کشتم مثل سگ! امشب هم دارم میرم! پی نوشت: در یکی از شبهای آشوب در ایستگاه بی آرتی ایستاده بودم که چند بسیجی برای دستگیری یک نفر وارد ایستگاه شدند و چون او فرز بود و فرار می کرد، یکی از بسیجی ها چند فحش نثار او کرد! متهمشان را که گرفتند، یکی دیگرشان در همان گیر و دار سر رفیقش فریاد می زد: ((چرا فحش؟ میخوای بگیری بگیرش چرا فحش؟ جلوی زن و بچه مردم‌؟ ما که نیامدیم مثل اینها باشیم؟ خداوکیلی دیگه فحش ندید!)) عین جملاتش در ذهنم مانده چون مثل سکانس گفتگوی عباس و حاجی در فیلم آژانس شیشه ای بود. آری؛ ما باهم فرق داریم.شما از کشتن هموطن خوشحال می شوید و ما برای فحش دادن به هموطن، همدیگر را سرزنش می کنیم.ما باهم فرق داریم... #انقلاب_هرزه_ها_و_قاتل_ها @seyedmohsenkhademi