eitaa logo
کانال رسمی شهید حسین هریری
226 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
280 ویدیو
16 فایل
🌸کانال رسمی شهید حسین هریری🌸 🎋تاریخ تولد : 1368/08/03 تاریخ شهادت :1395/08/22 🌹محل شهادت : حلب - سوریه 🕊محل مزار شهید : مشهد - بهشت رضا (ع) زیر نظر همسر شهید🌹🌸 ارتباط با خادم: @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر عليه السلام : درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد. امالى صدوق، ص326 منبع مجموعه احادیث مشکوة
📌چرا اصحاب کهف در آن مدت کوتاه آن همه رشد کردند؟ 🔸پاسخ این است که "به ساز درآمدنِ چینشِ افراد در یک گروه، رشد را تسریع می کند." 🔹به عبارتی، گروه‌های دوستی که هدف واحد دارند و افراد در سلیقه و اخلاق با هم همخوان میشوند، رشد و تعالی را سریعتر میکند تا آنجا که اصحاب کهف در زمره یاران حضرت بقیه الله الاعظم(عج) قرار میگیرند و در شرایط فعلی این همسازی و انسجام نیروها ضروری است. 💬 گفتاری از آیت‌الله ناصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظاهرا در مراسم خواستگاری با همسرش درباره سوریه رفتن‌ صحبت کرده بود. مادر شهید: بله. هر جا برای خواستگاری می‌رفتیم می‌گفت: «ممکن است همین‌الان عقد کنم و هفته دیگر به سوریه بروم». خیلی‌ها قبول نمی‌کردند ولی همسرش قبول کرد. در صحبت‌هایش گفته بود می‌خواهم برای دفاع بروم. البته کلاً اسم شهادت را نمی‌برد. دفعه اول که آمد، شلوارش را به من نشان داد و گفت: «نگاه کن مامان، تیر از پارچه شلوار رد شده. تیر از بغل گوشم رد شده. آیا شما راضی نبودی؟». گفتم: «من اگر راضی نبودم که نمی‌گذاشتم بروی». از کسی پرسیده بود که چرا شهادت نصیب من نمی‌شود؟ گفته بودند: «تو باید دینت را کامل کنی». @seyyedammar
. روح‌الله مقید بود در خیابان آشغال نریزد. یک بار تو ماشین بودیم. از شیشه ماشین یه پوست پسته انداختم بیرون. روح‌الله زد روی ترمز و گفت: چرا آشغال تو ریختی بیرون؟ گفتم آشغال نبود، یه پوست پسته بود. گفت: هرچی... نباید می‌نداختی! پیاده شو برو برش دار! گفتم: روح‌الله بیخیال، وسط اتوبان چطوری برم پوست پسته رو پیدا کنم. خیلی طول کشید تا مجابش کنم و نروم اما از آن به بعد دقت کردم تا دیگر آشغال در خیابان نریزم. . به نقل از: یکی از دوستان شهید _  _ تلنگر: آیا برای ما هم مهم است که حتی به اندازه پوست پسته آشغال در طبیعت و خیابان نریزیم و دیگران را به زحمت نیندازیم؟ _ تلنگر۲: اگر از امروز قوانین راهنمایی و رانندگی و شهری را رعایت کردیم( حتی اندازه ی نریختن آشغال در خیابان و رد نشدن از چراغ قرمز) ثوابش را به شهید هدیه کنیم. او حتما جبران خواهد کرد...
#خاطرات_شهدا 🕊 🔹بابک #عاشق امام رضا(ع) بود و هر سال آبان‌ماه خانوادگی به پابوس حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(ع) می‌ رفتند، ولی سال آخر بابک سوریه بود و نتوانست به مشهد برود؛ درست در شب✨ شهادت امام رضا(ع) آسمانی شد... #شهیدبابک_نوری 🌷 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺 🌺🍃 (ع) محضر مبارک امام زمان(ع) و بر تمام ولایتمداران و شیعیان جهان 🌺🍃 @seyyedammar
قسمت هشتاد و پنجم بعد تعريف كرد : يک بار در سعادت آباد ، يک دسته از این ها را كه اغتشاش راه انداخته بودند با بچه هاى بسيج از خيابان هدايت كرديم داخل يكى از كوچه ها.... اما وقتى دنبالشان وارد كوچه شديم يک هو انگار غيب شدند.... وسط كوچه بوديم كه ديديم از بالاى يكى از ساختمان های نيمه كاره ، بلوک سيمانى مى آيد روى سرمان.... رفته بودند روى طبقات آن ساختمان و بلوک پرتاب مى كردند !!! وقتى ديدند ما ديديمشان يک عده شان آمدند پايين كه فرار كنند.... يكى از بچه ها كه جلوتر از ما بود افتاد وسط اين ها.... تا بقيه ی بچه ها بجنبند و بروند كمكش ، با قمه پشتش را از بالا تا پايين شكافتند . راوی : برادر شهید ..... @seyyedammar