4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥صلوات خاصه #امام_رضا علیه السلام
🔹 حاج سید محسن بنی فاطمی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا
الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ
وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً
مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ
عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
📅 سه شنبه، ۹ خرداد ۱۴۰۲ ، حرم مطهر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام
_______________
✅ @seyedmohsenbanifatemi
🆔 @AstanAhmady
#مقتل
#امام_رضا علیهالسلام
🔸علامه مجلسی به نقل از شیخ صدوق میفرماید: اباصلت میگوید:
حضرت رضا علیهالسلام به من فرمود: فردا من به این ظالم (مامون) وارد میشوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر نداشتم با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود با من صحبت نکن.
اباصلت گوید: صبح که شد، دیدم امام علیهالسلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مامون وارد شد و گفت: مامون تو را میخواند.
امام علیهالسلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من دنبال او رفتم تا حضرت داخل به قصر مامون شد و در جلوی مامون ظرفی بود که انگور و میوههای دیگر داشت و مامون در حال خوردن انگور بود.
وقتی چشمش به امام علیهالسلام افتاد به سمت امام علیهالسلام آمد و با امام معانقه کرد و صورتش را بوسید و امام علیهالسلام را با خود نشاند بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسولالله از این انگور بهتر ندیدم.
امام علیهالسلام فرمود: چه بسا انگور خوبی است که از بهشت آمده است.
به امام علیهالسلام گفت: از آن بخور...
حضرت فرمود: مرا معاف دار!
مامون گفت: باید بخوری چرا نخوری شاید تو ما را متهم به چیزی می کنی؟!
انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس امام علیهالسلام انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد...
مامون گفت: کجا می روی؟!
حضرت فرمود: به جایی که مرا فرستادی...
و در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد و من با او صحبت نکردم تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد و سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام جوانی زیبا که شباهت بسیاری به امام رضا علیهالسلام داشت وارد شد به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است فرمود:
همان کس که من را از مدینه اورده است میتواند از درب بسته وارد کند.
عرض کردم شما کیستید؟!
فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی (جواد) هستم.
سپس امام جواد علیهالسلام به سمت امام رضا علیهالسلام رفت و فرمود: من هم وارد شوم من هم وارد شدم.
وقتی وارد شد امام رضا علیهالسلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و او را به سینه چسباند و او را بوسید و و بعد او را به سمت بستر خود کشید و امام جواد علیهالسلام خود را به صورت به روی امام رضا علیهالسلام انداخت و او را میبوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم و در دهان امام رضا علیهالسلام چیزی سفیدتر از برف خارج شد که امام جواد علیهالسلام آنها را پاک میکرد.
بعد امام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به گنجشک خارج کرد که امام جواد علیهالسلام آن را گرفت و امام رضا علیهالسلام به شهادت رسید.
📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
🟢 #صلوات، کفاره گناهان
🔸 حضرت #امام_رضا علیهالسلام میفرمایند:
🔺هر کس نمیتواند كارى كند كه کفاره گناهانش باشد، پس بر محمّد و آلش بسيار صلوات بفرستد؛ زيرا صلوات، گناهان را نابود و ریشهکن میكند.
🔺مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً
📚امالی صدوق، ص۷۳.
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
.
#امام_رضا علیه السلام
#زیارت_مخصوصه
دل را دخیل بسته ام امشب به خانه ات
چون طائری بهانه کنم آب و دانه ات
سوی تو آمدم که به جزتو پناه نیست
من آمدم چو طائر بی آشیانه ات
روزم به گریه میگذرد در حرم که تو
رزقی مرا دهی ز عطای شبانه ات
از بس کریم و بنده نوازی تو ای رضا
هر جا که رو کنم ز تو گیرم نشانه ات
هر بار باری از سر دوشم گرفته ای
یکبار هم نشدکه بار بگیرم ز شانه ات
نامت هماره بر لب و یادت امید من
تقصیر این دل است که دارد بهانه ات
با آنکه کمترینم و لطف تو هم زیاد
چیزی بده به سائل خود از خزانه ات
افتاده ای به خاک و به لبهات ذکر دوست
شد نام فاطمه دم آخر ترانه ات
هفت آسمان اگر که بگریند خون دل
جا دارد از برای غم بیکرانه ات
اسلام مولایی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
.
#زیارت_مخصوصه #امام_رضا
(( امام رضا علیه السلام))
بر روی خاک حجره دگر دست و پا مزن
پهلو به دست،مادر خود را صدا مزن
راضی مشو که مادر تو خو نجگر شود
ناله ز سوزش جگرت ای رضا مزن
از آتشی که پیکرت از تاب برده است
آتش به جان اهل زمین و سما مزن
دیگر بس است،ای ز دو عالم غریبتر
با غربتت شراره به واغربتا مزن
قامت کمان نموده اگر غصه ها تو را
دیگر تو ناله در بر قامت دوتا مزن
با کام تشنه روی زمین،رو به قبله ای
ای قبله حرفی از غم کرببلا مزن
حرفی تو از مصیبت آن شاه سر جدا
حرفی دگر ز پیکر و سر نیزه ها مزن
اسلام مولایی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi