eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
753 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
62 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
این انقلاب برای همه است😍😎
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤♥️ خاطره گویی شهید صدرزاده با لهجه افغانی
قسمت نوزدهم { آخرین دیدار } همسر شهید: آخرین بار که داشت می رفت از بیرون آمدم و متوجه شدم که یکی از ساک های او نیست، به او گفتم: ساکت را بسته ای ؟ گفت: از کجا فهمیدی؟ گفتم: یکی از ساک هایت نیست. کمی سر به سرم گذاشت و گفت: تو باید در اطلاعات استخدام شوی و خندید. گفتم: خب حالا ساکت کو؟ گفت: از ترس شما زود تر از خودم فرستادم پادگان. پرسیدم: می خواهی بروی؟ جواب داد: حالا ببینم چه می شود. فردا زنگ زد و گفت که دارد به سوریه می رود و من طبق معمول گریه کردم و او هم کار خودش را کرد و رفت. چند روز بعد تماس که گرفت، گفت: من شرمنده شما هستم و باید یک بار شما را برای زیارت بیاورم خدمت حضرت زینب تا از شرمندگیم کم شود. به سختی کار های اداری پاسپورت محمد علی را انجام دادم و راهی سوریه شدیم. به مصطفی گفتم: خیلی زحمت کشیدم تا کار های اداری را انجام دادم. در جوابم گفت: من برای این که به سوریه برسم خیلی زحمت کشیدم. حالا ببینم شما چه قدر زحمت می کشی؟ شب آخری که در سوریه بودیم با هم رفتیم در زینبیه قدم بزنیم. یکی از دوستانش خبر داد که فرمانده اش با او کار دارد . با او که تماس گرفت ماموریت حلب را به او ابلاغ کرد. می خواست به زیارت حضرت زینب برود. با خودم گفتم: من هم می روم و از حضرت می خواهم که دیگر مصطفی به سوریه نیاید و پیش من باشد. به مصطفی گفتم: من هم می آیم با بی بی کار دارم . گفت: بله همان کاری که با امام رضا و همه امامزاده های ایرانی داشتی؟ ولی مطمئن باش که این بار هم دست خالی بر می گردی. وارد حرم شدم و مثل همیشه که می خواستم برای سوریه نرفتن آقا مصطفی دعا کنم نتوانستم. یک شرم عجیبی نمی گذاشت این دعا را بخواهم . نه از امام رضا توانستم بخواهم و نه از حضرت زینب، همان شرم مانع می شد که این خواسته را بگویم . بعد از زیارت آمدم بیرون و جلوی درب کنار مصطفی نشستم. کمی حرف زدیم و گنبد را به من نشان داد و گفت : ببین چه قدر قش است. در حالی که گنبد را از آن زاویه ی جدید می دیدم. پرسید: اگر اتفاقی برای مت بیوفتد چه کار می کنی؟ گفتم: نه اتفاقی نمی افتد. گفت: حالا یک درصد احتمال بده که اتفاقی بیوفتد . گفتم: مادر هرگز اجازه نمی دهد اتفاقی که برای خودش افتاده برای بچه هایش هم بیوفتد. حضرت زینب مادر ماست و چون خودش طعم فراق و هجران عزیزانش را کشیده است اجازه نمی دهد این طعم تلخ را ما هم بچشیم. دیگر اجازه ندادم ادامه بدهد. وقتی راه افتادیم از من پرسید: از حضرت خواستی؟ گفتم: طبق معمول شرمنده شدم و نتوانستم بگویم . از هم جدا شدیم .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خونه حسینِ زهرا ستاره بارونه💐 کربلایی حسن عطایی🎤
🌹 پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی پدرت حضرت خورشید و خودت ماه تمامی غنچه‌ای نیست که عطر نفست را نشناسد تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی 🎋 دهم رجب المرجب، سالروز ولادت باسعادت اسوه شکیبائی، تندیس تقوا و پارسائی، مشعل حق و حقیقت، جلوه جمال الهی و جلال کبریایی، الهام‌بخش اخلاص و معرفت، حضرت جوادالائمه امام محمد تقی علیه‌السلام را محضر امام عصر (عج) و شیعیان راهشان تبریک و تهنیت عرض می نماییم. ┄┅═══••✾••═══┅
🌸🌿 بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد؟ قصه‌یِ عشق مگر بی تو شنیدن دارد؟🌱 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | روایت رهبرانقلاب از حرکتی که در لحظه اعلام پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲بهمن۵۷ انجام دادند 🔺تا مدتها فکر میکردم نکند خواب باشم 💚