شرح مناجات شعبانیه ٢۵
🔆اِلهی مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَیْرُ مَجْهُول وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَیْرُ مَخْذُول وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلوُل؛
خداوندا، كسى كه به وسیله تو شناخته شود، ناشناس نیست و كسى كه به تو پناهنده شود، خوار و بىیاور نمىباشد و كسى كه تو به او رو بیاورى خسته و ملول نمىشود.
✳️انسان اجمالا مىداند كه در سایه ارتباط با خداوند هر كارى و در هر حالى تحقق مىیابد و هر خواستهاى جامه عمل مىپوشد و در اثر قطع ارتباط با خداوند، شكست و ناكامى و بدبختى به وجود مىآید. امّا طبیعت انسان به گونهاى است كه اگر مطلبى را با تفصیل و توضیح بفهمد در نهاد او اثر بیشترى مىگذارد. مثلا اگر به طور كلى بگوییم: خداوند بر هر كارى قادر است، روزى مىدهد و هر كسى رزق خود را از او مىگیرد و به طور مفصّل پیرامون آن توضیح بدهیم و نیز بدانیم او كسى است كه حتّى طفل شیرخوار را هم از روزى محروم نمىكند یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیر . اگر در گوشه بیابان یا قعر دریا یا اوج آسمان جنبندهاى وجود داشته باشد خداوند روزى او را مىرساند، در روح ما بیشتر اثر مىگذارد.
✅در این فراز از مناجات، به چند نمونه از كارهایى كه در سایه ارتباط با خداوند تحقق مىیابند اشاره مىكنیم :
1⃣هر كس به وسیله خداوند معرّفى شود، گمنام و ناشناخته نمىماند.
در زبان فارسى براى واژه تعرُّف معادلى سراغ نداریم ولى در عربى به چند معنى به كار مىرود. گاهى به این معنى است كه انسان خود را به گونهاى نشان بدهد كه دیگران او را بشناسند. این معنى در مقابل تنكّر است، یعنى كسى به گونهاى لباس بپوشد و قیافه بگیرد كه كسى او را نشناسد.
تعرّف معمولا با كلمه الى یا «لـ» متعدى گشته و تعرّف الیه و تعرّف له گفته مىشود. در دعاى عرفه مىخوانیم: «تَعَرّفْتَ اِلَىَّ فی كُلِّ شَیْئ حتّى لا أجْهَلَكَ فی شَىْء ؛ خدایا تو در هر چیزى خودت را به من نشان دادى تا تو را در همه چیز بشناسم» و به اصطلاح عرفانى همه چیز آینه تمامنماى تو است، ولى در این فراز از مناجات مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ آمده است. بنابراین نتیجه آن را با واژه غیر مجهول عنوان مىكند نه غیر جاهل. یعنى اگر تو كارى بكنى كه كسى به یك صفتى یا در جایى شناخته بشود، مجهول و ناشناخته نخواهد ماند. در این جمله و بقیّه جملات، كلمه بِك مورد تأكید قرار گرفته است. یعنى با ارتباط با خدا همه چیز حاصل مىشود.
معروفیّت و شهرتطلبى كه در علم اخلاق، ناپسند و از رذائل اخلاقى است، تمایلى شیطانى و نفسانى است ولى معروفیّتى كه در این فراز از مناجات مطرح است، مطلوب و پسندیده مىباشد، چرا كه به واسطه معروفیّت مؤمن، مردم مىتوانند از او بهره ببرند. مانند حضرت سلیمان(ع) كه از خداوند چنین تقاضا مىكند: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْكاً لا یَنْبَغِی لأَِحَد مِنْ بَعْدِی». آن حضرت هوس سلطنت و قدرتى كه دیگر سلاطین و قدرتمندان دارند نداشت، زیرا این یك هوس كودكانه است بلكه مىخواست در سایه این قدرت و سلطنت بىنظیر، دین خدا و توحید را رواج بدهد و به همین سبب بعد از رسیدن به سلطنت، و داشتن همه نوع امكانات، از راه حصیربافى زندگى خود را تأمین مىكرد.
كسانى هستند كه در این ادعاى خود صادق بوده و آنقدر عشق به ممكن است كسى بخواهد معروف باشد ولى نه بر اساس هوس بلكه براى خدمت به دیگران. زیرا اگر گمنام باشد كسى به حرف او اعتنا نمىكند، درس و كتاب او را نمىشناسد و استفادهاى نمىبرد.
2⃣كسىكه بهخداوند پناهندهشود، خوار وبىیاور و تنها نخواهدماند.
همه مىدانند نیروهایى كه در اختیار دارند براى رفع نیازهایشان كافى نیست و حتماً باید براى رفع مشكلاتى كه پیش مىآید از یك عامل خارجى استفاده كنند، مثلا اگر دشمن آنها را تهدید كرد باید به جایى پناه ببرند. شأن مؤمن موحّد این است كه با احساس هر نیاز به خدا توجّه كرده و به او پناه ببرد و این پناهندگى بر حسب مراتب ایمان مؤمنان متفاوت است. برخى در همه چیز و در همه حال به خداوند پناه مىبرند و اگر به دنبال اسباب و وسایل مىروند به عنوان اداى تكلیف است وگرنه كار را در دست خدا مىدانند. افراد كمى به این مرتبه از توحید رسیدهاند.
برخى از افراد گاهى در شرایطى قرار مىگیرند كه هیچكس در آن شرایط نمىتواند كارى برایشان انجام بدهد و به همین خاطر فقط به خدا پناه مىبرند. قرآن كریم نیز بارها به این موضوع پرداخته است.
3⃣هر كس خدا به او رو بیاورد خسته و ملول نمىشود.
انسان معمولا پس از مدّتى كه با دوستان و خویشان خود انس گرفته نشست و برخاست داشته باشد، از لذّت و شدت انس او كاسته شده و اندك اندك از آمد و رفت با آنها خسته مىشود، ولى اگر خداوند به كسى توجّه كند هیچگاه خسته نمىشود و علاقه او بیشتر نیز خواهد مىشود.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ١١٧ الی ١٢٢
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانیه ٢۶
🔆اِلهی مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنیرٌ وَ اِنَّ مَن اِعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجیر؛
خداوندا، كسى كه از تو كمك بخواهد راه او روشن است و كسى كه به تو تمسك كند پناه داده مىشود.
✳️در این فراز از دعا به دو مطلب اشاره مىشود:
1⃣كسى كه از خدا كمك بخواهد تا راه را پیدا كند، خدا به او كمك مىكند، تا راه روشن را بپیماید.
2⃣كسى كه به دامن خدا چنگ بزند پناهش مىدهد. اعتصام به معناى چنگ زدن است. اگر كسى بخواهد از بالا بیفتد دست به حلقهاى مىزند و آن را مىگیرد. اگر كسى اینگونه به فضل و رحمت خدا چنگ بزند او را از سقوط نجات مىدهد.
🔆قَدْ لُذْتُ بِكَ یا اِلهی فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِكَ وَلا تَحْجُبْنی عَنْ مَعْرِفَتِك؛
به تو پناه آوردم اى خداى من، پس من را از رحمت خودت ناامید نكن و از معرفت خودت محجوب نگردان.
✳️در طى چند فراز اخیر پنج كبراى كلّى مطرح گردید:
1⃣هر كس به وسیله خدا معرفى شود گمنام نخواهد ماند؛
2⃣هر كس به خدا پناهنده شود بىیاور نخواهد ماند؛
3⃣هر كس خدا به او رو بیاورد، دچار ملالت نخواهد شد؛
4⃣هر كس راه خدا را بپیماید راه او روشن خواهد شد؛
5⃣هر كس به خدا تمسك جوید پناه داده خواهد شد.
و اینك موقع نتیجه گرفتن است. پس عرض مىكنیم: خداوندا! حال كه به تو پناه آوردم، و قرار بر این است كه هر كس به تو پناه بیاورد، او را پناه بدهى، آیا ممكن است مرا پناه ندهى؟ مرا از رحمت خودت ناامید نكن و بین من و مهربانىات مانع قرار مده، زیرا اقتضاى لطف و رحمت در تو هست و اگر به آن نمىرسم به خاطر مانع است. خدایا! این مانع را بردار و بگذار من نیز به آن نایل شوم.
🔆اِلهی اَقِمْنی فی اَهْلِ وِلایَتِكَ مَقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِك؛
خداوندا، مرا در میان اهل ولایتت مقیم بدار، اقامه كسى كه امید محبّت فراوان تو را دارد.
✳️در رابطه با این فراز از مناجات چند موضوع قابل تأمّل است:
1⃣كسانى وجود دارند كه اهل ولایت خدا هستند؛
2⃣خداوند كسانى را در جمع این اشخاص قرار مىدهد.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ١٢٣ الی ١٢۴
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانیه ٢٧
🔆اِلهی وَ اَلْهِمْنی وَلَهًا بِذِكْرِكَ اِلى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ أَسْمائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِك؛
خداوندا، شوق و رغبت و شیدایى با ذكر خودت براى ذكر بالاتر به من عنایت كن و همّت من را در یك آرامشى قرار بده كه از راه رسیدن به اسما و محل قدس تو حاصل مىگردد.
✳️گویا در رابطه با فراز قبلى این مناجات، این سؤال مقدّر وجود دارد كه خدایا حال كه فهمیدم باید در مقابل ولىنعمتْ سپاسگزار باشم و در میان اهل محبّت و ولایتت قرار بگیرم، براى آنكه بر محبّتم مرتب افزوده گردد باید چه كار كنم؟
که در این فراز پاسخ آن پرسش مقدّر داده شده است كه:
راه آن این است كه سعى كنید هر چه بیشتر توجّه به خدا و یاد او در دل شما وجود داشته باشد. چرا كه بر اساس علم روانشناسى و نیز تجربه، هر قدر كه انسان نسبت به چیزى بیشتر متمركز باشد، محبّت آن در قلب او افزایش مىیابد. پس راه افزایش محبّتْ یاد و ذكر الاهى است.
✳️نكتهاى در باب ذكر:البته كسى گمان نكند منظور از ذكر، در دست گرفتن یك تسبیح هزاردانه و گفتن ذكرهاى مكرّر است. بلكه منظور، توجّه قلبى به خداوند است، و نیز باید توجّه داشت كه ذكر نیز مانند محبّت درجاتى دارد و مختصر توجه قلبى به خداوند كافى نیست.
توجّه به مسایلى چون آفرینش انسان، و رزق و روزى او، حل مشكلات، و رفع بلاهایى كه تعداد آنها بیشتر از نعمتهاست و ما خود خبر نداریم و... زمینههایى براى فكر و سپس ذكراند، ولى همین یاد خدا هم باید به توفیق الاهى باشد. پس در این فراز عرض مىكنیم: خدایا ما دوست داریم كه به یاد تو باشیم ولى توفیق آن را خودت عطا كن. و چون مىخواهیم به مراتب بالاترِ ذكرْ دست یابیم، مىخواهیم كه خودش این توجّه و یاد قلبى را به مراتب شدیدتر كند و هر مرتبه از ذكر را وسیلهاى براى ارتقا به مرحله بعدى قرار دهد. فرض كنید مىخواهید وارد اتاقى تاریك بشوید و برق را روشن كنید و نمىدانید كلید آن كجاست، ابتدا فندك روشن مىكنید تا كلید را ببینید و آنگاه كلیدها را یكى پس از دیگرى روشن مىكنید تا فضا كاملا روشن گردد. ذكر نیز ابتدا با مراتب ضعیفى كه موجب صعود به مراحل بالاتر مىگردد شروع مىشود.
ذكر خداوند نیز همینگونه است كه اگر كسى كلید كوچكى را پیدا كرد و روى آن تأكید نمود بر معرفت و یاد او مىافزاید.
البتّه این كارها نیز به لطف خدا انجام مىگیرد ولى از آنجا كه به ما دستور دادهاند: گدایى كن تا محتاج خلق نشوى باید از خدا بخواهیم محبّت و یاد خود را در ما روزافزون كند و شور و شوقى ایجاد كند كه بیشتر به یاد او باشیم.
خداوند اسامى و محل قدسى دارد كه انسان باید با رسیدن به آنها به موفقیّت دست یابد. آن محل قدس جایگاه پاكىها و پاكیزگىها، و منزه از انواع آلودگىهاست. بنابراین یك مرتبه از كمال رسیدن به اسماى الاهى و محلّ قدس است، با رسیدن به آنجا، نهایت لذت و آرامش و آسایش و روح و ریحانى كه فوق تصوّر ما مىباشد و با هیچ چیز قابل مقایسه نیست، حاصل مىشود. پس همّت انسان باید در جهت رسیدن به این كمال باشد.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص 134 الی 136
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانیه ٢٨
🔆اِلهی هَبْ لی كَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْكَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلوُبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْكَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْوحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ؛
خداوندا، كمال انقطاع به سوى خودت را به من عطا كن و چشمهاى دل ما را با نور نگاهت روشن گردان تا چشمهاى دل، حجابهاى نورانى را بدرد و به معدن عظمت برسد و ارواح ما معلّق به عزّت قدس تو گردد.
✳️این تعبیرات براى ذهن ما كه هنوز در آغاز راه ماندهایم نامأنوس است. براى ما كه نمىدانیم آیا گناهانمان آمرزیده شده یا خیر، مفاهیم والا و دور دستى هستند.
در توضیح این مفاهیم مىتوان گفت: انسان در این جهان براى رفع نیازها و رسیدن به خواستههاى خود به اسباب و عواملى متوسّل مىشود و خواه ناخواه در ضمیر ناخودآگاه خود مىفهمد این اسباب و عوامل نیازهاى او را برطرف مىكنند. مثلا وقتى تشنه مىشود، آب مىنوشد و پس از چند مرتبه به این نتیجه مىرسد كه آب رفع تشنگى مىكند بنابراین هر گاه تشنه مىشود به سراغ آب مىرود، و اگر تربیت دینى نیافته باشد كارى به خدا ندارد و نیز در هنگام گرسنگى به سراغ نان مىرود و خاطر جمع مىشود كه نان رفع گرسنگى مىنماید و اگر آب و غذا نباشد عزا مىگیرد و به فكر فرو مىرود كه اگر بر اثر تشنگى و گرسنگى بیمار شد باید به پزشك مراجعه كند و سرانجام زندگى خود را مدیون دهها و صدها ابزار و وسیله مىبیند و به آنها احساس دلبستگى و وابستگى مىكند.
انسان در طول عمر خود، به ویژه به واسطه كشفیّات جدیدى كه حاصل شده نیازهاى بسیار گستردهاى از قبیل منزل و وسایل آن چون فرش و یخچال و فریزر و ماشین پیدا مىكند كه هر كدام دهها شاخه و شعبه از نیازهاى جدید را ظاهر مىسازند و موجب دلبستگى او گشته و هرموار به سوى بىنهایت پیش مىرود و اگر هزار سال عمر كند دلبستگى او هزار برابر وضع موجود مىگردد.
انسان نیز دوست دارد همسر، فرزند، نوه، نتیجه، داماد، عروس و امثال اینها داشته باشد و این دلبستگىها مانند تارهاى عنكبوت او را از هر سو محاصره مىكنند آن چنان كه در بسیارى از موارد فراموش مىكند كه خدایى هم هست.
امّا خداوند دوست دارد بندگانش به گونهاى دیگر بیاندیشند و نمونههایى نیز ارائه كرده كه فكر و فرهنگ آنها مورد رضا و پسند الاهى بوده است. آنها عقیده داشتهاند كه این ابزارها همگى به اراده الاهى ابزار و وسیلهاند و بدون اراده الاهى تأثیر گذار نمىباشند.
به عنوان مثال:وقتى كه طاغوت زمان از حضرت ابراهیم ع مىپرسد كه خداى تو كیست؟ مىفرماید: خداى من آن كسى است كه به من غذا مىخوراند و آب مىنوشاند و وقتى كه مریض مىشوم مرا شفا مىدهد و مرا مىمیراند و زنده مىگرداند. ابراهیم ع به این سخنان عقیده كامل داشته و به همین خاطر وقتى او را در آتش بزرگ نمرودیان مىافكنند بین زمین و آسمان و قبل از افتادن در آتشْ جبرئیل نزد او آمد و عرض كرد: اَلَكَ حاجَةٌ؟ آیا حاجتى دارى؟ فرمود: اَمّا اِلَیْكَ فَلا یعنى به تو نیازى ندارم و خداوند خود از حال من آگاه است. او مىدانست كه كار به دست جبرئیل هم نیست.
این فراز از مناجات نیز مىخواهد همین حال توجّه را به انسان بدهد و بفهماند كه حتّى چنین حالى و خواندن درس و نوشتن كتاب و امثال آن نیز نمىتواند خودبهخود براى انسان پدید آید بلكه باید با عنایت الاهى باشد تا این موهبت نصیب وى گردد.
پس عرض مىكنیم: خداوندا، كمال انقطاع را به عنوان یك موهبت به من عنایت كن. كمال انقطاع، یعنى نهایت بریدگى از خلق و اتصال به خالق، مؤثر دیدن خدا و خواستن تمامى نیازها از او و مساوى بودن وجود و فقدان اسباب و ابزار.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ١٣٧ الی ١۴١
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانیه ٢۹
🔆اِلهی وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَكَ جَهْراً؛
خداوندا، مرا از كسانى قرار بده كه او را ندا كردى و او تو را اجابت نمود، و تو او را ملاحظه كردى و او در پیشگاه جلال تو مدهوش گردید، پس مخفیانه با او مناجات كردى و او براى تو آشكارا عمل كرد.
✳️این فراز از مناجات شعبانیه مانند فراز پیشین از قلّههاى معارفى هستند كه تا كنون مطرح گردیدهاند. اگر به همین بخش از جمله بسنده شده بود که خداوندا، مرا از كسانى قرار ده كه مورد خطاب و ندا قرار دادى و آنها نیز به نداى تو لبّیك گفتند، گمان آن مىرفت كه این ندا نیز از نداهایى چون یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا است و درخواست ما آن است كه توفیق اجابت داشته باشم، ولى جملههاى بعدى گواهى مىدهند كه سخن بسى بالاتر و والاتر است. چرا كه مىگوییم: در مقابل عظمت و جلال تو مدهوش و از خودبىخود شدهاند.
✅صعق در قرآن كریم به مناسبت داستان حضرت موسى ع در كوه طور آمده است كه گویا در همان چهل روزه مواعده صورت گرفته است، یعنى حضرت موسى ع از خداوند چنین درخواست كرد: «رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْك؛ خداوندا خودت را به من نشان بده تا تو را تماشا كنم».
«قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَكِنْ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنْ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی» پاسخ خداوند این بود كه اى موسى تو مرا نخواهى دید ولى به این كوه بنگر كه اگر در مكان خود استقرار پیدا كرد مرا خواهى دید. «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ مُوسَى صَعِقاً»؛ آنگاه كه خداوند براى كوه تجلّى پیدا كرد كوه را در هم شكست و موسى مدهوش گردید.
◀️اینك عرض مىكنیم: خدایا به من توجّه و عنایتى كن كه مثل كسانى باشم كه در مقابل جلال و عظمت تو از خودبىخود شده و آنگاه پنهانى و مخفیانه با آنها راز گفتى و مناجات كردى. مناجات به معناى درگوشى صحبت كردن است و چنین حالاتى براى اولیا رخ مىدهد كه مىتوانند در حال مدهوشى سخن خدا را نجواگونه بشنوند.
میان عاشق و معشوق رمزى است *** چه داند آنكه اشتر مىچراند؟
◀️پس خداوند چنین بندگانى دارد كه با آنها شبانه روز نجوا مىكند. جالب آنكه در آن حدیث معراج مىفرماید: چشم قلب او را به سوى جلال خود باز مىكنم، و در این مناجات نیز ما عرض مىكنیم: من را از كسانى قرار بده كه چشمشان به سوى جلال تو باز شد و از دیدن جلال و شكوه تو از خودبىخود شدند، چرا كه انسان وقتى یك فاصله طولانى را طى مىكند در حالى كه براى او غیر منتظره بوده از خودبىخود و مدهوش مىشود، چنانكه اگر به شیوهاى ناگهان به كسى خبر بد دهند كه جایزهاى بسیار ارزشمند كه باور و انتظار آن را نداشته به او رسیده است بىهوش مىشود. در امور معنوى نیز انسان اگر به چیزى كه مورد انتظار او نیست برسد آنقدر لذّت مىبرد كه بىطاقت شده و حالت غشوه به او دست مىدهد.
✅اگر انسان بخواهد از نعمتهاى بهشتى بهرهمند شود و به تماشاى جلوههاى الاهى برسد به گونهاى كه از دیدن آنها بىهوش گردد، باید بهاى آن را بپردازد.در روایت است كه خداوند تعالى براى بندگان خود متناسب با شأن و شخصیتى كه دارند روزى هفتاد مرتبه و در بعضى روایات سى سال یك مرتبه و برخى سى هزار سال یك مرتبهـ جلوه مىكند و بىهوش مىشوند و گاهى آنقدر طول مىكشد كه همسران بهشتى آنها شكایت مىكنند كه اینها آن چنان از تماشاى جلوههاى الاهى لذّت مىبرند كه دیگر همه چیز را فراموش كردهاند.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ١۴۷ الی ١۵۳
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانیه ۳٠
🔆اِلهی وَ اَلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّكَ الاَْبْهَجِ فَاَكُونَ لَكَ عارِفاً وَ عَنْ سِواكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خائِفاً مُتَرَقِّباً، یا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرام؛
خداوندا، من را به نور عزّت خودت كه بسیار بهجتآفرین است ملحق گردان تا من در حق تو عارف و از غیر تو روگردان و از تو ترسان و مراقب باشم. اى صاحب جلالت و اكرام.
✳️به آخرین فراز از مناجات شعبانیّه رسیدیم و چنانكه در گذشته بیان گردید، معمولا مضامین برخى از دعاها در دعاها و مناجاتهاى دیگر نیز وجود دارد، ولى مضمون این مناجات با این صراحت و شفافیّت در كمتر دعا و مناجاتى آمده است. معمولا در دعاها و مناجاتها بر روى توجّه به گناهان و طلب آمرزش و نیز به رحمت الاهى كه باعث شسته شدن گناهان مىشود، تكیه و تأكید شده است، ولى در برخى از مناجاتها مطالبى غیر از آنچه كه عموم به آن توجّه دارند، وجود دارد. نهایت تلاش ما انسانهاى معمولى آن است كه از عذاب الاهى در آخرت نجات پیدا كرده و یا به ثوابهاى بهشتى نائل گردیم، ولى در برخى از مناجاتها احساس مىشود كه توجّه اولیاى خدا به امورى بالاتر از اینهاست و یكى از آنها مناجات شعبانیه است كه با مطالبى عجیب چون الهى هب لى كمال الانقطاع الیك وانر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیك و یا واجعلنى ممن نادیته فاجابك و نیز این آخرین فراز مناجات والحقنى بنور عزك الابهج از سایر مناجاتها متمایز است و درخشش خاصّى دارد.
✅در این فراز پایانى به پیشگاه الاهى عرض مىكنیم: خداوندا مرا به نور خودت ملحق كن. اگر انسانِ غرق در گناه درخواست كند كه به نور الاهى ملحق و متصل گردد نوعى بلندپروازى است. ولى كسانى بوده و هستند كه چنین آرزوهایى داشته و به آن دست یافتهاند در غیر این صورت خواندن این دعاها بىفایده و در حدّ یك آرمان دستنایافتنى خواهد بود. بنابراین، انسانى كه به تعبیر قرآن وَخُلِقَ الاِْنسَانُ ضَعِیفا، سراپا ضعف و ناتوانى است مىتواند به جایى برسد كه ملحق به نور الاهى بشود. ببین تفاوت ره از كجاست تا به كجا؟
✅نور الاهى زیباترین، خرمترین و مبتهجترینِ نورها است و خرّمى، طراوت و شادى آفرینى خاصّى دارد و اگر كسى به این نور عزّت ملحق شود دیگر نمىتواند جز با تعبیرات استعارى سخن بگوید چرا كه این لفظها و از جمله واژه نور كه بر خداوند اطلاق مىشود: «اللهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالاَْرْضِ» استعاره و مجاز است، زیرا وقتى كه خداوند بخواهد رابطه و نقش خود با آسمان و زمین را براى بشر بیان كند، تعبیرى لطیفتر از تعبیر نور در عالم مادّه وجود ندارد، بنابراین خود را به عنوان نور معرفى مىكند.
◀️در اینجا یك نكته لطیف وجود دارد كه حتى عرفا نیز در مباحث عرفانىِ خود به آن توجّه نكردهاند و آن اینكه وقتى كه انسان واصل گردید، تازه باید توجّه كند آنچه دارد و درك مىكند و مىیابد نیز متعلّق به خود او نیست. آنگاه مىترسد كه این نورانیّت دوام پیدا نكند. عارف واصل باز از خوف و ترس بركنار نیست و نگران است كه مبادا آنچه كه یافته از او سلب گردد، زیرا آنچه دارد عاریهاى است نه ذاتى. و اگر كسى چنین توهّمى براى او پیدا شود كه نورانیت او ذاتى شده، با مغز به زمین كوبیده خواهد شد، بنابراین مواظب است این كمالات به دست آمده را از دست ندهد و مغرور نگردد و نگوید ما به مرحله یقین رسیدهایم و كار تمام شد و مأموریت را به پایان رساندهایم؛ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یَأْتِیَكَ الْیَقِین.
✅پس عارف همواره نگران است كه اگر او را رها كنند و یك لحظه عنایت از او برداشته شود سقوط خواهد كرد. بنابراین احتیاج به مراقبت همیشگى دارد تا نلغزد. در روایات آمده است كه دوستان ما در قیامت دامن ما را مىگیرند و ما دامن پیامبر اكرم ص را مىگیریم. مبادا لحظهاى غفلت شود كه غفلت همان است و سقوط همان.
پـــــــــــــایـــــــــــــان
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ١۵۴ الی ١۶٠
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانیه(۲)/ ۱
🔆«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ ».
معبودا! درود فرست بر محمّد و خاندان او.
❤️امام صادق علیه السلام میفرماید: صلوات از طرف خداوند عبارت از رحمت اوست و از طرف ملائکه تزکیه (برکت) برای پیامبر است و از سوی مردمان دعا برای وی میباشد.
🧡امام صادق علیه السلام فرمود: (هر کس نزد خداوند عزّوجل حاجتی دارد (دعای خود را) با درود بر پیامبر و خاندانش شروع کند سپس حاجت خود را عرضه بدارد و با درود بر پیامبر و خاندانش ختم نماید، زیرا خداوند کریم تر از آن است که دو طرف دعا را بپذیرد و میانه آن را رها کند برای آن که جهت پذیرش صلوات مانعی وجود ندارد).
💛رسول اکرم فرمود:(درود شما بر من موجب پذیرش دعای شما شده و باعث تزکیه اعمالتان میگردد).
💚تکمیل صلوات با فرستادن درود بر خاندان پیامبر اکرم است که فرمود: (هر که بر من درود فرستد، ولی بر خاندان من درود نفرستد بوی بهشت را استشمام نکند).
💙پیامبر اکرم فرمود: (با صدای رسا صلوات بر من فرستید، زیرا نفاق را برطرف میسازد).
📎منبع: جلوه گاه عرفان/ شرح مناجات شعبانیه/ نوشته محمدهادی عبدخدایی.
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح_دو
شرح مناجات شعبانیه(۲)/ ۲
🔆«وَ اسْمَعْ دُعائی إِذا دَعَوتُکَ وَ اسْمَعْ نِدائی إِذا نادَیتُکَ و أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ».
دعای مرا بشنو هنگامی که دعا میکنم و فریاد مرا بشنو زمانی که تو را صدا میزنم و به من روی آور موقعی که با تو راز میگویم.
🔴دعا: خواندن، حاجت خواستن، استمداد.
❤️و از پیامبر روایت شده است که فرمود: دعا، همان عبادت است، سپس آیه «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُم اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتی» را قرائت فرمود.
🟠نداء: راغب گوید: نداء بلند شدن صدا و ظهور آن است.
🧡در قرآن کریم هم به معنای صدای بلند آمده است، همچنان که میفرماید: «اِذا نُودِیَ لِلصَّلوةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا اِلی ذِکْرِ اللّه ِ».
🟡نجوی: بیخ گوشی حرف زدن و سخن سرّی و راز گفتن.
💛طبرسی میفرماید: قَولُهُ تَعالی وَ یَتَناجَوْنَ اَیْ یُسِرُّ بَعْضُهُمْ اِلی بَعْض، و النجوی: السرّ، و نجواهم: اسرارهم. (فرمایش خداوند: و یتناجون، یعنی برخی با برخی دیگر به رازگویی پرداختند، و نجوی به معنای سرّ و نجواهم، یعنی اسرار ایشان).
💚باید توجه داشت که خداوند همچنان که بصیر است؛ یعنی بینا میباشد، سمیع نیز است؛ یعنی شنوا میباشد،همان طور که قرآن کریم میفرماید: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ» . (مانند او هیچ چیز نیست و او شنوا و بینا است).
📎منبع: جلوه گاه عرفان/ شرح مناجات شعبانیه/ نوشته محمدهادی عبدخدایی.
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح_دو
شرح مناجات شعبانیه(۲)/ ۳
🔆«فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکینًا لَکَ مُتَضَرِّعا اِلَیْکَ راجِیًا لِما لَدَیْکَ ثَوابِی».
به سوی تو گریختهام و در پیشگاهت ایستادهام در حالی که خاضع و خاشع بوده و اظهار نیاز و حاجت دارم و امیدوار به پاداشی از آنچه که در نزد تو میباشد برای خودم هستم.
🔴هرب: گریختن.
🟠وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ: کنایه از آن است که در پیشگاه تو ایستاده ام.
🟡مُسْتَکینًا، استکانه: خضوع و خشوع.
🟢مُتَضَرِّعا: تذلّل و اصرار در دعا.
🔵راجِیًا: رجاء، امید.
🟣ثواب: پاداش، کیفر، ثواب به جزای اعمال نیک و بد گفته میشود.
❤️قرآن کریم از زبان نوح پیامبر میفرماید که گفت: «فَفِرُّوا اِلَی اللّه ِ» (به سوی خدا بگریزید).
❤️ما در خلوت به روی خلق ببستیم
از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
💛در برخی ادعیه میفرماید: «وَ اَقْبَلْتُ بِکُلّی عَلَیْکَ»؛ یعنی با تمامی وجود به سوی تو رو آوردم.
🧡قرآن کریم میفرماید: «اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَةً اِنَّه لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»(پروردگار خود را بخوانید با تضرّع و در پنهانی، او تجاوزگران را دوست ندارد).
🧡خداوند متعال گاهی انسانها را گرفتار میسازد برای آن که از حالت خودبینی و غرور بیرون آمده و به تضرّع و تذلّل بپردازند، همان طور که میفرماید: «فَاَخَذْناهُمْ بِالْبَأْسآءِ وَ الضَّرّآءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون».
🧡امام چهارم در دعای خویش میگوید: «وَ لاَیُنْجِینِی مِنکَ اِلاّ التَّضَرُّعُ اِلَیْکَ» (مرا از (عذاب) تو نجات نمی بخشد مگر تضرّع در پیشگاه تو).
💚محمّد بن مسلم میگوید:(از امام باقر علیه السلام سؤال کردم از (تفسیر) گفتار خدای عزّوجل «پس فروتن نشدند برای خدای متعال و تضرّع نکردند» فرمود: استکانت همان فروتنی است و تضرّع بلند کردن هر دو دست واظهار ذلت بدانها در پیشگاه خداوند است).
💙هنگامی که انسان به دعا میپردازد باید امید به خدا و عنایات او داشته باشد، زیرا خداوند زود راضی میشود ، این بنده است که چموشی میکند و از رحمت الهی به ظلمت گناه میگریزد.
📎منبع: جلوه گاه عرفان/ شرح مناجات شعبانیه/ نوشته محمدهادی عبدخدایی.
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح_دو
شرح مناجات شعبانیه(۲)/ ۴
🔆«وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حاجَتی وَ تَعرِفُ ضَمِیرِی ولا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثوایَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِی ءَ بِهِ مِنْ مَنطِقِی وَ اَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتِی».
تو میدانی آنچه در دل من است و از نیاز من آگاهی و از اندرون و نیت من اطلاع داری و هیچ کاری از کارهای من چه مربوط به آینده و چه در ارتباط با حال از تو مخفی نیست و هر مطلبی را که بخواهم با گفتار اظهار کنم از تو پوشیده نیست و هر موضوعی را که بخواهم با دهان عرضه بدارم از تو پنهان نیست وهیچ امیدی نسبت به آینده و عاقبتم از تو مخفی نمی باشد.
🔴ضَمِیر: درون، باطن، پنهان، نیّت.
🟠مُنقَلَبِی و مَثوایَ: بازگشتگاه و جایگاه و منزلگاه.
🟡اُبْدِئَ: آشکار کنم، ظاهر سازم.
🟢منطق: گفتار.
🔵اَتَفَوَّه: با دهان بیان کنم، به زبان آورم.
❤️خداوند بهتر از هر کسی آگاه به نیاز و خواسته ما است، حتی بهتر از خود ما،«یَعْلَمُ خَآئِنَةَ الاَْعْیُنِ وَ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ»(نگاههای دزدانه و یا چشمهای خیانتکار را میشناسد و از آنچه که در سینهها پنهان شده است آگاه میباشد).
💚آنی تو که حال دل نالان دانی
احوال دل شکسته بالان دانی
گر خوانمت از سینه سوزان شنوی
ور دم نزنم زبان لالان دانی
💛امیرالمؤمنین علیه السلام در پیشگاه خداوند میگوید: پروردگارا ، اگر ندانم چه بخواهم یا نسبت به خواستهام نابینا باشم تو مرا به آنچه که صلاح من است راهنمایی فرما و دل مرا در دست قدرت خود گرفته و به سوی رشد و ارتقاء من ارشاد نما، این هدایت و رهنمود یک چیز ناشناخته ای از تو نیست و یک موضوع نوظهوری از تو نمی باشد. تو همیشه جویندگان را ارشاد نموده ای و گمراهان را هدایت فرموده ای.
📎منبع: جلوه گاه عرفان/ شرح مناجات شعبانیه/ نوشته محمدهادی عبدخدایی.
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح_دو
شرح مناجات شعبانیه(۲)/ ۵
🔆«وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی إلی اخِرِ عُمْری مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی».
و به تحقیق تقدیرات تو در مورد من تا آخر عمرم جاری گشته است چه مربوط به امور پنهانی من چه در ارتباط با موضوعات آشکارم.
🔴سریره: پنهانی، در مقابل علانیه که به معنای آشکار میباشد، باطن، نهان.
💚در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری و آن پرده نشین باشد
💛قرآن کریم میفرماید: «اِنَّ اللّه َ بالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّه ُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْرًا»(خداوند کارش را انجام میدهد، برای هر چیز اندازه ای قرار داده است).
🧡اینکه گویی این کنم یا آن کنم
خود دلیل اختیار است ای صنم
💙قرآن کریم میفرماید: «اِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ اِمّا شاکِرا وَ اِمّا کَفُورًا»(ما راه را به انسان نشان دادیم یا شکرگزاری نموده و پیروی از راه راست میکند و یا کفران ورزیده و در مسیر غلط و بیراهه قدم مینهد).
💜قرآن پی میبریم که میفرماید: «اِنَّ اللّه َ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ» (خداوند وضعیت قومی را تغییر نمی دهد مگر آن که خود آنها خصوصیات خود را تغییر دهند).
🤍صادق علیه السلام قانونی اعجاز آسا را بیان نموده و فرموده است: «لا جَبْرَ وَ لا تَفْوِیضَ وَلکِنْ اَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ»(نه جبر است و نه تفویض، بلکه موضوعی میان آن دو).
🤎امام صادق علیه السلام میفرماید:(دعا قضا را پس از آن که به نحوی محکم شده باشد برطرف میسازد، از این رو دعا زیاد کن، زیرا آن کلید هر رحمت و موفقیت در هر حاجت است و نیل به الطاف الهی امکان پذیر نیست مگر به واسطه دعا، و هیچ دری نیست که بر آن در کوبه زیاد زده شود مگر آن که نزدیک است که به روی زننده اش باز گردد).
💖آن قدر در میزنم این خانه را
تا ببینم مهر صاحبخانه را
📎منبع: جلوه گاه عرفان/ شرح مناجات شعبانیه/ نوشته محمدهادی عبدخدایی.
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح_دو
شرح مناجات شعبانیه(۲)/ ۶
🔆«وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی و ضَرِّی».
و تنها به دست توست و نه غیر تو، زیادتی و کاستی من و سود و زیان من.
🔴ضرّ: ضرر، زیان.
💚پروردگار عالم به پیامبرش میفرماید: «وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللّه ُ بِضُرٍّ فَلاَ کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ» (اگر خداوند متعال آسیبی به تو زند هیچ کس نمی تواند به جز او آن را برطرف سازد و اگر برخوردار از خیری نماید او بر هر چیزی تواناست).
💛حتی خداوند به پیامبرش دستور میدهد که: «قُلْ لا اَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرّا وَلا نَفْعا اِلاَّ ماشآءَ اللّه ُ» (بگو من برای خودم مالک واختیاردار ضرر ونفعی نیستم مگر آنچه را که خداوند بخواهد).
🧡قرآن کریم میفرماید: «یا اَیُّهَا النَّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَرآءُ اِلَی اللّه ِ وَ اللّه ُ هُو الغَنِیُّ الْحَمیدُ» (ای مردم شما همه نیازمندان به خداوند هستید و تنها خداوند بی نیاز و ستوده است).
💙امام سجاد در پیشگاه الوهیت میگفت: (نه آن کس که خوبی کرد بی نیاز بود از کمک و رحمت تو، نه آن کسی که بدی نمود و تجرّی بر تو کرد و تو را راضی ننمود از تحت قدرت تو خارج شد)ـ
💜حضرت اباعبداللّه الحسین علیه صلوات الرحمن: «اِلهِی اَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیْفَ لاأَکُونُ فَقِیرا فِی فَقْری» (خدای من، هنگامی که غنی هستم به تو نیازمند میباشم چه رسد به زمانی که در فقر به سر میبرم).
📎منبع: جلوه گاه عرفان/ شرح مناجات شعبانیه/ نوشته محمدهادی عبدخدایی.
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح_دو