eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
747 دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
64 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
شادی روح شهدا صلوات🌹🌹
تاریخ تولد : 1365/09/20 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1392/08/27 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : تهران - بهشت زهرا (س) @seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
تمام خاطرات کودکی و نوجوانی‌ام در محله‌ی باغستان کرج شکل‌گرفته بود. از تمام دل‌بستگی‌هایم؛ به‌خصوص فرید، بسیج و آقا مرتضی مجبور شدم بگذرم. من همراه خانواده برای زندگی به خانه‌ای در تهران، محدوده‌ی خیابان منیریه نقل‌مکان کردیم. محله و خانه جدید برای من خیلی جالب و جذاب نبود؛ البته کسی هم نظری از من نپرسید. شاید بعدها روی این حساب گذاشته شود که آدم ساکتی بودم؛ ولی خودم که از دل خودم خبر داشتم، تهران با همه بزرگی‌اش برای من آن‌قدر جذابیت نداشت که همه‌ی روزم را پر کنم. برای همین از همه‌ی فرصت‌هایم استفاده می‌کردم تا به کرج بروم و سری به فرید یا بچه‌های بسیج بزنم. برایم فرقی نمی‌کرد با ماشین یا موتور، برایم مهم بود که به کرج بروم. از وقتی برای زندگی به تهران آمده بودیم، فقط یک‌بار به مامان برای این جابجایی گله کرده بودم. از نگاه مادرم متوجه شدم که همراه بودنم، بیشتر از بهانه‌گیری‌هایم در دلش جا باز می‌کند. تلخی این دور شدن با شیرینی رفتن به کربلا از دلم بیرون رفت. فقط لطف امام حسین(ع) بود که قسمت و روزی من شد و توانستم با پدرم به کربلا بروم. وقتی به بین‌الحرمین رسیدم، تمام روضه‌های عالم جلوی چشمم مجسم شد؛ از لحظه‌ی رسیدن کاروان سیدالشهدا به این سرزمین، تا لحظه به اسارت رفتن خاندان آل الله. و از همه‌چیز سخت‌تر برای من لحظه‌ی وداع حضرت زینب(س) با امام حسین(ع) بود. روضه حضرت زینب(س) روح و جسمم را صیقل می‌داد؛ بااینکه خواهر نداشتم اما بیشتر به نگاه، حجاب و ارتباط با نامحرم حساس شدم. از سفر کربلا که برگشتم تمام تلاشم را کردم تا عطروطعم این زیارت را حفظ کنم. با توجه به علایق شخصی برای ورود به عرصه‌ی کارهای نظامی مصمم شدم، برای آزمون ورودی دانشکده افسری ثبت‌نام کردم. تنها بودنم بیشتر کمک کرد تا مطالعه‌ی دقیقی روی درس‌های مربوط به آزمون ورودی دانشکده داشته باشم.* * این کتاب روایت زندگی و خاطرات شهید از زبان خود اوست. بریده‌ای از کتاب «رفیق؛ مثل رسول»، خاطرات مدافع حرم، شهید «رسول خلیلی»(ص ۷۵ و ۷۶) نویسنده: شهلا پناهی لادانی انتشارات شهید کاظمی @seyyedebrahim
برگشتم به حاج سعید گفتم:آخه من چطور این بدن اربا اربا رو شناسایی کنم😞؟خیلی به هم ریختم.😔 رفتم سمت آن داعشی👹. یک متر رفت عقب و اسلحه اش را کشید طرفم ،سرش داد زدم:شما مگه مسلمون نیستید😤؟ به کاور اشاره کردم که مگه او مسلمون نبود؟پس سرش کو؟چرا این بلارو سرش آوردید؟😭😭 حاج سعید تندتند حرف هایم را ترجمه می کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده♂و باید از کسانی که اورا برده اند (القائم) بپرسید. فهمیدم می خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد.دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می گویداسیرتان را اینطور شکنجه کنید😤؟نماینده داعش گفت: تقصیر خودش بوده. پرسیدم:به چه جرمی؟ بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد: از بس حرصمون رو در آورد😤،نه اطلاعاتی به ما داد،نه اظهار پشیمونی کرد😑،نه التماس کرد!تقصیر خودش بود...! #شهید_محسن_حججی🌹 @seyyedebrahim
❤ حضرت : محال است انسانی به جز از راه علیه السلام به مقام توحید برسد. شریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت علیه السلام است🌹 و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر ابالفضل العباس علیه السلام است.💚 @seyyedebrahim •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌸زیارت حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)🌸 یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ اِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِکَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أُشْهِدُ اللهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلائِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَى بِاللهِ شَهِیدا وَ حَسِیبا وَ جَازِیا وَ مُثِیبا
از صورتم می‌فهمیدند که مصطفی هست یا نیست/ از زنده بودنش لذت می‌بردم ابراهیم پور درباره ی این که در نبود پدر چگونه برای فاطمه شرایط را آسان می‌کرده است، گفت: برای فاطمه حضور پدر بزرگ‌هایش، عمو و دایی و اطرافیان بسیار موثر و کمک کننده بود. علاوه بر این ها صحبت هایی که با فاطمه می‌کردیم او را بسیار آرام می‌کرد. به او می گفتم که بابا رفته است و من و شما باید برایش دعا کنیم تا برگردد. فاطمه آن زمان کلاس قرآن می رفت سعی کردم که او را سر کلاس ببرم تا وقتش بیشتر پر بشود تا از بی تابی‌های او کاسته شود. نبود آقا مصطفی خیلی برای من سخت بود. همیشه اطرافیان به من می‌گفتند که وقتی ایشان نیست حال و هوای خوبی نداری و وقتی که او می‌آید کاملا شرایطت عوض می‌شود. خاطرم هست یکی از افرادی که خبر شهادت ایشان را برای من آورده بود به من گفت که چگونه می‌خواهی ادامه بدهی؟ به او گفتم که خدا را شکر می‌کنم. اطرافیان می گفتند که از وضعیت صورت تو می‌شود فهمید که مصطفی هست یا نیست. من از زمانی که آقا مصطفی رفت دیگر درس حوزه را ادامه ندادم چرا که ایشان نبود و مسئولیت من بیشتر شده بود. زمانی که ایشان حضور داشت من نزدیک به 2 سال در مدارس به عنوان مشاور مذهبی کار می‌کردم که ایشان هم از این کار من بسیار استقبال می‌کرد اما وقتی که ایشان سوریه رفت من این کار را کنار گذاشتم چرا که احساس می‌کردم که آن وقتی که باید در مدرسه بگذارم را باید برای فاطمه بگذارم. @seyyedebrahim
آقای خلیلی کمی از خودتان و فعالیت‌هایی که انجام داده‌اید بگویید. در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران درآمدم و مدتی هم در بیت امام‌ ‌(ره) خدمت می‌کردم. غائله کردستان که شروع شد، به آنجا رفتم. بعد از آن هم افتخار حضور در جبهه‌های جنوب نصیبم شد. من بعد از مجروحیت در عملیات فتح‌المبین، ازدواج کردم و ثمره این ازدواج دو فرزند پسر به نام‌های رسول و روح‌ا… است. رسول متولد ۱۳۶۵ بود و روح‌ا… متولد ۱۳۶۱ است. اکنون جانباز هستم و یادگاری‌های عملیات‌ فتح‌المبین، عاشورای۳ و والفجر۸ همچنان با من هستند. روایت پدر شهید🌹 @seyyedebrahim
به نظر شما چه عاملی باعث حضور پررنگ نوجوانان و جوانان در دفاع مقدس می‌شد؟ آن زمانی که خودم راهی میدان نبرد شدم هنوز خدمت سربازی نرفته بودم. یکی از علل حضور نوجوانان و جوانان در میدان جنگ تابعیت از رهبری امام خمینی (ره) بود، رزمندگانی که سر از پا نمی‌شناختند و همین ولایتمداری و ارادت به رهبری، باعث جذب اقشار مختلف به جبهه‌ها می‌شد. خوب یادم است در گیر و دار یکی از عملیات‌های جنوب، یکی از رزمنده‌های جوان درگیر امتحان بود. نمی‌دانست برود یا بماند که یکی از دوستان به ایشان گفت: عملیات مهم است، می‌شود بعداً امتحان داد اما عملیات که قابل تکرار نیست. روایت پدر شهید🌹 @seyyedebrahim
🌸زیارت حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)🌸 یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ اِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِکَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أُشْهِدُ اللهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلائِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَى بِاللهِ شَهِیدا وَ حَسِیبا وَ جَازِیا وَ مُثِیبا
عزیزان خوش امدید. اجرتون با شهدا🌹🌹
پس الگوهایش را از شهدا انتخاب کرده بود؟ الگوی رسول در زندگی برگرفته از سیر و سلوک شهدا بود. رسول شب‌های جمعه می‌رفت بهشت زهرا و سنگ مزار شهدا را آب و جارو می‌کرد و با قلم و رنگ آنها را مرمت می‌کرد. وسایل رسول در گوشه‌ای از خانه به یادگار مانده است. سبک زندگی‌اش شهدایی بود. عکس‌های شهدای جبهه مقاومت اسلامی و حزب‌الله لبنان و آثار آنها را در خانه جمع می‌‌کرد. روی زندگی شهدا مطالعه داشت. رسول هیچ کاری را بدون تحقیق و اطمینان انجام نمی‌داد. @seyyedebrahim
با توجه به اینکه در دوران ۱۰ ساله دفاع مقدس حضور داشته و با رزمندگان و شهدای آن دوران همرزم و همسنگر بودید به نظر شما چه شباهت‌هایی بین رزمندگان دفاع مقدس و رزمندگان دفاع از حرم وجود دارد؟ شباهت‌های زیادی بین رزمندگان دیروز و مجاهدان امروز مدافع حرم وجود دارد. وقتی که وصیتنامه شهدا را مرور می‌کنیم متوجه این شباهت‌ها می‌شویم. اصل همه این وصیت و سفارش شهدا هم در یک کلمه خلاصه می‌شود که «ولایت‌پذیری» است. توکل به خدا، توسل به ائمه معصومین، دعا و نیایش از دیگر شباهت‌های این دو جبهه مقاومت اسلامی است که به فاصله ۳۰، ۳۵ سال از هم اتفاق می‌افتد. رزمندگان و شهدای امروز مدافع حرم عاشق‌تر هستند. به قول آقای پناهیان در برخی مواقع رزمندگان دوران دفاع مقدس به حال شهدا و رزمندگان مدافع حرم غبطه می‌خورند که شما‌ برای دفاع از اسلام کجا رفتید و جهاد کردید و شهید شدید و ما کجا رفتیم. شما را شقی‌ترین ‌اشقیا به شهادت رساندند. غربتی هم که این جبهه داراست جای بسی تأمل دارد که به فرموده امام خامنه‌ای شهدای مدافع حرم اجر دو شهید را می‌برند. به نفل از پدر شهید @seyyedebrahim
در ابتدا درخصوص ویژگی ها و معیارهای شخصیتی و رفتاری شهید بفرمایید. شهید خلیلی در سن 26 سالگی به شهادت رسید ، وی علاوه بر خدمت در سپاه پاسداران، دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته ادبیات بود و 4 مرتبه به سوریه اعزام شد و هر بار حدود دو ماه در منطقه عملیاتی بود و در 27 آبان ماه سال 92 به شهادت رسید؛ وقتی خبر شهادتش را زمانی که شنیدم سجده شکر و نماز شکر به جای آوردم. شهید پیش از شهادت در خصوص محلی که باید مدفون شود، صحبت کرده بود که فیلم و متن مکتوب آن موجود است که با یکی از دوستانش صحبت می کند و زمانی که او می پرسد اگر شهید شدی کجا تو را دفن کنیم و شهید پاسخ می دهد: مرا به گلزار شهدای بهشت زهرا، ببرید آنجایی که «مشتی» تر است، من را قطعه منافقان نبرید و نامردی نکنید و همان جا که گفتم دفن کنید. شهید بسیار اخلاص عمل داشت و بعد از شهادت دو وصیتنامه از وی مانده است که یکی عمومی است و منتشر شده و یکی هم خصوصی بود که در آن آورده است: به افراد مستحق کمک می کرده و ما بعد از شهادت وی این موارد را فهمیدیم و حتی شهید یک وام 10 میلیون تومانی که من داشتم را گرفت و با آن برای خود وسیله نقلیه تهیه کرد و زمانی که به سوریه می رفت به مادر خود وصیت کرد که این سند ماشین به نام شما زدم و این سوییچ آن، من به سوریه می روم و اگر شهید شدم، بعد از من با توجه به گرفتاری های شغلی پدر، به همراه روح الله(برادر شهید) با این ماشین بر سر مزار من بیایید. @seyyedebrahim
دعای فرج امام زمان(عج) بِسمِ اللهِ الرَحمن الرَحیم اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَـتِ الاَْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْـكَ الْمُشْتَكي، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد، اُولِي الاَْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @seyyedebrahim
بیان ماجرای عاشورا، فقط بیان یک خاطره نیست. بلکه بیان حادثه‌ای است که - همان‌طور که در آغاز سخن عرض شد - دارای ابعاد بیشمار است. پس، یادآوری این خاطره، در حقیقت مقوله‌ای است که میتواند به برکات فراوان و بیشماری منتهی شود. لذا شما ملاحظه میکنید که در زمان ائمّه(ع)، قضیه‌ی گریستن و گریاندن برای امام حسین علیه‌السّلام، برای خود جایی دارد. مبادا کسی خیال کند که در زمینه‌ی فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایی برای گریه کردن و این بحثهای قدیمی است! نه! این خیالِ باطل است. عاطفه به جای خود و منطق و استدلال هم به جای خود، هر یک سهمی در بنای شخصیت انسان دارد. بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ی ماه محرّم ۱۷/۳/۷۳ @seyyedebrahim
#محرم باز هنگامــه ماتم شـــده ای شاه غریب  دل دیوانه پر از غــم شـده ای شاه غریب  چند روزی است که راه نفس ام می گیرد  نکنــد باز #محرم شـــده ای شاه غریب 
#محرم عاشقانت می‌فروشند عیش را، غم می‌خرند دل به پاى روضـــه می‌ریزنــد ماتم می‌خرند باز هـــم شیـــر حلال مادران تاثیـــر کــــرد بچه‌هــــا دارند از بازار #پرچــم می‌خــــرند
مادرانه های : هر سال که نزدیک ماه می شدیم. مصطفی حسابی سرش شلوغ بود.باید تدارک را می دید. هر وقت خونمون می آمد.آروم و قرار نداشت. از بس که فکرش کارهایش بود.دوست داشت به شکل ممکن، برنامه هایش انجام شود و برای اربابش چیزی کم نگذارد🚫 دورت بگردم دیدی اون همه و صداقت در کارها و رفتارت چه داشت؟ 🌷🌷 @seyyedebrahim •┈┈••✾•✨◾️✨•✾••┈┈•
ســلام بر محــرم ســلام بر ماه غم، سلام بر طليعه حزن و ماتم. ســلام بر حسين، سلام بر خون خدا، سلام بر سبط مصطفي، سلام بر زاده علي و زهرا.  ســلام بر کربلا، سلام بر کوير تف ديده تشنه خون، سلام بر صحنه تجلي عشق اله، سلام برسرزمين بلا. ســلام بر زينب ، سلام بر دختر علي، سلام بر ظفرمند عرصه دلدادگي، سلام بر غيرت آموز مکتب حسين. آقا ســلام! ماه محرم شروع شد "باز اين چه شورش است و چه ماتم" شروع شد آقا سلام! تحفه اشکي به من دهيد ماه گدايي من و چشمم شروع شد يادم نرفته است نگاه شما به ما از گريه هاي ماه محرم شروع شد قد قامت الحسين که تشنه شهيد شد شد قامت العزا غم عالم شروع شد... 🏴 فرا رسيدن ماه محرم و ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه (س) داغ عالـم شـد , ماه خون بر شمشیر به عزادارن راستينش تسلیت باد🏴 @seyyedebrahim •┈┈••✾•✨◾️✨•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید، هدف خود از حضور در سوریه و مبارزه با تکفیری ها را چگونه تشریح می کرد؟ ایشان هدف خود از اعزام به سوریه را ادای تکلیف و انجام وظیفه می دانست و حتی زمانی که یکی از دوستانش اعلام کرده بود که مسئول تشکیلات در حال تغییر است: شهید می گوید: «تغییر کند، به حال ما تفاوتی ندارد، ما مامور به انجام وظیفه هستیم و هرکس می خواهد باشد» و به دلیل علاقه ای که به امور عملیاتی داشت در بخش های اداری اصلا حضور نمی یافت بلکه در بخش های عملیاتی و رزمی حضور داشت و به جهت اینکه من هم در بخش تخریب خدمت می کردم، شهید نیز در بخش تخریب وارد شد و حتی تا این مقدار اخلاص داشت که ما به عنوان خانواده اش، اطلاع نداشتیم که در بخش تخریب مسئولیت دارد. من در تشییع جنازه شهید صحبت کردم و همان شب حاج قاسم سلیمانی به همراه برخی دوستان و مسئولین به منزل ما آمدند و از ما سوال کردند که اطلاع داشتید: مسئول تخریب ما بود، گفتم خیر و ایشان توضیح دادند و هم اکنون سه روز است که شهید شده ما نگران هستیم و فردی را نداریم، جایگزین کنیم و گفتند که از صحبت های بنده در مراسم تشییع روحیه گرفته اند. @seyyedebrahim