نیست در عالم ز هجران تلخ تر....

رمز عملیات: ما ترکناک يابن الحسین

سلام علیکم و رحمه الله

در ادامه خوشه چینی از خرمن معطر وصیت نامه سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز، به فراز شانزدهم رسیدیم. نکته جالب توجه در این فراز، همسان سازی بین خیمه رسول الله صلی الله علیه و آله و خیمه انقلاب اسلامی و ولایت است. شاید بتوان وجه این همسان سازی را به این صورت تبیین نمود:

1. همه ارکان و اهداف و منویات نبوت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و برپایی خیمه منور ایشان، برای تحقق در جامعه بشری امروز، نیازمند تشکیل حکومت حکومت ولایی به رهبری ولی فقیه است. شبهاتی که امروزه به معارف دین وارد می شود، برای نفی خدا یا اصل این حقایق نیست، بلکه عموما به کارآمدی معارف دین در حوزه مدیریت زندگی بشر شبهه وارد می کنند. در چنین شرایطی، انقلاب اسلامی محقق شده با رهبری نائب امام عصر ارواحنا فداه سالهاست که هر لحظه اثبات می کند دین می تواند زندگی بشر را مدیریت کند و با همین مدیریت یک جامعه را به تعالی برساند. این بالاترین و مهمترین اقدام در جهان کنونی برای تبلیغ دین است. انقلاب اسلامی با تحقق خود، نه تنها شیعیان ایران و جهان، بلکه عموم مسلمانان و حتی عموم دین داران و آزادگان جهان را نسبت به کارآمدی و حقانیت دین به یقین رساند. فارغ از نهضت های بیداری اسلامی در سطح دنیا، اعترافات اندیشمندان غربی بر این تحول عظیم فکری، فرهنگی و اجتماعی در سطح جهان تنها یکی از مویدات این سخن است.

2. توحید فعّالی که در این انقلاب مقابل چشم همگان ظاهر شده و علاوه بر منکوب کردن کفر و شرک،توحید منفعل عربستانی و سایر فرقه های منحرف از اصل دین را زیر سوال برده است، خار چشم مستکبران عالم است. همان کسانی که با بستن راه های هدایت و رشد فکر و معنوی جامعه خود، از بندگان خدا بردگانی ساخته اند در جهت تامین منافع خود و به ناگاه با وزیدن دم مسیحایی انقلاب اسلامی ،کاخ پوشالی آرزوهای خود را بر باد رفته دیدند، برای هدم و نابودی این انقلاب الهی از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. هرچند در این مبارزه همه اقشار و افراد جبهه حق در معرض توطئه ها و خباثت های دشمن اند، اما اصل دشمنی ها و عداوت ها با امام این انقلاب است که با عظمت وجودی خود آن چنان نیابت از امام عصر ارواحنا فداه را به طور کامل و معجزه وار به انجام می رسانند که عالم مشتاق تشریف فرمایی ایشان و حکومت عدل آن بزرگوار شده است.

3. لذاست که حفظ و پاسداری از اصل دین و معارف آن در جهان کنونی، متوقف بر حفظ انقلاب اسلامی است. خدمت به اسلام جز از طریق خدمت خالصانه به انقلاب اسلامی در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی مهد این انقلاب، مقبول و موثر نخواهد بود. همه کسانی که داعیه خدمت به اسلام و فهم و نشر و جهانی سازی آن را دارند، باید رسالت خود را در محدوده انقلاب اسلامی و خدمت به امام این انقلاب تعریف کنند. به فرموده بزرگان، چنانچه علامه قاضی رضوان الله تعالی علیه که از عرفای برجسته پیش از انقلاب اسلامی بودند، در فضای انقلاب اسلامی قرار می گرفتند، مشابه شهید چمران و شهید صیاد و سایر مبارزان شهید در اردوگاه انقلاب اسلامی دیده می شدند. این مثال وجوه متعددی برای تامل را در اختیار ما می گذارد...

این انقلاب مبارک، نیروهایی می خواهد که با مراتب بالای عرفان و معرفت به حقائق، مبارز میدان های سخت باشند، راهبان شب و شیران روز باشند... مومنان عارفی توان خدمت به انقلاب اسلامی را پیدا می کنند که با آرزوی شهادت و بی قراری برای فداکردن همه وجود و امکانات خود در راه تعالی اهداف اسلام تلاش کنند. مومنان عارفی که در مواقع فتنه گون، بصیرت ورزند و در میدان های مبارزه، صبار و شکور باشند و در هنگامه عمل، اهل شجاعت و اقدام به موقع و به اندازه مومنان عارفی که ببینند آماج حملات دشمن به سوی امامشان نشانه رفته و جای خود را در جبهه حق پیدا کند و با همه وجود ایستادگی نماید. مومنان عارفی که بصیرت و فهم و درک خیمه رسول الله صلی الله علیه و آله را در این دوران داشته باشند و با حقیقت انقلاب اسلامی که تجلی اسلام راستین در زمانه ماست مرتبط باشند. مومنان عارفی که جز امام و راهشان، هیچ نبینند و جز فداکردن خود در راه رضایت امام هیچ نخواهد، همچون حاج قاسم عزیز....

#ماترکناک_یابن‌الحسین 🦋 @shab_amaliat

جهت دسترسی به موارد ذیل با این شناسه ارتباط بگیرید: @Mtammar *دریافت مطالب تفصیلی *ارسال سوال، انتقاد و پیشنهاد *ارجاع به منابع بیشتر

🍂به یادتم شبای جمعه دائم یتیماتو رها نکن حاج قاسم ... 🍂روشنه دلم به جواب سلامت یه روزی میای تو رکاب امامت... عجل بظهورک یا اباصالح...

رمز عملیات: وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ(آل عمران، 146)

سلام علیکم و رحمه الله

در ادامه بهره مندی از وصیتنامه الهی سیاسی سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز بحمدالله به فراز هفدهم رسیدیم.

فراز هفدهم

1. بین عمل به دین و اقامه دین فرق است. عمل به دین به معنای التزام به اصول و فروع و احکام دین است ،خواه در زندگی فردی خود و خواه در زندگی اجتماعی. اما اقامه دین به معنای این است که زمینه و بستر لازم برای عمل کردن افراد جامعه به فرامین فردی و اجتماعی دین فراهم گردد. به عنوان مثال، نماز خواندن یک عبادت است و عمل به فرمان الهی. اما ساختن یک مسجد که زمینه را برای نماز خواندن عده ای فراهم می سازد، اقامه دین محسوب می شود. بُعد عمیقتری از اقامه دین نیز وجود دارد و آن، تغییر تفکر و فرهنگ غالب اجتماع است تا زمینه درک و اجرایی شدن فرهنگ متعالی وحی در جامعه محقق گردد. به عبارت دیگر، احیای هر ارزش اجتماعی متعالی در جامعه، اقامه دین است. دین اسلام که همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها را با فرامین حیات بخش خود پوشش می دهد، اهمیت بسیاری برای اقامه دین و اصول و فروع آن در جامعه قائل است:« الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ»(حج،41) اما اقامه تنها در فضای دین تعریف نمی شود، بلکه جبهه مقابل نیز از ظرفیت بسترسازی و ساختارسازی در اجتماع بهره برده و به اقامه ضد ارزش ها و ساختارهای غلط در فضای اجتماع دست می زند. از آنجا که خاصیت ایجاد بستر و اقامه اجتماعی یک ارزش آن است که مسیر برای انجام عمل تسهیل و مخالفت با آن سخت می شود، چنانچه این ظرفیت در اختیار جبهه باطل قرار گیرد، به راحتی ضدارزش ها و اباطیل خود را در جامعه پیاده می کند. خیلی فرق است بین اینکه اخلاق اجتماعی منشا عملکرد افراد باشد یا حرص و طمع به دنیا انگیزه اقدامشان.

2. ایجاد بسترها و اقامه ارزشها از شئون اولیای اجتماعی است، ولیّ اجتماعی، وظیفه اقامه و بستر سازی دارد، تا حرکت و اقدام جامعه و افراد آن در این بستر ممکن و موثر باشد. افراد را مجبور نمی کند اما حقیقتا جاده سازی می کند، اتوبانی که تخلف در آن ممکن اما خطرساز است. زمانی که این بسترها در جامعه ساخته می شود. همه ابعاد وجودی افراد را دربرمیگیرد. افراد حتی در خلوت خود نیز در فضای اقامه شده قرار می گیرند و به طور متقابل اثر می پذیرند و اثر می گذارند. همه جامعه در این اقامه شریکند، هر چند درصد سهمشان متفاوت است. محور این جامعه، که دارای تاثیر کلیدی است، امام است. سایر افراد به میزان نورانیت وجودی و اتقان عملکردی خود، در فضای ترسیم شده توسط امام با او همراهی می کنند، نسبت در این فضا، مانند نسبت بین قلب و سایر اعضای بدن از بزرگترین تا کوچکترین عضو است.

3. ارتباط زیبا و شیرینی بین امام جامعه و تک تک افراد جبهه اش برقرار است. این طور نیست که امام در یک مقام بلندی محصور باشد و تنها با حلقه اطرافیان خود مرتبط باشد و سایر افراد جامعه جز با واسطه های بسیار نتوانند با او مرتبط شوند. بلکه امام در عین علو و برتری مقام و منزلتش، اما ارتباط حقیقی و روحی با تک تک افراد و پیروان خود دارد. مانند یک لشکر حقیقی که همه عملکردها، مهارتها و روحیات افراد به هم وابسته و در راستای یک هدف واحد است ،اما در ورای این ارتباطات متقابل، این وجود فرمانده و حضور اوست که این افراد را به هم پیوند زده است.