب او تفاخر افلاکیان کنند گر پاسبان خادم دربان زینب اند ((آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند)) شاگرد تازه کارِ دبستان زینب اند یک شهر محو خطبه و فرمان (اُسکُتوا) انگشت در دهان ز برهان زینب اند 🆔 @seyedhoseiin
. . . لیلا اگر نبود که مجنون نمی شدیم این گونه از فراق پریشون نمی شدیم . حوا، دلیل رنج بنی آدم است و بس... حوا نبود، راهی زندون نمی شدیم!!! . در راه عشق، دست که نه دل بریده‌ایم!!! این عشق اگر نبود که دل‌خون نمی شدیم . فردا اگر امید وصالی به دل نبود، نفرت‌‌نشین لحظه‌ی اکنون نمی شدیم . در حسرتم که عقل، اگر بود جای خود بی‌ قطره‌ای شراب غزل‌خون نمی شدیم... . قربان آن دوا که خودش درد مهلک است این درد اگر نبود که درمون نمی شدیم . باید به لطف حَضرَت‌ِعِشق اعتراف کرد... بی عشق، از حیات پشیمون نمی شدیم!؟؟ . . . |.سیدامیر‌حسین‌همراه.| 🆔 @seyedhoseiin
فدای خنده‌ی تو صد هزار قربانی اگر تُ گوشه‌ی لب را کمی بجنبانی بریده دست همه، من بریده دل ز همه قسم به دامن آلوده‌ ای که می رانی!!! به شوق نیمه نگاهت چه سور و ساتی شد ولی تو رفتی و رفت اشتیاق مهمانی دلیل ریزش این برگ‌های پاییزی فراق بعد وصال استُ خوب می دانی!!! قرار بود به زندان بری و برگردی شنیده ام که شدی اهل شهر زندانی بگو به عطر تنت هر کجا سفر نکند میان شهر پر از ساکنان آبانی بگو به عطر تنت چتر با خودش ببرد برای دیده ‌ی یعقوب های بارانی بیا که هفت خزانت هزار سال گذشت برای قلب ترک خورده ی بیابانی غریب شهر منی و عزیز شهر غریب به هر کجا به سلامت غریب کنعانی |.سیدامیر‌حسین‌همراه.| 🆔 @seyedhoseiin