eitaa logo
nassabeh.com
11.7هزار دنبال‌کننده
280 عکس
62 ویدیو
18 فایل
کانال اختصاصی انتشار پژوهش‌ها، اشعار، ‌‌‌عکسها، مصاحبه‌ها از:سید حامد نسابه کپی برداری واستفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع هست ارتباط با مدیر: @nassabeh_com وبسایت: http://www.nassabeh.com/ ویراستی: https://virasty.com/nassabeh_com پیوند کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
واگویه‌ها غنچه ای نشکفته در آغوش مادر، گفت: هان ! این چه غــوغا و چه بدمستی‌ست در بیرونِ جان ؟! گفت مادر: نوگلا، ای نارسیده رنگ ُ بوی من چه گویم ؟ نیستی تا خود ببینی حین ُ حان راس اینان پیرمردی هست از اصحاب، لیک بعد بابای من ُ جدّت ، بِداد از کف عنان آنچه در بخِِ بخ ُ تبریکهاش محو بود گشته اینک آشکار از زیر دستارش چنان حال این آتش که هُرمش می‌گزد روح تو را می‌کشد سر از درون ِعقده‌های این و آن ! گفت کودک: با من ایشان را چه کاری هست نَک، زخمه ای بر پیکرم وارد نمودند این زمان ؟ گفت کاین قوم از تبار آن کسـانی می‌شوند کرده گُلپرهای خود را زیر گِل پَرپَر چنان تا که شد شمشیر باباهای ما با اَمرِ حق مانع بیدادهای ِ مزمن این قومِ قان این جماعت مجتمع گشتند بر باطل، دگر تا بگیرند از من و تو انتقامِ آبدان !! گفت: بابا را چرا دارند دشمن این شیوخ؟ گفت: آخر نامده نیکی به برخی ای حسـان گفت: آیا نیستند این قوم از اهل نماز؟ عزّت، آنان را نیامد از بَرِ دین ارمغان؟ گفت: آری، لیک در لوح ضمیر این شیوخ می‌زند غُل ، غِلّ ُ کینه با لهیبی کَالدِّهان گفت این میخی که بر جسم نحیف من نشست از کدامین سوی آمد اینچنین بر عمق جان؟ گفت: از پهلوی من، ای ماه بی همتای من هستم اینک شرمسارِ روی تو زین امتحان گفت: من شرمـندۀ روی توام ای مـادرا کاش بودم حائلی بین ِ تــو وُ کینِ فلان گفت مـادر: ای انیس ُ مونسِ شبهای مـن شایدم قسمت شده با تو روم سوی جِنان تو که در شبهای تارِ بعدِ بابا بوده‌ای همدم تنهایی من در میان انس ُ جان شاید این میخی که پهلوی من ُ جسم تو را دوخت بر هم، باشد اینک،حلقه وصل ای چمان شکر میگویم کنون آن واحد قهّار را کو نداد اینک رضا بر انفصـال ما عیان گفت کودک: مادرا خوشحالم از این سرنوشت تا ابد هستم در آغوشت همیـشه بی گمان باغبان چون صحبت آن کودک ُ مادر شنید گشت بی تاب از فراقِ هر دوی ِ آن دوستگان گشت دریا، عرش، از اشک ِ خدا، وقتی که دید کودکی از بهر حق با مام خود، شد از جهان در شبی تیره تر از شبهای دیگر آرمید مادری با کودکی تنها به قبری بی نشـان " حامد" از آن لحظه کو دیده‌ست این واگویه‌ها روز ُ شب سر می‌برد در حزن ُ افغانُ فُغان 🤲 تقدیم به آن کودک و مادر ِ در خون تپیده آن نورهای در خاک آرمیده و آن نوگلانِ از غم رهیده ✍: سید حامد نسابه سحرگاهانی دل رمیده 🚩🚩🏴🚩🚩 🚩🚩🏴🚩🚩 🚩 کانالهای انتشار اشعار ، مطالب و مقالات در پیامرسان‌های بله و ایتا : https://ble.ir/nassabeh https://eitaa.com/seyyed_hamed_nassabeh