📕#13
📚#رمان
📘#وقت_بودن
✍️نویسنده: #جلیل_سامان
📖انتشارات: #کتابستان_معرفت
👦🏻#جوان
🌀 معرفی:
❌خیلی ها وقتی که باید باشند نیستند، وقتی که نباید حاضرند.
🔅 رمان داستان جوانمردی است که به وقتش هست، می ماند و جان و مال و ناموس عده ای را نجات می دهد و وقتی هم که نباید آرام و بی صدا 🤫می رود👣
🍀 برگی از کتاب:
🤗 مائده با هیجان، قبای گل دوزی شده بلوچی اش را چنگ زد. بی اختیار می خواست کل بکشد. عاشق و مشتاق به شوهرش چشم دوخت.
☺️جان محمد انگار داشت عقده تمام این سال ها را بر کنده های بی جان خالی می کرد. چنددقیقه ای طول کشید تا بلاخره جان محمد از نفس افتاده نشست روی زمین و دستار را باز کرد.
ـ جانومد!
😍این را مائده چنان عاشقانه گفت که جان محمد را شرمگین کرد و سرش را پایین انداخت. مائده رفت و به سرعت با لیوانی آب برگشت. با لبخندی برلب دوباره گفت:
ـ جانومد!
😙جان محمد بی طاقت شد. دستی که لیوان را به سوی او گرفته بود، بوسید و به سوی خود کشید.
شب چراغ(کانال بصیرت؛پاسخ به شبهات و شایعات و...)جهت عضویت👇👇👇
@shabcheragh2