eitaa logo
کانال سید حسین کشفی
1.1هزار دنبال‌کننده
177 عکس
62 ویدیو
197 فایل
🔸یادداشت هایی با رویکرد دینی از سید حسین کشفی 🔹محصّل و مدرّس حوزه علمیه قم ارتباط با ادمین: @s_h_kashfi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️تناثر نجوم 🔻 مرحوم آیة الله العظمی علوی گرگانی 🔹حاج غلامرضا ساورى پیرمردی در روستای النگ بود و حدود صد و چهارده سال عمر کرد و از خدمتگزاران به علماء و مردى روشن ضمير بود و من به ايشان علاقه‏مند بودم و تا همین اواخر هم تن سالمی داشت و در مسجد با صدای بلند اذان می‌گفت. 🔸روزى به ايشان گفتم: از قديم الايام مطلبى بگو تا استفاده كنم. گفت: ده الى دوازده ساله بودم، شبى در ايوان خوابيده بودم و آسمان را نگاه مى‏كردم. یک‌دفعه ديدم ستارگان به طرف چپ و راست مى‏روند. مردم از خانه‏ها بيرون ريختند و الله اکبر و یاحسین می‌گفتند. همه تعجب کرده بودیم که چه اتفاقی افتاده است. قضيه مدتى طول كشيد، آسمان خالى از ستاره شد یک ستاره هم به چشم نمى‏خورد. بعد از دو ساعت مجدداً ستارگان شروع به نورافشانى كردند. ما نفهميديم چرا اين طورى شد، تا اينكه بعد از هشت روز معلوم شد كه در آن شب و همان ساعت كه اين اتفاق افتاد، آیة‌الله حاج شيخ جعفر شوشترى در کرند کرمانشاه از دنيا رفته بود. همزمان با فوت ایشان تناثر نجوم شد. سال ۳۲۹ هم که سال وفات مرحوم کلینی و علی بن بابویه است، سنه تناثر نجوم می‌باشد. 📚 آیت علم و عمل، یادنامه آیة الله العظمی علوی گرگانی، ص۱۷۳. ⬅️ ۲۸ صفر ۱۳۰۳ سالروز ارتحال مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ جعفر شوشتری اعلی الله مقامه @seyyed_hossein_kashfi
⚡️ کواکب قد نثرت 🔻علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره واقعه تناثر نجوم در پی رحلت آیة الله حاج شیخ جعفر شوشتری می‌نویسد: 🔹و من كراماته التي شاهدها جميع أهل العالم ما حدث من تناثر النجوم ليلة وفاته من أول الليل الى الفجر بحيث أصبح كل أحد متيقنا وقوع حادثة عظيمة فى تلك الليلة إذ لم يستقر نجم في مكانه و لم تكن الوسائل يومذاك كالبرق و التلفون و غيرها حتى يتصل الخبر بسرعة و كان سقوط‍‌ كل كوكب في جانب القبلة من طهران فلما اتى الخبر بنعيه تبين للناس سبب انقلاب العالم العلوي في تلك الليلة و لم ير قبلها و لا بعدها مثل هذه الآية في الاعصار الأخيرة على ما شهد به المعمرون 🔸 و قد اشار الى هذه الحادثة جماعة من راثيه منهم السيد جعفر الحلي فقد قال: و لتكثري نظرا بآفاق العلى فلقد تغيب في التراب هلالها أو ما رأيت الشهب كيف تناثرت و الارض أفزع أهلها زلزالها 🔹و لا غرو فقد كان أحد آيات عصره فى التدين و الورع و التقوى و الزهد و العبادة و النسك و له تصانيف كثيرة جليلة منها «الخصائص الحسينية» المطبوع المتداول و هو من أجل ما كتب فى حادثة الطف بل لم يسبقه اليه سابق و له «فوائد المشاهد» المطبوع أيضا و يظهر من مجالسه المذكورة فيه يده الطولى و تمكنه من الهيمنة و الاخذ بمجامع القلوب ... 🔸 و كتب تلميذه الشيخ الميرزا محمد الهمداني الكاظمي رسالة في أحوال المترجم سماها «غنيمة السفر» في أحوال الشيخ جعفر ... و أرخ وفاته بقوله «كواكب قد نثرت» [=۱۳۰۳] . 📚 نقباء البشر،ج۱، ص۲۸۶. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️ درمان وسواس / ۲ 🔻آیة الله العظمی شبیری زنجانی: 🔹 وسواس، بیماری عجیبی است! آقای حاج آقا نصرالله شاه‌آبادی می‌گفت: آقای خویی می‌گفت: گاهی وسواس به جایی می‌رسد که وسواسی سرش به ته حوض می‌خورد، ولی می‌گوید: من در آب نرفتم! من به ایشان عرض کردم: آقا، چطور ممکن است؟ آقای خویی گفت: «خود من این‌جور بودم. سرم به ته حوض می‌خورد، ولی باورم نمی‌شد که غسل محقق شده باشد». 🔸 آقای جلیلی کرمانشاهی از پدرش، مرحوم شیخ هادی، نقل می‌کرد: در نجف در زمان حیات میرزای رشتی، شخصی به نام ملا هادی بود که وسواس در غسل داشت. در آب فرو می‌رفت، ولی می‌گفت غسل محقّق نشد. 🔹سرانجام نزد میرزای رشتی می‌رود و می‌گوید که موقع غسل نیّتم نمی‌آید. میرزای رشتی می‌گوید: «احتیاج به نیّت ندارد. تو بدون نیّت غسل کن؛ گناهش به گردن من». 🔸آن شخص اوقاتش تلخ می‌شود که این چه حرفی است که بدون نیّت غسل کن! لذا از میرزای رشتی نزد مرحوم آخوند خراسانی شکایت می‌کند. مرحوم آخوند در زمان میرزای رشتی از نظر حوزه تدریس استقلال کامل داشت. وقتی قضیه را برای آخوند بیان می‌کند، ایشان می‌فرماید: «پیش خداوند گردنی کلفت‌تر از گردن میرزا نیست. اگر ایشان به گردن گرفته، تو بدون هیچ دغدغه‌ای بی‌نیّت به جا بیاور!». 🔹 آن شخص اوقاتش بیشتر تلخ شد که آقایان او را مسخره کرده‌اند. بعد از آن برای غسل داخل آب می‌شد و پیوسته در آب فرو می‌رفت و بیرون می‌آمد و این کار را بارها تکرار کرد و سرانجام بر سر خود زد و غش کرد. 🔸 آن شخص گفته بود: در حال غشوه دیدم حضرت امیر (سلام الله علیه) بالای گنبد است. به حضرت ملتمس شدم که به دادم برسید که مُردم. آن حضرت اشاره‌ای کرد و من بلافاصله بالای گنبد مقابل آن حضرت قرار گرفتم. از وضع خودم به آن حضرت شکایت کردم. حضرت فرمود: ما با شما چه کنیم؟ ما که شما را به این آقایان ارجاع می‌کنیم، ولی شما از این‌ها قبول نمی‌کنید! از خواب بیدار شدم و تسکین پیدا کردم. 📚 جرعه‌ای از دریا؛ ج ۴؛ ص ۴۳۶. @madras_emb @seyyed_hossein_kashfi
⚡️دروس سید حسین کشفی در سال تحصیلی ۱۴۰۳ _ ۱۴۰۴: 1⃣ کتاب «استناد، در روش شناخت رجال اسناد» 🔹زمان: شنبه و یکشنبه، بعد از نماز ظهر و عصر 2⃣ حدیث خوانی، کتاب شریف الکافي (کتاب الحجة، باب طبقات الأنبیاء ..) 🔹زمان: دوشنبه و سه شنبه، بعد از نماز ظهر و عصر 3⃣ کتاب کلیات في علم الرجال (از ابتدا) 🔹زمان: چهارشنبه، بعد از نماز ظهر و عصر 🔸مکان: مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام ، مدرس شماره۴، خیابان معلم، نبش کوچه۲۱ 🔺شروع کلاس ها ان شاء الله از روز یکشنبه اول مهر (۱۸ ربیع الاول) می‌باشد. @seyyed_hossein_kashfi @hadiskhani_kashfi
⚡️حدیث خوانی سنت فراموش شده 🔻 آیة الله العظمی شبیری زنجانی: 🔹 علمای بزرگ از قدیم تدریس حدیث داشتند و به شاگردان خود حدیث می آموختند و كتب حدیثی می نوشتند ولی متأسفانه مدتی است که این سنت حسنه تعطیل شده است. 🔸برای نمونه علامه مجلسی تهذیب الأحکام را تدریس می کردند. کتابهای حدیثی متعددی از قرن یازدهم وجود دارد که بر علامه مجلسی قرائت شده است. محدث نوری درباره علامه مجلسی نوشته که وی فردی دعوت پذیر بود. شیوه ایشان اینگونه بود که اگر دعوت میشد، با اصحاب حدیثی خود به آن مجلس می رفتند و آنها کتابهای حدیثی را آماده میکردند و در آن جلسات كه بين يك تا يك و نيم ساعت طول میکشید حدیث می خواندند. گاهی نیز شاگردان حدیث میخواندند و علامه شرح میکرد. در حاشیه بسیاری از کتب حدیثی عبارات بلاغ علامه وجود دارد که نشان دهنده نوعی تأیید و اعتماد است. 🔹 یکی از علما از شخصی به نام شیخ محمد علی سرابی که فردی فاضل و متقی بود، نقل میکرد که نزد آقای میلانی رفتم و عرض کردم: نزد شما آمده ام تا درس بخوانم، میشود شما وسائل الشیعه را برای ما تدریس کنید؟ ایشان فرموده بود: من فقط فقه تدریس میکنم. ولی وقتی با اصرار آقای سرابی مواجه می شود، تدریس وسائل را قبول میکند. ایشان در تدریس وسائل به ترجمه حدیث بسنده نمیکردند و شرح و بسط میدادند. پس از مدتی درس وسائل تعطیل شد. چندی بعد همین آقای سرابی مجدداً نزد آقای میلانی رفت و خواهش کرد که ایشان فقه تدریس کند آقای میلانی نپذیرفت و فرمود فقه تدریس نمیکنم، ولی اگر وسائل الشیعه بخوانید، حاضرم. 🔸 مسأله تدریس حدیث سنتی بوده که متأسفانه ترك و تعطیل شده است. 📚 جرعه ای از دریا، ج۴، ص۳۹۵. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️اگر کتاب حدائق را کامل کرده بودم 🔻شیخ علی بلادی بحرینی در انوارالبدرین می نویسد: 🔹 بعضی از علما برای من نقل کردند که برخی از شاگردان مرحوم شیخ یوسف بحرانی، پس از مدت کوتاهی از وفاتش وی را در عالم رؤیا می بیند در حالی که در مقبره اصحاب امام حسین علیه‌السلام است. به ایشان گوید: شیخنا! چگونه به این مکان دارای عظمت رسیدی؟ جواب داد: بله! اگر حدائق را کامل کرده بودم جایگاهم به امام حسین علیه‌السلام از اصحاب ایشان نیز نزدیک تر بود. 🔸وحدثني ايضاً بعض العلماء أن بعض تلامذته رآه بعد وفاته بقليل وهو في مقبرة الأنصار أنصار الحسين (سلام الله عليه و عليهم آناء الليل واطراف النهار) فقال له: شيخنا! وصلت الى هذا المكان العظيم الشأن؟ فقال: نعم و لو اکملت الحدائق لكنت أقرب الى الحسين (علیه‌السلام) من انصاره (رض) انتهى. 📚 انوارالبدرین، ص۲۰۱. ⬅️ ۴ ربیع الاول، سالروز ارتحال مرحوم شیخ یوسف بحرانی اعلی الله مقامه صاحب کتاب فقهی الحدائق الناضرة في أحکام العترة الطاهرة.‌ کتاب حدائق از ابتدای کتاب طهارت تا مباحث کتاب ظهار (از ملحقات کتاب طلاق) را دربردارد. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️شیخ انصاری و کتاب الحدائق الناضرة 🔻 آیة الله شیخ محمدباقر آیتی بیرجندی صاحب کتاب کبریت احمر (م۱۳۵۳ق) در اجازه اش به آیة الله مرعشی نجفی درباره اهمیت کتاب حدائق گوید: از برخی از شاگردان شیخ انصاری نقل شده است که که مرحوم شیخ غیر از تألیفات خودش و کتاب حدائق کتاب دیگری را در ملکیت خود نداشته است: 🔹الحدائق الناضرة، و هو كتاب جليل، لا يقوم بقيمته غير حدائق الجنّة، وقد حدثني بعض أجلاء السادات من تلاميذ شيخنا الموفّق المدقق الذي لا مثيل له، المرتضى الأنصاري قدس سره من أهل تستر: أن الشيخ المذكور لم يملك كتاباً غير تصانيفه العالية، وغير الحدائق، فإنّه أجلس كاتباً كتب له كل مجلداتها. والعبد كثير التأسف على أنه لم يتمّ ، وقيل : أتمه بعض علماء البحرين. 📚 مناهج الفقهاء في علم الرجال ، ج۲، ص۳۶. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️ضعف تعبیر 🔻استاد معظم آقای حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته 🔹در بعثه آقای گلپایگانی سه نفر از بزرگان پاسخگوی مسائل بودند. آقایان: افتخاری، نیری و ثابتی. آقای افتخاری بیشتر به نص عبارات فقها ناظر و مسلط هم بودند، ولی آقای نیری و آقای ثابتی _این دو بزرگوار_ با توجه به ادله عبارت را می‌فهمیدند. این سبک اگر در آن افراط نشود بهتر است. گاهی در عبارات کتب فتوایی ضعف تعبیر وجود دارد. یک فتوایی که عالم می خواهد بدهد و آن چیزی که می خواسته افهام کند عبارتش قاصر هست و ضعف تعبیر دارد. این موارد را باید با توجه به ادله معنا کرد و لذا اطلاق گیری هایی که می‌شود درست نیست.‌ 📆 خارج فقه زکات ، ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️وسواسی‌گری شاه‌طهماسب! 🔻استاد معظم آقای حاج شیخ محمدتقی شهیدی پور دامت برکاته 🔹سابقین برای حجیت استصحاب دلیل‌هایی می‌‌آوردند که عقلاً لازم است بنا بر بقای متیقن سابق بگذاریم ، ‌که مطلب درستی هم نیست. از زمان پدر شیخ بهایی این روایات صحاح زراره در استصحاب مطرح شد آن هم از برکت وسواسی‌گری شاه‌طهماسب! 🔸جریان این است که ایشان خیلی وسواس بود به جوری که سفرای کشورهای کافر که می‌‌آمدند اول می‌‌گفت خاک در این کاخ بپاشید تا این‌ها روی این خاک راه بروند بعد که از آنجا رفتند این خاک‌ها را جمع کنید و دور بریزید! وسواس شدید بود. 🔹 والد شیخ بهایی، شیخ [حسین بن] عبدالصمد رساله‌ای به نام «العقد الطهماسبی» برای رفع این وسواس شاه نوشت و در آن ادلۀ حکم به طهارت ظاهریه را مطرح کرد، یکی از آنها صحیحۀ زراره دال بر استصحاب طهارت، بود. 🔸 از آن زمان به بعد مطرح شد که استصحاب طهارت که جاری است اختصاص به شبهات موضوعیه ندارد و در شبهات حکمیه هم جاری است، و این استصحاب در شبهات حکمیه اختصاصی به استصحاب طهارت ندارد و هر حکمی را بر اساس عموم «لا تنقض الیقین بالشک ابدا» می‌توان استصحاب کرد. و اینگونه این روایات وارد بحث اصول شد که این نتیجه‌اش علم به حکم شرعی ظاهری استصحابی است. 📆 خارج اصول ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️مثل اروپایی‌ها کتاب چاپ کن 🔻 مرحوم آیة الله میرزا علی احمدی میانجی 🔹زمانی که قصد داشتم کتاب مکاتیب الرسول را چاپ کنم، مرحوم آقای مطهری مرا در تهران دید و گفت شنیدم شما کتابی نوشته اید؟ گفتم: بله، گفت: چاپ کن. جواب دادم: کار ناقص است. تعبیر ایشان این بود که مثل اروپایی‌ها چاپ کن و بعد آنرا تکمیل کن. من نیز همین روش را در پیش گرفتم. در این سی سال اضافات را انجام دادم و کتاب سه یا چهار برابر شده است. 📚 کتاب خاطرات آیة الله احمدی میانجی ⬅️ ۲۱ شهریور سالروز ارتحال عالم اخلاقی آیة الله احمدی میانجی @seyyed_hossein_kashfi
⚡️ جلسات تفسیر و آقای روحانی 🔻آیة الله احمدی میانجی در کتاب خاطرات خود  در رابطه با ـ جلسات تفسیر ـ گویند: 🔹در حوزه های دیگر غیر از حوزه ی قم خبری از جلسات تفسیر نبود . در حوزه قم برنامه تفسیر به صورت کتاب درسی یا جنبی وجود نداشت ...  توهم طلبه ها این بود که درس تفسیر را می توان مطالعه کرد. مایه ی تاسف بود که تفسیر قرآن را می خواستیم خودمان اینگونه بفهمیم. به هر حال ما ـ با عده ای از دوستان ـ  قرار گذاشتیم پنج شنبه ها و جمعه ها تفسیر را خودمان چند نفری بخوانیم ....؛ 🔸خواندن تفاسیر بر عهده ی آقای [حاج سید مهدی] روحانی است .ایشان در تفسیر، از همه وارد تر است. انصافا در هر آیه ای که وارد می شود، صحبت تازه ای در مورد آن آیه دارد. در مدتی که قرآن می خواند، در آیات مختلف به جست و جوی معنای کلمه ای که در ذهنش است می گردد. می توان گفت یک شم التفسیر دارد...؛ 🔹یکی از دوستان می گوید ، حرف های آقای روحانی طوری است که انسان در ابتدا نسبت به همه آنها تابی می کند، قبول نمی کند ، ولی کم کم برای همه جا می افتد . 📚خاطرات فقیه اخلاقی آیت الله احمدی میانجی، ص۸۷ تا۹۰. ⬅️نوشته ی مرحوم آیة الله احمدی میانجی در توضیح عکس: در تاریخ پنجشنبه ۳ ربیع الثانی۱۳۸۹ (۲۹ خرداد۱۳۴۸) در قم در منزل حضرت مستطاب حجة الاسلام آقای حاج سید ابوالفضل زرندی [میرمحمدی] به عنوان یادگاری جلسه تفسیر برداشته شده است. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ 🔻محمد بن الحسن صفار در بصائرالدرجات: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَسْأَلُكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ أَنْفِي عَنِّي فِيهِ التَّقِيَّةَ قَالَ فَقَالَ ذَلِكَ لَكَ قُلْتُ أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ قَالَ فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ للَّهِ بِلَعَنَاتِهِ كُلِّهَا مَاتَا وَ اللَّهِ وَ هُمَا كَافِرَانِ مُشْرِكَانِ بِاللَّهِ الْعَظِيم‏ الحدیث . 🔹ابوحمزه ثمالى از حضرت زين العابدين عليه السّلام نقل كرد كه گفتم آقا از شما سه مطلب مى‌پرسم مايلم در اين موارد تقيه نفرمائيد. فرمود: بسيار خوب. گفتم درباره فلان و فلان ميپرسم. فرمود بر آن دو باد لعنت خدا تمام لعنت‌هايش هر دو با كفر و شرك به خدای بزرگ از دنيا رفتند. 📚بصائر الدرجات ، ص۲۶۹. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ /۲ 🔻محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه‌السلام عَنْهُمَا فَقَالَ يَا أَبَا الْفَضْلِ مَا تَسْأَلُنِي عَنْهُمَا فَوَ اللَّهِ مَا مَاتَ مِنَّا مَيِّتٌ قَطُّ إِلَّا سَاخِطاً عَلَيْهِمَا وَ مَا مِنَّا الْيَوْمَ إِلَّا سَاخِطاً عَلَيْهِمَا يُوصِي بِذَلِكَ الْكَبِيرُ مِنَّا الصَّغِيرَ إِنَّهُمَا ظَلَمَانَا حَقَّنَا وَ مَنَعَانَا فَيْئَنَا وَ كَانَا أَوَّلَ مَنْ رَكِبَ أَعْنَاقَنَا وَ بَثَقَا عَلَيْنَا بَثْقاً فِي الْإِسْلَامِ لَا يُسْكَرُ أَبَداً حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا أَوْ يَتَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا أَوْ تَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا لَأَبْدَى مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُكْتَمُ وَ لَكَتَمَ مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُظْهَرُ وَ اللَّهِ مَا أُسِّسَتْ مِنْ بَلِيَّةٍ وَ لَا قَضِيَّةٍ تَجْرِي عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَّا هُمَا أَسَّسَا أَوَّلَهَا فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ. 🔹حنان بن سدير از پدرش روايت كند كه گفت: از امام باقر عليه السّلام از آن دو نفر پرسيدم‌؟ حضرت فرمود: اى ابو الفضل (كنيۀ سدير است) راجع بآن دو نفر از من چه ميپرسى‌؟ بخدا سوگند هيچ گاه كسى از ما نمرده است جز آنكه بر آن دو نفر خشمگين بوده است، و امروزه نيز كسى از ما نيست جز آنكه بر آن دو خشمگين است، و اين چيزى است كه پيران ما بخوردسالانمان سفارش كنند، براستى كه آن دو نفر بحق ما ستم كردند و سهم ما را از ما جلوگيرى كردند، و نخستين كسى بودند كه بر گردن ما سوار شدند (و ما را كوبيدند) و رخنه‌اى را بروى ما در اسلام باز كردند كه هرگز مسدود نشود تا قائم ما قيام كند يا سخن گوى ما بسخن آيد. سپس فرمود: هان بخدا سوگند اگر قائم ما قيام كند يا سخنگوى ما بسخن آيد از كارهاى آن دو چيزهائى را كه تا آن وقت مكتوم و پنهان است آشكار سازد، و مكتوم سازد از كارهاى آن دو آنچه را كه بدان تظاهر كردند، بخدا سوگند هيچ گرفتارى و واقعه‌اى كه بر سر ما خاندان آيد پايه‌گذارى نشد جز آنكه اساس و پايۀ آن را آن دو نفر پايه‌گذارى كردند، پس بر آن دو باد لعنت خدا و فرشتگان و مردمان همگى. 📚الكافي، ج‏۸، ص۲۴۵. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ / ۳ 🔻محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی: اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَنَّ عَلَيْنَا بِأَنْ عَرَّفَنَا تَوْحِيدَهُ ثُمَّ مَنَّ عَلَيْنَا بِأَنْ أَقْرَرْنَا بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالرِّسَالَةِ ثُمَّ اِخْتَصَّنَا بِحُبِّكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ نَتَوَلاَّكُمْ وَ نَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ إِنَّمَا نُرِيدُ بِذَلِكَ خَلاَصَ أَنْفُسِنَا مِنَ اَلنَّارِ قَالَ وَ رَقَقْتُ فَبَكَيْتُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ سَلْنِي فَوَ اَللَّهِ لاَ تَسْأَلُنِي عَنْ شَيْءٍ إِلاَّ أَخْبَرْتُكَ بِهِ قَالَ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اَلْمَلِكِ بْنُ أَعْيَنَ مَا سَمِعْتُهُ قَالَهَا لِمَخْلُوقٍ قَبْلَكَ قَالَ قُلْتُ خَبِّرْنِي عَنِ اَلرَّجُلَيْنِ قَالَ ظَلَمَانَا حَقَّنَا فِي كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنَعَا فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا مِيرَاثَهَا مِنْ أَبِيهَا وَ جَرَى ظُلْمُهُمَا إِلَى اَلْيَوْمِ قَالَ وَ أَشَارَ إِلَى خَلْفِهِ وَ نَبَذَا كِتَابَ اَللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمَا . 🔹 عبد الرحمن بن أبى عبد اللّٰه گويد: بامام صادق عليه السّلام عرضكردم: همانا خداى عز و جل بر ما منت نهاد كه ما را بيگانگى خودش آشنا فرمود، سپس بر ما منت گذارد كه برسالت محمد (صلّى الله عليه و آله) اقرار كرديم، و پس از آن ما را بمحبت و دوستى شما خاندان مخصوص داشت كه شما را دوست داريم و از دشمنتان بيزارى جوئيم، و جز اين نيست كه مقصود ما از اين دوستى آن است كه خود را از دوزخ نجات دهيم گويد: من اين سخن را گفتم و دلم شكسته (گريه‌ام گرفت) و گريستم امام صادق عليه السّلام باو فرمود: هر چه خواهى از من بپرس كه بخدا قسم از هر چه بپرسى پاسخت را خواهم داد (مجلسى (ره) گويد: يعنى در پاسخ تقيه از تو نخواهم كرد چون اخلاص تو را بخوبى ميدانم). عبد الملك بن اعين (كه در آن انجمن حاضر بود بعبد الرحمن بن عبد اللّٰه) گفت: نشنيده بودم تاكنون بمخلوقى پيش از تو اين حرف را بزند. عبد الرحمن گويد: گفتم از وضع آن دو مرد بمن خبر بده، فرمود: آن دو در مورد كتاب خدا حق ما را بستم گرفتند (يعنى خمسى كه خداوند در قرآن براى ما مقرر داشته بود بستم از ما گرفتند) و از ارثى كه فاطمه عليها السّلام از پدرش ميبرد جلوگيرى كردند و ستمشان هم چنان تا بامروز ادامه يافته است - گويد: حضرت اشاره به پشت سرش كرده فرمود:- و كتاب خدا را پشت سرشان انداختند. 📚 الکافي، ج ۸، ص ۱۰۲. @seyyed_hossein_kashfi
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ / ۴ 🔻محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی: وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ [اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْوَشَّاءِ] عَنْ أَبَانٍ [بْنِ عُثْمَانَ] عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِيرٍ اَلْأَسَدِيِّ عَنِ اَلْكُمَيْتِ بْنِ زَيْدٍ اَلْأَسَدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ وَ اَللَّهِ يَا كُمَيْتُ لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا قَالَ قُلْتُ خَبِّرْنِي عَنِ اَلرَّجُلَيْنِ قَالَ فَأَخَذَ اَلْوِسَادَةَ فَكَسَرَهَا فِي صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ يَا كُمَيْتُ مَا أُهَرِيقَ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ وَ لاَ أُخِذَ مَالٌ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ وَ لاَ قُلِبَ حَجَرٌ عَنْ حَجَرٍ إِلاَّ ذَاكَ فِي أَعْنَاقِهِمَا . 🔹 كميت بن زيد اسدى (شاعر معروف اهل بيت) گويد: خدمت امام باقر عليه السلام شرفياب شدم حضرت فرمود: اى كميت بخدا اگر مالى در نزد ما بود بتو ميداديم ولى براى تو باشد آنچه را رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) بحسان بن ثابت (شاعر) فرمود: كه (باو فرمود:) پيوسته روح القدس همراه تو است تا آنگاه كه از ما دفاع كنى، گويد: عرضكردم: از حال آن دو مرد بمن خبر بده حضرت بالش را برداشت و آن را تا كرده در زير سينه‌اش گرفت سپس فرمود: بخدا اى كميت باندازۀ شاخ حجامتى خون ريخته نشود، و نيز هيچ مالى بناحق گرفته نشود و هيچ سنگى از سنگ ديگر نغلطد جز آنكه مسئوليتش بگردن آن دو نفر است. 📚 الکافي ج ۸، ص ۱۰۲ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ / ۵ 🔻محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی باسناده: عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ فِي اَلْحَبْسِ كِتَاباً أَسْأَلُهُ عَنْ حَالِهِ وَ عَنْ مَسَائِلَ كَثِيرَةٍ فَاحْتَبَسَ اَلْجَوَابُ عَلَيَّ أَشْهُراً ثُمَّ أَجَابَنِي بِجَوَابٍ هَذِهِ نُسْخَتُهُ: ... وَ سَأَلْتَ عَنْ رَجُلَيْنِ اِغْتَصَبَا رَجُلاً مَالاً كَانَ يُنْفِقُهُ عَلَى اَلْفُقَرَاءِ وَ اَلْمَسَاكِينِ وَ أَبْنَاءِ اَلسَّبِيلِ وَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَلَمَّا اِغْتَصَبَاهُ ذَلِكَ لَمْ يَرْضَيَا حَيْثُ غَصَبَاهُ حَتَّى حَمَّلاَهُ إِيَّاهُ كُرْهاً فَوْقَ رَقَبَتِهِ إِلَى مَنَازِلِهِمَا فَلَمَّا أَحْرَزَاهُ تَوَلَّيَا إِنْفَاقَهُ أَ يَبْلُغَانِ بِذَلِكَ كُفْراً فَلَعَمْرِي لَقَدْ نَافَقَا قَبْلَ ذَلِكَ وَ رَدَّا عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَلاَمَهُ وَ هَزِئَا بِرَسُولِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هُمَا اَلْكَافِرَانِ عَلَيْهِمَا «لَعْنَةُ اَللّٰهِ وَ اَلْمَلاٰئِكَةِ وَ اَلنّٰاسِ أَجْمَعِينَ» وَ اَللَّهِ مَا دَخَلَ قَلْبَ أَحَدٍ مِنْهُمَا شَيْءٌ مِنَ اَلْإِيمَانِ مُنْذُ خُرُوجِهِمَا مِنْ حَالَتَيْهِمَا وَ مَا اِزْدَادَا إِلاَّ شَكّاً كَانَا خَدَّاعَيْنِ مُرْتَابَيْنِ مُنَافِقَيْنِ حَتَّى تَوَفَّتْهُمَا مَلاَئِكَةُ اَلْعَذَابِ ... الحدیث 🔹 على بن سويد گويد: هنگامى كه حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام در زندان بسر ميبرد من نامۀ بآن حضرت نوشتم و در ضمن احوالپرسى از آن جناب چند مسأله هم پرسيدم، چند ماه طول كشيد تا پاسخ نامه‌ام رسيد و اين بود عين نسخۀ كه حضرت در پاسخ من مرقوم فرموده بود. ... و پرسيده بودى از حال آن دو مرديكه مال مرد ديگرى را كه به بينوايان و مستمندان و در راه ماندگان و در راه خدا، خرج ميكرد از او بزور گرفتند، و باين اندازه هم راضى نشدند بلكه آن مال را بر دوش او گذاردند كه بخانه‌شان نيز ببرد، و چون آن را بچنگ آوردند خرج و انفاق آن را خود بعهده گرفتند، آيا بدين كردارشان بحدّ كفر رسيده‌اند؟ (مقصود از آن دو مرد ابو بكر و عمر و مقصود از مرد سوم على عليه السّلام است). (پاسخ) بجان خودم سوگند آن دو نفر پيش از آن منافق بودند، و كلام خداى عز و جل را رد كردند و رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) را بريشخند و مسخره گرفتند، و آن دو كافرند كه لعنت خدا و فرشتگان و همۀ مردم بر آنها باد. بخدا قسم كه در دل هيچ يك از آن دو از آن روزى كه از حال (بت‌پرستى) خود بيرون آمدند ذرّه‌اى ايمان داخل نگشت و جز شك و ترديد چيزى بر آنها نيفزود، آن هر دو فريبكار و مردّد و منافق بودند تا آنگاه كه فرشتگان عذاب آن دو را بجايگاه رسوائى در خانۀ ابدى بردند. 📚الکافي ج ۸، ص ۱۲۴. @seyyed_hossein_kashfi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ / ۶ 🔻سید ابن طاووس در الطرائف: وَ مِنْ ذَلِكَ مَا رَوَاهُ عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ رَفَعَهُ إِلَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَوْلاَدِ اَلْبَرَامِكَةِ عَرَضَ لِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِي أَبِي بَكْرٍ [وعمر] قَالَ لَهُ سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ اَللَّهُ أَكْبَرُ فَأَلَحَّ اَلسَّائِلُ عَلَيْهِ فِي كَشْفِ اَلْجَوَابِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَةٌ مَاتَتْ وَ هِيَ عَلَيْهِمَا سَاخِطَةٌ وَ لَمْ يَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِيَتْ عَنْهُمَا . 🔹سیّد بن طاووس از علی بن اسباط از امام رضا (ع) روایت کرده که: مردی از برمکی‌ها به علی بن موسی الرضا (ع) عرض کرد: درباره‌ی ابوبکر چه می‌فرمایی؟ حضرت پاسخ داد: سبحان الله و الحمدالله و الاله الا الله و الله اکبر، پرسشگر، پافشاری کرد تا امام پاسخ دهد آن حضرت فرمود: مادر درستکار و صالحی داشتیم. او در حالی درگذشت که بر آن دو تن ـ ابوبکر و عمرـ، خشمگین بود و پس از مرگ آن حضرت، خبری به ما نرسیده که از آن دو، خشنود شده باشد. 📚 الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ج ۱، ص ۲۵۲ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ / ۷ 🔻شیخ صدوق در ثواب الاعمال: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي عَبَّادُ بْنُ سُلَيْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ اَلدَّيْلَمِيِّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ اَلصَّيْرَفِيِّ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْمَاضِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ حَدِّثْنِي فِيهِمَا بِحَدِيثٍ فَقَدْ سَمِعْتُ عَنْ أَبِيكَ فِيهِمَا أَحَادِيثَ عِدَّةً قَالَ فَقَالَ لِي يَا إِسْحَاقُ اَلْأَوَّلُ بِمَنْزِلَةِ اَلْعِجْلِ وَ اَلثَّانِي بِمَنْزِلَةِ اَلسَّامِرِيِّ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ زِدْنِي فِيهِمَا قَالَ هُمَا وَ اَللَّهِ نَصَّرَا وَ هَوَّدَا وَ مَجَّسَا فَلاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ زِدْنِي فِيهِمَا قَالَ ثَلاَثَةٌ لاَ يَنْظُرُ اَللَّهُ إِلَيْهِمْ وَ لاٰ يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِيمٌ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَنْ هُمْ قَالَ رَجُلٌ اِدَّعَى إِمَاماً مِنْ غَيْرِ اَللَّهِ وَ آخَرُ طَغَى فِي إِمَامٍ مِنَ اَللَّهِ وَ آخَرُ زَعَمَ أَنَّ لَهُمَا فِي اَلْإِسْلاَمِ نَصِيباً ... الحدیث 🔹از اسحاق بن عمّار روايت شده كه گفت:بامام هفتم عليه السّلام عرض كردم: قربانت گردم براى من راجع بآن دو منافق سخنى بگو كه من از پدرت در بارۀ آن دو تن سخنانى شنيده‌ام، فرمود: اى اسحاق يكى به منزلۀ گوساله بود و ديگرى به منزلۀ سامرى،عرض كردم: فدايت شوم بيشتر بفرما فرمود: به خدا سوگند آنها مردمى را نصرانى و يهودى و مجوسى كردند،خدا از گناهشان نگذرد، عرض كردم: قربانت گردم اضافه بفرمائيد، فرمود: خداوند بسه گروه نظر رحمت نيفكند و آنان را پاك نگرداند و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود. گفتم: آنها كيانند؟ فرمود آنكه ادّعاى رهبرى كند و از جانب خدا نباشد، و آنكه بر امام حقّ‌ طعن زند، و آنكه براى اين دو بهره‌اى از اسلام قائل باشد ... 📚 ثواب الأعمال ج ۱، ص ۲۱۵ @seyyed_hossein_kashfi
◾️بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ارتحال اندوهبار عالم ربانی مرحوم آیة الله حاج شیخ علی اکبر (عبدالمهدی) عندلیبی دارابی موجب تأسف و تأثر فراوان گردید. ایشان بنا بر مفاد آیه شریفه ((فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ)) به حوزه‌ی علمیه‌ی قم هجرت کرد و سال‌ها نزد اساتید حوزه‌ی علمیه‌، مشق فقاهت آموخت، سپس به دستور خداوند متعال که فرمود ((وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ)) به موطن خویش، شهر عالم‌پرور و مولد علامه‌ی کشفی، شهرستان داراب بازگشت و منشاء خدمات فراوان گردید. حقیر که در ماه رمضان سال ۱۳۹۸ سفری به شهر داراب داشتم از نزدیک شاهد فعالیت‌ها و خدمات این عالم ربانی بودم.‌ اقامه‌ی جماعت و ارشاد مؤمنین، ریاست حوزه‌ی علمیه، تدریس دروس حوزه، تألیف و تحقیق، تأسیس درمانگاه و خانه‌ی بهزیستی و گسترش قبرستان شهر، گوشه‌ای از خدمات ایشان است که از آن اطلاع دارم. این مصیبت را به عموم ارادتمندان این عالم بزرگوار و همه‌ی بستگان سببی و نسبی، خاصه برادر همسرشان آیة الله سید جعفر حجت کشفی، همسر مکرمه‌ی ایشان حاجیه خانم کشفی، فرزند بزرگوارشان آقای هبة الله عندلیبی و داماد محترمشان آقای سید عبدالعلی پدرام تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم. خداوند ایشان را با اهل بیت علیهم‌السلام محشور فرماید و به بازمانگان صبر جمیل و اجر جزیل عنایت کند. سید حسین کشفی ۲۴شهریور۱۴۰۳ @seyyed_hossein_kashfi
⚡️بقیه بحث فردا 🔻استاد معظم آقای حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته 🔹 ذکر لطیفه‌ای در ایام شادی اهل بیت مناسب است. شخصی نقل می‌کرد: ما در درس مرحوم مدرّس افغانی شرکت می‌کردیم. یک طلبه‌ای نیز در آن درس شرکت می‌کرد که خیلی اوقات در وسط درس به خواب می‌رفت. همینکه استاد می‌فرمود: «بقیه بحث فردا» آن شخص بیدار می‌شد و بلند صلوات می‌فرستاد. اتفاقا یکبار مرحوم مدرّس در وسط درس در مورد یک مساله‌ای بیان کرد: «بحث ازین مساله فردا». آن طلبه بیدار شد و وسط درس بلند صلوات فرستاد. 📆 خارج فقه زکات ، ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ @seyyed_hossein_kashfi