. بریم پی وی خدا یکم حرف بزنیم‌ قربونت برم که هرچی بهت پیام میدم تو جوابمو میدی تازه‌ تعداد پیامات هم که زیاد میشه چیزی از جواب دهی تو‌ کم نمیشه ... تازه زود سین میکنی ...😄💔 حتی نمیگی چرا این وقت شب اومدی... حتی ناراحت میشی وقتی من نمیام سراغت .... تازه یعنی خدااایی و اینقده برا من وقت میذاری.... تو تنها کسی هستی که ناز نداری‌ تازه ناز میکشی ...‌ تو تنها کسی هستی که هیچ وقت‌ از حرف زدن باهات پشیمون نشدم... کلاس نمیذاری همیشه کنارمی ... ما که وقتی یکی خیلی حالش بده یا باهامون بد میکنه ازش دوری میکنیم ولی تو تازه انگار بیشتر بغلش میکنی و محکم به خودت می چسبونیش... من که دقیق نمیدونم تو کی هستی نمیتونم بفهممت ولی آرامشی که از ‌‌ کنار تو نشستن میگیرم اینقده اصیل‌ و عمیقه که از صدتا چیز آرامش بخش دیگه که می بینم بهتر جواب میده ‌‌‌... ببخش اگه هرچی به دلم میاد از هر دری میگم راسش فقط اومدم که باتو حرف زدهباشم... من نمیدونم به چه زبونی باهات حرف بزنم ... دلم نمیخواد با زبان کلام ، فلسفه، حرف بزنم چون یاری‌ نمیکنه یا نمیتونم ولی دم اون شبان گرم‌ که می‌گفت : ای خدای من فدایت جان من جمله فرزندان و خان و مان من تو کجایی تا سرت شانه کنم چارقت را دوزم و بخیه زنم گر ببینم خانه ات را من دوام روغن و شیرت بیارم صبح و شام هم پنیر و نان های روغنین خمرها چغرات های نازنین سازم و آرم به پیشت صبح و شام از من آوردن ز تو خوردن تمام ای فدای تو همه بزهای من ای به یادت هی هی و هی های من میدونم حرفاش درست نبود تو خیلی بالاتر از این حرفایی ولی حالشو ‌ خریدارم 😭 چرا من اینقده ازت دور شدم ‌که‌ با ماه مبارک تو حال نمیکنم .... همه برام آشنا هستند حتی اون فیک ها... ولی تو غریبه شدی ... دلم سنگ منو آب کن ‌... بسوزون ... تیکه تیکش کن ...نرمش کن... اینجوری عذاب نکن 💔 نذار اینقدر سفت و سیاه بمونه... عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی #پی_وی_خدا #سید_حسینی . .