⚡️ چیزی را که سند داشت نوشته‌ام 🔻 آیة الله العظمی شبیری زنجانی 🔹مرحوم والد می‌فرمود: آقای خمینی از حاج شیخ عباس قمی پرسیده بود که شما مفاتيح الجنان را بر اساس روایات و مدارک صحیح نوشته اید یا اعم از صحیح؟ حاج شیخ عباس گفته بود: من چیزی را که سند داشت نوشته ام. 🔸 وی در مقدمه هم نوشته که برخی از اخوان مؤمنین از من در خواست کردند تا کتاب مفتاح را مطالعه و آنچه سند آن به نظرم رسیده ذکـر کنـم و آنچه را کـه سـنـد ندارد حذف نمایم و مطالبی را هم اضافه کنم و من در اجابت این خواسته ایـــن کتاب را نوشته ام. 📆 ۱۳ دی ۱۴۰۳ ، از افادات امشب معظم له در جلسه علمی. نیز رک: جرعه ای از دریا، ج۴، ص۵۱۰. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ الموت باب و کل الناس داخله فلیت شعری بعد الباب ما الدار 🔻بیانات آیة الله نظری منفرد ⬅️ فیلم از جناب آقای محمدقلی ها @seyyed_hossein_kashfi

⚡️مراد از «سند» در کلام مرحوم محدث قمی 🔻روش عالمان سَلَف در اعتبار سنجی روایات فقهی _که متضمن احکام الزامی است_ با نقل ادعیه و زیارات متفاوت بوده است. شیخ طوسی احاديث فقهىِ موجود در كتاب تهذيب الأحكام و استبصار را با دقّت در اسناد گزارش مى‌كند، ولى در نقل ادعيه و زيارات _با توجه به قاعده تسامح در ادّله سنن_ سخت‌گيرى سندى نمى‌کند و در كتاب مصباح‌المتهجّد، شيوه معمول ايشان، گزارش متون ادعيه و زيارت، بدون ذكر اسناد است. 🔹به نظر می‌رسد اعتبارسنجی در ادعیه و زیارات به نگاه فهرستی و کتاب محور اتکا داشته است. یعنی همین که یکی از کتاب‌های معتبر آن را نقل کرده و متن آن نیز با سایر معارف شیعی تضادی نداشته باشد برای اعتبار و عمل طبق آن کافی دانسته می‌شد و دیگر نیازی به بررسی تک تک راویان نبوده است. 🔸به همین جهت بارها در کلام محدث قمی از اعتبار کتبی هم‌چون مصباح‌المتهجد و اقبال در مقابل مجموعه‌های عوامانه هم‌چون مفتاح الجنان سخن به میان آمده است. ایشان در کتاب مفاتیح ذیل زیارت وارث می‌فرماید: 🔹«لا جرم كار به جايى مى‌رسد كه كتابهايى همچون «مصباح المتهجد، اقبال، مهج‌الدعوات، جمال الاسبوع، مصباح الزائر، بلد الامين، جنة الواقية، مفتاح الفلاح، مقياس، ربيع الاسابيع، تحفة، زاد المعاد»‌ و امثال اين كتب متروك و مهجور شود، و اين مجموعه‌هاى احمقانه شايع شود ... كار كتابهاى معتبر دعا به جايى رسيده، كه منحصر به كتاب مفتاح شده كه فى الجمله وصفش را شنيدى، و اين كتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم شده». @seyyed_hossein_kashfi

⚡️زنان سوگوار 🔻 استاد معظم آقای حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته 🔹جلد پنجم مجموعه کاشوب را می خواندم با نام مهمان گاه، عبارتی در یکی از روایت‌های کتاب دیدم: «همیشه زن‌ها هستند که با سوگواری‌شان قصه را زنده نگه می‌دارند.» ص ۷۰. 🔸یاد سوگواری حضرت حمزه افتادم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از فقدان زنان سوگوار می گوید: و لکن حمزة لا بواکی له. و وصیت امام باقر (علیه‌السلام) پس از شهادت‌شان که زنان ندبه خوان ده سال در منی بر ایشان ندبه بخوانند. 🔹این اقتراح در ذهنم افتاد که چه خوب است درباره زنان سوگوار در عزای اشرف اولاد آدم (علیه‌السلام) پژوهشی گسترده صورت گیرد تا گوشه‌ای از راز ماندگاری قصّه «روز واقعه» مكتوب گردد. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️سوال بپرسید حتی از شماره صفحه! 🔻 استاد معظم آقای سید منیر خباز (دامت برکاته) به نقل از مرجع عالیقدر آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله): 🔹 از استاد سؤال بپرسید چرا که خود سؤال درهای جدیدی از علم را باز می‌کند که افرادی که سؤال نمی‌کنند آن را نمی‌یابند‌، حتی اگر سؤال از شماره صفحه باشد، بپرسید و خجالت نکشید.‌ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️برتری زمین کربلا از کعبه 🔻علامه بحرالعلوم در کتاب الدرة النجفیة _که فقه را به نظم در آورده_ به حدیث مفاخره زمین کربلا با کعبه اشاره کرده و می فرماید: و من حدیث کربلا و الکعبة لکربلا بــان علو الـرتبــة از حدیث مفاخره کعبه و کربلا برتری رتبه و شأن کربلا ظاهر شد. 🔹 عمر بن يزيد بيّاع سابرى از حضرت ابى عبد اللّٰه عليه السّلام، حضرت فرمودند: زمين كعبه در مقام مفاخرت گفت: كدام زمين مثل من است، و حال آنكه خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا كرده و مردم از هر راه دورى متوجه من مى‌شوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده‌ام‌؟!! خداوند متعال به سويش وحى كرد و فرمود: بس كن و آرام بگير، به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را كه تو براى خود فضيلت مى‌دانى در قياس با فضيلتى كه به زمين كربلاء اعطاء نموده‌ام همچون قطره‌اى است نسبت به آب دريا كه سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاك كربلاء نبود اين فضيلت براى تو نبود و نيز اگر نبود آنچه كه اين خاك آن را در بر دارد تو را نمى‌آفريدم و بيتى را كه تو به آن افتخار مى‌كنى خلق نمى‌كردم. [وَ لَوْ لاَ تُرْبَةُ كَرْبَلاَءَ مَا فَضَّلْتُكِ وَ لَوْ لاَ مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضُ كَرْبَلاَءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَ لاَ خَلَقْتُ اَلْبَيْتَ اَلَّذِي اِفْتَخَرْتِ بِهِ] بنا بر اين آرام بگير و ساكت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمين كربلا استنكاف و استكبار و طغيانى از خود نشان مده و الاّ تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت مى‌دهم. 📚 کامل الزيارات، ص ۲۶۷ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️توصیف امام باقر علیه السلام از لحظه ورود حضرت حجت (عجل الله فرجه) به مسجد کوفه برای ایراد اولین خطبه نماز جمعه. 🔻«فيدخل حتى يأتي المنبر ويخطب، ولا يدري الناس مايقول من البكاء» 🔸پس داخل مسجد کوفه می‌شود، بر منبر تکیه می‌زند، خطبه می‌خواند و مردم از شدت گریه نمی‌فهمند او چه می‌گوید. 📚 الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۴۶۸. بحار الانوار ج۵۲ ص۳۳۱. 🙏اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ چهارده نشانه از نشانه‌های اهل ادعاهای باطل و عرفان های کاذب در بیان آیة الله العظمی سیستانی 🔻 در سال ۱۴۳۲ق آیة الله العظمی سیستانی (دام ظله) در پاسخ استفتائی، ضمن تاکید بر امر تزکیه و تهذیب نفس، تنها راه آن را در عمل به دستورات قرآن و سنت دانستند و به تفصیل چهارده نشانه از نشانه های اهل ادعاهای باطل و عرفان های کاذب را ذکر نمودند: ۱. مبالغه در مدح و تعریف از خودشان. ۲. ادعای عدم احتیاج به راهای متداول فقها در استنباط احکام شرعی. ۳. ادعای احاطه به احکام و ملاکات آنها از طریق امور باطنی. ۴. آنان هرکس را که بر طریقت خودشان باشد تعظیم نموده ولی نهایت تهمت و افترا و بدگویی را در مورد افراد جدا شده از جمع خویش ابراز می‌دارند. ۵. انجام کارها و رفتارهای غیر متعارف تا از دیگران متمایز باشند ۶. مبالغه در اعتماد بر خوابها ۷. ادعای مکاشفات و مشاهدات در حالات معنوی خاص ۸.پوشیدن لباس های غیر متعارف. ۹. بدعت در دین و توصیه به انجام ریاضات خاصی که هیچ مدرک معتبری از اقوال و افعال انبیا و اولیا ندارد. ۱۰. مستندات ضعیف. این افراد در ادعاهای خویش به اموری استناد می کنند که در هیچ یک از منابع معتبره وجود ندارد و قاعده تسامح در ادله سنن را دست مایه خویش قرار می‌دهند. ۱۱. تأثیر پذیری از ادیان و ملل دیگر ۱۲. تساهل در احکام موسیقی و غنا و اختلاط زن و مرد ۱۳. اعتماد بر منابع مالی نامعلوم ۱۴. ارتباطات پنهانی مشکوک آنان با دیگران نیز از دیگر نشانه های این افراد است. ⬅️ برای ترجمه کامل پاسخ آیة الله سیستانی به این سایت مراجعه کنید. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️آشیخ حسنعلی نخودکی مرید یکی از فقها بود 🔻آیة الله العظمی شبیری زنجانی دام ظله: 🔹آقای آسید مصطفی خوانساری از آسید جمال نقل کرد که آسید جمال گفت: «اگر قرار بود تقلید کنم از آقای بروجردی تقلید می‌کردم» با اینکه آسید جمال خودش اهل سلوك و این رشته ها بود و شاگرد آسید احمد کربلایی بود، آقای بروجردی را کاملاً قبول داشت. 🔸آشیخ حسنعلی [نخودکی] هم همین جور. احتمالاً مقلد آقای بروجردی بود. آقای نخودکی شرح لمعه درس می‌گفته است. آقای بهجت از آشیخ محمود حلبی نقل می‌کرد که ایشان خطاب به آقای خویی می گفته: «آقای آشیخ حسنعلی با آن مقامی که داشت مرید یکی از شماها بود». بعد خود آقای بهجت گفت مقصودش آقای بروجردی بود و گویا از او تقلید هم می‌کرد. 🔹 از پسر آقای نخودکی پرسیدم گفت: خیلی اوقات وجوه را به وسیله من خدمت آقای بروجردی می‌فرستاد. در اینکه کاملاً با یکدیگر مرتبط بودند، تردیدی نیست. 📚 جرعه ای از دریا، ج۱، ص۵۸۵. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️کلید باغ 🔻آیة الله العظمی شبیری زنجانی دام ظله: 🔹آقای بهجت نقل می‌کرد: آقای آشیخ محمود حلبی به نجف آمده بود و بین ما و ایشان دید و بازدیدی صورت گرفت. وقتی قرار بود برای بازدید به منزل ما تشریف بیاورند، آقای خویی هم شنید و تشریف آورد. آشیخ محمود یک ساعت دیر کرد. آقـای خـویـی هـم نشست تا بیاید. بعد از یک ساعت آشیخ محمود آمد. آقای خویی فرمود: من یک ساعت منتظر شما بودم. آشیخ محمود عذرخواهی کرد. آقای خویی فرمود: من یک ساعت اینجا نشستم، می‌خواستم به دلیل ارتباطی که با حاج شیخ حسنعلی نخودکی داشته اید، چیزی به ما یاد بدهید تا اگر با فردی مادی گرا مواجه شدیم به جز برهان و استدلال و مطالب رایج در مدارس، عملاً چیزی ارائه کنیم. 🔸آقای حلبی شروع کرد به موعظه کردن و گفت: همین اشتغال شما به فقاهت خوب است و شما همین را دنبال کنید و این خیلی به نفع اسلام و مسلمین است. ضمن کلامش این جمله را هم گفت کلید باغ در دست آشیخ حسنعلی نبود. آشیخ حسنعلی با آن مقامش مرید یکی از شماها بود. بعداً خود آقای بهجت توضیح داد و گفت که مراد، آقای بروجردی بود و ظاهراً آشیخ حسنعلی از ایشان تقلید میکرد. 📚جرعه ای از دریا، ج۲، ص۵۷۸. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️اگر طریقه‌ی استنباط را یاد گرفتید، آن وقت ارزشهای اخلاقی را هم درست از کتاب و سنّت استنباط می‌کنید 🔻 مقام معظم رهبری (دام ظله): 🔹 درس فقه را جدّی بگیرید. ببینید! عالِم دین میخواهد معارف اسلامی را به دست بیاورد؛ از کجا؟ از کتاب و سنّت و عقل؛ این است دیگر؛ بخشی‌اش مربوط به عقل است، بخشی‌اش هم مربوط به کتاب و سنّت و نقل است؛ خب باید بداند که چه جوری باید به دست بیاورد؛ این همان اجتهاد است. اجتهاد یعنی چگونگی استفاده‌ی این معارف از منابعش... 🔸 خب این اجتهاد را اگر بخواهد انسان دارا بشود، باید تمرین کند، باید کار کند. این درس فقهی که شما میخوانید ولو طهارت باشد -حالا بعضی‌ از طلبه‌ها میگویند: «آقا، چرا همیشه طهارت و صلات و مانند اینها؟»- فرقی نمیکند؛ آن چیزی که به شما این شیوه‌ی استنباط را یاد بدهد، مورد نیاز شما است. [این] گاهی در یک مسئله‌ی مربوط به طهارت است، گاهی در مسئله‌ی مربوط به صلات است، گاهی مسئله‌ی مربوط به بحث معاملات و اجاره و مانند اینها است؛ شما باید بدانید چه جوری استنباط کنید. 🔹اگر این طریقه‌ی استنباط را یاد گرفتید، آن وقت ارزشهای اخلاقی را هم درست از کتاب و سنّت استنباط میکنید؛ [نه] مثل بعضی از نیمه‌سوادها -حالا احترامشان کنیم، نگوییم بی‌سواد؛ نیمه‌سواد- که یک چیزی یا چهار کلمه‌ای یاد گرفته‌اند، راجع به مسائل دینی اظهار نظر میکنند، به یک آیه هم گاهی استناد میکنند؛ خب معنای این آیه این نیست؛ این به خاطر ضعف در فهم آیه و استنباط از آیه است. 📚 بیانات در دیدار با طلاب حوزه های علمیه. ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ @seyyed_hossein_kashfi