eitaa logo
•| شب‌اول‌قبر و عالم‌برزخ |•
1.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
2 فایل
کانال شب اول قبر و عالم برزخ 🥀 خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا زمانیکه هراس مرگ میدزدد سکوتت را یکی مثل نسیم سرد میگوید: کنارت هستم ای تنها و دل، آرام میگیرد....💞 ارتباط با خادم کانال @na_amiri
مشاهده در ایتا
دانلود
🌏 قسمت ششم 🔻پس از مدتی به آمدم و دیدم سر مرا هادی به زانو گرفته، گفتم: «هادی ببخش حالی ندارم که برخیزم و در این بی ادبی معذورم، تمام شکسته و هنوز نفسم به روانی بیرون نمی‌آید و صدایم ضعیف شده است.» اشکم نیز جاری بود و از جدایی گله‌مند بودم که در نبود او اولین فشار را دیدم. 🔻هادی برای دلداری من گفت: «این خطرات از لوازم منزل اول این است و گردن‌ گیر همه است، هر چه بود گذشت و امید است که بعد از این چنین چیزی پیش نیاید. این عالم از ناحیه خود شماست و این قفسه که تو را در آن گذاشتند ترکیبی از اخلاق بد انسان است که میله هایش با نیش به یکدیگر جوش خورده و روح انسان را در جهان مادی فرا گرفته، و در این جهان به صورت قفسه ظاهر شده و ممکن است که هزار بخورد چون اصل خوی‌های زشت سه تاست؛ حرص و غرور و حسادت که اولی آدم را از بهشت بیرون نمود و دومی شیطان را مردود ساخت و سومی قابیل را به جهنم برد اما این سه هزاران شاخ و برگ پیدا می‌کند که مقدارش در هر کسی متفاوت است.» 🔻هادی در بین این گفتار خود دست به اعضای من می‌کشید و دردها دفع میشد و از مهربانی های او تازه‌ای می‌گرفتم. صورت و اعضایم از کثافات و کدورت، پاک شده بود و داشت و فهمیدم که آن فشار یک نوع تطهیری است برای شخص که پلیدی ها با آن گرفته شود. 🔻از هادی پرسیدم این آویزان به گردنم چیست؟ گفت نامه عمل تو است که در آخر کار و روز باید حساب خرج و دخل تو تصفیه شود و در این عالم به آن نیازی نیست... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ➥