eitaa logo
کانال سید سراج الدین جزائری
127.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
13 فایل
غریب تر ز #نویسنده ها، #کتابفروش. ارتباط شخصی 👇 @seyedseraj ارتباط کاری و درخواست همکاری @Seyedserajodin_hamkari اگر حرفی رو نخواستی رو در رو بگی👇 https://eitaayar.ir/anonymous/F902.WG72a کپی و برداشت از مطالب با یا بدون ذکر منبع مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
تجربه‌نگاری خدمت حرم اباعبدالله(ع) رسیدم کربلا الحمدلله... نمیدانم چند بار چشم باز کردم. یک‌بارش را که برای گازوئیل ایستاده بودیم را خوب یادم است. پیاده شدیم و آبی خوردیم و هوایی. حدود ساعت ۱:۳۰ بود و می‌دانستیم که نیمی از راه را طی کرده ایم. خوابیدن در ون‌های ۱۱ نفره سخت است. خصوصا که صندلی متحرکش به من رسیده بود. تازه سوار شدیم راه را ادامه دهیم که یادم افتاد اینترنت همراهم را مهیا نکرده‌ام. *1111# را با خط ایرانسلم گرفتم و مراحل را پیش رفتم و یک بسته اینترنت رومینگ ۱۰ گیگابایت ۱۴ روزه انتخاب کردم. چندین سال است که در تشرف کربلا از این طریق اینترنتم را تأمین میکنم. هم بخش زیادی از هزینه به جیب شرکت ایرانی می رود و هم خدایی کیفیت و بیشتر و البته دسترسی راحت‌تری دارد از خطوط عراقی. این‌بار اما موقع پرداخت پیامک بانکی دیر به دستم می رسید و انجام عملیات پرداخت موفق نمیشد. سعید را صدا کردم تا اینترنت گوشی اش را اشتراک بگذارد و از نرم‌افزار ایرانسل من توانستم همان بسته را با میزبانی آسیاسیل عراق تهیه کنم به ۳۰۰ هزارتومان. یکی از حسن‌های اینترنت خطوط ایرانی در عراق این است که کلیه سایت ها و نرم‌افزار‌های بانکی ایرانی با این شبکه بیگانه نیستند و می توانی کارهایت راهم انجام بدی. خیالم که از اینترنت راحت شد. دوباره مهیا شدم برای خوابیدن. اینبار راحت‌تر و عمیق‌تر خوابیدم. چندباری بیدار شدم اما حس خواب سنگین‌تر را تجربه می کردم که یک باره راننده صدا زد إنزِلوا (پیاده شوید). ساعت گوشی را نگاه کردم ۴:۱۰ دقیقه بود. پیاده شدیم و به سمت حرم . درست نمی‌دانستم کجاییم ولی حسی به من می‌گفت بعد این دیوار روبرو از سیطره که رد شویم باب القبله امام حسین نمایان می شود. همین هم شد... هزار بار هم اگر کربلا مشرف شوی نگاه اول به گنبد در هر سفر همیشه یک حس و حال دیگری دارد. مثل تشنه‌ای که به چشمه برسد، گرسنه‌ای که به سفره طعام برسد. نه هیچکدام حس زائر تازه به کربلا رسیده را ندارد. ماهی... شاید ماهی... ماهی که دقایقی را بیرون آب بوده و از بی آبی به تلظی افتاده بهتر از هر کسی قدر دریا را می داند. هرچند عرب می گوید تلظی آن وقتی است که دیگر ماهی بیرون افتاده از دریا امیدی به پیداکردن آب ندارد و حتی دیگر بدنش تکانی نمی خورد . می گویند در این مرحله حتی اگر ماهی را به آب هم بیندازی دیگر فایده‌ای ندارد و جان می دهد اما این دریایی که من یافته‌ام سفینة النجاتی دارد که هرکس و هرچیز را به سلامت به مقصد می رساند. من به دریایی رسیده ام که دم نجات‌بخش مسیح و ید بیضای موسی و گلستان آتش ابراهیم و کشتی نوح و چه و چه از برکت نام او یعنی شبیر توان گرفته‌اند. کجا دارم می روم... اصلا قرار نبود به این شکل بنویسم. دست خودم نیست، ظهر روز هفتم محرم در حائر حسینی وسط روضه عربی نشسته‌ باشم و بنویسم خود به خود نوشته ام می رود سمت روضه علی اصغر(ع). آخر مقاتل نوشته اند که علی اصغر آن لحظه ها به تلظی افتاده بود. یعنی معلوم هم نبود اگر آب هم می داند طفلکی زنده ‌می‌ماند یا نه.... بگذریم... نم چشمی برای آمرزیدن من و شما بس است. خلاصه که رسیدیم به حرم الحسین(ع). نسیم خنک ورودی حرم مصممان می کند نماز را در حرم بخوانیم. کیف‌هایمان را تحویل امانت داری می دهیم و وضویی تازه می کنیم و میرویم سمت حرم... زیارت حسین (ع) رسیده از راه و با خستگی و گرد سفر مستحب است. شاید همین هم هست که زیارت از راه رسیده بیشتر می چسبد. کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046