eitaa logo
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
613 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
450 ویدیو
49 فایل
مسیرهای طولانی را فقط شوق و علاقه درمان می‌کند و یک زمزمه‌ی آرام از تو گفتن و شنیدن و یک قلبِ‌زیبا برای تکیه دادن... #امام_زمان 📲 توسط ادمین اداره می‌شود. ✍️ انتقادات و پیشنهادات: 📧 لینک پیام ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/16907159673435
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر اشکی جاری شد برای من روسیاه کمترین هم دعا کنید
خدای من! هر چقدر نعمت‌های تو بزرگ است قدرشناسی من کوچک است پیش بزرگواری‌های تو به من ستایش و گزارش خودم را ریز می‌بینم نعمت‌هایت لباس‌های زیبنده‌ای به تنم کرده از جنس پرتوهای درخشنده ایمان! خوبی‌های دلپذیرت در اردوگاهی نفوذ ناپذیر ساکنم کرده و بخشش‌های دل انگیزت گردنبندهایی به گردنم آویخته که نه باز می‌شوند و نه می‌شکنند. @sh_hosein
📖حوادث بعد از واقعه عاشورا ✍️موضوع: سخنان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در مجلس ابن زیاد راوی می گوید: ابن زیاد در قصر خود نشسته بود و به همه مردم اذن ورود داد، دراین حال سر شریف امام حسین علیه السلام را وارد مجلس کردند و او را مقابل ابن زیاد نهادند. بانوان و دختران حرم حسینی را نیز وارد مجلس نمودند. حضرت زینب سلام الله علیها دختر بزرگوار حضرت علی علیه السلام به صورت ناشناس در گوشه ای از مجلس نشسته بود. ابن زیاد سؤال کرد: این زن چه کسی است؟ گفتند: این زن، دختر امام علی علیه السلام است. ابن زیاد روی به آن پاک دامن سلام الله علیها نموده و گفت: شکر خدا که شما را رسوا کرد و دروغ های شما را آشکار ساخت! حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: «فاسق آن کسی است که رسوا شد و دروغگو شخص بدکار است، که ما نیستیم!» ابن زیاد گفت: رفتار خدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی؟ حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: «جز زیبایی چیز دیگری ندیدم، اینان کسانی بودند که که خداوند شهادت را برایشان رقم زده بود و آنان نیز به سوی خوابگاه و آرامگاه ابدی خود شتافتند و به همین زودی، خداوند میان تو و آنان را جمع خواهد کرد و آنان با تو مخاصمه خواهند نمود، در آن دادگاه بنگر که پیروز واقعی چه کسی است؟ مادرت در عزایت گریه کند ای پسر مرجانه!» ابن زیاد به اندازه ای خشمگین و عصبانی شد که قصد کرد که حضرت زینب سلام الله علیها به قتل برساند. عمرو ابن حریث خطاب به آن ملعون گفت: او زن است و کسی زن را به خاطر گفتارش مؤاخذه و کیفر نمی کند! ابن زیاد به حضرت زینب سلام الله علیها گفت: خداوند دل مرا از کشتن حسین علیه السلام و خاندان تو که مردمی سرکش بودند، شفا بخشیده و شاد نمود. حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: «به جان خودم سوگند می خورم که توبزرگ خاندان مرا کشتی و ریشه مرا خشکاندی! اگر دل تو با این چیز ها شفا می یابد، باشد.» ابن زیاد گفت: این زن چه موزون و با قیافه سخن می گوید، به جان خودم سوگند که پدرش نیز مردی بود شاعر و قافیه پرداز! حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: «ابن زیاد! زن را با سجع و قافیه چه کار است؟» نگاه ابن زیاد متوجه امام علی ابن الحسین علیهما السلام شد و گفت: این کیست؟ گفتند او علی پسر امام حسین علیه السلام است. ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین علیهما السلام را نکشت!؟ امام سجاد علیه السلام علیه السلام فرمودند: «من برادری داشتم که نام او نیز علی ابن الحسین علیهما السلام بود و این قوم او را کشتند!» ابن زیاد گفت: بلکه خدا او را کشت! امام سجاد علیه السلام فرمودند: «خداوند است که جان ها را هنگام مرگ آنها می گیرد و کسانی را که نمرده اند به هنگام خواب قبض روح می فرماید.» ابن زیاد گفت: آیا تو هنوز جرأت داری که جواب مرا بدهی؟! این را بیرون برده و گردنش را بزنید! حضرت زینب سلام الله علیها به محض شنیدن این فرمان (قبیح) فرمودند: «ابن زیاد! تو که دیگر کسی را برای ما باقی نگذاشتی، حال اگر می خواهی او را بکشی پس مرا نیز همراه او بکش!» امام علی ابن الحسین علیهماالسلام فرمودند: «عمه جان آرامش خود را حفظ نما و ساکت باش تا من با او صحبت کنم.» امام سجاد علیه السلام سپس به ابن زیاد نگریست و فرمود: «ای پسر زیاد! آیا مرا با کشتن تهدید می کنی؟ آیا هنوز نمی دانی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه ی بزرگواری ماست!»(۱) ابن زیاد نگاه عجیبی به عمه و برادر زاده نموده گفت: در عجبم از خویشاوندی و مهرپیوندی ایشان؛ به خدا سوگند گمان می کنم زینب دوست می دارد هرگاه قرار شود برادر زاده ی او را بکشم او را با وی به قتل برسانم. آنگاه گفت: دست از او بردارید و بیماری و ناتوانی برای بیچارگی او کافی است.(۲) 📚منابع: ۱. لهوف، ص۲۱۷، کتاب ارشاد، ص۴۷۲. منتهی الآمال، ص۷۶۱. ترجمه کامل نفس المهموم ص۱۹۳. مقتل الحسین ( المقرّم) ص۴۲۱ ۲. ارشاد شیخ مفید صفحه۴۷۴ @sh_hosein
زمینه(4).mp3
19.39M
مقتل میگه از مادر آب خواستی نتونستی روی پاهات وایسی آقا بردند پیرهنت رو راستی... 🎙روح الله رحیمیان @sh_hosein
دفاع از امنیت و آرامش کشور، یک وظیفه‌ی همگانی است. هیچ یک از ملت و دولت نمی‌توانند از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند. و آشکار است که این ملت و دولت چیزی در بیرون از ما نیست. ما ملت هستیم که درمواضع ومواقع‌خطر متحد میشویم و دولت‌ها را تاب وتوان میدهیم،و این دولت‌ها هستند که تدبیر می‌کنند و از این پشتیبانی‌ها اهرم دفاع از کشور و سرزمین‌مان می‌سازند. شرایط نشان میدهدکه امروز یکی از همان مواقعی است که باید گردهم جمع شویم، وهر کس باید از همه‌ی آنچه که در این همه سال اندوخته‌ایم و ساخته‌ایم و داریم، محافظت کند؛ هم حکومت و هم مردم. ما به فهم و درک مردم مومن‌تریم! و رفتار مردم را در طول چهل‌وسه سال خردمندانه‌تر دیده‌ایم آنان مصلح‌ترند. صدالبته منظورمان مردمند، نه امواج فحاش کین‌جوی تخریبگر. از آنان برای می‌ترسیم.کسانی که خود فاقد لطف و مهر و صلحند، نمی‌توانند آن‌ها را برای دیگری بخواهند... 🇮🇷 @sh_hosein
سلام علیکم و رحمة الله اول عذرمیخوام که دیر پاسخ میدم الحمدلله خداوند توفیق دادند و در حال انجام بخشی از فرمایشات شما هستم. ان شاءالله در آینده بیشتر از مقتل و... خواهیم گذاشت. التماس دعا
سلام علیکم و رحمة الله این از لطف و بزرگواری شماست. ان شاءالله سخنرانی صورت بگیره صوت رو در کانال قرار میدم. التماس دعا
سلام علیکم و رحمة الله الحمدلله خداروشکر، شما خوب هستید؟ من استاد نیستم چند نکته که از اساتیدم یاد گرفتم: ۱. برای سوز صدا یک روضه آماده کنید و سر مزار شهید گمنام برید و برای شهید، روضه بخوانید. ۲. فاصله گرفتن از گناه ۳. تمرینِ اصولی ۴. کُتب مقتل بخوانید ۵. روضه‌ای بخوانید که به دل خودتون چسبیده باشه و حدالامکان باهاش اشک ریخته باشید ۶. و... مراجعه بفرمایید به یک استاد متخصص التماس دعا
توانگری‌های تو آن‌قدر است که زبانم توان شمارشش را ندارد و نعماتت آن‌قدر زیاد که عقلم از فهمیدنش هم عاجز است چه رسدت به سنجیدنش پس بگو چطور باید به گَرد شُکرگزاری تو برسم وقتی هر شکری خودش شکر دیگری لازم دارد؟ تا بگویم "الحمدلله" به شکرانه‌اش باید "الحمدلله" دیگری بگویم! @sh_hosein
📖حوادث بعد از واقعه عاشورا ✍️موضوع: گرداندن سر شریف امام حسین علیه‌السلام در کوفه از زید ابن ارقم روایت شده وقتی که آن سر مقدس را عبور می‌دادند من در خانه خویش بودم و آن سر را بر نیزه کرده بودند. چون مقابل من رسید، شنیدم که این آیه را تلاوت می‌فرماید: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كاَنُواْ مِنْ ءَايَاتِنَا عجََبًا»(۱) سوگند به خدا که موی بر اندام من برخاست و صدا زدم که یا ابن رسول الله! امر سر مقدس تو والله از قصّه اصحاب کهف و رقیم عجیب‌تر است. روایت شده که به شکرانه قتل حسین علیه‌السلام چهار مسجد در کوفه بنیان کردند. نخستین را مسجد اشعث نامیدند، دوم مسجد جریره، سوم مسجد سماک، چهارم مسجد شبث بن ربعی لعنهم‌الله و به خاطر این بنیان‌ها شادمان بودند.(۲) سپس ابن زیاد دستور داد که سر شریف امام حسین علیه‌السلام را در کوچه‌های شهر کوفه بگردانند.(۳) راوی می گوید: ابن زیاد بالای منبر رفته، پس از حمد و ثنای الهی در ضمن سخنرانی خویش گفت: حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که حق را ظاهر ساخت و اهل حق را پیروز نمود، او که یاور امیرمؤمنان(یزید ملعون) و پیروانش بود، دروغگو پسر دروغگو را کشت!!! تا ابن زیاد این سخن را گفت قبل از این که بتواند کلام دیگری بر زبان جاری کند، عبدالله ابن عفیف ازدی که از برگزیدگان شیعه و از زهّاد زمان بود و دو چشم راست و چپش یکی را در جنگ صفّین و دیگری را در روز جنگ جمل از دست داده بود، از جای برخاست، او کسی بود که پیوسته در مسجد اعظم کوفه به سر می برد و تمامی روز را تا شب به نماز مشغول بود، او خطاب به ابن زیاد گفت: «ابن زیاد! دروغگو و پسر دروغگو تو هستی و پدر تو و کسی که تو را بر ما گماشته و پدر نابکار اوست. ای دشمن خدا! آیا فرزندان رسول خدا را می کشی و بر بالای منبر مسلمانان اینگونه سخن می گویی!؟» راوی می گوید: ابن زیاد خشمگین شده و بانگ برآورد که: چه کسی این سخنان را گفت؟ عبدالله گفت: «من بودم ای دشمن خدا ! آیا فرزندان پاک و مطهری که خداوند هرگونه آلودگی را از آنان دور ساخته می کشی و فکر می کنی که با وجود این مسلمان را نیز می باشی؟ ای وای(بر این مصیبت) کجایند مهاجرین و انصار تا از امیر طغیانگر تو یزید که خود و پدرش(معاویه) به زبان پیغمبر جهانیان لعنت شده اند، انتقام بگیرند؟!» ادامه دارد... 📚منابع: ۱. سوره الکهف آیه۹ ۲. منتهی الآمال ص۷۶۵. ترجمه کامل نفس المهموم ص۱۹۶ ۳. همان ص۷۶۴. ترجمه کامل نفس المهموم ص۱۹۵ @sh_hosein
جای هر بی سروپایی نَبُود صحنِ‌حرم @sh_hosein
هیچ چیز جز این نگاره نمیتونه حق این روزها رو ادا کنه... - حضرت احمد ابن موسی{علیه‌السلام} و شهدایی که در آغوش ایشون میرسن به نور و میرسن به عشق... - اثری از استاد حسن روح‌الامین @sh_hosein
سلام علیکم و رحمة الله نحوه روضه خواندن بنده آخر برخی از صوت‌های محرم بود. ولی اگر دوست دارید روضه بخوانید باید روضه اساتید رو گوش داد. التماس دعا
enc_16266401036216554463771.mp3
2.72M
هرچی که منو یاد تو می‌ندازه دوست دارم مثلا دریا رو واسه کشتی نجات دوست دارم من پر پرواز رو تا بیام به کربلات دوست دارم 🎙روح الله رحیمیان @sh_hosein
خدای من! تو که از سر لطف خوراکمان دادی و با روزی و نیکی‌ات بزرگمان کردی نعمت‌های سرشار را برایمان کامل کن! کیفرهای ناخوشایند را از ما دور کن و از خوشبختی‌های دو جهان حالا و بعدها برترین‌ها و شکوهمندترین‌ها را به ما بده! تو را سپاس برای آزمون‌های خوبت و نعمت‌های سرشارت سپاسی درخور خشنودی‌ات و فراهم کننده نیکی و بخشش بسیارت. ای بزرگِ بزرگوار! به امید مهربانی‌ات ای مهربان‌تر از همه مهربانان! @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما تشنه عشقیم و شنیدیم که گفتند؛ رفع عطشِ عشق فقط؛ نامِ «حسین» است... @sh_hosein
📖حوادث بعد از واقعه عاشورا ✍️موضوع: سر شریف امام حسین علیه‌السلام در کاخ ابن زیاد عبیدالله ابن زیاد چون از ورود اهل بیت به کوفه آگاه شد، مردم کوفه را از خاص و عام اذن داد. لاجرم مجلس او از حاضر و آغاز کننده مجلس، پر شد. آن گاه امر کرد تا سر حضرت سیدالشهدا علیه السلام را در مجلس حاضر کنند. پس آن سر مقدس را به نزد او گذاشتند، از دیدن آن سر مقدس بسیار شاد شد و تبسم نمود و او را قضیبی(شاخه درخت) در دست بود که بعضی آن را چوبی گفته‌اند و جمعی تیغی رقیق دانسته اند. سر آن قضیب را به دندان ثنایای حضرت امام حسین علیه السلام می زد و می گفت: حسین را دندان های نیکو بوده. زید ابن ارقم که از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله بود، در این هنگام پیرمردی گشته، در مجلس آن ملعون حاضر بود، چون این صحنه را دید؛ گفت: ای پسر زیاد! قضیب خود را از این لب‌های مبارک بردار، سوگند به خداوندی که جز او خداوندی نیست، من مکرر می دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله بر این لبها که موضع قضیب خود کرده‌ای بوسه می‌زد. این را گفت و بسیار گریست. ابن زیاد(ملعون)گفت: خدا چشم‌های تو را بگریاند، ای دشمن خدا! آیا گریه می کنی که خدا به ما فتح و نصرت داده است؟! اگرنه این بود که که پیرفرتوت (سالخورده و خرف شده) گشته‌ای و عقل تو زایل شده می‌فرمودم تا سر تو را از تن جدا کنند. زید که چنین دید، از جا برخاست و به سوی منزل خویش شتافت. 📚منابع: ۱. منتهی الآمال، ص۷۶۰ @sh_hosein
پشیمان می‌شود آنکه برای تو نمی‌میرد‌...❤️
پناھحــرم_۲۰۲۲_۰۸_۲۴_۱۶_۰۵_۳۱_۲۵۹.mp3
11.89M
-رفیق‌ جانمونی... -بره‌ اسمِ‌ تو‌ بینِ‌ جامونده‌ها💔 🎙سید محمد رضا نوشه‌ور @sh_hosein
اولین شب قدر(4).mp3
5.32M
○| |○ ✔️قطعه‌ای از سخنرانی اولین شب قدر 📜موضوعات: ● از نظر امام کاظم چه کسانی ملعون هستند؟؟؟ 🎙حسین ابراهیمی 🔻مسجد حضرت زهرا سلام الله علیها روستای شورکی، استان بوشهر 🔻کانون فرهنگی، هنری شهدای شورکی ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ ⚠️بابت کیفیت پایین صوت‌ عذرخواهی می‌کنم. @sh_hosein
📜آمار اسرا و اسامی بازماندگان کربلا: اگرچه برخی منابع سعی کرده‌اند آماری از اسرا و بازماندگان کربلا ارائه کنند، اما گاهی دچار اشتباه شده‌اند. اما طبق شواهد تاریخی، افراد ذیل بازماندگان کربلا هستند: ۱. امام سجاد علیه السلام. ۲. امام باقر علیه السلام. ۳. عمر بن حسین بن علی بن ابی طالب. ۴. محمدبن حسین بن علی. ۵. زید بن حسن بن علی بن ابی طالب‌. ۶. عمرو بن حسن بن علی بن ابی طالب. ۷. محمدبن عمرو بن حسن بن علی بن ابی طالب. ۸. دو فرزند جعفر بن ابی طالب. ۹. عبدالله بن عباس بن علی. ۱۰. قاسم بن عبدالله بن جعفر. ۱۱. قاسم بن محمد بن جعفر. ۱۲. محمد اصغر بن عقیل. ۱۳. عقبه بن سمعان غلام رباب. ۱۴. غلام عبدالرحمان بن عبدربه. ۱۵. مسلم بن رباح، خادم امیرمومنان علیه‌السلام. ۱۶. علی بن عثمان مغربی. ۱۷. دختران امیرمومنان علیه‌السلام: حضرت زینب، فاطمه، ام کلثوم علیهم‌السلام ... ۱۸. دختران امام حسین علیه‌السلام: فاطمه و سکینه؛ رقیه سلام‌الله‌علیهم در شام به شهادت رسید. ۱۹. رباب همسر امام حسین علیه‌السلام. ۲۰. ام محمد یا فاطمه دختر امام حسن علیه‌السلام. ۲۱. خادمه های حضرت زینب سلام‌الله‌علیها. 📚ر. ک: مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام، ج۲. ⚠️در کتاب مقتل برخی اسامی فراموش شده است: حسن بن حسن بن علی(حسن مثنی) نیز مجروح بود و در کوفه برای مداوا ماند و جزو اسرا نبود. همسر و فرزندان مسلم بن عقیل نیز از اسرا هستند. از آنجا که در زیارت نامه حضرت علی اکبر علیه‌السلام به صاحب اولاد بودن او اشاره شده است، به احتمال فرزندان و همسر او هم جزو اسرا بوده‌اند. علیه‌السلام @sh_hosein
سلام علیکم برادر عزیزم خیلی لطف دارید🌸 رفع الله قدرکم في الدنيا و الاخرة التماس دعا
📖حوادث بعد از واقعه عاشورا ✍️موضوع: در راه شام پس از این رویدادها ابن‌زیاد سر مقدس امام حسین علیه‌السلام را با سه نفر به سمت یزید فرستاد و دستور داد تا زنان و کودکان را آماده سفر کنند و بر گردن علی ابن الحسین علیهماالسلام غل و زنجیر بزنند و آن‌ها را همراه شمر و محفر ابن ثعلبه به دربار یزید حرکت دهند.(۱) ابن زیاد سر مطهر را به زحر بن قیس داد و سر اصحاب هم به او داده شد و او را نزد یزید فرستاد و ابو برده بن عون ازدی و طارق ابن ابی ظبیان و جمعی از اهل کوفه را با او روانه کرد تا بر یزید وارد شوند.(۲) راوی می‌گوید: پیر مردی نزدیک اسرا آمد و خطاب به حرم حسین و بانوان آن حضرت که کنار مسجد ایستاده بودند، گفت: حمد و سپاس مخصوص خدایی است که شما را به قتل رسانید و هلاک نمود و با کشته شدن مردان شما، شهرها را امنیت بخشید و امیرمؤمنان را بر شما مسلط ساخت! امام سجاد علیه‌السلام به او فرمود: «ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده‌ای؟» پیرمرد گفت: آری! حضرت فرمودند: «آیا معنای این آیه «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى »(۳) را می‌دانی؟ بگو ای پیامبر! من برای انجام رسالت خویش از شما اجر و مزدی نمی خواهم، جز این که با خویشاوندان من نیکی نمایید؟» پیرمرد گفت: آری! این آیه را در قرآن خوانده‌ام. حضرت امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: خویشاوندان پیغمبر، ما هستیم. ای پیر مرد! آیا در سوره بنی اسراییل خوانده ای که: «حق خویشاوندان و نزدیکان را ادا نما؟» فرمودند: «آن خویشاوندان و نزدیکان (که مراد آیه می‌باشد) ماییم. ای پیرمرد! آیا این آیه را خوانده‌ای: «بدانید هرآنچه به عنوان غنیمت و سود می‌برید، خمس آن متعلّق به خدا و رسول او و نزدیکان رسول خدا می‌باشد.»؟ پیرمرد گفت: آری! حضرت امام سجاد عليه‌السلام به او فرمودند: ماییم خویشان و نزدیکان حضرت پیامبر. آیا این آیه را خوانده‌ای: همانا خداوند اراده کرده است که هرگونه رجس و ناپاکی را از شما خاندان دور کرده و شما را پاک و پاکیزه گرداند. پیرمرد گفت: آری! این آیه را نیز خوانده‌ام حضرت امام سجاد عليه‌السلام فرمود: ماییم آن خاندانی که خداوند آیه تطهیر را در شأن و منزلتشان نازل نمود. راوی گفت: پیرمرد سکوت نمود، در حالی که آثار پشیمانی در چهره‌اش نمایان بود، پس از لحظاتی گفت: تو را به خدا قسم می‌دهم، آیا این آیات قرآن در شأن شما نازل شده است؟ حضرت امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: به خدا سوگند، بی هیچ شکّ و تردید، ما همان خاندان هستیم و به حقّ جدم رسول خدا که همان خاندانیم. راوی گفت: پیرمرد گریست، عمّامه خود را بر زمین کوبید، سپس رو به آسمان کرد و گفت: بارخدایا! من بیزاری می‌جویم از دشمنان جنّی و انسی آل محمّد. پیرمرد به حضرت گفت: آیا هنوز راه توبه برای من باز است؟! حضرت فرمودند: آری! اگر توبه نمایی، خداوند نیز توبه تو را خواهد پذیرفت و تو با ما خواهی بود. او عرض کرد: من توبه می‌کنم! هنگامی‌که این جریان به گوش یزید رسید، دستور داد تا او را بکشند.(۴) طبری به نقل از نویسنده «طبقات» و او نیز از «مالک ابن اسماعیل» و او از «سهل ابن شعیب» و او از پدرش و او نیز از «منهال» آورده است که: در شام بر چهارمین امام نور عبور کردم و حال او را پرسیدم. او فرمود: از مرد کهنسالی چون تو بعید است که از وضعیت ما آگاه نباشی. اگر نمی‌دانی بدان که: ما در این جامعه شرایطی مانند شرایط بنی اسراییل در استبداد فرعونیان داریم که قرآن می‌فرماید: «يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُم»(۵). در استبداد اموی کار ما به جایی رسیده است که با ناسازاگویی به سالار ما امیرمؤمنان بر فراز منبرها و خطبه‌های نماز جمعه به دشمنان ما تقرب می‌جویند. آنگاه فرمود: «منهال»! قریش به برکت وجود گرانمایه پیامبر، خود را از همه جهان عرب برتر شمرد و جهان عرب به برکت خورشید جهان افروز رسالت، خود را برتر از مردم گیتی شناخت و جهانیان نیز به این شکوه و برتری اعتراف کردند. و با اینکه طبق معیار آنان (که محمد صلی الله علیه و آله را مایه فخر و مباهات و برتری عرب و قریش می دانند) ما که فرزنـدان او هسـتیم و او از ماست، از همگان برتریم. اما همین قریش، هستی و حقوق ما را نیز غارت کرده و کار را به جایی رسانیده‌اند که حقوق انسانی ما را نیز رعایت نمی‌کنند. آری! این حال و روز ما در استبداد اموی است.(۶) 📚منابع: ۱. اولین تاریخ کربلا، ص۴۰۸ ۲.ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۰۰. مقتل الحسین (المقرّم) ص۴۴۱ ۳. سوره الشوری آیه۲۳ ۴. لهوف، ص۲۳۶. منتهی الآمال ص۲۳۸. ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۰۶. مقتل الحسین(المقرّم) ص۴۴۸ ۵. سوره البقره آیه۴۹ ۶. مقتل الحسین، ص۴۶۵. ترجمه کامل نفس المهموم ص۲۲۰ @sh_hosein
سلام علیکم و رحمة الله ممنونم از لطف شما و ممنونم که مطالب کانال را مطالعه می‌فرمایید🌸 هر کدوم از پُست ها رو که دوست دارید بدون لینک و... نشر بدید و کپی کنید. از جانب ما مانعی نیست. التماس دعا