⚡️جوی از خشونت 🔻 خطبه شقشقیه: فَصَيَّرَهَا فِي حَوْزَةٍ خَشْنَاءَ يَغْلُظُ كَلْمُهَا وَ يَخْشُنُ مَسُّهَا وَ يَكْثُرُ اَلْعِثَارُ فِيهَا وَ اَلاِعْتِذَارُ مِنْهَا 🔹 [ابوبکر حکومت] را در اختيار كسى قرار داد، كه جوى از خشونت سختگيرى، اشتباه و پوزش طلبى بود 🔸 حضرت آیة الله مکارم شیرازی: سپس [ امیرالمؤمنین علیه السلام] به ترسيم گويايى از شخصيّت خليفۀ دوّم و صفات و ويژگيهاى او و چگونگى محيط و زمان او پرداخته، مى‌فرمايد: «او خلافت را در اختيار كسى قرار داد كه جوّى از خشونت و سختگيرى بود با اشتباه فراوان و پوزش طلبى» (فصيّرها فى حوزة خشناء يغلظ كلمها و يخشن مسّها يكثر العثار فيها، و الاعتذار منها) . حوزه، در حقيقت در اين جا اشاره به مجموعۀ اخلاق و صفات ويژۀ خليفۀ دوم است و در واقع چهار وصف براى او ذكر فرموده است كه نخستين آنها خشونت است و تعبير به «يغلظ كلمها» اشاره به جراحت شديدى است كه از نظر روحى يا جسمى در برخورد با او حاصل مى‌شد. دوّمين آنها خشونت در برخورد است كه با جملۀ «و يخشن مسّها» ذكر شده است، بنا بر اين «حوزة خشناء ، دارندۀ صفات خشونت‌آميز» به وسيلۀ دو جملۀ بعد از آن كه خشونت در سخن و خشونت در برخورد بوده است تفسير شده است. سوّمين ويژگى، اشتباهات فراوان و چهارمين آنها عذرخواهى از آن است كه با جملۀ « و يكثر العثار فيها ، لغزش در آن فراوان است» و « و الاعتذار منها ، پوزش طلبى آن فراوان است» بيان شده است. 📚 پیام امام امیرالمؤمنین ، ج۱، ص۳۴۵. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️مرحوم مجلسی، صفويه را آخوند كرد 🔻 امام خمینی (اعلی الله مقامه) 🔹و اما قضيه خواجه نصير و امثال خواجه نصير را؛ شما مى‏دانيد اين را كه خواجه‏ نصير كه در اين دستگاهها وارد مى‏شد نمى‏رفت وزارت كند؛ مى‏رفت آنها را آدم كند ... مرحوم مجلسى كه در دستگاه صفويه بود، صفويه را آخوند كرد؛ نه خودش را صفويه كرد! آنها را كشاند توى مدرسه‌ و توى علم و توى دانش و اينها، تا آن اندازه‏اى كه البته توانستند. 🔸 اين تاريخ صد ساله، صد و چند ساله اخير در دست است. ما يك خرده جلوترش مى‏رويم مى‏بينيم كه يك طايفه از علما، اينها گذشت كرده‏اند از يك مقاماتى و متصل شده‏اند به يك سلاطينى. با اينكه مى‏ديدند كه مردم مخالفند، لكن براى ترويج ديانت و ترويج تشيع اسلامى و ترويج مذهب حق اينها متصل شده‏اند به يك سلاطينى، و اين سلاطين را وادار كرده‏اند _ خواهى نخواهى _ براى ترويج مذهب، مذهب ديانت، مذهب تشيع. اينها آخوند دربارى نبودند. اين اشتباهى است كه بعض نويسندگان ما مى‏كنند. سلاطينْ اطرافيانِ آقايان بودند. الآن هم حجره شاه سلطان حسين در چهارباغ اصفهان، در مدرسه چهارباغ اصفهان، الآن هم حجره‏اش هست. اينها او را كشاندنش تو [ى‏] حجره نه اينكه او اينها را كشيده است دنبال خودش. ⬅️ ۲۷ رمضان ، سالروز رحلت مروج مذهب جعفری علامه محمدباقر مجلسی 📚 صحيفه امام، ج‏۸، ص۴۳۷ و ج‏۳، ص۲۴۰. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ منطق عایشه 🔻 بسند صحیح عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ اَلسَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَيْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ اَلسَّامُ وَ اَلْغَضَبُ وَ اَللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ اَلْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ اَلْقِرَدَةِ وَ اَلْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا عَائِشَةُ إِنَّ اَلْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلاً لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ اَلرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْءٍ قَطُّ إِلاَّ زَانَهُ وَ لَمْ يُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلاَّ شَانَهُ قَالَتْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ إِلَى قَوْلِهِمْ اَلسَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ بَلَى أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَيْهِمْ قُلْتُ عَلَيْكُمْ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ مُسْلِمٌ فَقُولُوا سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ وَ إِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ كَافِرٌ فَقُولُوا عَلَيْكَ 🔹 ترجمه مصطفوی: حضرت باقر عليه السلام فرمود: مردى يهودى وارد شد بر رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) و عايشه هم در حضور آن حضرت صلى اللّٰه عليه و آله بود و گفت: «السام عليكم». (يعنى مرگ بر شما، رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله در پاسخ فرمود: «عليكم». (يعنى بر شما) سپس ديگرى (از يهود) آمد و مانند همان گفت و رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) نيز مانند رفيقش باو پاسخ داد، پس سومى وارد شد و مانند آن گفت و رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) همان طور كه بدو نفر رفقايش جواب داده بود جواب او را گفت، پس عايشه خشمگين شد و گفت: «سام». و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه يهود و اى برادران ميمونها و خوكها، پس رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) بعايشه فرمود: اى عايشه اگر فحش بصورتى مجسم ميشد هر آينه بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده جز اينكه آن چيز را آراسته است، و از هيچ چيز برداشته نشده جز اينكه آن را زشت ساخته عرضكرد: اى رسول خدا آيا نشنيدى كه اينها گفتند: «السام عليكم». ؟فرمود: چرا، مگر تو نشنيدى آنچه من پاسخشان را دادم و گفتم: «عليكم». ؟پس هر گاه مسلمانى بشما سلام كرد باو بگوئيد: «سلام عليكم». و هر گاه كافرى بر شما سلام كرد در پاسخش بگوئيد: «عليك». . 📚 الکافي، ج ۲، ص ۶۴۸. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ عفو و شفاعت امام 🔻 ۲۹ رمضان ۱۳۹۳, سالروز ارتحال فقیه عالیقدر مرحوم آیةالله حاج سید احمد زنجانی (والد معظم آیة الله العظمی شبیری زنجانی) 🔹مرحوم آیة الله حاج سید احمد حسینی زنجانی در کنار جنبه های فقهی و معلومات، اهل ذوق بودند و این از موضوع تألیفات و چینش و تبویب مباحث کتاب هایشان مشخص است. از جمله تألیفات ایشان رساله مستثنیات الاحکام می‌باشد. بسیاری از احکام شرعی در سرتاسر فقه، دارای استثناءها و تخصیص‌هایی است. مرحوم آقای زنجانی در رساله مستثنیات الأحکام ۶۶۹ مورد از مواردی را که از احکام شرعی کلی استثنا شده‌اند گردآوری نموده است. آخرین مسئله این کتاب، در رابطه با حکم عفو در قصاص است که ولی دم می‌تواند عفو کند اما امام (حاکم شرع) حقّ عفو ندارد بلکه باید یا قصاص کند، یا دیه بگیرد. 🔸 آیة الله زنجانی با ظرافت این مسأله را به شفاعت اهل بیت مرتبط می کند و کتاب را بدین نحو تمام کرده و می نویسد: 🔹«إن لولي الدم العفو إلا الإمام، فإنّه ليس له العفو و لكن له الشفاعة عند الله في العفو عن جناياتنا على أنفسنا. اللهم اعف عنا و تقبل ذلك منا و انبته نباتا حسنا بمحمد و آله الطاهرین، قد تم الکتاب» @seyyed_hossein_kashfi

⚡️اسعد الله ایامکم 🔻بسم الله الرحمن الرحيم ثبت بالرؤية الشرعية أن غداً الاربعاء هو يوم عيد الفطر السعيد الأول من شهر شوال المكرم عام ١٤٤٥هـ في العراق وعموم هذه المنطقة . نسأل الله تعالى أن يتقبل من الجميع صيامهم وقيامهم ويعيد عليهم هذه المناسبة السعيدة بالخير والبركات. مكتب السيد السيستاني - النجف الأشرف 🔹 عید سعید فطر بر همه مومنین مبارک، طاعات و عبادات همراهان گرامی مقبول درگاه احدیت واقع شده باشد. کل عام و انتم بالف خیر و عافیة @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ طبع خشن خلیفه! 🔻 استاد حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی (دامت برکاته): 🔹ماه رمضان ظهرها توفیق شرکت در نماز جماعت آیة الله احمدی میانجی را پیدا می‌کردم. ایشان پس از نماز عصر سخنرانی اخلاقی جالبی داشتند که انباشته از نکات بکر و ناشنیده تاریخی بود که البته همه هم حاصل یک عمر پژوهش و مستند به مصادر اصیل بود. از نیمه رمضان تا ایام شهادت، بیشتر به ذکر نکات تاریخی حیات حضرت امیر (علیه‌السلام) می‌پرداخت که بسیار سودمند بود. این ماجرا را از این جلسه به یاد دارم که از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید [ج۶، ص۳۴۲ _ ۳۴۳] نقل می‌کرد که عمر وقتی در خانه بر اهل خانه خشم می‌گرفت، تا آن‌ها را گاز نمی‌گرفت و خون نمی‌انداخت، آرام نمی‌گرفت. 🔸[کان عمر بن الخطاب إذا غضب علی واحد من أهله لا یسکن غضبه حتی یعض یده عضا شدیداً حتی یدمیها. وَ ذَكَرَ الزُّبَيْرُ بْنُ بَكَّارٍ فِي الْمُوَفَّقِيَّاتِ أَنَّ سُرِّيَّةً جَاءَتْ لِعَبْدِ الرَّحْمَن أَوْ لِعُبَيْدِ اللَّهِ بْن عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ إِلَيْهِ تَشْكُوهُ فَقَالَتْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَلاَ تُعْذِرُنِي مِنْ أَبِي عِيسَى قَالَ وَ مَنْ أَبُو عِيسَى قَالَ ابْنُكَ عُبَيْدُ اللَّهِ قَالَ وَيْحَكَ وَ قَدْ تَكَنَّى بِأَبِي عِيسَى ثُمَّ دَعَاهُ فَقَالَ إِيهَا اكْتَنَيْتَ بِأَبِي عِيسَى فَحَذِرَ وَ فَزِعَ وَ أَخَذَ يَدَهُ فَعَضَّهَا ثُمَّ ضَرَبَهُ وَ قَالَ وَيْلَكَ وَ هَلْ لِعِيسَى أَبْ أَ تَدْرِي مَا كَنَّى الْعَرَبُ أَبُو سَلَمَةَ أَبُو حَنْظَلَةَ أَبُو عُرْفْطَةَ أَبُو مُرَّةَ. قَالَ الزُّبَيْرُ وَ كَانَ عُمَرُ إِذَا غَضِبَ عَلَى بَعْضٍ أَهْلِهِ لَمْ يَسْكُنْ غَضَبُهُ حَتَّى يَعَضُّ يَدَهُ عَضّاً شَدِيداً وَ كَانَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ كَذَلِكَ] 🔹ابن ابی الحدید در ادامه می‌افزاید که غرضم از نقل این مطلب توهین به ایشان نیست، طبع افراد مختلف است، «سیدنا عمر» طبعی تند و خشن داشت و «سیدنا علی» نرم‌خو بود و طبعی ملایم داشت. روضه ایشان هم گریه خیز بود، البته خود ایشان بیشتر از حاضران می‌گریست. @seyyed_hossein_kashfi

عیددیدنی و گفتگو با حضرت آیت الله سید حسن مرتضوی شاهرودی دامت برکاته از علمای طراز اول حوزه علمیه مشهد به همراهی دوست گرامی و فاضل جناب استاد سید حسین کشفی عید فطر

⚡️تأیید میرزای نائینی ⬅️ ۴ شوال سالروز ارتحال فقیه عالیقدر آیة الله شیخ حسین حلی 🔻 آیة الله سید حسن مرتضوی شاهرودی (دامت برکاته): 🔹من در سال ۱۳۳۶ به نجف اشرف هجرت کردم و در مدرسه صدر حجره ای گرفتم. ابتدا در دروس سایر اساتید حاضر شدم. چند ماه درس آقای بجنوردی و میرزا باقر زنجانی و‌ چند روز در درس آقای خویی حاضر شدم. بحث آقای خویی درباره وثاقت علی بن ابی حمزه بطائنی بود و سه روز طول کشید. چون دنبال درس فقه بودم نه رجال و از سوی دیگر از ابن ابی حمزه بطائنی [از رؤسای واقفه] هم بدم می آمد در درس آقای خویی آن وقت شرکت نکردم. نهایتاً در دو درس حاضر شدم: آقای شاهرودی و آقای آشیخ حسین حلی. 🔸آقای حلی بسیار ملا بود. یک روز ایشان مطلبی را از آقای نائینی نقل کرد ما به ایشان اعتراض کردیم که این مطلب در اجود التقریرات و فوائد الاصول به نحو دیگری تقریر شده است. آقای حلی روز بعد دفتر خودشان از تقریرات میرزای نائینی را در همان موضوع آوردند، و عجیب آن بود که مرحوم نائینی به خط خودشان در حاشیه نوشته بودند مطلبی که مقصود من بوده این جا ذکر شده است نه آن چه دیگران نوشته اند. این مطلب خیلی برای ما عجیب بود. از آقای حلی جریان را پرسیدیم، فرمودند: در جلسه استفتاء مرحوم نائینی شرکت می کردم یک روز دفتر تقریراتم را روی طاقچه اتاق جا گذاشتم. ایشان دفتر را دیده بودند و در حاشیه آن مطلب را نگاشتند. بعد از آن که درس آقای حلی تعطیل شد، در درس آقای خویی و نیز در درس مرحوم امام شرکت کردم. 📆 ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ _ عید فطر ۱۴۴۵ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ تصاویری از مرحوم آیة الله شیخ حسین حلی 🔻مرحوم آیة الله حلی ارتباط نزدیکی با مرحوم آسید علی بحرالعلوم و فرزندانش حضرات آقایان سید علاءالدین، سید عزالدین و سید محمد بحرالعلوم (اعلی الله مقامهم) داشت و محل گعده علمی او بیرونی منزل مرحوم آسید علی بحرالعلوم بود. 🔹 این چهار تصویر و توضیحات آن از آلبوم شهید آسید علاءالدین بحرالعلوم است که توسط جناب استاد جواهرکلام عکسبرداری شده است. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️کتاب سنابرق منتشر شد 🔻 کتاب سنابرق في شرح البارق من الشرق که از مهم ترین تألیفات علامه سید جعفر کشفی م۱۲۶۷ق است با تحقیق و تصحیح محقق ارجمند جناب آقای مهدی سلیمانی آشتیانی دام عزه توسط انتشارات عتبه مقدسه حسینیه در دو جلد به چاپ رسید. 🔹 «سنابرق» شرح مفصل و مهمی بر دعای رجبیه صادره از ناحیه مقدسه است که در هر روز از ماه رجب خوانده می‌شود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلَاةُ أَمْرِك‏ ... ». این شرح دارای مطالب فلسفی و عرفانی بسیاری می‌باشد و به درخواست صدراعظم نوشته شده است. 🔸شروع تألیف آن اول ماه مبارک رمضان ۱۲۵۳ق در یزد و ختم آن در همان سال در بروجرد در آخر ذی القعده می‌باشد. 🔹مرحوم سید روح الله کشفی درباره این کتاب می‌نویسد: بدون هیچ گونه تعصبی می‌گویم: یتدفّق العلم من جوانبه و تطفح الفضیلة و التحقیقات الأنیقة بین دفّتیه اذا اسمت فیه سرح اللحظ فلا تقف إلّا علی خزائن العلم والکنوز القیّمة من اللطائف الغریبة والنکت العجیبة یظهر منها طول باع مؤلفه العلّام النحریر لم یهتد الیها أیّ لوذعيٍ غیر مصنّفه الألمعيّ ولعمري ما أثمن درّه فلله درّه؛ کتابی که فقیر دارد شامل ۲۸۲ صفحه هر صفحه ۲۴ سطر، به خط نسخ ریز،  به نظر بنده بهترین تألیفات جدّ امجد است. 🔸 این کتاب برای اولین بار است که به زیور طبع آراسته می شود. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ امشب محضر مبارک آیة الله العظمی شبیری زنجانی دام ظله 📆 ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ 🔻قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): اَلنَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اَلْعَالِمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ 🔹نظر كردن بر روى عالم بهتر است ترا از آزاد كردن هزار بنده. 📚جامع الأخبار، ج ۱، ص ۳۷‌. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️وسواسی 🔻 مرحوم آیة الله العظمی خویی در بحث عدم اعتبار خبر وسواسی به نجاست، چند حکایت در این باره نقل کرده و گویند: 🔹أن إخباره [الوسواسي] و شهادته مستندان إلى وسوسته أو إلى سبب لا يفيد غيره ظنا و لا احتمالاً. 🔸و قد نقل عن بعض المقلّدين أنه كان يتوضأ و هو على سطح دار فاعتقد أنّ‌ قطرة من ماء الوضوء قد طفرت من الأرض و صعد الهواء بها إلى أن وقعت على رقبته و صار هذا سبباً لزوال وسوسته حيث تنبه أنه من الشيطان إذ كيف يطفر الماء من الأرض و يصعد إلى أن تقع على رقبته. 🔹و عن بعض المتقدمين أنه كان يعتقد نجاسة جميع المساجد الكائنة في النجف من جهة انفعال الماء القليل بملاقاة الآلات و الأدوات المستعملة في البناء، 🔸و أعجب من الجميع ما حكى عن وسواسي عامي أنه كان يحلق لحيته مقدمة لوصول الماء إلى بشرته لاعتقاد أن اللحية و لو خفيفها مانعة عن وصول الماء إلى البشرة، ⬅️و من البديهي أن الاخبار المستند إلى تلك الاعتقادات السخيفة الخيالية مما لا مساغ للاعتماد عليه. 📚 التنقیح ، ج۳، ص۱۶۲. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️روش نهی از منکر امام سجاد (علیه السلام) 🔻روایتی در کتاب کافی و من لا یحضره الفقیه درباره نهی از منکر امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است که لطافت و ظرافت برخورد امام (علیه السلام) با منکرِ مرسوم در جامعه را نشان می دهد. سدیر صیرفی به همراه پدر و پدربزرگ و عمویش به حمام می روند در حالی که بدون شلوار و عریان بودند. از این روایت استفاده می شود که در آن زمان، لخت وارد حمام می شدند. امام سجاد (علیه السلام) در رختکن حمام با آنها مواجه می شوند و با مقدمه چینی و طی چند مرحله آنها را از این منکر نهی می کنند. 🔹مرحله اول: امام با آنها صمیمی می شود. امام (علیه السلام) در مواجهه با پدیده ناپسند شروع به تحقیر نمی کند و ابتدا با آنها صمیمی می شود و از محل زندگی آنان سؤال می کنند.‌ پرسش از منطقه محل زندگی، نوعی ایجاد صمیمیت است. 🔸«عن حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبِي وَ جَدِّي وَ عَمِّي حَمَّاماً بِالْمَدِينَةِ فَإِذَا رَجُلٌ فِي بَيْتِ الْمَسْلَخِ فَقَالَ لَنَا مِمَّنِ الْقَوْمُ فَقُلْنَا مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَقَالَ‌ وَ أَيُّ الْعِرَاقِ قُلْنَا كُوفِيُّونَ» (حنان بن سدير از پدرش روايت كرده كه گفت: من و پدرم و جدّم و عمويم در مدينه وارد حمّامى شديم در قسمت رخت كن با مردى روبرو شديم، و او بما گفت: از كدام طايفه‌ايد؟ گفتيم از مردم عراق هستيم پرسيد از كدام ناحيه عراق‌؟ جواب داديم كوفى هستيم.) 🔹مرحله دوم: امام آنها را مدح می کنند. پس از آنکه می گویند: کوفی هستیم، امام (علیه السلام) از کوفیان و دین داری آنها مدح می کند. 🔸«فَقَالَ مَرْحَباً بِكُمْ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ أَنْتُمُ الشِّعَارُ دُونَ الدِّثَارِ» (امام گفت: مرحبا بر شما اى أهل كوفه خوش آمديد، شما محرميد مانند جامۀ زيرين و نزديك و چسبيده به تن، نه لباس رویی) «شعار» به معنای لباسی است که بدن چسبیده است و «الدثار» لباس رویی است. امام (علیه السلام) بیان می کند: این قدر شما دیندار هستید که به دین یا اهل بیت چسبیدید و شما آدم های خاص و مخلصی هستید. 🔹مرحله سوم: امام درباره نوع پوشش آنان سؤال می کنند. پس از ایجاد صمیمیت و مدح آنان، امام (علیه السلام) امر به شلوار پوشیدن نمی کند و با لحن ملایمی سوال می کند: چرا شلوار نپوشیدید؟ 🔸 «ثُمَّ قَالَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ الْأُزُرِ» 🔹مرحله چهارم: نقل روایت از رسول خدا در خصوص منکر کشف عورت امام (علیه السلام) برای تأثیر گذار بودن روایت پیامبر (صلی الله علیه وآله) مقدمات متعدّدی را بیان می کند و پس از آن مطلب نهایی را مطرح کرده و گویند: 🔸«فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَالَ عَوْرَةُ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ حَرَامٌ» (همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: ديدن عورت مؤمن بر مؤمن ديگر حرام است.) 🔹مرحله پنجم: امام پارچه ای در اختیار آنها قرار می دهد. در انتها نیز خود امام (علیه السلام) عهده دار حل مشکل می شود و پارچه ای را در اختیار آنها قرار می دهد. 🔸 «قَالَ فَبَعَثَ إِلَى أَبِي كِرْبَاسَةً فَشَقَّهَا بِأَرْبَعَةٍ ثُمَّ أَخَذَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا وَاحِداً ثُمَّ دَخَلْنَا فِيهَا» (سدیر گوید سپس به پدرم کرباسی داد و پدرم کرباس را چهار قسمت کرد و هر کدام قسمتی را پوشیدیم و وارد حمام شدیم.) 📚 الکافي ج ۶، ص ۴۹۷ و من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۱۱۸. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️چون در مقام نقد بودم نخواستم نام ببرم 🔻استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته: 🔹مرحوم آقای بیگدلی تعریف می‌کردند که خدمت مرحوم آقا شیخ عبد الحسین وکیلی مقدمات می‌خواندیم. محل درس، مجلس درس مرحوم آیه الله بروجردی در بالاسر حرم حضرت معصومه بود از حدود نیم ساعت به شروع درس طلبه‌ها در درس حاضر می‌شدند و کم‌کم محل درس پر می‌شد و مرحوم آقا شیخ عبد الحسین تا آقای بروجردی بالای منبر قرار می‌گرفت درس را ادامه می‌داد، لذا من شرم می‌کردم از آن‌جا برخیزم لذا درس مرحوم آیه الله بروجردی را حاضر می شدم. 🔸روزی آقای بروجردی کلام سید مرتضی را نقل کرد بدون نام بردن از ایشان. کسی پرسید: آقا سید مرتضی را می‌فرمایید؟ مرحوم آقای بروجردی برافروخته شدند و فرمودند: چرا اسم بردی؟! من چون در مقام نقد بودم نخواستم نام ببرم، بعد شروع به موعظه کردند که علما زحمت کشیدند باید حرمت ایشان را رعایت کرد و ادامه درس به موعظه ایشان اختصاص یافت. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ روش حمران بن اعین در مجالس 🔻 قوله در #حدیث_سوم باب اضطرار: كَانَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنْهُمْ حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ 🔹 حمران بن اعین برادر زراره بن اعین و از اجلاء اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده است. دو روایت درباره ایشان: 🔸و بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ: عَنِ اَلْحَجَّالِ ، عَنْ صَفْوَانَ ، قَالَ: كَانَ يَجْلِسُ حُمْرَانُ مَعَ أَصْحَابِهِ فَلاَ يَزَالُ مَعَهُمْ فِي اَلرِّوَايَةِ عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ) فَإِنْ خَلَطُوا فِي ذَلِكَ بِغَيْرِهِ رَدَّهُمْ إِلَيْهِ، فَإِنْ صَنَعُوا ذَلِكَ عِدْلَ ثَلاَثِ مَرَّاتٍ قَامَ عَنْهُمْ وَ تَرَكَهُمْ . 📚 اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی) ج ۱، ص ۱۷۹ 🔹 حَمْدَوَيْهِ ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى ، عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ ، عَنْ حُجْرِ بْنِ زَائِدَةَ ، عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) إِنِّي أَعْطَيْتُ اَللَّهَ عَهْداً، لاَ أَخْرُجَ مِنَ اَلْمَدِينَةِ حَتَّى تُخْبِرَنِي عَمَّا أَسْأَلُكَ! قَالَ، فَقَالَ لِي سَلْ! قَالَ، قُلْتُ أَ مِنْ شِيعَتِكُمْ أَنَا قَالَ نَعَمْ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ . 📚 اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی) ج ۱، ص ۱۷۶ @hadiskhani_kashfi

⚡️ آیة الکرسی، از اعظم معجزات حضرت سيد المرسلين 🔻 مرحوم علامه محمدتقی مجلسی در کتاب لوامع صاحبقرانی درباره فواید آیة الکرسی _ در دفع و رفع بلایا_ می نویسد: 🔹 از حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللّه عليه) منقولست كه هر گاه در منزلى خوف داشته باشيد در وقت خواب تسبيح فاطمه زهرا (صلوات اللّه عليها) و آية الكرسى بخوان. 🔸 و آن چه اين ضعيف در سفر مكه معظمه مشاهده نمودم اين بود كه هر شب دوازده مرتبه آية الكرسى خود مى‌خواندم يا بنده زاده مى‌خواند آن شب كل حاج ايمن بودند و اگر شبى فراموش مى‌شد آن شب تا صبح خايف بودند و دزدان از ايشان چيزها مى‌بردند و در قافله فرياد بر آسمان مى‌رفت و چون آن وحشت را مى‌ديدم چون دوازده مرتبه خوانده مى‌شد يك مرتبه همه صداها فرو مى‌نشست. 🔹 و از كوه‌كيلويه مى‌گذشتيم، و كوهستان بسيار بود، و كجاوه قريب به هزار بود هر روز كه دوازده مرتبه آية الكرسى خوانده مى‌شد كجاوه بر كوه نمى‌خورد و به سلامت بودند همه. اتفاقا روزى كه از كوهستان بيرون آمديم و به صحراى هموار رسيديم مساهله كردم در خواندن در آن روز كجاوه بسيار شكست تا باز خواندم ايمن شديم ... 🔸و اين بنده آية الكرسى را از اعظم معجزات حضرت سيد المرسلين صلّى اللّه عليه و آله مى‌دانم و در هر حادثه كه واقع شد و خواندم آن بلا در ساعت برطرف شد و چون سبب طول مى‌شد اختصار نمودم و غرايب بسيار ديده‌ام و حكايت طولانى در آية الكرسى و تسبيح زهرا صلوات اللّه عليها. ج۷، ص۴۱۷. 🔹مجربست آية الكرسى از جهة دفع جميع بلاها و اعتقاد اين ضعيف آنست كه همين آيه در اعجاز قرآن كافى است. ج۷، ص ۳۹۵. 🔸و اين آيه فى نفسها معجزه‌ايست از معجزات سيّد المرسلين صلى اللّه عليه و آله نظر به خواص و عوام اما خواص به اعتبار اشتمال آن بر اصول معارف الهيه، و اما عوام از جهت حفظ‍‌ چنانكه در جميع بلاها و مهالك مكرّر تجربه‌ها شد كه علم يقينى حاصل است كه به سبب اين آيه آن بلاها مدفوع شد و هم چنين سوره حمد نيز معجزه‌ايست باهره بحسب صورت و معنى مثل آية الكرسى و فضايل اين آيه بسيار است. ج ۴، ص۱۶۷. 🔹 باين اعتبار او را آية الكرسى مى‌گويند كه حق سبحانه و تعالى در آن آيه وصف كرسى كرده است و تفصيل آن را در شرح صحيفه كامله بيان كرده‌ام و تا و هو العلى العظيم از آية الكرسى است و هر جا اطلاق مى‌كنند همين قدر مى‌خواهند و هر گاه كه مراد از آن تا هم فيها خالدون است بيان مى‌كنند. ج ۲، ص۴۰۸. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ البروجردي و ما ادراك ما البروجردي 🔻 خاطره جالب آیة الله العظمی علوی گرگانی پیرامون تجلیل امام خمینی از آیة الله العظمی بروجردی 🔹 خداوند امام خمینی را رحمت کند، ما یک روز در درس ایشان بودیم که مطلبی را از مرحوم آیة‌الله بروجردی از کتاب نهایة الأصول آقای منتظری نقل کردند، ایشان بعد از این که اسم آقای بروجردی را آوردند گفتند: «سلام الله علیه» تا گفتند «سلام الله علیه» شاگردان ایشان _در مسجد سلماسی_ تبسّمی کردند که آقا مثلاً اشتباهی به جای «رضوان الله تعالی عليه» از عبارت «سلام الله علیه» استفاده کرده‌اند. 🔸 مرحوم امام فرمودند: «باز هم می‌گویم سلام الله عليه، البروجردي و ما أدراك ما البروجردي» آن وقت مرحوم امام به تفصیل در فضیلت، شخصیت علمی و نیز احاطه آیة‌الله بروجردی به مسائل روز سخن گفتند و ما هم از فرمایشات ایشان در مقام آقای بروجردی فهمیدیم که چقدر نسبت به آقای بروجردی عنایت دارند. 📚 آیت علم و عمل، ص۱۱۱. @seyyed_hossein_kashfi

⚡️حس آدم شناسی 🔻دیدید گاهی بی دلیل از کسی خوشمون میاد یا برعکس از کسی خوشمون نمیاد؟ چقدر میشه به این حس اعتماد کرد!؟ 🔹عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ، قَالَ: لَمَّا اُحْتُضِرَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) جَمَعَ بَنِيهِ حَسَناً وَ حُسَيْناً وَ اِبْنَ اَلْحَنَفِيَّةِ وَ اَلْأَصَاغِرَ مِنْ وُلْدِهِ، فَوَصَّاهُمْ وَ كَانَ فِي آخِرِ وَصِيَّتِهِ: يَا بَنِيَّ، عَاشِرُوا اَلنَّاسَ عِشْرَةً إِنْ غِبْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ، وَ إِنْ فُقِدْتُمْ بَكَوْا عَلَيْكُمْ. يَا بَنِيَّ، إِنَّ اَلْقُلُوبَ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ ، تَتَلاَحَظُ بِالْمَوَدَّةِ، وَ تَتَنَاجَى بِهَا، وَ كَذَلِكَ هِيَ فِي اَلْبُغْضِ، فَإِذَا أَحْبَبْتُمُ اَلرَّجُلَ مِنْ غَيْرِ خَيْرٍ سَبَقَ مِنْهُ إِلَيْكُمْ فَارْجُوهُ، وَ إِذَا أَبْغَضْتُمُ اَلرَّجُلَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ سَبَقَ مِنْهُ إِلَيْكُمْ فَاحْذَرُوهُ . 🔸جابر بن يزيد از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه وقتى امير مؤمنان عليه السّلام در بستر مرگ افتاد دو پسرش حسن و حسين و پسرش محمّد حنفيه و فرزندان خردسالش را گردآورد و وصيّتشان فرمود و آخرين وصيّتش اين بود:اى پسران من با مردم چنان هم‌نشينى كنيد كه وقتى ناپديد شديد به دنبالتان بيايند و چون شما را از دست دادند برايتان بگريند.اى پسران من،همانا قلب‌ها سربازانى بسيج شده‌اند كه به سبب محبت همديگر را درمى‌يابند و با هم درد دل مى‌كنند.و در دشمنى نيز چنين‌اند پس هرگاه كسى را دوست داشتيد بى‌آنكه از پيش به شما نيكى كرده باشد به او اميدوار شويد و اگر كسى را بى‌آنكه قبلا به شما بدى كرده باشد دشمن داشتيد از او دورى كنيد. 📚 الأمالي (للطوسی) ج ۱، ص ۵۹۵ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ امام صادق (علیه السلام) در منطقه حیره / ۱ 🔻 استاد معظم آقای حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته: 🔹امام صادق (ع) مدتی از عمر مبارک خود را در حیرة ساکن بوده‌اند. اینکه سکونت حضرت در حیره چه مدت بوده، نیاز به یک تحقیق جدّی دارد. همچنین به چه دلیلی ایشان در این منطقه سکونت نموده‌اند نیز، نیازمند بررسی و تحقیق است. آقای باقر شریف قرشی در موسوعه سیره اهل بیت، در بخش زندگی امام صادق (ع) آورده‌اند که حضرت اختیارا در حیرة ساکن شدند. آقای پاکتچی در دایرة المعارف بزرگ اسلامی در رابطه با علّت سکونت حضرت، تعبیر به الزامات سیاسی نموده‌اند. اطلاعات ایشان در مورد حیرة کم است هر چند مقاله ایشان گسترده و دارای منابع زیادی است؛ ولی در مورد حیره منابع ایشان در آن مقاله اندک است. در حالی که اطلاعات گسترده‌تری در مورد حیره وجود دارد. 🔸منطقه جغرافیایی حیره در معجم البلدان، حیرة را همان نجف دانسته است: الحِيرَةُ: بالكسر ثم السكون، و راء: مدينة كانت على ثلاثة أميال من الكوفة على موضع يقال له النّجف زعموا أن بحر فارس كان يتّصل به . مراد از بحر فارس، همان خلیج فارس است. گویی خلیج فارس تا نجف بوده است و اینگونه تصور شده است. نزدیک منطقه صافی صفا در نجف، بحر النجف وجود دارد. بحر النجف، قسمتی در نجف است که حدود ۵۰ متر پایین رفته است. گویا دریاچه‌ای بوده که خشک شده است. شاید مراد حموی در معجم البلدان،‌ همان بحر نجف بوده است. قبر امیر المومنین در برخی روایات، بین الحیرة و النجف ذکر شده است. مراد از نجف در این روایات نیز ممکن است همان بحر النجف باشد. حاصل آنکه حیره نزدیک نجف است. البته نزدیک بودن حیره به کوفه گویا روشن است. 🔹منطقه هاشمیه به نظر می‌رسد که منطقه حیره در نزدیکی منطقه هاشمیه بوده است. مرکز حکومت سفّاح، حیره بوده است. او شروع به ساخت یک شهر حکومتی به نام هاشمیه می‌کند. سفاح از دنیا می‌رود در حالی که ساخت این شهر به پایان نرسیده بوده است. پس از او، منصور که در راس امور قرار می گیرد، یک شهر دیگر به نام هاشمیه تاسیس می‌کند. تعبیر برخی از روایات به مدینة ابی جعفر از این رو است. یعنی نه آن هاشمیّه اول؛ بلکه هاشمیه ابی جعفر. این هاشمیه قبل از ساخت بغداد، محل حکومت بنی العبّاس بوده است. پس از تاسیس شهر بغداد، مرکز حکومت به بغداد انتقال پیدا می‌کند. سکونت حضرت در حیرة‌ [در زمان منصور] ظاهراً در زمانی است که منصور در هاشمیه بوده است. از آن جهت که هاشمیه یک شهر حکومتی بوده است نه سکونتی، منصور به جهت آنکه حضرت را تحت نظر قرار دهد، حضرت را برای سکونت به حیره که بیشتر جنبه سکونتی داشته و نزدیک هاشمیه بوده است، منتقل می‌کنند. در برخی روایات وارد شده است که زمانی که حضرت در حیره بوده‌اند، گاهی منصور، حضرت را احضار می‌کرد و حضرت با مرکبی به سمت او می‌رفت. ظاهراً مسافت چندانی بین حیره و هاشمیه نبوده است. 🔸اظهار قبر امیر المؤمنین در زمان سکونت حضرت در حیره در ایامی که حضرت در حیرة ساکن بوده‌اند، چند اتّفاق مهمّ رخ می‌دهد. یکی از این وقایع، اظهار قبر امیرالمؤمنین است. قبر حضرت تا زمان امام صادق ع از ترس خوارج و بنی امیه مخفی بوده است. روایات زیادی بر اظهار قبر، توسّط حضرت صادق (ع) دلالت دارد. کافی ج۱، ص۴۵۶، رقم۶ و ج۴، ص۵۷۱، رقم۱. کامل الزیارات، باب۹: تمامی روایات این باب مربوط به همین مساله است. الدلالة علی قبر امیر المومنین (ع) فرحة الغری، ص۶۵-۷۲، و ص۱۰۰-۱۰۱. شیخ مفید، بیان کرده است که در زمان ابی جعفر المنصور، قبر حضرت، اظهار شده است. در روایتی از کامل الزیارات وارد شده است که در زمان سفّاح همیشه حضرت به زیارت امیر المومنین می‌رفتند: «حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ الزَّيَّاتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنِّي لَمَّا كُنْتُ بِالْحِيرَةِ عِنْدَ أَبِي الْعَبَّاسِ كُنْتُ آتِي قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع لَيْلًا وَ هُوَ بِنَاحِيَةِ النَّجَفِ إِلَى جَانِبِ الْغَرِيِّ النُّعْمَانِ فَأُصَلِّي عِنْدَهُ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ أنْصَرِفُ قَبْلَ الْفَجْرِ» . 📆 خارج فقه زکات، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ امام صادق (علیه السلام) در منطقه حیره / ۲ 🔹 سفر اول امام صادق (علیه السلام) به حیره در زمان سفاح ظاهراً دو بار حضرت به این منطقه منتقل شده‌اند. یکبار در زمان ابی العباس السفّاح و یکبار در زمان ابوجعفر المنصور. روایات مربوط به حیره سه دسته است. در برخی وارد شده است که «قدم علی ابی العباس» و در برخی وارد شده است که «قدم علی ابی‌جعفر المنصور» و در برخی توضیح داده نشده که در زمان کدام یک از حکّام بوده است. سفر اول حضرت امام صادق (علیه السلام) - که در روایت صفوان با تعبیر حمله اولی از آن یاد شده - مربوط به زمان ابوالعباس سفّاح است که صفوان جمّال حضرت را به حیره می‌برد. صفوان جمال با بنی العباس مرتبط بوده است. داستان شترهای او با منصور هم معروف است. (رک: رجال الكشي، ص: ۴۴۱) 🔸 وقتی حضرت [در زمان سفاح ] وارد حیره می‌شوند، جمعیت کثیری برای زیارت حضرت می آیند. محمد بن معروف هلالی می‌گوید من تا سه روز موفق به زیارت حضرت نشدم و روز چهارم حضرت در مسیری مرا دید و در ادامه داستان مفصّلی نقل می‌کند که یک روایت مفصّلی است که در منابع مختلف نقل شده است. این روایت در اصول ستّ عشر، و همچنین در نوادر علی بن اسباط و برخی منابع دیگر ذکر شده است. [قال: مضيت الى الحيرة الى ابى عبد اللّه جعفر بن محمد عليهما السلام فى وقت السفاح فوجدته قد تداك الناس عليه ثلثة ايام متواليات فما كان لى فيه حيلة و لا قدرت عليه من كثرة الناس و تكانفهم عليه ... الأصول الستة عشر، ص:۱۳۱] 🔹در زمان سفاح، در برهه‌ای مردم از ملاقات با حضرت منع شده‌ بودند. داستان خیار فروش معروف که یک مساله شرعی داشت و می‌خواست خدمت حضرت برسد، مربوط به زمان سکونت حضرت در حیره است که در زمان ابی العبّاس، اتّفاق افتاده است. این داستان در خرائج و جرائح راوندی وارد شده است. [أَنَّ هَارُونَ بْنَ خَارِجَةَ قَالَ كَانَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا طَلَّقَ امْرَأَتَهُ ثَلَاثاً فَسَأَلَ أَصْحَابَنَا فَقَالُوا لَيْسَ بِشَيْ‏ءٍ فَقَالَتِ امْرَأَتُهُ لَا أَرْضَى حَتَّى تَسْأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ كَانَ بِالْحِيرَةِ إِذْ ذَاكَ أَيَّامُ أَبِي الْعَبَّاسِ. قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَى الْحِيرَةِ وَ لَمْ أَقْدِرْ عَلَى كَلَامِهِ إِذْ مَنَعَ الْخَلِيفَةُ النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع... الخرائج و الجرائح، ج‏۲، ص: ۶۴۲] 🔸در زمان سفّاح، ممانعت‌ها و سختگیری‌های شدید نسبت به امام صادق (علیه السلام) بوده است. در روایتی وارد شده است که حضرت به جهت حکم سفّاح به عید فطر، به جهت تقیّه افطار نمودند و فرمودند: «سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ رَجُلٍ عَن‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْعَبَّاسِ بِالْحِيرَةِ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي الصِّيَامِ الْيَوْمَ فَقُلْتُ ذَاكَ إِلَى الْإِمَامِ إِنْ صُمْتَ صُمْنَا وَ إِنْ أَفْطَرْتَ أَفْطَرْنَا فَقَالَ يَا غُلَامُ عَلَيَّ بِالْمَائِدَةِ فَأَكَلْتُ مَعَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ يَوْمٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَكَانَ إِفْطَارِي يَوْماً وَ قَضَاؤُهُ أَيْسَرَ عَلَيَّ مِنْ أَنْ يُضْرَبَ عُنُقِي وَ لَا يُعْبَدَ اللَّهُ». کافی، ج۴، ص۸۳ 🔹جریان معلی بن خنیس در زمان سفاح جریان کشته شدن معلی بن خنیس در دوران ابوالعباس سفّاح واقع شده است. معلّی بن خنیس که از یاران امام صادق (علیه السلام) بود، توسّط امیر مدینه، داود بن علی، دستگیر می‌شود و به فرمان او، توسّط صاحب شرطه یا رئیس پلیس او که صیرافی نام دارد، کشته می‌شود. در آن زمان حضرت امام صادق (علیه السلام) در مدینه ساکن بوده‌اند. در مورد وقایع مربوط به معلّی بن خنیس، هیچ صحبتی از خلیفه و سفاح و منصور نیست. قتل معلّی، به وسیله داود بن علی صورت گرفته است. داود بن علی، امام (علیه السلام) را هم تحت فشار قرار می‌دهد و حضرت او را نفرین می‌کند. داود بن علی، یک ماه پس از قتل معلّی به سبب نفرین حضرت در سال ۱۳۳ از دنیا می‌رود. در رابطه با این واقعه روایات متعدّدی نقل شده است که اطمینان به صدور آنها وجود دارد و مسلّم است که این قضایا در مدینه رخ داده است و ارتباطی به کوفه و حیره ندارد. 📆 خارج فقه زکات، ۲۷ اردیبهشت، ۳ و ۹ خرداد ۱۴۰۲ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ امام صادق (علیه السلام) در منطقه حیره / ۳ 🔹 سفر دوم امام صادق (علیه السلام) به حیره در زمان منصور این سفر نیز صفوان جمال حضرت را به حیره برده است و در روایتی در کافی از آن تعبیر به حمله دوم شده است (عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: حَمَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْحَمْلَةَ الثَّانِيَةَ إِلَى الْكُوفَةِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ بِهَا ... کافی، ج‏۶، ص: ۴۴۵) این سفر در دوره منصور است، مصادف با زمانی است که هنوز قیام نفس زکیه تمام نشده است. در این زمان امام صادق (علیه السلام) و عبدالله (پدر نفس زکیّه) را به حیره نزد منصور آورده اند. از تعبیر برخی روایات به «قُدِّمَ بِهِمَا عَلَى الْمَنْصُورِ» استفاده می شود که به دستور حکومت حضرت را به حیره آورده‌اند. 🔸در این سفر سختگیری‌ها بسیار بیشتر بوده است، به حدی که در برخی نقل‌ها وارد شده است که گویا برای همه مردم روشن بوده است که منصور، حضرت امام صادق (علیه السلام) و عبدالله بن حسن را به حیره منتقل کرده تا به قتل برساند ولی حضرت به وسیله برخی ادعیه و اوراد، کید او را باطل نمودند. در خرائج و جرائح ج۲ ص۶۳۵ وارد شده است: «رُوِيَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ دَعَانِي أَبُو جَعْفَرٍ الْخَلِيفَةُ وَ مَعِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ يَوْمَئِذٍ نَازِلٌ بِالْحِيرَةِ قَبْلَ أَنْ تُبْنَى بَغْدَادُ يُرِيدُ قَتْلَنَا لَا يَشُكُّ النَّاسُ فِيهِ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ دَعَوْتُ اللَّهَ بِكَلَامٍ ... » 🔹 روایت دیگری نیز همراهی عبدالله بن حسن با امام صادق (علیه السلام) را در سفر به حیره تأیید می کند: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ ابْنِ بَقَّاحٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرَّسَّانِ قَالَ: كُنْتُ أَرْعَى جِمَالِي فِي طَرِيقِ الْخَوَرْنَقِ فَبَصُرْتُ بِقَوْمٍ قَادِمِينَ فَمِلْتُ إِلَى بَعْضِ مَنْ مَعَهُمْ فَقُلْتُ: مَنْ هَؤُلَاءِ؟ فَقَالَ: جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ قُدِّمَ بِهِمَا عَلَى الْمَنْصُورِ قَالَ فَسَأَلْتُ عَنْهُمْ مِنْ بَعْدُ فَقِيلَ لِي إِنَّهُمْ نَزَلُوا بِالْحِيرَةِ فَبَكَّرْتُ لِأُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ ...» کافی، ج۶، ص۳۵۱. حیره به معنای عام هم اطلاق می‌شده است که شامل سرزمین های اطراف آن هم می‌شود. از این جهت خورنق در این روایت جزء حیره شمرده شده است. 🔸 طبق گزارش صفوان جمال، امام صادق (علیه السلام) ابتدا در هاشمیه با هیئت خاصی نزد منصور می روند. «فَلَمَّا أَشْرَفَ عَلَى الْهَاشِمِيَّةِ مَدِينَةِ أَبِي جَعْفَرٍ أَخْرَجَ رِجْلَهُ مِنْ غَرْزِ الرِّجْلِ ثُمَّ نَزَلَ وَ دَعَا بِبَغْلَةٍ شَهْبَاءَ وَ لَبِسَ ثِيَابَ بِيضٍ وَ كُمَّةً بَيْضَاءَ فَلَمَّا دَخَلَ عَلَيْهِ قَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ لَقَد تَشَبَّهْتَ بِالْأَنْبِيَاءِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ أَنَّى تُبَعِّدُنِي مِنْ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ ...» «بِبَغْلَةٍ شَهْبَاءَ»: بغله به معنی استر است و گویا حضرت یک استر ممتازی را طلب می‌کند. لباس سفید، یک نوع ابراز تشخّص است، در مقابل بنی العبّاس که رنگ سیاه، نشانه آنها بوده است. در روایتی در کافی وارد شده است: «أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِالْحِيرَةِ فَأَتَاهُ رَسُولُ أَبِي جَعْفَرٍ الْخَلِيفَةِ يَدْعُوهُ فَدَعَا بِمِمْطَرٍ أَحَدُ وَجْهَيْهِ أَسْوَدُ وَ الْآخَرُ أَبْيَضُ فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَمَا إِنِّي أَلْبَسُهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّهُ لِبَاسُ أَهْلِ النَّار» . كافي، ج‏۶، ص۴۴۹. یعنی حضرت یک لباس دو لایه انتخاب کرده اند که یک طرف آن سفید و طرف دیگر سیاه بوده است و حضرت به جهت تقیّه، طرف سیاه را نمایان نمود. در ابتدای ورود حضرت به شهر حیره و ورود به منصور با لباس سفید بوده ولی در ادامه به جهت ملاحظاتی گاهی حضرت تقیه می‌‌نموده و لباس سیاه به تن می‌کرده است. ⬅️از دیدار امام صادق (علیه السلام) با منصور در همین سفر که قبل از قیام نفس زکیه بوده چند گزارش موجود است. 📆 خارج فقه زکات، ۲۷ اردیبهشت، ۳ و ۹ خرداد ۱۴۰۲ @seyyed_hossein_kashfi

⚡️ جواب دندان شکن مؤمن طاق به ابوحنیفه 🔻قَالَ أَبُو حَنِيفَةَ لِمُؤْمِنِ اَلطَّاقِ : وَ قَدْ مَاتَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ) ، يَا أَبَا جَعْفَرٍ إِنَّ إِمَامَكَ قَدْ مَاتَ! فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ لَكِنْ إِمَامُكَ مِنَ اَلْمُنْظَرِينَ `إِلىٰ يَوْمِ اَلْوَقْتِ اَلْمَعْلُومِ . 🔹پس از وفات امام صادق (عليه السّلام) أبو حنيفه به مؤمن الطّاق برخورده و بدو گفت: امام تو مرد. احول گفت: آرى، ولى امام تو (شيطان) از مهلت داده‌شدگان تا روز قيامت است. 📚 اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی) ج ۱، ص ۱۸۶؛ الاحتجاج ج ۲، ص ۳۸۱. ⬅️ ابوجعفر محمد بن علی بن نعمان الاحول معروف به مؤمن طاق از متکلمین اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) است. وی اهل مناظره با مخالفین اهل بیت بوده و در این باره مناظراتی با ابوحنیفه داشته است. نجاشی درباره مناظراتش با ابوحنیفه می نویسد: «له کتاب الاحتجاج في إمامة أمیرالمؤمنین علیه‌السلام، و کتاب کلامه علی الخوارج و کتاب مجالسه مع أبي حنیفة و المرجئة و کانت له مع أبي حنیفة حکایات کثیرة.» رجال النجاشي، ص۳۲۶. @seyyed_hossein_kashfi