eitaa logo
راه سعادت دنیا و آخرت
311 دنبال‌کننده
274 عکس
201 ویدیو
7 فایل
...«راه سعادت دنیا و آخرت»...✓ کپی مطالب با ذکر لینک مانعی ندارد... ارتباط با مدیر کانال.👇 @Shaabanrajabi59 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
16.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند نفر مثل ایشون خوش صحبت و با سواد و در عین حال متین و با وقار روشنگری می کنند؟؟ 🔴لیدرهای فتنه اخیر و راستی آزمایی شعار زن.... زندگی... آزادی
✨﷽✨ 🔰 حسادت حاصل جمع کدام دو ویژگی در انسان است؟ ✍به طور کلی حسد از اجتماعِ دو صفت است در انسان: یکی «نقص» و دیگری «ضعف». شخص حسود اگر فرض شود فاقد آن چیزی که به آن [حسد] دارد نباشد، حسد نمی‌ورزد و لهذا اگر خودش فکر کند و عقل خود را به کار اندازد و خودش را ده درجه بالاتر و دارنده‌تر از شخص محسود فرض کند می‌بیند در آن صورت اهمیتی به محسود نمی‌دهد و این دلیل بر این است که «نقص» او سبب حسد او شده؛ و چون ضعیف است در خود آن قدرت را نمی‌بیند که او هم از راهش وارد شود و کام خود را از روزگار بگیرد و پله‌های زندگی را یک به یک بالا رود، آرزو می‌کند پس دگری از پله بیفتد و پایش بشکند، و بالاخره در خود آن همت را نمی‌بیند که از طرف، جلوتر و بالاتر رود، آرزو می‌کند پس او به عقب برگردد و به زمین بیفتد. از این جهت اشخاص قوی وقتی می‌شنوند که فلان شخص به فلان مقام رسید شادمان می‌شوند و می‌فهمند پس می‌شود به آن مقام رسید. 📒 استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ج2، ص141 @Shaabanrajabi
برخورد با مردم باید محبوبیت بیاورد، نه تنفر. باید با مردم طوری برخورد کرد که موجب محبوبیت گردد و روز به روز بر وزن اجتماعی انسان بیفزاید و بر شماره یاران وی اضافه کند، زیرا اگر مردم در برخورد با کسی، سنگینی یا تلخی درک کنند، در دل‌هایشان نفرت و دلتنگی ایجاد خواهد شد و بالاخره روزی فرا خواهد رسید که همه از او گریزان شوند و چنین کسی منفور و مبغوض اجتماع خواهد شد... و این وضع، یکی از تلخ‌ترین و ناگوارترین نمونه‌های تیره بختی انسان است. 📓 علامه‌طباطبایی‹ره›، تعالیم اسلام، ص۱۵۰ @shaabanrajabi
📢عرض سلام و احترام خدمت اعضای محترم ،ان شاء الله بزودی صوت شرح در این کانال بارگذاری می‌شود @Shaabanrajabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍ ارزش خودت را بدان 🔹مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادربزرگت به من هدیه داده است، تقریبا 200 سال از عمرش می‌گذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار می‌خرند. 🔸دختر به جواهرفروشی رفت و برگشت. به مادرش گفت: 150هزار تومان قیمت دادند. 🔹مادرش گفت: به بازار کهنه‌فروشان برو. 🔸دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت: 10هزار تومان قیمت دادند و گفتند بسیار پوسیده شده است. 🔹مادر از دخترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد. 🔸دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت: مسئول موزه گفت که 500میلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد. 🔹مادر گفت: می‌خواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند. هرگز خود را در جاهای نامناسب جست‌وجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی، خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند، از تو قدردانی می‌کنند. 🔸در جاهایی که کسی ارزشت را نمی‌داند حضور نداشته باش؛ ارزش خودت را بدان! @Shaabanrajabi
✨﷽✨ ✳️ انسان چه زمانی دست از طغیان برمی‌دارد؟! ✍ خداوند وقتی از انسان یاد می‌کند می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ» همه‌ی شما در مقابل خدا هستید. فقیر به معنی نیست. فقیر به کسی نمی‌گویند که مال ندارد؛ آن که مال ندارد، فاقد مال است. بلکه فقیر به کسی می‌گویند که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد. وقتی انسان خود را فقیر دانست یعنی در مقابل خدا ستون فقراتش را شکسته دید و بر ذکر شریف لا حول و لا قوة الا بالله مداومت داشت (به معنی حقیقی) آن‌وقت دست از برمی‌دارد. می‌گوید خدایا! نه تنها برخاستن و نشستن من، بلکه خوابیدن و خوردن و پوشیدن و قلم به دست گرفتن و همه چیز من به کمک تو است. ما در این ذکر (بحول الله و قوته اقوم و اقعد) را می‌گوییم که هم با این ذکر کنیم. 👤 📚 از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖@Shaabanrajabi
سخنان آيت الله جوادی آملی(حفظه الله تعالی) درباره وقايع اخير در پايان درس امروز: الآن مشکل جدّی بشر کنوني، جريان مرگ است و اين قائله اخير هم همين طور است. بسيار خوب! حالا «زن، زندگي، آزادي» را ما هم قبول داريم؛ اما دو چيز است که اساس کار بوده و از ياد همه اينها رفته است: 1ـ تمام اين هويت مرا چه کسي به من داده است؟ 2ـ آيا من مي ميرم و مي پوسم، يا از پوست به در مي آيم؟ اگر من مال خودم نيستم و تمام هويت مرا ديگري داده است، پس تکليفي هم به من داده است. حالا من چکار کنم؟ بايد به دستور او عمل کنم. شما اگر بخواهيد يک يخچال يا هر چيز ديگری بخريد، يک دفترچه راهنما مي خواهد. آيا اين حقيقتي که به ما دادند به عنوان انسان، دفترچه راهنما نمي خواهد که اين را چگونه بکار بگير؟ اين سر را چگونه بکار بگير؟ اين چشم را چگونه بکار بگير؟ اين دست را چگونه بکار بگير؟ چه چيزي بخور و چه چيزي نخور؟ دفترچه راهنمای ما همين قرآن است. اين از ياد بشر رفته است. بله، زن هست، زندگي هست، آزادي هست، مرد هم همين طور است، همه اينها سرجايش محفوظ است؛ اما بالاخره اين اصل هم وجود دارد که آيا انسان مي پوسد يا از پوست به در مي آيد؟ بشر امروز غافلِ غافل است! دين ثابت کرده که انسان مرگ را مي ميراند، نه اينکه بميرد. اين اهل بيت(عليهم السلام) آمدند تا از آن طرف خبر بدهند؛ فرمودند: «وَ لَكِنَّكُمْ تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إِلَي دَار»؛ (بحار الانوار، ج34، ص146) مرگ از پوست به درآمدن است، نه پوسيدن. مرگ هجرت است. ما مرگ را مي ميرانيم، ما بر مرگ مسلّط هستيم، مرگ را زير پا لِه مي کنيم و به آن طرف مي رويم. @shaabanrajabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍شیطان در زمان بیماری و فقر به انسان حمله می‌کند تا اعتقادات او را از او بگیرد، چون انسان در این دو حالت تحت فشار و از خدا منتظر کمک است؛ ولی غافل است خداوند هر فقر و بیماری را از روی حکمتی برای تربیت انسان بر او وارد می‌کند تا متنبه شود و از معصیت و ناشکری حق تعالی دست بردارد، ولی شیطان بر انسان خواطر می‌زند که خداوند تو را با آن که عبادت او می‌کنی دوست ندارد و بی‌دلیل آزارت می‌دهد. بخصوص در زمان بیماری که انسان قادر به عبادت نیست او را خلع سلاح می‌کند تا بیشتر حمله‌ورش شود. برای همین است انسان در فقر و بیماری مستعد خشونت و عصبانیت و خشم در اثر خواطر شیطان است. آنچه مهم است باید بدانیم اگر شیطان در این مرحله حساس و خطیر برای ایمان هر فرد اگر موفق شود و نتیجه گیرد و انسان را از خدا دور کند او را به معصیت خدا هم تشویق خواهد کرد، پس بیشتر بر او مسلط شده و تحت امرش قرار خواهد داد. و نکته بسیار مهم آن است که بعد از مدتی اگر عافیت برگردد و فقر با ثروت زایل شود، هرگز آن ایمان و معنویتی که شیطان از انسان ربوده است آن را باز پس نخواهد داد. برای همین در کلام وحی و حدیث است که دعا کنید از فتنه‌ها و امتحان‌های گمراه کننده، خداوند شما را دور نگهدارد. پس در زمان بیماری و فقر و شداید زندگی که فتنه های گمراه کننده به تعبیر مولای متقیان هستند ، مواظب باشیم و همیشه به خدا پناه بریم که شیطان ایمان ما را با خود نبرد که اگر برد، با برگشت عافیت و رفع بیماری و برگشت ثروت و رفع فقر ، آن چه از ما برده است بر ما بر نمی گرداند. @shaabanrajabi
‼️قطع رابطه به دلیل بدحجابی 🔷س ۶۳۴۳: اگر دختر محجبه‌ای یک دوست بدحجاب دارد و امر به معروف او اثر ندارد، آیا باید با او قطع رابطه کند؟ ✅ج: اگر ترک رابطه با او اثر داشته باشد به این معنا که اصلاح می‌شود و حجابش را مراعات می‌کند، بله واجب است. گاهی وقت‌ها نیز برعکس است یعنی گرم‌گرفتن و محبت‌کردن و بعد تذکردادن بیشتر اثر می‌کند و باید از این راه وارد شد. اما اگر قطع ارتباط اثر ندارد و این رابطه برای شما  مفسده‌ای ندارد رفت‌وآمد با او اشکالی ندارد. 📕منبع: khamenei.ir 🆔 @shaabanrajabi
‼️نماز خواندن با لباس عکس دار 🔷س ۶۳۴۴: آیا با لباسهایی که روی آن و یا حیوان منقوش است ولی ( ) در زیر لباسی دیگر پوشیده شده است، دارد؟ ✅ج: کراهت دارد. 🆔 @shaabanrajabi
خیلی از جوانها مرتب دنبال گرفتن ذکر از این و آن هستند حضرت امیر(ع) می‌فرمایند: بهترین ذکر قرآن است که با آن شرح صدر پیدا می‌کنند و باطن افراد نورانی می‌شود...! آیت اللّٰه ناصری(ره) @shaabanrajabi
16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیییییییییییییییلی قشنگه عااااااااااااااااااااااااااااالیه بسیار عاااااااااااااااااااالی @shaabanrajabi
✍امام علی(ع)درباره صفات مؤمن فرمود : انسان باایمان شادى اش در چهره و اندوهش در درون قلب اوست، سینه اش از هرچیز، گشاده تر و هوسهاى نفسانى اش از هرچیز خوارتر است، از برترى جویى بیزار و از ریاکارى متنفر است، اندوهش طولانى و همتش بلند، سکوتش بسیار و تمام وقتش مشغول است، شکرگزار و صبور، بسیار ژرف اندیش است و دست حاجت به سوى کسى دراز نمى کند، طبیعتش آسان و برخوردش با دیگران توأم با نرمش است، دلش از سنگ خارا (در برابر حوادث سخت و دشمنان خطرناک) محکمتر و سختتر و (در پیشگاه خدا) از بَرده تسلیم تر است. 📚 نهج البلاغه @shaabanrajabi
✨﷽✨ 🌼اشتباهاتی که باعث می‌شه انگیزه‌مون رو از دست بدیم 1⃣ مقایسه خود با دیگران اونم از جنبه منفی و توجه نکردن به شرایط و موقعیت خودمون 2⃣ تکیه کردن به دیگران و دنبال نتایج بودن بدون عمل درست 3⃣ انتظار پیشرفت زیاد در ابتدای کار 4⃣ نسنجیدن سختی‌های راه و ناامید شدن خیلی زود 5⃣ هدف‌‌ها رو بدون توجه و بررسی انتخاب کردن و گاهی فراموشی اون‌ها 6⃣ از بین رفتن اعتماد به نفس با انتقاد دیگران 7⃣ داشتن افکار منفی و از دست دادن حس خوب 8⃣ دست کم گرفتن خود و عدم سعی و تلاش برای شروع و ادامه کار @shaabanrajabi
20.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر زیبایی که حاج مهدی رسولی در دانشگاه زنجان خواند👌👌 خانمها حتماً ببینید به خودم افتخار کردم به عنوان یک زن با حجاب... زنان ایرانی و مسلمان چنین جایگاهی داره @shaabanrajabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت کشیدن چادر از سر خانم محجبه و پراندن عمامه از سر روحانی چه می‌شود؟ https://eitaa.com/joinchat/2413363375C576edc3db1
✨﷽✨ 🌼سفارش های حضرت جعفر صادق (ع) ⚜ یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) به نام عبدالله بن زیاد می گوید: در سرزمین منی و عرفات به محضر مقدس آنحضرت شرفیاب گشتم و پس از عرض سلام، اظهار داشتم: یا ابن رسول الله، ما افرادی هستیم که نمی توانیم مرتب در جلسات شما حضور یافته و فیض ببریم و چنانچه ممکن باشد ما را توصیه و موعظه ای بفرمایید. حضرت جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: شما را به رعایت تقوای الهی، صداقت در گفتار و ادای امانت توصیه می نمایم، و با دوستان و هم نشینان خود، خوش برخورد باشید، آشکارا و علنی به دیگران سلام کنید و دیگران را به میهمانی و طعام دعوت نمائید، در مساجدشان حضور یابید،از مریضان آنها عیادت و دلجوئی نماید و در تشییع جنازه شان مشارکت کنید. 💥حضرت صادق (علیه السلام) در ادامه فرمودند: همانا که پدرم فرمود: شیعیان و دوستان ما اهل بیت (علیهم السلام) رسالت بهترین انسانها می باشند؛ چنانچه فقیه و دانشمندی وجود داشته باشد از بین آنها است؛ و اگر اذان گوئی لازم باشد، از ایشان استفاده می شود، و نیز اگر راهنما و پیشوائی بخواهند از بین همین ها خواهد بود و همچنین اگر امانت دار و شخص مورد اطمینانی را جویا باشند از بین ایشان بر می گزینند. سپس حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: شما باید دارای چنین شرایطی و خصوصیاتی باشید به طوری که مخالفین را جلب و جذب نموده و از بدبین شدن آنها نسبت به ما جلوگیری نمائید . 📚 بحار الأنوار ، ج ۷۱ ، ص ۱۶۲ .
🔻امام صادق (علیه‌السلام): يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَمَانِي خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ، شَكُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ، قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ، لَا يَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا يَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فِي تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ. 🔻شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد: ۱. در ناملایمات روزگار، سنگین (با وقار) باشد. ۲. در هنگام نزول بلا بردبار باشد. ۳. هنگام راحتی شکرگزار باشد. ۴. به آنچه خداوند به او داده قانع باشد. ۵. به دشمنان خود ظلم نکند. ۶. بار خود به دوش دوستانش نیفکند. ۷. بدنش از او خسته باشد. ۸. مردم از دست او آسوده باشند. 📚 کافی، ج ۲، ص ۴۷ ‌ ‌
ماجرای دیدار شیخ علی کاشانی در هنگام خواندن زیارت آل یاسین با امام زمام (عج) را دراینجا بخوانید. به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرحوم حجة الاسلام آقای شیخ علی کاشانی می گوید: «یک شب در اطاق پذیرائی مرحوم آیت الله کوهستانی در کوهستان مشغول نماز مغرب شدم، دیدم حضرت بقیّة الله (ارواحنا فداه) تشریف آوردند ودر گوشه اطاق پشت به قبله به نحوی که من در نماز صورت مبارکشان را می دیدم نشسته اند. من با خودم فکر کردم که اگر نماز را بشکنم وعرض ادب به محضر مقدّسشان بکنم شاید از این عمل من، خوششان نیاید وقبل از آنکه متوجّه ایشان بشوم تشریف ببرند، پس چه بهتر نمازم را نشکنم که اگر اراده فرموده باشند من با ایشان حرف بزنم، تا بعد از نماز صبر می‌فرمایند. نماز را خواندم. در بین نماز بعضی از جملات را حضرت با من می گفتند، مخصوصاً جمله «یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالْآخِرَة اِرْحَمْ مَنْ لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالْآخِرَة» را که در سجده آخر چون با حال بهتری می‌خواندم امام هم آن را مکرّر با توجّه وحال بیشتری اداء می‌فرمودند ولی به مجرّدی که می‌خواستم سلام نماز را بدهم حضرت ولیّ عصر (صلوات الله علیه) رفتند. شهید هاشمی نژاد می‌گوید: «شبی مرحوم استادم «شیخ علی کاشانی فریدةالاسلام» در ایوان اطاق فوقانی که در قم برای زندگی اجاره کرده بودیم، رو به حیاط منزل ایستاده بود وحضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را با زیارت «آل یس» زیارت می‌کرد وبا آن حضرت مناجات می نمود. من هم در کنار او منقل آتش را برای کُرسی درست می‌کردم، یعنی آتش را باد می زدم تا برای زیر کرسی آماده شود. ناگهان دیدم مرحوم استاد تکانی خورد وحال توجّه اش، بیشتر شد وگریه اش شدّت کرد. من سرم را بالا کردم تا ببینم چه خبر است، با کمال تعجّب دیدم: «حضرت بقیّةالله (ع) در میان زمین وآسمان مقابل استادم ایستاده وبه او تبسّم می کند ومن در آن تاریکی شب، تمام خصوصیّات قیافه وحتّی رنگ لباس آن حضرت را می دیدم». سپس سرم را پائین انداختم باز دو مرتبه وقتی سرم را بالا کردم آن حضرت را با همان قیافه وهمان خصوصیّات دیدم. بالأخره چند بار این عمل تکرار شد ودر هر مرتبه جمال مقدّس آن حضرت را مشاهده می کردم، تا آنکه در مرتبه آخر که سرم را پائین انداختم متوجّه شدم که استادم آرام گرفت. وقتی سرم را بالا کردم وبه طرف آن حضرت نگاه نمودم دیگر آن آقا را ندیدم معلوم شد که مناجات استادم با رفتن آن حضرت تمام شده است. وقتی من واستادم پس از این جریان در میان اطاق، زیر کرسی نشسته بودیم، استادم به گمان آنکه من چیزی ندیده ام می خواست موضوع را از من کتمان کنند. من ابتداء به او گفتم: «استاد! شما آقا را به چه لباسی می دیدید؟» او با تعجّب از من سؤال کرد وگفت: «مگر تو آن حضرت را دیدی؟!» گفتم: «بلی! با لباس راه راه وعمّامه ای سبز وقیافه ای جذّاب که خالی در کنار صورت داشت» وخلاصه آنچه از خصوصیّات در آن حضرت دیده بودم به او گفتم واو مرا تصدیق کرد وتشویق نمود وخوشحال شد که من لیاقت ملاقات با آن امام معصوم (ع) را پیدا کرده ام». @shaabanrajabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خون شهید زمینه ظهور حجت خدا یا ولی از اولیای خدا خواهد شد چنانچه با شهادت کودکان ذبح شده بدست فرعون حضرت موسی (ع) آمد 🔸 استقلال و آزادی تنها یک برکت متوسط است از خون شهداست و برکت مهم ظهور امام یا شاگرد امام است و این خون این قدرت را دارد!
✨﷽✨ ⚜آیت الله جوادی آملی: ✳️ بايد با تمام هويت به سمت خدا برويم 🔻 اگر خداوند به يك بنده توجه كند، با تمام جهت به او توجه كرده است، زيرا خداوند جزء ندارد كه بگوييم او نيم‌نگاه می‌كند، بلكه خداوند با تمام اسماء‌الحسنی و جهات به انسان توجه دارد. همچنين وجود پيامبر(ص) كه مظهر تام خداوند بوده، چنين است كه وقتی با كسی صحبت می‌كنند با تمام چهره او را نگاه می‌كنند و سرّ آن اين است كه هرگز حضرت نيم‌نگاه نداشتند. مثلا فردی در حال يك مصاحبه و ضبط آن است؛ اين فرد برخی مواقع يك نيم‌نگاه به مصاحبه‌كننده دارد و گاهی هم يك نيم‌نگاهی به تصوير‌بردار می‌اندازد، اما وجود پيامبر(ص) با تمام چهره به مخاطبش نگاه می‌كند، زيرا ايشان مظهر خداوند است. 🔸 اگر خداوند به ما خطاب كرد «يا ايها الناس، يا ايها الذين امنو»؛ يعنی اينكه خداوند با تمام اسماء به ما نگاه می‌كند و در مقابل اگر ما گفتيم «يا الله» بايد با تمام هويت به سمت خدا برويم و يا الله بگوييم و اگر هم مخاطب خداوند قرار گرفتيم، بايد با تمام هويت به سمت خدا برويم. حال اگر برخی از دعاهايمان مستجاب نمی‌شود، به اين دليل است كه فقط بخشی از توجه ما به خداوند است و بخشی از توجه ما به جای ديگر است؛ بلكه نيم‌رخ ما به خدا توجه می‌كند و برخی از توجه ديگرش به امكانات خودش است و چنين دعايی كامل نيست و راز استجابت نشدن دعا همين توجه نيم‌رخ به خداوند است. @shaabanrajabi
✨﷽✨ ✅ 14 حدیث پیرامون ارزش خانه داری بانوان 1- پیامبر اکرم (صلےالله علیه وآله وسلم) فرمودند : هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند. 2- پیامبر خاتم (صلےالله علیه وآله وسلم) فرمودند : در هربار شیر مکیدن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد. 3- حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند : جهاد زن خوب شوهرداری کردن است. 4-امام صادق (علیه السلام) فرمود : بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد. 5- امام صادق (علیه السلام) فرمود : چند گروه از زنان با حضرت زهرا در قیامت محشور میشوند. یکی از انان زنانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر میکنند. 6- امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود : هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست. 7- پیامبر اعظم (صلےالله علیه وآله وسلم) فرمود : یک لیوان آب دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است. 8- نبی خدا (صلےالله علیه وآله وسلم) فرمود : چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را می بخشد. 9- حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود : هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می شوید. 10- حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود : هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد. (پخت نان در منزل برکت می آورد) 11- حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود : هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند و او رادر چشم مردم زینت دهد. 12- حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود : بهتر و برتر از همه این ها رضای خدا و رضای مرد از همسرش است . رضای همسر رضای خدا و غضب همسر غضب خدا می باشد. (البته پیروی از مرد در امر گناه ، جایز نیست) 13-حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود : هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود. 14- امام جعفر صادق (علیه السلام) :هیچ زنى نیست که شوهرش را یکبار آب دهد (یک استکان) مگر اینکه این رفتار براى او از عبادت (مقبول) یک سال که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد. (در هر شهر بهشت نعمات بسیاری موجود است ) 📗منبع احادیث: کتاب وسائل الشیعه جلد 2 صفحه39
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱ نهج‌البلاغه ج ۱.mp3
11.2M
🍃🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼🍃 🍃🌼موضوع: معنا و عوامل زمینه‌ساز فتنه 🍃🌼جلسه أوّل ⏰زمان:15:42 📚 📗 @shaabanrajabi
🔆 ✍ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری روزی طلبه جوانی که در زمان شاه‌عباس در اصفهان درس می‌خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس‌خواندن خسته شده‌ام و می‌خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درس‌خواندن برای آدم، آب و نان نمی‌شود و کسی از طلبگی به جایی نمی‌رسد و به‌جز بی‌پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا که می‌روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می‌خواهی برو، من مانع کسب‌وکار و تجارتت نمی‌شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده‌ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید. شیخ گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه‌فروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب‌هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن‌ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد. شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می‌دهند؟ شیخ گفت: امتحان آن که ضرر ندارد. طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بی‌میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت: این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو می‌سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و می‌خواستند او را با خود ببرند. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده‌ام؟ مرد زرگر گفت: می‌دانی این سنگ چیست و چقدر می‌ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می‌ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک‌جا ندیده‌ای، چنین سنگ گران‌قیمتی را از کجا آورده‌ای؟ پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی‌کرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنت‌زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده‌ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام‌گرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمی‌کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این مرد راست می‌گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آورده‌ای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه می‌پردازد. شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی که می‌بینی، گوهر شب‌چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می‌درخشد و نور می‌دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می‌شناسد و قدر گوهر را گوهری می‌داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی‌دهند و همگان ارزش آن را نمی‌دانند. وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان‌های عاقل و فرزانه می‌دانند و هر بقال و عطاری نمی‌داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. @shaabanrajabi
✨﷽✨ 🔰 جوانی به مادر خویش مراجعه کرد و گفت: مادر برخی اوقات حال عبادتم ضعیف می‌شود و حس می‌کنم رشته تاریکی بر نورانیت باطنم چیره می‌شود. حرام‌خور نیستم، با بدان معاشرت ندارم، از عوامل کسالت در عبادت پرهیز می‌کنم، به این نتیجه رسیدم که از شما سؤال کنم شاید عامل این کسالت و تاریکی از شما منتقل شده است. حقیقت را به من بگو تا من به درمان این درد بپردازم. مادر گفت: پسرم زمانی که تو را حامله بودم پدرت در سفر بود. زمان فراوانیِ زردآلو رسیده بود. من از خانه بیرون نمی‌رفتم. امکان خریدن زردآلو برای من نبود. برای پهن کردن رخت به بام رفتم، چشمم به زردآلوی زیادی افتاد که همسایه برای خشک کردن پهن کرده بود. به اندازه چشیدن، ذره‌ای از آنها خوردم و بعد پشیمان شدم ولی برای رضایت گرفتن از همسایه خجالت کشیدم. جوان گفت: مادر علت مسئله پیدا شد. اجازه می‌خواهم این مسئله را با همسایه در میان بگذارم تا از این پس بدون حمله شیطان بتوانم عبادت کنم. 📚منبع: سرچشمه تربیت، ص95