❄️ یاعلی جان!!! مقتدای من توئی!!
❄️✨🌸✨❄️✨🌸
❄️✨🌸✨❄️✨🌸
☀️۱۲پیام مدیریتی از حضرت علی(علیه السلام):
۱-☀️به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید. «حکمت ۲۷۰»
۲- ☀️برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همّت بلند داشته باشید. «خطبه ۲۱۱»
۳-☀️از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید.
«نامه ۳۱، خطبه ۱۷۵»
۴-☀️از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید.«حکمت ۱۶۶ و ۲۴۶»
۵-☀️اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید. «حکمت۳۲۷»
۶-☀️هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید. «حکمت ۲۷۱»
۷-☀️پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید. «حکمت ۴۳۹»
۸-☀️خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند. «نهج البلاغه»
۹-☀️پست ها، امانت و وسیله خدمتگذاری اند، نه منبع بهره برداری.
«خطبه ۱۳۱»
۱۰☀️- پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید.
«خطبه ۳۳»
۱۱-☀️مشورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید. «نامه ۶۹»
۱۲-☀️با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید. «نامه ۵۲ »
🇮🇷کانال «خانواده موفق »در ایتا
@sh37233392
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امام خمینی(ره):من در مورد شخصیت امیرالمومنین چه میتوانم بگویم ،بهتر میدانم ساکت باشم...
🌸🌸🌸🌸🌸
🇮🇷کانال «خانواده موفق »در ایتا
@sh37233392
1_39107309.mp3
5.49M
⚜🔅⚜🔅⚜
🔊 💫 دعای سمات💫
🎤 با نوای استاد فرهمند
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
🇮🇷کانال «خانواده موفق »در ایتا
@sh37233392
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان
🤲الهی به حق زینب کبری سلام الله علیها عجل لولیک الفرج🤲
🇮🇷کانال «خانواده موفق »در ایتا
@sh37233392
#اعمال_ام_داوود
#نیمه_رجب
✨آیت الله بهجت(قدس سره) فرمود: او (امام
زمان) در زندان است. خوشی و راحتی ندارد و ما چه قدر از مطلب غافلیم و توجهی نداریم.(۱)
▪️الا ای زندانی زندان غیبت
▪️دعا کن طی شود ایام غیبت
▪️به آنانی که مشتاق ظهورند
▪️به سالی بگذرد هر آن غیبت
✍حالا شما فرض کنید همگی یک دل شویم و برای انجام این اعمال خواسته ای جز ظهور و فرج مولایمان حجة بن الحسن ارواحنا فداه نداشته باشیم. همه دعاها، حاجت ها، نیازها و گریه ها برای حضرت باشد، مطمئن باشید اولا در ظهور اثر می گذارد و ثانیا توجه خاص و عنایت ویژه حضرت بیش از پیش خواهد شد.
#نشر_حداکثری( لبیک یا مهدی)✊
📚پی نوشت:
۱. امام زمان (ع) در کلام ایت الله بهجت
🇮🇷کانال «خانواده موفق »در ایتا
@sh37233392
#حکایت_وصل_مهدی_عج
#داستان_کوتاه_واقعی
طی الارض بر فراز آسمان ها و خواندن تمام نمازها با امام زمان علیه السلام
شخصی به نام سید یونس از اهالی آذر شهر ِ آذربایجان می گوید :
در سفر مشهد تمام دارائی ام مفقود گردید . پس به حرم مطهر امام رضا علیه السلام رفتم و پس از عرض سلام گفتم : مولای من ! می دانید که پول من رفته و در این دیار نا آشنا ، نه راهی دارم و نه می توانم گدایی کنم و جز شما به دیگری نخواهم گفت .
به منزل آمده و شب در عالم رویا دیدم که حضرت رضا علیه السلام فرمود :
سید یونس ! بامداد فردا ، هنگام طلوع فجر برو در بَست پایین خیابان و زیر غرفه ی نقّاره خانه بایست . اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا او مشکل تو را حل کند....
پیش از طلوع فجر ، بیدار شدم و وضو ساختم و به حرم ، مشرف شدم و پس از زیارت ، قبل از دمیدن فجر ، به همان نقطه ای که در خواب دیده و دستور یافته بودم ، آمدم و چشم به هر سو دوخته بودم تا نفر اول را بنگرم که به ناگاه دیدم ، آقا تقی آذر شهری که متاسفانه در شهر ما به او تقی بی نماز می گفتند از راه رسید. اما من با خود گفتم :
آیا مشکل خود را به او بگویم ؟! با اینکه در وطن ، متهم به بی نمازی است ، چرا که در صف نمازگزاران رسمی و حرفه ای نمی نشیند .
من چیزی به او نگفتم و او هم گذشت و به حرم مشرف شد .
من نیز بار دیگر به حرم رفته و گرفتاری خویش را با دلی لبریز از غم و اندوه به حضرت رضا علیه السلام گفتم و آمدم.
بار دیگر ، شب در عالم خواب حضرت رضا علیه السلام را دیدم و همان دستور را دادند و این جریان سه شب تکرار شد تا روز سوم گفتم :
بی تردید در این خوابهای سه گانه ، رازی است . به همین جهت بامداد روز سوم جلو رفتم و به اولین نفری که قبل از فجر وارد صحن می شد و جز آقا تقی آذر شهری نبود سلام کردم و او نیز مرا مورد دلجویی قرار داد و پرسید :
اینک سه روز است که شما را در اینجا می نگرم ، کاری دارید ؟
جریان مفقود شدن پولم را به او گفتم و او نیز علاوه بر خرج توقّف یک ماهه ام در مشهد ، پول سوغات را نیز به من داد و گفت : پس از یک ماه ، قرار ما در فلان روز و فلان ساعت ، آخر بازار سرشوی در میدان سر شور باش تا ترتیب رفتن تو بسوی شهرت را بدهم.
از او تشکر کردم و آمدم . یک ماه گذشت ، زیارت وداع کردم و سوغات هم خریدم و خورجین خویش را برداشتم و در ساعت مقرر در مکان مورد توافق حاضر شدم.
درست سر ساعت بود که دیدم آقا تقی آمد و گفت :
آماده رفتن هستی ؟
گفتم : آری
گفت : بسیار خوب ، بیا نزدیکتر . جلو رفتم .
گفت : خودت به همراه بار و خورجین و هر چه داری بر دوشم بنشین .
تعجب کردم و پرسیدم : مگر ممکن است ؟!
گفت : آری
نشستم . به ناگاه دیدم آقا تقی ، گویی پرواز می کند و من هنگامی متوجه شدم که دیدم شهر و روستاهای میان مشهد تا آذر شهر به سرعت از زیر پای ما می گذرد و پس از اندک زمانی خود را در صحن خانه خود در آذر شهر دیدم و دقت کردم دیدم ، آری خانه من است و دخترم در حال غذا پختن .
آقا تقی خواست برگردد. دامانش را گرفتم و گفتم : بخدا سوگند تو را رها نمی کنم . در شهر ما ، به تو اتهام بی نمازی و لامذهبی زده اند و اینک قطعی شد که تو از دوستان خاص خدایی ! از کجا به این مرحله دست یافته ای ؟! نمازهایت را کجا می خوانی ؟!
او گفت : دوست عزیز چرا تفتیش می کنی ؟
او را باز هم سوگند دادم و پس از اینکه از من تعهد گرفت که راز او را تا زنده است برملا نکنم گفت :
سید یونس ! من در پرتو ایمان ، خودسازی ، تقوا ، عشق به اهل بیت علیه السلام و خدمت به خوبان و محرومان به ویژه با ارادت به امام عصر علیه السلام مورد عنایت قرار گرفته ام و نمازهای خویش را هر کجا باشم با طیّ الارض در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم.
#ویژه_جمعه_ها
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•