راه بنـدگی🇵🇸
#زندگینامه #قسمت_هجدهم سیدحسننصرالله: فرزند حاج عماد، جوان بود و هیچ کس مجبورش نکرده بود در این
#زندگینامه
#قسمت_نوزدهم
شهادت رؤیای جهاد بود.
جوانی که همه امکانات مادی و معنوی
و علمی برای او فراهم بود...
او به هیچ کدام از این امور توجه نکرد!
شخصیت خاصی برای خود رسم کرد،
شاید دریافت که اگر فعالیتش به اندازه
سرنوشتش نباش، به زودی میراث پدری
از بین خواهد رفت.
شخصیت دوست داشتنی داشت و همه
جذب او میشدند ...🌼!'
مدتی پس از پدرش بسیاری از جوانب
شخصیتی او صیقل یافت ..
شاید به این دلیل مدیریت را انتخاب
کرد، که عمق این واژه در مقاومت
به او مربوط میشد ..
پدرش یکی از کسانی بود که مفاهیم
مدیریت موفق در کار نظامی را
بنیان نهاد ؛ که این مواردی از شباهت
او به پدرش، و آن چیزی که خود به خود،
و یا به دلیل شرایط موجود، به ویژه بعد
از آنکه رسانه های بیگانه نام او
را بر سر زبان ها انداختند،
در جهاد یافت میشد ...✌️🏼
این بود که او به روش هایی تکیه کرد
که پدرش سی سال
قبل از آنها استفاده میکرد ..
جهاد تلفن همراه با خود نداشت، و در
رفت و آمد ها بسیار احتیاط میکرد ..
به این دلیل که همانند پدرش دوست
نداشت هدفی آسان باشد، اما در عین
حال شهادت بزرگترین آرزوی جهاد بود
#زندگی_به_سبک_برادر