#وصایا_و_لحظات_احتضار
🩸 دیگر صدای فاطمه را نخواهی شنید...
در نقلی آمده است:
لحظات آخر عمر مبارک صدیقه کبری سلاماللّهعلیها بود که آن بانوی مکرّمه میخواست به امیرالمومنین علیهالسلام وصایایی بنماید؛ لذا فرمود:
📋 يا أبَاالحَسَن،لَم يَبْقَ لِي إلّا رَمقٌ مِن الحياةِ و حانَ زمانُ الرَحيلِ و الوداع،
▪️یا اباالحسن! دیگر رمقی برای زنده ماندن ندارم و زمان وداع و رفتنم نزدیک شده است؛
📋 فَاستَمِعْ كلامي فَإنَّك لا تَسْمَعُ بَعدَ ذٰلكَ صَوتَ فاطمةَ أبداً.
▪️پس دل و جانت را به سخنانم بده؛ که دیگر بعد از این صدای فاطمه «سلاماللهعلیها» را نخواهی شنید.
📚الکوکب الدُّریّ،حائری، ج١ ص٢۵٢
✍میخواهم از حبيب خداحافظی كنم
از حيدر غريب خداحافظی كنم
خيلي شكسته پر شدهام الوداع علي
آماده سفر شدهام الوداع علي
نُه سال سايهات به سرم بود ياعلي
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نُه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نُه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگیام کم نداشتم
من را ببخش میروم و میگذارمت
ای پاره پاره دل، به خدا میسپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
بالی که سوخته است وَبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت میکشی
خود را کنار من روی زانوت میکشی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#وصایا_و_لحظات_احتضار
🩸علی جان! خودت غسلم بده... خودت کفنم کن... خودت مرا در قبر بگذار...
در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
وقتی فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به حالت احتضار درآمد، به امیرالمؤمنین علیهالسلام وصیت کرد و فرمود:
📋 إِذَا أَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ أَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ أَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ أَلْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرَابَ عَلَیَّ
▪️چون من از دنيا رفتم، تو غسلم را بر عهده گیر و مرا آماده کن و بر من نماز بخوان و مرا در قبرم پائین ببر و در لحدم بگذار و بر رویم خاک بریز و آن را هموار کن.
📋 وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَةَ وَجْهِی فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ یَحْتَاجُ الْمَیِّتُ فِیهَا إِلَی أُنْسِ الْأَحْیَاءِ
▪️و کنار سرم رو به رویم بنشین و بسیار قرآن تلاوت کن و دعا بخوان؛ چرا که این ساعت، ساعتی است که میت در آن به انس با زندگان نیاز دارد...
📚 بحارالانوار، ج٧٩ ص٢٧
✍ شرمندهام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدی حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدی حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدی ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
بالی که سوخته است وَبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت میکشی
خود را کنار من روی زانوت میکشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن
آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن
بالا سر جنازه ام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را...
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#وصایا_و_لحظات_احتضار
🩸وقتی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از مولا علی علیهالسلام حلالیت طلبیده و سیل اشک از چشمان مولا جاری میشود...
در نقلی آمده است:
ساعات آخر عمر شریف صدیقه کبری سلاماللّهعلیها بود که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بالای سر آن بانو نشسته و وصایای آن حضرت را میشنید.
بانوی دو عالم بعد از اینکه سفارش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را به مولا نمود، فرمودند:
📋 يَا ابنَ عمّي! إنّي راضيةٌ عَنكَ،فَهل أنتَ راضٍ عَنّي؟
▪️ای پسر عمو! من از شما راضیام اما آیا شما هم از من راضی هستید؟
📋 خَدِمتُك بِقَدْرِ جُهدي و طاقَتي و أَعَنتُكَ عََلَى دُنياكَ مِقدارَ قُوّتي
▪️من تا میتوانستم و هر چه که در توانم بود در زندگیام به شما خدمت نمودم...
📋 و بَعدَ ذٰلِكَ فإنّي أَعتَرِفُ بِالتَّقصيرِ في حَقّكَ فَسٰامِحْني
▪️اما با همه حال، اعتراف میکنم که در حق شما کوتاهی نمودهام؛ پس مرا حلال کن...
📋 فَبَكَى عليُّ عليهالسّلام و قال: يا بنتَ المصطفى و يا سيّدة النساء! رُوحي لِرُوحكِ الفِداء
▪️در اینجا بود که مولا علی علیهالسلام به گریه افتادند و فرمودند: ای دختر مصطفی! از سروَر همه زنان! روح و جانم به فدای تو.( این چه حرفی است که میگویی؟!)
📚 الکوکب الدُّرّی،حائری،ج۱ ص۲۵۱
✍ به التماس نگاه یتیمهای خودت
به دستهای کریمانهی دعای خودت
بیا دوباره دعا کن ولی برای خودت
برای پهلو و بازو و دست و پای خودت
فقط برای نرفتن دعا کنی؛ باشد؟
برای بی کسی من دعا کنی؛ باشد؟
تو بار رفتن بستی، علی حلال کند؟!
تو بین بستر هستی، علی حلال کند؟!
تو بین شعله نشستی، علی حلال کند؟!
تو بین کوچه شکستی، علی حلال کند؟!
تو را به جان حسینت نگو حلالم کن
از این غریب بخر آبرو، حلالم کن
کمی مراقب خود باش... فکر جانت باش
به فکر من نه... کمی فکر کودکانت باش
تو باش! با تن زخم و قد کمانت باش
بمان و قدرت زانوی پهلوانت باش
همان که بست در این خانه دست حیدر را
مخواه باز ببیند شکست حیدر را...
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
مرا ببین و برای سفر شتاب مکن
بیا و بر سر من خانه را خراب مکن
مگر قرار نشد غمگسار من باشی
میان معرکه ها ذوالفقار من باشی
ز جای خیز جواب سلام میخواهم
نگاه نیمه تمامت ، تمام میخواهم
نگاه بی رمق و دست بی رمق داری
شباهتی چه صمیمانه با شفق داری
چه شد که زندگیت را ز سر نمیگیری
و بچه های مرا زیر پر نمیگیری
فضای سینه ی من گرم درد و آه شده است
بسان بازوی تو روز من سیاه شده است
مرو که چینی این دل شکسته تر نشود
غریب خسته ی این شهر خسته تر نشود
سخن اگر چه نگفتم ولی دلم پر بود
نگاه من که همیشه به خاک چادر بود
کنون به پیکر یاست شقایق افتاده است
نگاه کن که حسینت به هق هق افتاده است
چگونه غم ننشیند به چهره ی حسنت
که خون تازه گل انداخت روی پیرهنت
خدا کند که غمت سینه محترق نکند
و دخترت که بیاید ز غصه دق نکند
جواد محمد زمانی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
خیالِ راحت من، سایه و خیال شدی!
رشیده ی علی از چه چنین هلال شدی؟!
دوباره دست به پهلو گرفته ای زهرا
چرا مقابل من رو گرفته ای زهرا؟!
بگو چه کار برایت کنم که خوب شوی؟
دوباره نزد علی کاشف الکروب شوی
شده بریده چرا ناله ات؟! هراسانم
من از لباس پر از لاله ات هراسانم
قسم به حرمت چشم ترت، بیا و بمان
قسم به چادر روی سرت، بیا و بمان
تمام روز و شب از درد سینه گریانی
نماز نیمه شبت را نشسته می خوانی
میان سجده، مرا باز جان به لب کردی
چرا عزیز دلم مرگ را طلب کردی؟!
نگاه کن به دل مضطر حسین و حسن
بیا به گیسوی زینب دوباره شانه بزن
مرا چگونه غمت باز خونجگر نکند
به زخم های تنت مرهمی اثر نکند
شکسته اند به داغت دل صبورم را
شکسته اند شبیه پرت، غرورم را
منی که پشت سر خود زره نمی بستم
به پیش چشم تو، بین طناب شد دستم
خدا کند که به زخمی دگر نمک نخورد
به پیش دیده ی مردش زنی کتک نخورد
محمد جواد شیرازی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
دلگیر تر از این شب غربت ندیده ایم
امشب همه برای عیادت رسیده ایم
بی بی سلام بر تو و آل غریب تو
بی بی سلام بر تو و امن یجیب تو
بی بی سلام بر تو و اشک مدام تو
بر ندبه ها و نافله ناتمام تو
بی بی سلام بر دل از شهر خسته ات
بر چشم های بی رمق و نیمه بسته ات
بی بی سلام بر نفس نیمه جان تو
بر اشک های نیمه شب و بی امان تو
تو گریه می کنی و علی آب می شود
مانند چشم های تو بی تاب می شود
این خانه بوی غربت و هجران گرفته است
حال و هوای شام غریبان گرفته است
در هر نفس علی نگران تو می شود
با اشک و آه مرثیه خوان تو می شود
دیگر توان گریه نمانده برای تو
بگذار تا که گریه کنم من به جای تو
بی بی کمی به حال حسینت نگاه کن
حرفی بزن که دق نکند مجتبای تو
امشب ببین که روضه گرفته است زینبت
در پشت در دوباره برای شِفای تو
برخیز و باز فاطمه جان یا علی بگو
جان میدهد به قلب شکسته صدای تو
دیدم تو را که آرزوی مرگ می کنی
آتش زده به جان علی این دعای تو
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد
شرح این خونگریه را آخر نمیدانم چه شد
احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
«در» که کلاً سوخت، میخ در نمیدانم چه شد
بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شد فدک سیراب از سرچشمهی پهلوی او
لالههای رسته بر بستر نمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان بر گردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبر شریفش را نمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
عباس_احمدی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_س_مدح
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامات فراتر از ادراک
وصف تو درک لیلة القدر است
فهم ما از تبار «ما ادراک»
کوثری، بی کرانه دریایی
ما و ظرف حقیرِ این کلمات
باید از تو نوشت با آیات
باید از تو سرود با #صلوات
آیه در آیه وصف تو جاریست
فتلقّی، مباهله، کوثر
در دل "إِنَّما یُرِیدُ اللَّه"
در «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ»
پدر و مادرم فدای شما
مادری کردهای برای پدر
چشم بد دور، چشم شیطان کور
دست تو بود و بوسههای پدر...
خانه میشد بهشتی از احساس
با گلافشانیِ بهاریِ تو
عاطفه با تمام دل میزد
بوسه بر دست خانهداری تو
خانه از زرق و برق خالی بود
از صفا، عاشقی محبت پر
داشتی، ای کلیددار بهشت!
پینه بر دست، وصله بر چادر
از بهشت آمدی و آوردی
یازده سورهی بهشتی را
مُصحفِ سرنوشت خود دیدیم
سورههایی که مینوشتی را
نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات
نسل تو خضرِ آسمانیِ راه
جلوهای از دم تو را دیدیم
در مسیحی به نام روح الله...
سیدمحمدجواد_شرافت
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
"باز این چه شورش است" که در خانهی علیست؟
این سوزِ گریههای غریبانهی علیست-
"کای مونس شکستهدلان! حال ما ببین"
در آتش اینکه سوخته، پروانهی علیست
"آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش"
آتش گرفته! قاتل ریحانهی علیست
"خورشیدِ آسمان و زمین"، کنج بستر است
این خانه بعد فاطمه ویرانهی علیست
حیدر چرا به شانهی دیوار سر نهد؟
"سرهای قدسیان همه بر" شانهی علیست
" باز این چه نوحه و چه عزا و چه" شیون است؟
این جان حیدر است که در حال رفتن است
دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟!
"در" را که دید فاتح خیبر، زمین نشست
جان علی! تو گوشهی بستر چه میکنی؟!
پر میزنی و با دل حیدر چه میکنی؟!
زهرا قرار بود سپر من شوم؛ نه تو!
مرد میان رنج و خطر من شوم؛ نه تو!
با ضربهی لگد شده همدست میخ در
کار تورا به فضه کشاندهست میخ در
آتش گرفت بال تو و من گداختم
بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم
دیگر بخند تشنهی قدری تبسمم
تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم
ای چاه! بعد فاطمه با اشک من بجوش
دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش
ای آسمان! به نالهی شبهای من بساز
آه ای زمین! تو با تن زهرای من بساز
داود_رحیمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_س_مدح
اگر ردیف و اگر روحِ شعر من زهراست
بخوان به شور که شیرینی سخن زهراست
بهار شعر مرا واژه واژه در غزلم
گل محمدی و یاس و نسترن زهراست
به هر کرانهی دشت بلا که مینگرم
به هر شقایق خونینجگر، چمن زهراست
همان کسی که برای رضای حق به گدا
شب عروسی خود داده پیرهن زهراست
در آن سکوت وقیحانه بعد پیغمبر
به خطبههای رسولانِ بُتشکن زهراست
نوشته بر در و دیوار خانهی حیدر
"مثال روشن در عشق سوختن" زهراست
بهشت گوشهای از خانهی گِلین علیست
برای خانهی مولا اگر که زن زهراست
حسن_زرنقی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
آتش زدن به خانه مولا بهانه بود
مقصود خصم کشتن بانوی خانه بود
از آن به باب وحی لگد زد عدو که دید
جان رسول پشت در آستانه بود
با آن همه سفارش پیغمبر خدا
پاداش دوستیّ علی تازیانه بود
آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی
از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود
در حیرتم چگونه به زهرا مغیره زد
کز جای تازیانۀ او خون روانه بود
ضرب غلاف تیغ به دستش نشان گذاشت
آن بانویی که عصمت حیّ یگانه بود
حق دارد ار کنندۀ خیبر ز پا فتد
زهرا پس از رسول بر او استوانه بود
آن شب قوی ترین سند غربت علی
تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود
ای باغبان بسوز در این باغ سوخته
با طایری که قتلگهش آشیانه بود
«میثم» قسم به فاطمه تا بود فاطمه
بار غم امام زمانش به شانه بود
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
15.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#کلیپ
عطر بهار من چرا خزونی ...
ویژه ایام فاطمیه
این کلیپ از شبکه یک سیما پخش شد.
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور
گزارش تصویری مراسم شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در حرم آقا احمد بن موسی الکاظم علیه السلام (شاهچراغ) با حضور شهدای گمنام واستقبال پرشکوه مردم ولایتمدار شیراز...
بخش اول
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور
گزارش تصویری مراسم شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در حرم آقا احمد بن موسی الکاظم علیه السلام (شاهچراغ) با حضور شهدای گمنام واستقبال پرشکوه مردم ولایتمدار شیراز...
بخش دوم
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi