بسم الله النور
🔷گزارش تصویری
🔴مراسم دعای کمیل و عزاداری
💠حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
💠شبستان امام خمینی رحمه الله علیه
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
«#مرثیه_حضرت_زهرا_س
خوشی ز عمر ندیده، خدا نگهدارت»
«صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت»
بپرس از حسنینت، چگونه از مسجد
علی به خانه رسیده، خدا نگهدارت
چهار جوجۀ بی بال و پر برایم ماند
پس از تو مرغِ پریده، خدا نگهدارت
نبود رسم رفاقت که همسرت نشنید
غمی که فضّه شنیده، خدا نگهدارت
تو میروی و من و قاتل تو دهها سال
شَویم دیده به دیده، خدا نگهدارت
محاسنی که در این سن سفید شد، گویاست
که شوهرت چه کشیده، خدا نگهدارت
چه خوب شد که میافتد نگاه کودکمان
به مادری که ندیده، خدا نگهدارت
«قرار بعدی ما، کربلا، زمان غروب»
«کنار رأس بریده، خدا نگهدارت"
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
🏴 مراسم سوگواری به مناسبت #شهادت حضرت زهرا ( سلام الله علیها )در دفتر مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) -قم
🗓 تاریخ: ۲۶ آبان ۱۴۰۳
🕦 ساعت شروع مراسم: ۱۰:۳۰ صبح
▪️#زیارتخوانی توسط حجتالاسلام حسینی سرشت
▪️#سخنران حجتالاسلام راجی
▪️#ذکر_مصیبت توسط جناب آقای سید محسن بنی فاطمی
در پایان مراسم،نماز جماعت ظهر و عصر توسط آیت الله علما برقرار میباشد
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
💠اطلاع رسانی جلسات
🔈از پنجشنبه ۲۴ آبـــــــان ماه بـــمدت ۲۲شب
بــــلافاصله بعداز نـــماز عشاء
خیابان امامزاده ابراهیم کوچه ۱۲
مـــــسجد حضرت فــــاطمه (سلام الله علیها)
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#مصائب_غسل_و_دفن
🩸فاطمهاش را به خاک سپرد ... در حالی که هنوز خون تازه از پهلویش میآمد...
در نقلی آمده است:
🥀 روز بعد از شهادت صدیقه کبری سلاماللّهعلیها، جناب مقداد با عمر درگیر شده و به او گفت:
📋 مٰاتَتْ اِبنةُ رَسولِ اللّه و الدَّمُ يَنزِفُ مِنْ جَنبِها بِسَبِبِ ضَربَةِ سَيفٍ و سَوطٍ ضَرَبتَها أنتَ...
▪️دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به شهادت رسید در حالی که از پهلویش به سبب آن ضربهای که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی، خون تازه جاری بود...
📚 کامل بهائی {تعریب} ، ج١ ص۳۹۶
🔖 و وقتیکه برای نبش قبر به اطراف قبر مطهر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آمدند، در آنجا جناب «عقیل» هم با عمر درگیر شد و به او گفت:
📋 ضَرَبتُمُوها بِالأمسِ و خَرَجَتْ مِنَ الدّنيا وَ ظَهرُها مُدمَیٰ
▪️ {شمایی که اکنون آمدهاید تا بر جنازه مطهرش نماز بخوانید،} همین دیروز بود که آن مظلومه را کتک میزدید! او در حالی از این دنیا رفت که از پهلویش خون تازه میآمد...
📚کامل بهایی{تعریب} ، ج۱ ص۳۹۷
✍ اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد
این مرد از خجالت این چهره آب شد
اسماء بریز آب که آتش گرفته ام
دیدی چگونه خانه من هم خراب شد
من چند بار شستهام و هَم نیامده
خونت هنوز میچکد از زخم تازهات
این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست
ای خاک بر سرم چه کنم با جنازهات
دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان
با گریه آستین سر دندان گرفتهاند
حالا كه وقت بردن تابوت مادر است
از من نشان خانهی سلمان گرفتهاند
حالا عزای کندن قبرت گرفتهام
حالا برای بردن تابوت ماندهام
این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است
این نقش دست کیست که مبهوت ماندهام
آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت
لبخندها به دیدن یار و تو میرسند
برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند
فردا برای نبش مزار تو میرسند
باید که چند قبر برایت درست کرد
باید مرا به جای تو در قبر جا دهند
دست پدر رسید تو را گیرد از علی
شاید که زخم آتش در را شفا دهند
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا
یعنی کریمانه کرامت میکند زهرا
بیش از پدرمادر محبت میکند زهرا
از نان شب خرج رعیت میکند زهرا
تفسیر ناب آیه های هل اتی یعنی...
لطف بدون منت و بی انتها یعنی...
پیراهنش در دست خالی گدا یعنی ...
شام زفافش هم عنایت میکند زهرا
غم می زداید از دل سائل به یک لبخند
با دست و دل بازی گدا را میکند خرسند
یک روز نان سفره و یک روز گردن بند
همواره لطف بی نهایت میکند زهرا
هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد
مقداد شد میثم شد و عمار و سلمان شد
از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد
چادر نمازش هم هدایت میکند زهرا
زهرا تر از زهرا ندارد عالم ایجاد
آیات قرآن از مقاماتش خبر میداد
جانم به این عفت که نزد کور مادرزاد
حجب و حجابش را رعایت میکند زهرا
توحید دارد میچکد از سقف ایوانش
اعجاز بیرون میزند از مطبخ نانش
زهرا که جای خود بگویم از کنیزانش ...
فضهش پیمبرگونه صحبت میکند زهرا
چیزی نمیخواهد در این دنیا برای خود
فیضی دهد همسایه را با ربنای خود
پهلویش آزرده ست اما با خدای خود
هرشب سر سجاده خلوت میکند زهرا
یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد
تصمیم بر یاری و امداد علی دارد
لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد
با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا
با اینکه خلقت را برای او بنا کردند
از عالم هستی حسابش را جدا کردند
هر سیزده معصوم بر او اقتدا کردند
پس بر امامان هم امامت میکند زهرا
از هرم آتش صورت پروانه میسوزد
در پیش چشم کودکان کاشانه میسوزد
چون شمع ذره ذره مرد خانه میسوزد
اما صبوری در مصیبت میکند زهرا
وقتی که دل را میدهد در دست دلبر هم...
در پای عهدش میگذارد تا ابد سر هم...
با صاحب و مولای خود یکبار دیگر هم...
بین در و دیوار بیعت میکند زهرا
پا را که داخل میگذارد از در مسجد
از ترس میلرزد به خود سرتاسر مسجد
محو کلام آتشین اش منبر مسجد
با خطبه ای غرا قیامت میکند زهرا
بوی شهادت میرسد از لحن سوگندش
"لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش
جان علی را میخرد با جان فرزندش
از هستیاش خرج ولایت میکند زهرا
با صورت نیلی و با چشمان کم سویش
با سینه ی آزرده و با زخم بازویش
با لاله های بسترش با درد پهلویش
از غربت مولا روایت میکند زهرا
هرشب سراغ از مهبط مسمار میگیرد
از پا می افتد , پهلویش هر بار میگیرد
وقتی کمک از شانه ی دیوار میگیرد
یعنی که به سختی حرکت میکند زهرا
از تندی شلاق بی احساس بی دین نه
از بی حیایی غلاف تیغ بدبین نه
از چشم شور و پای شوم و دست سنگین نه
از درد تنهایی شکایت میکند زهرا
اشک مرا پای شب مهتاب بگذارید
تابوت را در گوشه ی سرداب بگذارید
نزد حسینم نیمه شبها آب بگذارید
این روزها دارد وصیت میکند زهرا
همچون پرستویی که بالش گشته آزرده
مانند سرو سیلی از باد خزان خورده
مثل گلی پرپر شبیه یاس پژمرده
در عرش بابا را زیارت میکند زهرا
فردای محشر باز محشر میشود قطعا
مادر می آید دیدنی تر میشود قطعا
با لطف او یک طور دیگر میشود قطعا
از ما گنهکاران شفاعت میکند زهرا
خسران زده در کوله بارش در ندارد که
در روز رستاخیز دست پُر ندارد که
هرچه بگوید فاطمه رد خور ندارد که
نزد خدا از ما ضمانت میکند زهرا
هم سینه زن هم گریه کن هم روضه خوانش را
هم چای ریز بی ریا و بی نشانش را
تا دوستان دوستان دوستانش را
با دست خود راهی جنت میکند زهرا
علیرضا خاکساری
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi