❇یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!!
❇قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم!!
"پطروس"
❇توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!!
❇همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!!
❇پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!!
❇سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!!
❇تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!!
❇بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!!
❇خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!!
❇شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!!
*💟اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از🔹قهرمان🔹 بود!!*
*💟قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!*
*❤شهید ابراهیم هادی:*
جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!!
*❤شهید حسین فهمیده:*
نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!!
*❤شهید حاج محمدابراهیم همت:*
سرداری که سرش را خمپاره برد...!!!
*❤شهیدان علی، مهدی و حمید باکری:*
سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!!
*❤شهیدان مهدی و مجید زین الدین:*
دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!!
*❤شهید حسن باقری:*
کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!!
*❤شهید مصطفی چمران:*
دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!!
*❤شهيد محمد قنبرلو*
كسي كه خبر شهادتش را به اسم شكار بزرگ در اخبار بغداد اوردند
*💙کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!!*😓
*💙ما که خودمان قهرمان داشتیم!!!*😓
🔶یه روزی یه لره...
🔶یه روزی یه ترکه...
🔶یه روزی یه عربه...
🔶یه روزی یه قزوینیه...
🔶یه روزی یه آبادانیه...
🔶یه روزی یه اصفهانیه...
🔶یه روزی یه شمالیه...
🔶یه روزی یه شیرازیه...
*✳مثل مرد جلو دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمان نکند!!!*
💠لره............. شهید بروجردی بود!
💠ترکه........... شهید مهدی باکری بود!
💠عربه........... شهید علی هاشمی بود!
💠قزوینیه........ شهید عباس بابایی بود!
💠آبادانیه........ شهید طاهری بود!
💠اصفهانیه...... شهید ابراهیم همت بود!
💠شمالیه........ شهید شیرودی بود!
💠شیرازیه....... شهید عباس دوران بود!
*💚و..... مردان واقعی اینها بودند!!!*😓
*💛ای کاش، گاهی از این مردان واقعی و بی ادعا هم یادی کنیم...!!!😔*
*💞روحشان شاد و يادشان گرامی*
*🌹🌷🌹*🌷🌹🌷
سلام💎🌸
چیزی براتون میفرستم عشق کنید ولی قول بدین برا همه خیلی دعا کنین
ابتکار بسیار زیبا ازخانه خدا روی نوشته زیر انگشت بزن 👇
https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=http://irpano.ir/ap/masjed/Mecca/&ved=2ahUKEwjL-oOL_sLpAhUxaRUIHbCbA_YQFjAGegQIBhAB&usg=AOvVaw2uMY3Ddm74PP9JeYI85VmF
وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کرد هر جای خانه خدا رو که دوست داريد زیارت کنید. یکم تصویر دیر واضح میشه کمی صبر کنین میتونین با انگشت صفحه رو بچرخونید دور و بر هم نگاه کنید .....این بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه💎
التماس دعا🤲🏻🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ یک فیلم تکاندهنده از کربلا
👈 لحظه شفا گرفتن دختر نابینا در حرم امام حسین علیهالسلام
استاد ابوالحسنی، اسرار تاریخ
✨﷽✨
*داستان واقعی و آموزنده*
✍روزی *جوانی* را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و *سلام* داد و من نیز *جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم* . از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
پاسخ داد *پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم* که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد *پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم.* آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
💥هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. *تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند.* و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را میشنوم. همهی اینها از یک دعای مادر است
📚 آیت الله میلانی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
4_5947009325191929928.pdf
19.52M
اگر میخواهید بدانید دقیقا در مرز ایران و #آذربایجان چه میگذرد و چرا ایران به کناره #رود_ارس لشگرکشی کرده فایل مربوط را با دقت نگاه کنید.👌
@sh_makuos
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی عجیب از یک شهید فرانسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالأخره کربلایی شد.
در عالم ریاضیات، یک عدد هست که باعث تعجب همگان شده!!! عدد ۲۵۲۰ که بر تمام اعداد از ۱ تا ۱۰ قابل تقسیم هست بدون اینکه هیچ اعشاری بیاره.
عدد ۲۵۲۰ را ابتدا به ساکن فکر می کنید که یک عدد طبیعی و ساده است، درصورتیکه اینطور نیست. این عدد حتی نخبگان ریاضی را به تعجب وا داشت. نکته عجیب و غریب این عدد این است که این عدد به تمام اعداد ۱ تا ۱۰ چه زوج و چه فرد قابل تقسیم است.
و وقتی که میگوییم قابل تقسیم است، یعنی بدون اعشار:
۲۵۲۰÷۱=۲۵۲۰
۲۵۲۰÷۲=۱۲۶۰
۲۵۲۰÷۳=۸۴۰
۲۵۲۰÷۴=۶۳۰
۲۵۲۰÷۵=۵۰۴
۲۵۲۰÷۶=۴۲۰
۲۵۲۰÷۷=۳۶۰
۲۵۲۰÷۸=۳۱۵
۲۵۲۰÷۹=۲۸۰
۲۵۲۰÷۱۰=۲۵۲
پس از آن که نخبگان ریاضی در فهم آن درماندند به این نتیجه رسیدند که این عدد حاصلضرب 《۷×۳۰×۱۲》 است که با نگاه اول فکر می کنید که اعدادی تصادفی باشند، ولی نکته قابل تامل اینجا بود که این اعداد حاصلضرب روزهای هفته ۷ × روزهای ماه ۳۰ × ماههای سال ۱۲ است.
معلومه که شب و روز و ماه و سال همانند سایر پدیده های طبیعی بر مبنای محاسبه بسیار بسیار ... دقیق بوجود آمده اند…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇶شباهت عجیب یک نفر به رهبر معظم انقلاب در مسیر کربلا در عراق♥️😍♥️
برگرفته از استوری خبرنگار صدا و سیما
زهرا چخماقی
مادر همیشه تسبیح کوچکی در دست داشت و همیشه صلوات میفرستاد خداوند دختری به او عطا کرد هر چه میخواست او را شیر بدهد وضو میگرفت و تا زمانی که کودک شیر میخورد مادر صلوات میفرستاد
روزی از او پرسیدند نتیجه اینهمه صلوات چیست و مگر این دختر چه جایگاه و مقامی پیدا میکند همسایه ها به تمسخر میگفتند یک زن مثل بقیه مادرها بچه دار و خانه دار و شوهر دار
مادر ناامید نمیشد و کار خود را با جدیت انجام میداد سالها از فوت مادر گذشت تا اولین بانوی مجتهده به درجات علمی و عرفانی رسید که کمتر مردی به این حد از علم تقوی و آگاهی رسیده بود
بانو مجتهده امین رضوان الله تعالی علیه
شادی روحشاد فاتحه وصلوات بخوانید🤲🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥📖
*👌 ببینید ولذت ببرید*
*ماشاءالله ماشاءالله الله اکبر به این جوان ایرانی ٬ استاد محترم جناب دکتر محمد مهدی حق گویان 🎤*
*👌چه اعجوبه ایست این جوان برومند و فرهیخته*
*👌 چه اسم با مسمایی هم دارد گفته شده سریعترین کامپیوترهای ژاپن وآمریکا هم نتوانستند به او برسند*
*👌هیچ کسی تاکنون این قدر به کتاب آسمانی 📖قرآن کلام الله مجید تسلط نداشته است*
*🎤بشنویم ولذت ببریم وعبرت بگیریم وسرلوحه زندگی خودقراردهیم🏵️*
*🌹✨باذکر صلوات برمحمد وآل محمد صلی الله علیک✨🌹*
*🌹✨اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم✨🌹*
تسلط به قرآن مقدمه ی تدبر در قرآن و کشف اعماقش می باشد🌹
📚 #بخوانید | از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم!
🔶 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان #دفاع_مقدس است میگوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر.
🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر #رزمندگان ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچهدار نمیشد. با این اوصاف کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی میدانست!
🔸 در این میان آقای #ابوترابی را بیشتر اذیت میکرد. او میدانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد میکرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچگاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام میگذاشت!
🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید #آزادگان آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و…
🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمیزد. حتی به آقای ابوترابی احترام میگذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما #شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانیها را اذیت کنی.
🔸 اما مادرم دیشب خواب #حضرت_زینب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده!
🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانیها را اذیت میکنی؟ حلالت نمیکنم. حالا من آمدهام که حلالیت بطلبم.»
🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانوادهاش را از حاج آقا میپرسید.
🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه #شهید ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل میکرد… کاظم میخواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهرهمند شود.
🔸 روزها گذشت تا اینکه #اسرای_ایرانی آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد.
🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاجآقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شدهاند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدتها آنجا بود.
🔸 کاظم از خدا میخواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آنها بابت شکنجهها و… حلالیت طلبید.
⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از #توبه یک انسان دارد، چه ربطی به #مدافعان_حرم دارد؟!
🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند میتواند مقام #شهادت را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در #سوریه به شهادت رسید.
✅ او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، میتوانیم حتی به مقام شهادت برسیم.
______
📚 منبع: با تلخیص، کتاب مدافعان حرم، موسسه شهید ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا سید بحرالعلوم، سید ابن طاووس و مقدس اردبیلی این قدر با امام زمان (عج) رفیق بودند، ولی من نه؟
🎙 حجت الاسلام عالی
🤔🤔🤔
یعنی خبرنگار ها ميرن سراغ مسئول و فقط از تست و کرونای مسافران اربعین میپرسن و به تست و کرونای مسافرای ترکیه و.... کاری ندارن ⁉️
یا فقط مسئولین به سوال مربوط به تست و کرونای مسافرای اربعین جواب ميدن⁉️
یا خبرگزاری ها فقط سوال و جواب تست و کرونای مسافرای اربعین و انعکاس ميدن و از مسافرای ترکیه و... چشم پوشی میکنن و...⁉️
شايدم تقصیر کروناست که رفته پیاده روی اربعین و مسافرای کربلا رو مبتلا کرده ‼️
اصلا انگار کرونا ویروسی مومن و مذهبی و شیعه اثنی اعشری هست، آخه انگار فقط تو حرم ها و هیئت ها و مناسبت های مذهبی شیعی سر و کله اش پیدا ميشه‼️‼️‼️
شايدم کرونای مذهبی و غیر مذهبی یا شیعه و غیر شیعه داریم و از دید بعضيا (خبرنگار، مسئول یا خبرگزاری) کرونای مذهبی و شیعه خطرناکتره درست مثل
آدم مذهبی شیعه📛📛📛
جلوی گرداندن سگهای خانگی در پارکها را بگیرید-https://farsnews.ir/my/c/77256
🌸ماجرای دختری که متحول شد
تا قبل از نوزده سالگی، زندگیم پر بود از نگاه های مادی و ظاهری و هیجان کاذب دوستی با پسر ها .
و بیشترین دغدغه ام، چی پوشیدن و کجا گشتن و با کی حرف زدن و جلب توجه بود که با ورود به دانشگاه و فکر با کلاس بودن، این دغدغه تشدید شد. @rahyafte_com
تا اینکه پسر داییم، با دختری خیلی مذهبی و با حجاب و البته شیک پوش و زیبا ازدواج کرد، که خیلی نسبت به امور دینی مقید و سختگیر بود و من از این همه تقیدش خوشم نمی اومد.
با این حال، یه روز که تو جمع فامیلی دیدمش، رفتم پیشش و بی مقدمه گفتم: یه حاجت دارم، میخام تو برام دعا کنی، بهش برسم! گفت: تو حجابتو درست کن، مشکلت حل میشه.
یه کم فکر کردم و حاجتم رو بهش گفتم، اخماش رفت تو هم و نصیحتم کرد که اصل حاجتت غلطه! اما من زیر بار نرفتم، اونم گفت: از خدا میخام به حاجتت نرسی! خیلی ناراحت شدم برای همینم از پیشش پا شدم.
گذشت و حاجتم اونی نشد که من میخاستم؛ منم شاکی، به عروس داییم گفتم: تو دعا کردی، نشه؟ گفت: از خدا خواستم نشه، چون اون دنیا مدیونت میشدم! اصلا از این حرفش خوشم نیومد، با خودم گفتم: چقدر مغروره به خودش و دعاش!
@rahyafte_com
کم کم بیشتر باهاش آشنا شدم و ازش خوشم اومد چون حرفهای خیلی خوبی می زد.
بعدها بهش گفتم که میخام باحجاب باشم اما حجاب بهم نمیاد و زشتم میکنه!
این جمله اش هنوز تو گوشمه که درباره حجاب گفت: تو شروع کن به کاری که خدا دوست داره، خدا خودش کمکت میکنه!
به هر حال، شروع کردم هر هفته یه کم از موهام رو پوشوندم، تا اینکه کلا با حجاب شدم و در کمال تعجب دیدم، با اینکه موهام پوشیده شده اما به نظرم اصلا زشت نشده بودم! وای، من کمک خدا رو کاملا حس میکردم، چه حس خوبی بود، آرامش عجیبی پیدا کرده بودم. @rahyafte_com
مادرم با حجاب موافقه؛ اما با حجاب من شدیدا واکنش نشون داد و مخالفت کرد، به نظرش من زیاد خودم رو پوشوندم و دیگه کسی باهام ازدواج نمیکنه! همینم باعث شد به شدت از طرف خونواده، بهم فشار بیاد. اما من خودم رو به خدا سپردم تا اینکه
پسری که هم خوش پوش بود و هم چند سال پیش از گناه توبه کرده بود اومد خواستگاریم و عقد کردیم.
اینم بگم که این دلسوزی و ناآگاهی و ترس خونواده وقتی که در دوران عقد، باردار شدم،
باز مثل پتک بر سرم وارد شد که بدبخت شدی، آبروت رفت، میدونی اگه شوهرت رهات کنه، چی میشه؟!
که باز مثل همیشه خدا یارم بود و این بار با خانومی بسیجی در مسجد آشنا شدم، این خانم غیر از حجاب و دیندار بودن خیلی اهل قرآن و مطالعه بود، به نماز شب خوندن و بیداری سحر و ... تشویقم کرد، اصلا انگار حجاب پله اول برای صعود من بود و برای بالاتر رفتنم خدا این خانم را سر راهم گذاشت و بهم سکینه می داد. بالاخره این ناراحتی هم پشت سر گذاشتم چون این بارداری زود هنگام، من و همسرم را بهم نزدیکتر کرد و الان من خیلی پخته تر از سنّم شدم.
الان فهمیدم که اگه آدم در راه رسیدن به هدفش، هم استقامت داشته باشه هم سعی کنه با ارتباط با افرادی که در سطح بالاتری از دین و ایمان هستند، این نعمت با خدا بودن و در راه بودن را حفظ کنه، به آسانی از راه منحرف نمی شه. و با رفتار و برخورد اسلامی نه تنها خودش را از بیراهه نجات می ده، هم به خانواده و اطرافیانش کمک می کنه تا از در راه بودن او نترسند.
از این تجارب استفاده کردم و دخترمون رو با مسجد و قرآن انس دادم، چون نمیخوام مثل من بخشی از زندگیش، در بیخبری و گناه از دست بره. @rahyafte_com
و البته مثل عروس داییم تبدیل به فردی نشه که حاضر نیست از اون پله اول بالاتر بره، البته سعی کرده اما به نظرم غرور آدمها اونها رو عقب نبره بالا هم نمیبره.
اینا رو گفتم چون با راهنمایی اون خانم جذب کلاسهای آیت الله حسن زاده آملی شدم و عروس داییم با تعصب جاهلانه ای جذب کلاسهای فرقه صادق شیرازی شده و نسبت به آیت الله حسن زاده آملی اظهار دشمنی می کند!
متاسفانه با غرور و اطمینانی که از خودش داشت، من رو راهنمایی کرد ولی خودش بی بهره موند...
@rahyafte_com
🌹🌹این داستان را یکی از اعضا کانال رهیافتگان برای ما ارسال نمودند _ رهیافتگان از تجربیات شخصی اعضا برای انتشار استقبال می کند🌹🌹#داستان_واقعی_تحول_اشخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰🔸﷽🔸🔰
🔅#اعجاز_قرآن
حرام بودنگوشت خوک
🔸در چهار آیه از #قرآن_کریم خوردن گوشت خوک به #صراحت تحریم شده است و مسلمانان همواره از آن #پرهیز کردهاند.
🍃✨(آیه ۱۷۳ سوره بقره...آیه ۱۱۵سوره نحل...آیه ۳سوره مائده...آیه ۱۴۵ سوره انعام)🍃✨
🔥در عین حال در بسیاری از کشورها در قرن ۲۱ که اوج پیشرفت تکنولوژی در این قرن اتفاق افتاده است ..هنوز گوشت خوک یک کالای پرفروش و رایج بازار است ‼️
باوجود اینکه دانشمندان باکمک تکنولوژی به #ضررهای_عجیب گوشت خوک پی برده اند...
🍃🤲✨ خدا را شکر که مسلمان هستیم و قران کتاب ماست ......
الهی؛ خوشا آنان که
همواره بر بساط #قرب تو آرمیده اند...
علامه حسن زاده آملی
🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آیت الله رئیسی:
ما برای مردم آمدهایم به مردم احترام بگذارید، این مردم عزیز خدا هستند.
یکبار دیگر تکرار شود خودم پشت فرمان مینشینم!
🔹تصاویری دیدهنشده از لحظات توقف خودروی رئیس جمهور در جریان سفر به روستاهای کهگیلیویه و بویراحمد و گفتگوی بدون واسطه رئیسجمهور با مردم.
🙄🙄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرایی دفن پیکر علامه حسن زاده آملی در روستای کوچک #ایرا ،
علیرغم آمادگی خاکسپاری پیکر این سالک توحیدی در حرم امام رضا (ع) و حرم حضرت معصومه (س)
امام جمعه آمل میگوید...