eitaa logo
nassabeh.com
12.6هزار دنبال‌کننده
226 عکس
44 ویدیو
18 فایل
کانال اختصاصی انتشار پژوهش‌ها، اشعار، ‌‌‌عکسها، مصاحبه‌ها از:سید حامد نسابه کپی برداری واستفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع هست ارتباط با مدیر: @nassabeh_com وبسایت: http://www.nassabeh.com/ ویراستی: https://virasty.com/nassabeh_com پیوند کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاد روزگارانی نه چندان دور که راه روشنِ مقاومت ، کشورها و بلاد را در هم تنیده و خَطِّ سرخ شهادت ، خطوط مرزهای تحمیلی را درنوردیده و جغرافیای تولّی ، طومار سیه‌جامگان تکفیریِ انگلیسی را با حربه تبرّی در هم پیچیده و عدُوّ ، هنوز شَطِّ خروشان اربعین را با جام شوکرانِ کرونا از تبُ و تاب نیانداخته و جاهلان عامدانه ، "صَدِّ عَن سَبیلِ العِشق" ننموده و نعره نازله‌ی شامگاهیِ شیطان ، بر مژده صاعده‌ی سحرگاهیِ جبرئیل ، زود هنگام نخروشیده و اَلحقُ مَعَ عَلی وُ شیعَتُه ، با لَقوه‌ی آشکار شیعیانِ آل ابی سفیان ، در صور اسرافیل ِ اربعین ، به عیان ندمیده ... بیاد روزگاران و بیاد ِ روزگاری که حرم عبّاس داشت شرزه‌ای چون قاسم‌ِ کیّاس داشت ✍ : ( ) اربعین 1400 هجری شمسی 🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 🕌🎥 نوانما : عراق ، طریق الکربلاء ، گروه سرود مشترک حشدالشعبی و مدافعان حرم، اربعین 1396 پیوند مطلب در پیامرسان ایتا : eitaa.com/seyyed_hamed_nassabeh پیوند مطلب در اینستا : ‌‌ https://www.instagram.com/p/CUY5nZUqOkA/?utm_medium=copy_link
nassabeh.com
*از تغییر جلد تا تغییر ماهیت !* در نوفل لوشاتو چه گذشت ؟! 🏳️🇮🇷🏳️🇮🇷🏳️🇮🇷🏳️🇮🇷 *چهل و چهار* سال پیش در چنین روزی ، حاصل *محاورات اطرافیان* امام ، محصول ِ مباحث ِ حاشیه‌ی درس‌ِ خارجِ فقهِ آن فقیه ِ افقه در نجف اشرف و *جوهر* مبارزات مردمی که از ابتدا شعارشان : 🔸️استقلال ، آزادی ، *حکومت اسلامی* بود را ، به کل ، تغییر داد و این شعار را بر سرزبانها انداخت که : 💢 استقلال ، آزادی ، *جمهوری اسلامی* و *جمهوری اسلامی* موجودی بود که از میانه کشمکش کانونهای مختلف فکری ، بجای *حکومت اسلامی* ابتدا سر از *پارچه نوشته‌های* تظاهرات نیمه دوم 57 و سپس سر از صندوق آراء دوازدهم فروردین 1358 ،برآورد !! چنین سرعتی در تغییر شاکله و محتوای *ظرف* و *مظروف* ، در میانه انقلابهای قدیم و جدید جهان ، اگر نگوییم بی‌نظیر ، میتوان گفت کم‌نظیر بوده ! و امروزه اما ، کارنامه عملکرد این سیستم منتخب یا پیشنهاد شده ، با همه فراز و نشیب‌هایش پیش‌روی ماست . *سیستمی* ، که در بهترین حالت میتوان آن را *کاتالیزوری* کم‌جایگزین تا دوره *حکومت واحد جهانی* فرض ! نمود . اما نه لزوما *ایده‌آلترین ِ* آنها !! و در نگاهی انتقادی ، میشود آن را مقصّر ِ اصلی ِ *فراموشی ِ* بخشی از اهداف و مسبب ِ *انحراف* از بخش دیگری از شعار های اولیه‌ی انقلاب اسلامی دانست !! اکنون ، بعد از گذشت چهل و چهار *بهار ِ* فصلی ، از آن *بهار ِ* فکری و تحول نسلی ! شاید زمان آن فرا رسیده باشد تا بی‌واهمه از حرف و حدیث ِ *این و آن* ، به بررسی چالشهایی بپردازیم که سرنوشت *چنان انقلابی* را با عملکرد *چنین سیستمی* پیوند زده *بی‌گمان* و شاید *اکنون* زمانی باشد برای درکِ *وجود* انقلاب اسلامی و ارزیابی آن در برابر *ماهیت* جمهوری اسلامی !! هرچند ، تحلیل این *حرکت* را ، *ملّائی* دیگر و *صدرائی* نوتر !! باید ، شرح و بسط ِتفاوت ِ *حاسّه*‌ی آن با *جوهر* موجود را نیز انشائی بهتر !! شاید و شاید هم تعیین نسبت آن *انقلاب* با ثمره این *رفراندوم* ، *بازتعریفی* دیگر خواهد !! ✍️ : سیدحامد نسابه پیوند کانال در ایتا : eitaa.com/seyyed_hamed_nassabeh پیوند مطلب در اینستا : https://www.instagram.com/p/Cb0KsUPqHYy/?utm_medium=share_sheet
ناقور ...
nassabeh.com
ناقور ...
*صبحگاهان چون زند ناقور ، هِی* *می‌شود بس راه تا مقدور ، طِی* *می‌مکد زنبور ، هر گل را ز ِ پِی* *تا بگوید سَبّح اِسم ِ رَبِّ کِی* ✍️ : سید حامد نسابه 🐝🌹🐝🌹🐝🌹🐝🌹 *پیوند مطلب در اینستاگرام :* https://www.instagram.com/p/CcKcAvuqnJc/?igshid=MDJmNzVkMjY= 🐝🌹🐝🌹🐝🌹🐝🌹 *پاورقی :* * ناقور لغت‌نامه دهخدا ناقور. (ع اِ) شاخ دمیدنی که صور باشد. قوله تعالی فاًذا نُقِر فی الناقور (قرآن 8/74)؛ صور اسرافیل و هر بوق. نای بزرگ را هم گفته اند که کرنای باشد و صور یا بوقی که دمیده می شود در آن . صور که روز محشر هنگام نشر خلایق در آن دمیده میشود. 🐝🌹 * بس *راه* تا ... فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا و راههای پروردگارت را به اطاعت بپوی ( النحل / 69 ) 🐝🌹 * مقدور لغت‌نامه دهخدا مقدور. [ م َ ] (ع ص ) تقدیرشده و مقدر. (ناظم الاطباء). امر محتوم . ج ، مقادیر. (از اقرب الموارد). آنچه اراده ٔ خدا بر انجام یافتن آن تعلق گرفته . امر ناگزیر : و کان امراﷲ قدراً مقدوراً. (قرآن 38/33). 🐝🌹 *می‌مکد زنبور هر گل را زپی* ..يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ... آن‌گاه از درون آن، شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است. (النحل/69) 🐝🌹 * پی لغت‌نامه دهخدا پی . [ پ َ / پ ِ ] اُس . اساس . قاعده . بنیاد. بنیان . بنلاد. پایه . بنا. پای بست . شالوده . شالده 🐝🌹 * سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى نام خدای خود را که برتر و بالاتر (از همه موجودات) است به پاکی یاد کن ( الاعلی/1) *يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ* به تسبیح و ستایش حق مشغولند ( غافر / 7 ) 🐝🌹 * کی لغت‌نامه دهخدا کی . [ ک َ / ک ِ ] (اِ) مَلِک باشد...(لغت فرس اسدی چ اقبال ص 516). پادشاه بلندقدر و بزرگ مرتبه را گویند.
nassabeh.com
*وجه شاعر پرورش گو طرفی از شیراز داشت* . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿۱﴾ نون ، سوگند به قلم و آنچه مى ‏نويسند (۱) 🖍📝🖍📝🖍📝🖍📝 . " " طرفی از شیراز " " . پرده خون رنگ مغرب داستانها باز ، داشت آن دمی که ماه نو ، بر نی سر اِعجاز داشت . گویی آن رنگ رخی کز خون حق شد نیلگون ! ساز ها در دل نهان با شیوه غَمّاز داشت . نی‌نوا در نینوا ، می‌ساخت رنگین قصه‌ای حاش ، گویا آن حکایت ، سیره ایجاز داشت . روی مُشکین مَشکِ سقّا ، از نفیر تیرها اشکباران بود امّا ، نرگسی طنّاز داشت . در بیابان عطش ، گر بود تنها آن هُمام فِی السَّمواتّ العُلی ، لیکن بسی سرباز داشت . وز دَمِ تقدیرها ، گر یک اشارت می‌نمود لغو میشد آن فِدا ، لاکن امام اعزاز داشت . نوحه لیلای محزون بر فراز شط خون کوک‌ها می‌زد به سازم چون دمی دمساز داشت . از ورای قرن ها می کرد مقتل را عیان آنکه با رَبّش دم آخر، کتابی راز داشت . چون حکایت سخت شد ، خون از گلو جوشش گرفت ذکر لاحول و لا ، بر لب همی ابراز داشت . حامد از سوز دلش خون واژه ها چون میچکید پای در گِل مانده او ، لیکن سر پرواز داشت . کربلا هر چند میدان نبرد و تاخت بود وجه شاعر پرورش ، گو طرفی از " شیراز " داشت . شعر : سید حامد نسابه سحرگاه سه شنبه ، دهم رمضان سال یکهزار و چهارصد و چهل و سه هجری قمری مصادف با ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ هجری شمسی 📸📙📸📙📸📙📸📙 اینستاگرام : https://www.instagram.com/p/Cg45hj7qLm5/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
nassabeh.com
🖊️ *نعیم خوان خاوند* 🖊️ ن ، وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ✒️✏️✒️✏️✒️✏️✒️ 🖊️ *شنیدم از هنرمندی* *سلیم النفس ، فرمندی* 🖊️ *زاوصاف تو ای جانا* *ز صهبایت که آوندی* 🖊️ *از آن شهد شکر ریزت* *که تو سُغدِ سمرقندی* 🖊️ *از آن کوه نمک خیزت* *که چشم از یار بردندی* 🖊️ *زشیرینی تو ای جان* *که خود اصل شکر خندی* 🖊️ *تویی کز رزم مردانه* *نعیم خوان خاوندی* 🖊️ *شهیدی تو ، نمیری تو* *که در هیجای صف‌بندی ،* 🖊️ *بسان پهلوانانی* *که چون کرّار بودندی* 🖊️ *نفس از خصم بگرفته* *امیرآسا ، ظفرمندی* 🖊️ *زاحوالت چه گویم من* *که در جنات خرسندی* 🖊️ *سری در خیل سربازان‌* *که با خود داشت سربندی* 🖊️ *رهی در راه رهجویان* *که دین را بود فرزندی* 🖊️ *همو کز نعره‌اش ترسا* *بشد هر تیره پیوندی* 🖊️ *همو کز یار آوردش* *صبا پیغام خرسندی* 🖊️ *همو کز دیو بُرّان شد* *به هر منوال و ترفندی* 🖊️ *که حق را بهر حق پی‌جو* *شبیه قطب راوندی !* 🖊️ *تو ای حامد گرت دعویست* *که با دلدار پیوندی* 🖊️ *بکوش از جان به دور از یان* *بِبُر از مان و مانندی* 🖊️ *شبیه گُرد ِ مردستان* *ذبیح الله ِ اسفندی* 🔸تقدیم به گُرد ِ مردستان ایران ، (اقلید) ✍️ : ✒️✏️✒️✏️✒️✏️✒️✏️ پیوند مطلب در اینستاگرام : https://www.instagram.com/p/ChFtocfKkPI/?igshid=MDJmNzVkMjY=
*" روایت برف و راوی "* *هُو َالمُصَوِّر* نُون وَالقَلَمِ وَ ما یَسطُروُن 🚩🖊️🚩🖊️🚩🖊️ ------------------------------- ✏️ *راوی اندر برف و سرما ، نرم و خوش خوابیده بود* *از زمانی که زمان ، او را زِ ما دزدیده بود* 🖊️ *برف اما ، بر خلافِ خصلتِ دیرینه‌اش* *بهرِ فرزند وطن ، یک مادرِ فهمیده بود* ✏️ *آنچنان او را در آغوشش گرفته گرم گرم* *گویی آن سرو چمان را ، نیک خود زاییده بود* 🖊️ *ابر ِ سرما ریزِ کردستان زعشقش سرخ فام* *هان تو گویی از ازل ، گرما ز او باریده بود !* ✏️ *الغرض آن نوگل ِ سیمین خطِ مشکین نگار* *از زمانی دور در گهواره‌اش ، خُسبیده بود* 🖊️ *کاغذی در دستهایش ، نامه‌ای پر رمز و راز* *همچنان جام جهان بینی که خوش رخشیده بود* ✏️ *چامه‌ای از عشق بازیهای او در جَیبِ یار* *رشحه‌ای مشحون زِ الطافی که حق ، بخشیده بود* 🖊️ *چشمِ حَق بین‌ش ، روایت میکند بس داستان* *راستانی که ترازوی زمان ، سنجیده بود* ✏️ *آنچه هُو در جام جم می‌سُفت ، ما در خواب نیز* *خود نمیدیدیم اما ، اوُ در آن خُم دیده بود !* 🖊️ *عهد در دستش چنان محکم تنیده ، گوییا* *مالکی از زهر کین ، آن سان به خود پیچیده بود* ✏️ *تا نگردد فاش سِرِّ حق برای گرگها* *از پی قیسِ مُسَهَّر ، رقعه را پوشیده بود !* 🖊️ *در بِحارِ وحشیِ موّاجِ کوهستانِ غرب* *کام او انگار اما ، از عطش خشکیده بود !* ✏️ *نرگسِ مستش همی دل می‌سِتانْد از رود ، لیک* *بعدِ سَقّایِ حَرم ، از آب ، او رنجیده بود* 🖊️ *این پس از آن بود کو در آن غریبستانِ غَرب* *سالها بهرِ وصالش ، بی امان جنگیده بود* ✏️ *نوبت دیدار ، وَه ، خوش خفت بر خاک دَرَش* *شد عبارت آنچه در رویا ، مکرّر دیده بود* 🖊️ *حتم از شوق وصالش ، لحظۀ هیجایِ عِشق* *چشمِ او بر مرگ ، از اعماق جان ، خندیده بود* ✏️ *این مُسَدَّس وصفِ حالِ برف و راوی شد از آنک* *برف از آن وقت ، یارِ مادرِ غمدیده بود* 🖊️ *این حکایت‌ها نه هر آن ، دیده می‌شاید شدن* *از برایِ رؤیتش ، گردون بسی چرخیده بود* ✏️ *قرنها باید که ساقی ، پرده‌ای رنگین کِشَد* *گونه‌ای آن سان که از صبح ازل ، خود چیده بود* 🖊️ *عصرها باید که این دوّارِ گردون خوش زَنَد* *سورِنایی را که نای‌اش ، یک سرِ بُبریده بود !!* ✏️ *عُمرها باید که زاید مادر گیتی چنان* *نسلهایی را که عشق از شورشان ، شوریده بود* 🖊️ *"حامد" این شرح مُنظّم چون به خون دَر می‌نوشت* *بیت‌ها در عمق جانش ، از تَپِش تَفتیده بود !* ✍ : سید حامد نسابه 🚩🖊️🚩🖊️🚩🖊️ 🌹 *تقدیم به شهید آقا سید حسن ، مجاهد عارف و رزمنده همچنان باشندۀ لشکر 27 محمد رسول الله (ص)* 🌹 *و تقدیم به همه سپیدجامگان ارتفاعات کردستان و غرب* 🌹 *و تقدیم به همه شهیدانی که در اوج گمنامی طی خفقان دوران ستمشاهی در میدان ژاله تهران ، به خاک و خون غلتیدند* 🚩🖊️🚩🖊️🚩🖊️ ✍️ *شعر :* *سیّد حامد نسابه* هفدهم شهریور 1401 🚩🖊️🚩🖊️🚩🖊️ *با نگاهی به روایت سردار حسین کاجی–"کتاب خاطرات ماندگار"(خاطرات دفاع مقدس ) صفحه:194-192* 🚩🖊️🚩🖊️🚩🖊️ *پیوند شعر در اینستاگرام :* https://www.instagram.com/p/CiVO9d2q7cq/?igshid=YmMyMTA2M2Y=