eitaa logo
کانال رسمی حاج سید محسن بنی فاطمی
619 دنبال‌کننده
906 عکس
391 ویدیو
15 فایل
اطلاع رسانی جلسات و برنامه ها و کلیپهای صوتی و تصویری مداح اهل بیت حاج سید محسن بنی فاطمی
مشاهده در ایتا
دانلود
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضاء حسین هم دلم را برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه میخرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را میکند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از درون خویشتم پرواز کردم تا حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
السلام ای جان طه ، یا معزالمومنین اولین دلبند زهرا ، یا معزالمومنین ای سکوتت عین غوغا ، یا معزالمومنین ای سپهسالار مولا ، یا معزالمومنین اولین شاگرد و شاگرد اول حیدر حسن شیر بی تکرار زهرا ، یک تنه لشکر حسن کی ببیند این جهان مانند سردار جمل سرور آزادگان در بند سردار جمل ذکر یا زهراست بر سربند سردار جمل وای از آن دم که شود غرّنده سردار جمل عرصه را از خون بدخواهان لبالب می کند روز اُمُ الناکثین ها را حسن شب می کند پرچمش ساییده سر بر آسمان ها مجتبی هست در فردوس آقای جوان ها مجتبی بر غریب و آشنا داده است نان ها مجتبی مهربانی کرده با نامهربان ها مجتبی سید ما با جُزامی هم رفاقت می کند چون خدایش بر همه عالم محبت می کند مجتبایی ها به جز خوبان دوران نیستند مجتبایی ها که از چیزی هراسان نیستند دل پریشان های این آقا پریشان نیستند گریه کن هایش قیامت دیده گریان نیستند اجرتان ای سینه زن های حسن جان با حسین میدهد محشر جواب این حسن ها را حسین سینه ی از داغ زهرا شعله ور ، یعنی حسن از حسین و مرتضی مظلوم تر یعنی حسن سال ها مانوس با آه جگر یعنی حسن بی قرار کوچه و دیوار و در یعنی حسن ای شهید زنده ی آن کوچه ی بی مادری در بنی الزهرا تو آقا از همه تنها تری بشکند دست تو ای ظالم چه آوردی سرش نوجوان ِ پیرمردی شد عصای مادرش خواب بود ای کاش این صحنه ، نمیشد باورش وای از سنگینی ِ دستی که رد شد از سرش گاه گوید فاطمه ، گاهی حسن روح الامین وای اگر پیش پسر ، مادر بیفتد بر زمین آه آقای غریب ما چه ها آمد سرت خون بگرید از غم مظلومی تو مادرت کشت ما را خط به خط ِ عمر ِ گریه آورت قتلگاهت خانه ی تو ، قاتلت شد همسرت وای من از تو چه قدر این قوم کینه داشتند که میان خانه ات هم راحتت نگذاشتند ذکر زهرا یا بُنیَّ ، آسمان ها سینه زن من به هر تشییع گریَم یاد تشییعت حسن کاش میشد که شبانه دفن گردد این بدن بی کفن ، خون گریه کرد از داغت ای خونین کفن ای حسن جان بر حسینت زندگی دشوار شد بعد تو انگار دیگر از کفن بیزار شد محمدحسین رحیمیان سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان بود و زمین تشنه‌ی بارانش بود قدرِ هجده نفَسش  فاطمه مهمانش بود به همه ، دستِ خداوند شرافت دادش شصت و سه سال به این خاک امانت دادش او شرافت به رسالت به نبوت‌ها داد او شرف را به تمامیِ عبادت‌ها داد هرکجا بود بلا سینه‌ی او طالب بود خیمه‌اش گوشه‌ای از شعب ابی طالب بود جز خدا غیر علی دید که همسایه نداشت مرتضی سایه‌ی او بود  اگر سایه نداشت آسمان فتنه  زمین فتنه  ولی می‌خوابید چه غمی داشت بجایش که علی می‌خوابید شصت و سه سال فقط برکت از او می‌بارید هرکجا بود  فقط رحمت از او می‌بارید جای هر زخم که می‌خورد تبسم می‌کرد رحمتش را همه جا  قسمتِ مردم می‌کرد چهره‌اش وقتِ تبسم ملکوتِ محض است تا که او هست علی نیز سکوت محض است گرچه دنیا متوسل به عبایش می‌شد دل او شاد فقط با نوه‌هایش می‌شد کارش این بود در آغوش حسن را گیرد عادتش بود به یک دوش حسن را گیرد تا به مسجد برود نور در آغوشش بود عشق می‌کرد حسینش که قلم‌دوشش بود پشت او با حَسنین اُنس گُل‌افشانی داشت موقع بازیشان سجده‌ی طولانی داشت سر او بر روی دامان علی بود فقط مرکب بازی طفلان علی بود فقط سالها برکت باران مدینه او بود مرکب بازی طفلان مدینه او بود گرچه در خانه فقط عطرِ سلامش می‌ریخت دست ملعونه شبی زهر به کامش می‌ریخت ناکسی شب زده  دشنامِ لَیَهجُر می‌گفت او نفَس داشت که از آتش و چادر می‌گفت روضه‌ها را همه می‌دید ولی لب می‌بست دور از فاطمه می‌گفت علی لب می‌بست آنقدر فتنه و غم دید که از پا اُفتاد بسترش را علی انداخت و زهرا اُفتاد تب و لرزی به بدن داشت خدا می‌داند با علی حرف کفن داشت خدا می‌داند غش که می‌کرد علی بر  جگر خود می‌زد او نفَس می‌زد و زهرا به سرِ خود می‌زد لحظه‌ی رفتن او بود ولی غمگین بود پیروهن هم به روی سینه او سنگین بود عاقبت بر جگرِ فاطمه آتش اُفتاد حسن اُفتاد بر آن سینه حسینش اُفتاد پیروهن هم به روی سینه او سنگین بود محتضر بود ولی بودنشان تسکین بود خواست برداردشان گفت که زهرا جان نه صبرکن صبر من و دوریِ این طفلان نه آه امروز بر این سینه حسین است ولی.‌‌.. وای از آنروز که تشنه است ولی باران نه وای از آن روز که بر سینه‌ی او می‌آید نانجیبی که حیا دارد از آن عطشان نه زینبت هست ولی ناله‌ی او کاری نیست که رهایش بکن ای شمر ولی عریان نه می‌بُرَد تیغ ولی زیر گلو را هرگز می‌بُرَد تیغ  ولی کُند شود آسان نه حسن لطفی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
به نام جود، به نام کرم، به نام حسن پس از کریم رسیده قلم به نام حسن که گفته ربط ندارد حرم به نام حسن شده تمام حرم‌ها علم به نام حسن گرفته است کلید بهشت را در دست به قبر خاکی او کعبه سجده آوَردست در آسمان کرم او فقط قمر باشد توان کیست که از او کریم‌تر باشد کرامتش ز تمامی خلق سر باشد ولی کریم‌تر از او کسی اگر باشد قسم به جود که او حیدر است بی تردید حسن کریم‌تر از خود فقط علی را دید دعای جوشن عاشق، هزار یا حسن است به معرکه رجزِ اقتدار، یا حسن است اثر گذارتر از ذوالفقار، یا حسن است مدافعان حرم را شعار، یا حسن است میان معرکه با هم حسن حسن گفتند برای داعشیان از جمل سخن گفتند همان جمل که زمانِ رشادتِ وِی شد به سوی ناقه‌ی فتنه، مسیرها طِی شد اگر چه حمله‌ی دشمن به او پیاپی شد همینکه گفت: «انا بن علی» شتر پِی شد حسن شبیه پدر مثل شیر می‌غُرّید شتر سوار جمل مثل بید می‌لرزید گدا جدا نکند از حسن نگاهش را کدام عبد فراموش کرده شاهش را شبیه عرش بسازیم بارگاهش را به اشک دیده بشوییم قتلگاهش را ولی سؤال من این است قتلگاه کجاست؟ میان خانه و کوچه جواب ناپیداست هنوز خاطره‌ی کوچه در سر حسن است هنوز صحنه‌ی تلخی برابر حسن است چه صحنه‌ای که فراتر ز باور حسن است کسی که روی زمین است، مادر حسن است؟ همین که فاطمه در آن گذر زمین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد علی ذوالقدر سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم می‌زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق آبروی چشم‌ها، یا حسن و یا حسین قبله‌ی حاجات ما، اوج عبادات ما روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین یکی بدون حرم، یکی بدون کفن سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر کشته‌ی یک ماجرا، یا حسن و یا حسین حسن امام حسین، حسین اسیر حسن هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب در وسط شعله‌ها، یا حسن و یا حسین علی اکبر لطیفیان سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی! ای جبرئیل هم‌سخنت أیها الکریم شب‌زنده‌دار، دیدهٔ دلخستگان شهر هر شب به شوق آمدنت أیها الکریم نشنید آن‌که بر تو روا داشت ناسزا یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم هرچند که غریب‌نواز مدینه‌ای ماندی غریب در وطنت أیها الکریم حتی شهادت تو نداده‌ست خاتمه بر روضه‌های دل‌شکنت أیها الکریم جا مانده بود هر کسی از کوچه‌‌ها، رسید تشییع شد چگونه تنت؟ أیها الکریم حتی هزار تیرِ به تشییع آمده بردند سهمی از کفنت! أیها الکریم یوسف رحیمی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با آن جگر پاره کشید از دل آه باحسرت و غم به خواهرش کرد نگاه فرمود برادرم دگر گریه مکن لایوم کیومک اباعبدالله ابوذر رییس میرزایی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
38.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... حسن علیه السلام پشت در خونه فاطمه ... بانوای سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
می نویسم به نام یار حسن آبرو دار و سفره دار حسن شیر مرد طلایه دار علی راد مرد بزرگوار حسن جمع حُسن و کمال را یکجا می نویسم به اختصار حسن یک سر و گردن است بالاتر از کریمانِ روزگار حسن گرهِ کور ، هرکسی دارد می گشاید گره ز کار حسن در هیاهوی شهر پیغمبر غربتش هست آشکار حسن همرهِ‌مادرش زمین افتاد کوچه‌تا خانه چند بار حسن "مردِ درد آشنا ، امام حسن شاهدِ کوچه ها امام حسن" پسر یاسِ قد خمیده منم خوشی از کودکی ندیده منم آنکه بی حرمتی به مادر را بوده و دیده و شنیده منم هر کجا صحبتی ز سیلی شد آنکه رنگ از رخش پریده منم آن امامی که در سپاهِ خودش دشمنِ بی شمار دیده منم آنکه به چاه هم نزد حرفی غصه ها را به جان خریده منم آن غریبی که طعمِ مردن را وسطِ کوچه ها چشیده منم آن که چِل سال از غمِ مادر ‌ناله ها از جگر کشیده منم "یاسِ مجروح و قد کمان مادر تا اَبَد ، داغِ جاودان مادر" غصه ی روزگار را دیدم غربت بی شمار را دیدم آتش و دود بین خانه ی مان از یمین و یسار را دیدم بسته بینِ طناب ها دستِ صاحب ذوالفقار را دیدم غنچه ی ناشکفته و پرپر مادرِ داغدار را دیدم من که همراهِ چادرِ خاکی تکه ی گوشوار را دیدم من همان صورتِ کبود شده من دو چشمانِ تار را دیدم پیِ تابوتِ مادرم زهرا خواهرِ بی قرار را دیدم "همه جا گریه حاصلِ زینب همه جا وای از دلِ زینب" قسمت اینست قد کمان باشد هر کجا هست روضه خوان باشد همدمِ گریه ی شبِ مادر وارثِ یاسِ بی نشان باشد بستنِ فرقِ زخمیِ بابا سهمِ این دستِ مهربان باشد شاهد تشت و پاره های جگر شاهد تشت و خیزران باشد شاهدِ غارتِ لباسِ حسین شاهدِ ظلمِ ساربان باشد خواهرم شاهد جساراتِ خولی و شمر بد دهان باشد بین بازار شام مجروح از ضربه ی سنگ این و آن باشد... شاعر امیر قربانی فر @amirghorbanifar_110 سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_13047332724_1_1.mp3
14.75M
در کرمخانه حق سفره به نام حسن است ... بانوای سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
💠اطلاع رسانی جلسات ✨الـــلّٰھــُم؏جِّل‌لِـــوَلــیــڪَ‌الــفَــرَجْـ ✨ 📍 عزاداری دهه آخر صفر 🎙 سخنران حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین جوشقانیان از شهر مقدس قم 🎤 مداح کربلایی سید محسن بنی فاطمی از شهر مقدس قم 🗓 یک شنبه 11 شهريور ماه همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء 🕌یزد آستان مقدس حضرت امامزاده جعفر علیه السلام ان شاالله امشب ➖➖➖➖➖➖‌ سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور 💠اطلاع رسانی جلسات 💠مراسم ظهر شهادت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم و امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادت امام رضا علیهم السلام 🔷استان فارس 🔷شیراز 🔷مسجد الرقیه سلام الله علیها 🔴دوشنبه دوازدهم شهریور بعد از نماز ظهر و عصر 💠💠💠ان شاالله امروز سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور 💠اطلاع رسانی جلسات 💠ویژه برنامه رحلت پیامبر اکرم و شهادت امام حسن مجتبی و شهادت امام رضا علیهم السلام 🔷استان فارس 🔷شیراز 🔷حرم مطهر احمد بن موسی الکاظم علیه السلام (شاهچراغ) 🔴یازدهم تا سیزدهم شهریور بعد از نماز مغرب و عشا 💠💠💠ان شاالله از امروز سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
💠اطلاع رسانی جلسات 🔴یادواره ۵۸ شهید سرافرازمسجدالنبی 🟨 با سخنرانی :استاد حاج شیخ علیرضا حدائق ⚫️بامداحی:حاج سیدمحسن بنی فاطمی 🔷استان فارس 🔷شیراز 🔷مسجد النبی ⏰زمان:دوشنبه۱۲ شهریورماه،همراه بانماز مغرب و عشا 🕌کانون فرهنگی و پایگاه مقاومت بسیج شهدای مسجدالنبی(ص) ان شاالله امشب سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🩸ملک‌الموت چگونه برای گرفتن جان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد خانه آن حضرت شد؟! در نقل‌ها آمده است: 🥀 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در هنگام بیماری، ساعتی بی‌هوش شد؛ ناگهان کسی در خانه را کوبید. فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: کیست که در را می‌کوبد؟ گفت: من مردی غریبم! آمده‌ام و از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خواسته‌ای دارم آیا اجازه می‌دهید وارد خانه شود؟! 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها گفت: خدا تو را رحمت کند. رسول خدا بیمار است و نمی گ‌تواند به کار تو بپردازد. او هم رفت و بعد از اندک زمانی برگشت و باز در را کوبید و گفت: غریبی هستم و اجازه می‌خواهم بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد شود. آیا اجازه می‌دهید؟! 🥀 در این هنگام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به هوش آمد و فرمود: ای فاطمه! می‌دانی او کیست؟ گفت: نه ای رسول خدا! فرمود: او پراکنده کننده جماعت‌ها و درهم شکننده لذّت هاست. او ملک‌الموت است. به خدا قسم او پیش از من و پس از من از کسی اذن ورود نخواسته است و به خاطر جایگاه و منزلتم نزد خداوند متعال از من اذن ورود می‌خواهد. به او اجازه دهید وارد شود. 🥀 پس فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: وارد شو! خدا تو را رحمت کند. پس مانند نسیم وارد شد و گفت: سلام بر شما ای اهل بیت رسول خدا! 📋 فَأَوْصَی النَّبِیُّ إِلَی عَلِیٍّ بِالصَّبْرِ عَنِ الدُّنْیَا وَ بِحِفْظِ فَاطِمَةَ وَ بِجَمْعِ الْقُرْآنِ وَ بِقَضَاءِ دَیْنِهِ وَ بِغُسْلِهِ وَ أَنْ یَعْمَلَ حَوْلَ قَبْرِهِ حَائِطاً وَ بِحِفْظِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ▪️پس رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را به صبر کردن در (مصائب این) دنیا، محافظت‌نمودن از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، جمع کردن قرآن، پرداخت دِین او و اینکه به دور قبر آن حضرت دیواری بسازد و از حسن و حسین محافظت کند، سفارش نمود. 📚المناقب، ج۳ ص۱۱۶ ✍ سر به دامان علی داشت که جان بر لب بود آخرین ذکر نبی, یاعلی و یارب بود نفسِ آخرِ او بود که می گفت: حسین و کلام دگرش یادِ غم زینب بود بروی سینۀپیغمبر اکرم حسن است و کنار سر او فاطمه‌اش آن‌شب بود همه أسرارِ مگو را به علی گفت نبی آخرین سّرِ دلش حاوی این مطلب بود یا علی! بعد من آتش به حرم می افتد آشکارا شود آن بغض که در مَرحب بود خانه ام را که همین قوم به آتش بکشند تازه معلوم شود خصمِ تو لامذهب بود بِین دیوار و درِ خانه بماند زهرا وسط آتش کاشانه بماند زهرا غصه می آید و این دوره بسر می آید دورۀحزن تو با خونِ جگر می آید بعد من یاعلی این جمع ز هم می پاشد پشت این در خبر قتل پسر می آید بازو و پهلوی زهرای ترا خُرد کنند فاطمه یاری تو روز خطر می آید در همین کوچۀباریک بدنبال فدک دومی با غضبش بار دگر می آید آه از سیلی این قوم به ریحانۀمن وای از آن‌دم که ز مسمار خبر می آید تا ترا یکّه و تنها نگذارد کُفوَت فاطمه بعد من از شرم تو در می آید حسنم می شود آنروز عصای مادر وسط کوچه شود آب, بپای مادر بعد از این تازه حسن حالِ پریشان دارد تا چهل سال ز غم گریۀپنهان دارد جگرش پاره شود, وز کفِ او چاره شود زانوی غم به بغل, نالۀ هجران دارد هست بعد از حسنم, داغ حسینم در پیش او که بر پیکر خود نیزه فراوان دارد قاتلانش همه هستند؛ أراذل اوباش گرچه این قافله عنوان مسلمان دارد سرِ او را سرِ نیزه همه جا چرخانند گریه بر حال یتیمان و اسیران دارد کعب نی ها به تن زینب او خُرد شود سفری پر ز بلا همره عدوان دارد آه از گوشۀ ویرانه و رخسار کبود باز هم دخت من و سیلیِ یک دست یهود سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🩸ای دخترم!‌ من دارم شکایت کسانی را که به تو ظلم می‌کنند، به نزد خدای متعال می‌برم ... جابر بن عبدالله انصاری گوید: 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در واپسین لحظه‌های زندگانی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به نزد ایشان آمدند و گریه کنان بر روی ایشان افتادند؛ ایشان چشمان خود را باز کرده و به هوش آمد و سپس فرمودند: 📋 یَا بُنَیَّةُ أَنْتِ الْمَظْلُومَةُ بَعْدِی وَ أَنْتِ الْمُسْتَضْعَفَةُ بَعْدِی ▪️ای دخترم! تو پس از من مظلوم واقع می‌شوی و بعد از من مستضعف می‌گردی! 🥀 هر کس به تو آزار برساند، بر من آزار رسانده و هرکس بر تو غیظ کند، بر من غیظ کرده و هر کس تو را خوشحال کند، مرا خوشحال نموده و هر کس که به تو خوبی کند، بر من خوبی کرده و هر کس بر تو جفا کند، بر من جفا نموده و هر کس به تو بپیوندد، بر من پیوسته و هر کس از تو ببرد، از من بریده و هر کس با تو انصاف ورزد، بر من انصاف ورزیده و هر کس به تو ظلم کند، بر من ظلم کرده است؛ 📋 لِأَنَّکِ مِنِّی وَ أَنَا مِنْکِ وَ أَنْتِ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ ▪️ زیرا تو از من و من از تو هستم و تو پاره تن من و روحم که در میان دو پهلویم قرار دارد هستی. 🥀 سپس فرمودند: 📋 إِلَی اللَّهِ أَشْکُو ظَالِمِیکِ مِنْ أُمَّتِی... ▪️از کسانی از این امت که بر تو ظلم می‌کنند به خدا شکایت می‌برم. 📚کشف الغمّة ج۲ ص۵۸. ✍ دخترم! گریه‌ی تو پشتِ مرا می‌شکند بیش از این گریه مکن قلبِ خدا می‌شکند چه کُنی بر دل خود آب شدی از گریه بغضِ سر بسته از این حال و هوا می‌شکند تا که نشکسته‌ای از غصه کمی راه برو که قد و قامتِ تو زیرِ بلا می‌شکند باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا حیف یک روز کسی دستِ تو را می‌شکند تو سیه پوشِ من و شهر به همدردی تو حرمتِ شیر خدا را همه جا می‌شکند کودکانت همه در پشتِ سرت می‌لرزند که درِ خانه به یک ضربه‌ی پا می‌شکند می‌دوی پشتِ علی تا که رهایش نکنی ضربه‌ای می‌رسد و آینه را می‌شکند بس که دنبال علی رویِ زمین میاُفتی دل جدا , سینه جدا , دست جدا می‌شکند سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 جسارت به ساحت رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله و سلم توسط متخلف ثانی ▫️عبدالله بن عبّاس گويد: ▫️لَمَّا حَضَرَتِ النَّبِيَّ الْوَفَاةُ وَفِي الْبَيْتِ رِجَالٌ فِيهِمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ هَلُمُّوا أَكْتُبْ‏ لَكُمْ‏ كِتَاباً لَنْ‏ تَضِلُّوا بَعْدَهُ‏ أَبَداً فَقَالَ عُمَرُ لَا تَأْتُوهُ بِشَيْ‏ءٍ فَإِنَّهُ قَدْ غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَعِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ فَاخْتَلَفَ أَهْلُ الْبَيْتِ وَاخْتَصَمُوا فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ قُومُوا يَكْتُبْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ مَا قَالَ عُمَرُ فَلَمَّا كَثُرَ اللَّغَطُ وَالِاخْتِلَافُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ قُومُوا عَنِّي قَالَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُتْبَةَ وَ كَانَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَحِمَهُ اللَّهُ يَقُولُ الرَّزِيَّةُ كُلُّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَبَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَنَا ذَلِكَ الْكِتَابَ مِنْ اخْتِلَافِهِمْ وَلَغَطِهِمْ؛ ▫️چون زمان شهادت رسول‌خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله فرا رسيد، گروهى از مهاجرین و انصار در خانه حضور داشتند از جمله «عُمَر بن خطّاب» ▫️رسول خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله فرمود: بياييد برايتان نوشته‌ای بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد، ▫️«عُمَر» گفت: چيزى نياوريد كه درد بر او غلبه كرده و «قرآن» نزد شما هست، كتاب خدا ما را كافى است. ▫️ميان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند، عدّه‏اى مى‏‌گفتند برخيزيد كاغذ بياوريد تا رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله برايتان بنويسد و عدّه‏اى ديگر مانع شدند. چون سروصدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت رسول‌خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله فرمود: از نزد من برخيزيد و مرا تنها بگذاريد. ▫️«عُبیدالله بن عبدالله» می‌گوید «ابن عبّاس» هميشه مى‌‏گفت: تمام مصيبت آن وقتی بود كه با اختلاف و سر و صدايشان بين پيامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله و بين آنچه می‌خواست برای آن‌ها بنويسد، حائل شدند. 📕 الأمالي مفيد، قدس‌سرّه، صفحه ۳۶ 📕 مسند أحمد بن حنبل، جلد ۵، صفحه ۳۵۱ 📕 صحيح مسلم، جلد ۳، صفحه ۱۲۵۹ سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹«صلوات خاصه امام رضا ع» ‌‌‌‌‌‌‌اَللّـهُم صـلِّ على عــَلِیِّ بـــنِ مُوسَى الرِّضا الْــمُرْتَضَى الاِمــام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحـُجَّتکَ عَلى مَنْ فَــوْقَ الاَرْضِ وَمــَن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُـــتَواتِرَةً مــُتَرادِفَةً، کـــَاَفْضَل مــــاصـــَلَّیْتَ عـــَلى اَحـــَد مــِنْ اَوْلِـیائِک سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
قرار ما،حرم توست یا امام رضا امید ما،کرم توست یا امام رضا خوشا به حال دل عاشقی،که در همه حال کبوتر حرم توست یا امام رضا قسم به قبله ی هفتم،که کعبه ی فقرا حریم محترم توست یا امام رضا تو بوستان همیشه بهاری و خورشید گل سپیده دم توست یا امام رضا به عجز خم نشود،منت از ملک نکشد سری که در قدم توست یا امام رضا خط امان بنویسد برای اهل نظر قلم اگر قلم توست یا امام رضا ضریح سبز تو ای از مدینه دور، هنوز طلایه دار غم توست یا امام رضا دلش قرار ندارد ((شفق)) که می گوید: قرار ما حرم توست یا امام رضا محمد جواد غفور زاده((شفق)) سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
دل من کبوتر صحن و سرات امام رضا پر می گیره عاشقونه به هوات امام رضا خوش به حال کفتری که از همه زرنگ تره لونه کرده روی گنبد طلات امام رضا هیچکی از در خونت دست خالی رد نمیشه آقا میشه هر کسی که شد گدات امام رضا خستگی ها مو در خونه ت زمین گذاشتم و تو گذاشتی بارمو رو شونه هات امام رضا غریبی خودت ولی غریب نوازی کارته چه گرفتارایی رو میدی نجات امام رضا ضامن آهو شدی دست دل منم بگیر همه عالم میشه صید یه نیگات امام رضا قدمی رنجه کن آقا دم جون دادن من تا که سر بذارم اون لحظه به پات امام رضا غریبونه جون دادی گوشه ی حجره ، الهی بمیرم عزیز فاطمه برات امام رضا گوشه ی دفتر لطفت بنویس اسم ( کمیل ) پیش دعبل و بقیه شاعرات امام رضا کمیل کاشانی سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi