#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #ترجیع_بند
🔹قصه را تازیانه میداند🔹
به دعا دست خود که برمیداشت
بذر آمین در آسمان میکاشت
به تماشا، مَلَک نمازش را
نردبانی ز نور میپنداشت
چه نمازی؟ که تا به قبّۀ عرش
بُرد او را و نردبان برداشت!
پرچم دین ز بام کعبه گرفت
بُرد و بر بام آسمان افراشت
بس که کاهیده بود، شب او را
شبحی ناشناس میانگاشت
خصم بیدادگر ز جور و ستم
هیچ در حقّ او فرو نگذاشت!
تا نینداختش به بستر مرگ
دست از جان او مگر برداشت؟
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
آتش کینه چون زبانه کشید
کار زهرا به تازیانه کشید
دشمن دلسیه، به رنگ کبود
نقش بیمهری زمانه کشید
آتش خشم خانمانسوزش
پای صد شعله را به خانه کشید
در میانش گرفت شعلۀ کین
پای حق را چو در میانه کشید
همچو شمعی که بیامان سوزد
شعله از جان او زبانه کشید..
قامتش حالت کمانی یافت
بسکه بار الم به شانه کشید
سبحه، مشق سرشک او میکرد
بسکه نقش هزار دانه کشید
بر رخ این فرشتۀ معصوم
نتوان پردۀ فسانه کشید
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
سخن از درد و صحبت از آه است
قصۀ درد او چه جانکاه است
راه حق، جز طریق فاطمه نیست
هر که زین ره نرفت، گمراه است..
در مسیری که عشق میتازد
تا به مقصود، یکقدم راه است
در بهاران، خزان این گل بود
عمر گلها همیشه کوتاه است
با غم او، دلی که بیعت کرد
تا ابد در مسیرِ الله است
این که بر لب رسیده، جان علیست
دل گمان میکند هنوز، آه است..
هر که آمد، به نیمۀ ره ماند
غم فقط با دل تو همراه است
آن که بعد از کبودی رخ تو
با خسوف، آشتی کند، ماه است
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند..
بی تو ای یار مهربان علی!
شعله سر میکشد ز جان علی
بی تو ای قهرمان قصۀ عشق
ناتمام است داستان علی..
خطبۀ ناتمام زهرا کرد
کار شمشیر خونفشان علی
خواست نفرین کند، که زهرا را
داد مولا قسم به جان علی-
-که ز قهر تو ماسِوا سوزد؛
صبر کن صبر، مهربان علی!
ذوالفقار برهنۀ سخنش
کرد کاری به دشمنان علی،
که دگر تا ابد به زنهارند
از دم تیغ جانستان علی
با وجودی که قاسم رزق است
ساخت عمری به قرص نان علی
بعد او، خصم دون که میپنداشت
به سه نان میخرد سنان علی،
بود غافل که چون به سر آید
دورۀ صبر و امتحان علی
دشمنان را امان نخواهد داد
لحظهای تیغ بیامان علی..
دیدم انصاف را به کوچۀ عشق
سر نهاده بر آستان علی
عشق چون من ارادتی دارد
به علی و به خاندان علی..
رفت زهرا و اشک از دنبال
وز پی او روان، روان علی..
باز ماندهست سفرۀ دل او
غم و درد است، میهمان علی
درد دل را به چاه میگوید
رفته از دست، همزبان علی
آن شراری که سوخت زهرا را،
سوخت تا مغز استخوان علی
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
محمدعلی_مجاهدی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا
#روضه
#زمزمه
دلت میاد به این زودی تنهام بزاری ...
ویژه ایام فاطمیه
#بندر_عباس
#فاطمیه۱۴۰۲
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🎥 #مداحی / شهید گمنام داری تو بوی کربلا
#میهمانی_لاله ها ...
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
🔺 شنبه ۲۵ آذرماه ،حرم مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السلام
#شهیدگمنام #فاطمیه
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
import_1_8330340791_1.mp3
6.87M
﷽
#روضه
#فاطمیه
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست ...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
4_5789808995262792696.mp3
4.48M
﷽
#سینه_زنی
#واحد
#فاطمیه
سه ماه عزیزم ...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
4_5789808995262792694.mp3
3M
﷽
#سینه_زنی
#زمینه
#فاطمیه
دارم میبینم مادر ...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #هجوم #احراق_بیت
خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعله ها زمین نخورد
هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه
ولی زنی وسط کوچه ها زمین نخورد
در ازدحام هجوم ستم ، در خانه
خدا کند که زنی (پا به ما) زمین نخورد....
به آن عبا که علی روی همسرش انداخت
زنی مقابل نامردها زمین نخورد
به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر
که مادری جلوی بچه ها زمین نخورد
زدند فاطمه را هر چه ، باز هم میگفت
که من زمین بخورم ، مرتضی زمین نخورد
پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن
خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد
خدا کند که کسی نیزه بی هوا نزند
خدا کند که دگر بی هوا زمین نخورد
خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر
سر برادری از نیزه ها زمین نخورد
سر بریده به نیزه خدا خدا میکرد
رقیه ام زروی ناقه ها زمین نخورد
رباب هم به روی ناقه ها دعا میکرد
علی اصغرم از نیزه ها زمین نخورد
عبدالحسین
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
شکستنت کمرم را شکست، فاطمه جان!
علی کنار تو از پا نشست، فاطمه جان!
تمام ماحصل عمرمان در این نه سال
هر انچه بافته بودم گسست، فاطمه جان!
هجوم و هیزم و بیحرمتی بعید نبود
از آن جماعت شیطان پرست، فاطمه جان!
رفیق راه عبورم شدهست نامردی
که راه را به تو در کوچه بست، فاطمه جان!
نشسته بر رخ تو جای پنج انگشتش
چها ندیدی از آن ضرب دست، فاطمه جان!
خوشا به حال علی که محبّتش به دلت
نشسته است ز روز الست، فاطمه جان!
کجاست هدیۀ شام زفافمان بانو؟
بگو به گوش علی هرچه هست، فاطمه جان
بگو چکار کنم با خودت مرا ببری؟
مدینه بیتو عذابآور است، فاطمه جان
علیرضا خاکساری
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
خوبان عالمند دخیل نجابتت
بردند انبیا همه فیض از مناعتت
امر شما چو امر خداوند واجب است
از عرش تا به فرش همه در اطاعتت
هرکس به هر کجا که رسیده است کار توست
خورشید هم نشسته به ظل عنایتت
روزی هزار مرتبه از جانب خدا
جبریل میرسید به عرض ارادتت
بانو گناه ما مگر آخر چه بوده که
محروم گشتهایم همه از زیارتت
دیگر بهشت روی خودش را نشان نداد
از آن زمان که بیادبی شد به ساحتت
گلهای سرخ پیرهنت آب میخورند
از قطره قطرههای گلوی جراحتت
هرثانیه تو پیرتر از قبل میشوی
از دستِ درد سرکش ساعت به ساعتت
قدقامت الصلوةِ تو قد قامتم شکست
محراب خَم شده ز خَمِ قدّ و قامتت
حورا به عرش چاک گریبان دریده چون
میخواست پشت در برود از نیابتت
بانو بیا و عرش خدا را بهم نریز
باحالت قنوت و رکوع عبادتت
در این سه ماه هیچکسی سر نزد به تو
جز غم کسی نیامده باشد عیادتت
دائم عذاب میکشی و دم نمیزنی
داری دعا کند ملک الموت راحتت
ابراهیم میرزائی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
#فاطمیه
طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار
خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار
در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی
از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار
من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت
تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار
شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم
برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار
چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ...
منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار
حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر
من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار
ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم
افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار
فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم
از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار
امشب که خورد دستت به جای تازیانه
بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار
تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه
با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار
تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه
تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار
.
.
شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم
یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار
قرار بعدی ما باشد میان گودال
کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار
سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی
معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار
عبدالحسن رضایی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا
یعنی کریمانه کرامت میکند زهرا
بیش از پدرمادر محبت میکند زهرا
از نان شب خرج رعیت میکند زهرا
تفسیر ناب آیه های هل اتی یعنی...
لطف بدون منت و بی انتها یعنی...
پیراهنش در دست خالی گدا یعنی ...
شام زفافش هم عنایت میکند زهرا
غم می زداید از دل سائل به یک لبخند
با دست و دل بازی گدا را میکند خرسند
یک روز نان سفره و یک روز گردن بند
همواره لطف بی نهایت میکند زهرا
هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد
مقداد شد میثم شد و عمار و سلمان شد
از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد
چادر نمازش هم هدایت میکند زهرا
زهرا تر از زهرا ندارد عالم ایجاد
آیات قرآن از مقاماتش خبر میداد
جانم به این عفت که نزد کور مادرزاد
حجب و حجابش را رعایت میکند زهرا
توحید دارد میچکد از سقف ایوانش
اعجاز بیرون میزند از مطبخ نانش
زهرا که جای خود بگویم از کنیزانش ...
فضهش پیمبرگونه صحبت میکند زهرا
چیزی نمیخواهد در این دنیا برای خود
فیضی دهد همسایه را با ربنای خود
پهلویش آزرده ست اما با خدای خود
هرشب سر سجاده خلوت میکند زهرا
یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد
تصمیم بر یاری و امداد علی دارد
لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد
با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا
با اینکه خلقت را برای او بنا کردند
از عالم هستی حسابش را جدا کردند
هر سیزده معصوم بر او اقتدا کردند
پس بر امامان هم امامت میکند زهرا
از هرم آتش صورت پروانه میسوزد
در پیش چشم کودکان کاشانه میسوزد
چون شمع ذره ذره مرد خانه میسوزد
اما صبوری در مصیبت میکند زهرا
وقتی که دل را میدهد در دست دلبر هم...
در پای عهدش میگذارد تا ابد سر هم...
با صاحب و مولای خود یکبار دیگر هم...
بین در و دیوار بیعت میکند زهرا
پا را که داخل میگذارد از در مسجد
از ترس میلرزد به خود سرتاسر مسجد
محو کلام آتشین اش منبر مسجد
با خطبه ای غرا قیامت میکند زهرا
بوی شهادت میرسد از لحن سوگندش
"لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش
جان علی را میخرد با جان فرزندش
از هستیاش خرج ولایت میکند زهرا
با صورت نیلی و با چشمان کم سویش
با سینه ی آزرده و با زخم بازویش
با لاله های بسترش با درد پهلویش
از غربت مولا روایت میکند زهرا
هرشب سراغ از مهبط مسمار میگیرد
از پا می افتد , پهلویش هر بار میگیرد
وقتی کمک از شانه ی دیوار میگیرد
یعنی که به سختی حرکت میکند زهرا
از تندی شلاق بی احساس بی دین نه
از بی حیایی غلاف تیغ بدبین نه
از چشم شور و پای شوم و دست سنگین نه
از درد تنهایی شکایت میکند زهرا
اشک مرا پای شب مهتاب بگذارید
تابوت را در گوشه ی سرداب بگذارید
نزد حسینم نیمه شبها آب بگذارید
این روزها دارد وصیت میکند زهرا
همچون پرستویی که بالش گشته آزرده
مانند سرو سیلی از باد خزان خورده
مثل گلی پرپر شبیه یاس پژمرده
در عرش بابا را زیارت میکند زهرا
فردای محشر باز محشر میشود قطعا
مادر می آید دیدنی تر میشود قطعا
با لطف او یک طور دیگر میشود قطعا
از ما گنهکاران شفاعت میکند زهرا
خسران زده در کوله بارش در ندارد که
در روز رستاخیز دست پُر ندارد که
هرچه بگوید فاطمه رد خور ندارد که
نزد خدا از ما ضمانت میکند زهرا
هم سینه زن هم گریه کن هم روضه خوانش را
هم چای ریز بی ریا و بی نشانش را
تا دوستان دوستان دوستانش را
با دست خود راهی جنت میکند زهرا
علیرضا خاکساری
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
import_1_8330340791_1.mp3
6.87M
﷽
#روضه
#فاطمیه
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست ...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#فاطمیه
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل
🔹بهار زندگیام!🔹
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار، میداند
دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهار زندگیام در خزان نشست بیا
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
محمدجواد غفورزاده
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
4_5789808995262792696.mp3
4.48M
﷽
#سینه_زنی
#واحد
#فاطمیه
سه ماه عزیزم ...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
نوري كز آن حديقهٔ جنّت منوّر است
نور جمال زهرهٔ زهراي اطهر است
در وصف او گر امّ ابیها شنیدهاي
اين خود يك از فضائل آن پاك گوهر است
احمد وجود پاك ورا روح خويش خواند
با اين كه خود به مرتبه روح مصوّر است
تنها نه دختر است رسول خداي را
كز رتبه بر ولي خدا نیز همسر است
حاكيست از وقايع ما كان و ما يكون
متن صحیفهاش كه به قرآن برابر است
در حیرتم چه مدح سرايم به حضرتي
كو را مديحخوان ز شرف ذات داور است
او هست عصمتالله و چندان شگفت نیست
كز چشم خلق تربت پاكش مستّر است
اي آفتاب برج شرف كافتاب چرخ
در آسمان قدر تو از ذّره كمتر است
جنّ و بشر براي شفاعت به نزد حق
چشم امیدشان به تو در روز محشر است
صغیر اصفهانی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد
ولی به غیرِ همین هقهقِ شبانه ندارد
درِ شکسته ، دو دستان بسته ، کوچهای باریک
برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد
مرا که روز سکوتِ یتیمهای تو کُشتهاست
به خانهای که دری بین آستانه ندارد
خدا کند نرسد صبح برنخیزم از خاکت
کجا رَوَم که علی بی تو آشیانه ندارد
هرآنکه دید مرا نیمه شب دراینجا گفت :
که این غریبه هرآنکس که هست خانه ندارد
به زینب تو فقط سرسلامتی حَسنت گفت
مدینه بعدِ تو یک مجلسِ زنانه ندارد
نخواستی که بیافتد زمین علی ، چه بد اُفتاد
شبیه روضهی تو روضهای زمانه ندارد :
رسید طعنهی قنفذ به کودکانِ غریبم
چنان زدم که پس از این توانِ شانه ندارد
کسی نگفت مغیره بزن! ولی به علی زن
زنی که خورده زمین ضربِ تاریانه ندارد
حسن لطفی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
آتشی داغ تو در سینهی من روشن کرد
باید از شعلهی آن تا به ابد شیون کرد
قامت صبر مرا داغِ تو در کوچه شکست
ماجرای در و دیوار چهها با من کرد
ماندهام بر دل تو میخِ دَر آتش زده است
یا دل سوختهات خون به دلِ آهن کرد؟
شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان
که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد
جامهی رزم به تن داشت علی، پیش از این
بعد تو پیرهن صبر، دگر بر تن کرد
یوسف رحیمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#زمینه
داری میری از بر من خیلی عجیبه ...
ویژه ایام فاطمیه
#فاطمیه ۱۳۹۳
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
خدا رو کرد با زهرا تمام شاهکارش را
زمین از فاطمه دارد مدال افتخارش را
تمام آسمانها را برایش خلق کرد و بعد
به دست فاطمه داده زمام اختیارش را
نخی از چادر او را به همراه خودش برده
از آن پس جبرئیل از او گرفته اعتبارش را
هر آن کس که در این دنیا فقیر سفره اش باشد
بدون ترسی از آتش قیامت بسته بارش را
لگد هایش به درب سوخته انگار کاری بود
زمستان کرده نامردی گلستان بهارش را
زمین افتاد و یا فضه خُذینی گفت پشت در
میان شعله ها انگار کرده میخ کارش را
علی با چشم خود می دید بالا رفتن دست و
غلافی را که می گیرد میان کوچه یارش را
تمام شب کنار بسترش بیدار می مانَد
شمارش می کند حیدر نفس های نگارش را
از این پهلو به آن پهلو ندارد خواب بی دردی
به پایان می برد زهرا به سختی روزگارش را...
علی علی بیگی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
.
#امام_زمان
#فاطمیه
#حضرت_عباس
آمد محرّم علی و ماه فاطمه
آتش گرفته جان تو از آه فاطمه
با ذوالفقارِ خون جگر خورده در نيام
بازآی خون فاطمه خونخواه فاطمه
بازآی تا تو روضه بخوانی برايمان
با هاى هایِ گريهی جانکاه فاطمه
بیشک سه ماه خوانده تو را با دو چشم تر
بالای قبر محسن ششماهه، فاطمه
آه از ميان آن در و ديوار شد شروع
بعد از نبی، سلوک إلى الله فاطمه
پشت در و کنار بقيع و به روی نی
معنا شدهست سرِّ فديناه فاطمه
محشر، به پاست روضهی مولای بیکفن
پيراهنیست کهنه به همراه فاطمه
دارد به روی دست، دو دست قلم شده
دستی که در مقام شفاعت علم شده
یوسف رحیمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
زهرا مگیر از حرمم آفتاب را
بر چهره ات مبند عزیزم نقاب را
شرمنده ام که پای غریبیِ مرتضی
کردی تحمل این همه رنج و عذاب را
دیدی فراریان اُحد با چه کینه ای
بستند دور گردن و دستم طناب را
لعنت بر آن که با لگدی فتح باب کرد
با که بگویم آخرِ این فتح باب را
در خانه ام زدند زنم را مقابلم
زهرا حلال کن، منِ خانه خراب را
سوزاند آن که غنچه ی نشکفته ی مرا
خواهد چشید آتش یوم الحساب را
زینب کنار بسترت از حال رفته است
از بس که خوانده سوره ی اُم الکتاب را
فهمیدم از نفس زدنت، درد پهلویت...
از پلک تار و بی رمقت برده خواب را
ریحانه ی مجلله و سرو قامتم
بیچاره کرده قد خمت، بوتراب را
حالا دگر سفارش تابوت می دهی؟!
بغضم شکسته، فاطمه کم کن شتاب را
هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد
بگذار بازهم به برش ظرف آب را
محمدجواد شیرازی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
کرده خدا بهشت را خلق برای فاطمه
بوی بهشت نشنوی جز به ولای فاطمه
منطق لال من کجا مدح و ثنای وی کجا
کرده خدای لم یزل مدح و ثنای فاطمه
خلقت کائینات را پنج نفر که علتند
کیست میان پنج تن رکن، سوای فاطمه
جمله بنام فاطمه کرده خدا معرفی
معتبر است این سخن، قول خدای فاطمه
فاطمه است و باب او فاطمه است و شوهرش
فاطمه است و آل او، آل عبای فاطمه
از رخ تابناک او منفعل است آفتاب
منفعلم بگویم از شرم و حیای فاطمه
معنی لفظ کوثر است ام شبیر و شبر است
طاهره و مطهره کنیه برای فاطمه
دختر ختم انبیاء همسر شاه اولیاء
چشم امید ما سواء سوی عطای فاطمه
عفت و عصمت و شرف از ید قدرت خدا
دوخته جامه ای است بر قد رسای فاطمه
گر خود او نمی شدی جزء عوالم جهان
کون و مکان نمی شدی جزء بهای فاطمه
عقل بسیط کی کند درک جلال و شوکتش
سجده برند قدسایان بر کف پای فاطمه
عرض صراط می شود پهن تر از درازیش
وصل شود اگر بدو تار ردای فاطمه
گفته نبی ابطحی علت غائی جهان
جان من و جهانیان باد فدای فاطمه
جسم من است فاطمه، روح من است فاطمه
باعث رنجشمم بود رنج و اذای فاطمه
مهر خدا است مهر او، قهر خداست قهر او
علت لطف لم یزل لطف و رضای فاطمه
گر بتو(سعدی زمان)خود نکند عنایتی
کی بودت لیاقتی بهر رثای فاطمه
یافته است از او بهاء عزت و رفعت و شرف
قدر و شرافتش شده درد و بلای فاطمه
صورت حور او کجا سیلی ملحدی کجا
گشته کبود صورت ماه لقای فاطمه
سیدرضا حسینی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا بگو
بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا بگو
تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود
با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا بگو
توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین
تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا بگو
با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را
تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا بگو
دلبری کن از علی در زیرِ ایوانِ نجف
هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا بگو
در میان روضه هر چه از فراق کربلا-
گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا بگو
إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است
کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا بگو
روی تلّ زینبیه مثل زینب بیقرار...
خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا بگو!
م_عاطفی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
آن بانوئی که ذکرلبش یاجلیل بود
دیدندسجده های نمازش طویل بود
صدها فرشته محوتماشای اوشدند
ازبس که جلوه های نمازش جمیل بود
همتا نداشت درشرف وعصمت وعفاف
قدرومقام و منزلتش بی بدیل بود
خودکوثرودوچشمه ی زمزم فشان او
روشن تراززلال دل سلسبیل بود
تانشکند بلوردل او زسنگ غم
بعدازپدرانیس دلش جبرئیل بو د
فریاد خطبه خوانی آن مظهرعفاف
مُهرسکوت برلب هرقال وقیل بو د
عمرش پُرافتخارتراز عمر نوح شد
گرچه بسان سوره ی کوثرقلیل بود
درراه حفظ کعبه ی دل، جان سپرنمود
وقتی نفاق دردل اصحاب فیل بود
نمرودیان به آتش بیداد سوختند
آن خانه را که کعبه ی صدها خلیل بود
یک غنچه درتهاجم گلچین به باغ وحی
درحفظ جان بانوی گل ها دخیل بو د
درروز رستخیز،پُرازحسرت و غم است
چشمی که بهرگریه ی براوبخیل بود
مدح کسی سرود«وفایی»که حق گواست
دشمن به پیش عزّت وقدرش، ذلیل بود
سیدهاشم وفایی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطميه
دنیا اگر صفا داشت از دخت مصطفی داشت
این زندگیِ کوتاه بسیار ماجرا داشت
از غربتم همین بس ، در بین بی وفایان
تنها گذاشت من را آنکه به من وفا داشت
دستان بی حیا زد آئینه ی حیا را
رو میگرفت از کور آنقدر که حیا داشت
هم در شکست قلبش ، هم کوچه سینه اش سوخت
از ضرب سر شنیدم ، دیوار ناله ها داشت
وقتی که همسرم را با تازیانه میزد
میمردم از خجالت با دستِ بسته، جا داشت
نَقلِ شکستنش شد نُقل محافل شهر
این ماجرای کوچه خیلی سروصدا داشت
یادش به خیر روزی که جمع ، جمع ما بود
من هستم آن کسی که در خانه اش کسا داشت
آن یارِ دستِ تنها ، دستش شکست اما
فهمید اهل دنیا یک دست هم صدا داشت
زخم زبان مردم یک درد بی دوا شد
اى كاش زخم سينه حداقل دوا داشت
از زندگیش زهرا هرگز نگشت دلسیر
مسمار همسرم را به این فراق واداشت
هر طور بود آمد زهرا ميان مسجد
با پهلوى شكسته دلشوره ی مرا داشت
گاهی پی عیادت ، همسایه ای می آمد
زهرا که بود، خانه ، خیلی برو بیا داشت
هی گریه پشت گریه هی ناله پشت ناله
کافر نبیند ای کاش دردی که مجتبی داشت
در کوچه احترام توحید را شکستند
از بسکه در جمالش او جلوه ی خدا داشت
در روز های آخر بی وقفه بود مضطر
دلشوره ی حسین و صحرای کربلا داشت
یا_مظلوم
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi