#5608 متن شبهه: مسجدی که تا ظهور امام عصر (عج) هیچ سقفی قبول نمیکند ! مسجد صبور مسجد کوچکی در منطقه قدیمی بحرین است که شیخ محسن صبور آن را بنا کرده است. معجزه این مسجد، این است که هیچ نوع سقفی را قبول نمی کند. بسیاری از مردم سعی کرده اند که سقف از سیمان یا شاخه های خرما یا انواع دیگر پوشش ها بر آن بسازند، ولی باز روز بعد دیده اند که سقف خراب شده است. مسجدی در بحرین سقفش را باز نگهداشته تا زمانی که حضرت مهدی (عج) ظهور کند. از علامت های ظهور، قضیه مسجد صبور در روستای زنج است. شیخ البجلی شخصی را دیده است که آثار هیبت و شکوه و جلال در او آشکار بوده و در خرابه ای نماز می خواند. به او می گوید: بفرمایید مسجد و آنجا نماز بخوانید. فرمود: نه این در اصل مسجد است. به اهل روستا دستور بده که این مسجد را بنا کنند. به او گفت: تو کیستی؟ فرمود: من صاحب الأمر هستم. پس دامن او را می گیرد و دستش را می بوسد. امام به او می فرماید: این کار را انجام بده. و خود نقشه مسجد و حد ودش را می کشد. شیخ البجلی می گوید: مولای من! اگر برای بنای مسجد پولی از مردم روستا طلب کنم، آنها مرا متهم به جمع آوری صدقه برای خودم می کنند. علامتی که با آن این تهمت را از خود دفع کنم، چیست؟ فرمود: این مسجد هیچ سقفی را قبول نمی کند، تا زمانی که من غایبم. ... منبع: کتاب «مائتان و خمسون علامه حتی ظهور الامام مهدی (عج)» تألیف سید محمد علی حسنی طباطبایی، صفحات ۱۲۸ – ۱۲۹ ( متن شبهه خلاصه شده ) پاسخ شبهه : 1️⃣ این داستان تا قبل از سال 1999 میلادی اصلاً وجود نداشته است، چنان که امینان زنج در شهادت های مستند شاهد آن بوده اند ، و همین بس که کسانی که تاریخ بحرین را نوشته اند چیزی ذکر نکرده اند. این متن تنها پس از آن که در سال 1999 توسط شخصی به نام آقای محمد علی الطباطبایی نوشته شد - ایشان از سال 1980 میلادی در سوریه زندگی می کنند و در حال حاضر در لندن مستقر هستند - و علاوه بر این که طباطبایی اهل بحرین نیست، حتی نام روایت کننده را نیز ذکر نکرده است، 2️⃣ شخصی که ادعای ملاقات با امام (علیه السلام) را به او نسبت می دهند و او را (شیخ البجالی) می نامند، از همه جهات مجهول است، چیزی از او معلوم نیست و اثری ندارد. 3️⃣ در داستان آمده است که (بجلی) هنگامی که امام (علیه السلام) را ملاقات کرد و امام به او دستور داد که مردم را برای ساختن مسجد دعوت کند، فرمود: پروردگارا، مردم روستا مرا متهم می کند که برای خودم صدقه می خواهم. این پاسخ بسیار عجیب و غیر منطقی است، زیرا آیا امام فردی را که مردم به او اعتماد ندارند را به این درجه منصوب می کند؟! 4️⃣ گزارشگر داستان - الطباطبایی - حتی نام کسی که ماجرا را به او گفته است را ذکر نکرده است، بنابراین ما نمی دانیم، شاید یکی از شارلاتان ها به او گفته است که آن را به این ترتیب بنویسد تا بدعت دیگری بیاورند و بر اساس آن دروغ بگویند، مخصوصاً که می دانیم یک شیاد (بحرانی) در همان دوره، به ویژه از سال 1991 میلادی و قبل از انتشار داستان در سال 1999 میلادی، با او در سوریه بوده است. 5️⃣ این داستان از ابتدا قبل از سال 1999م یعنی قبل از اینکه راوی آن را بیاورد، وجود نداشته است. 6️⃣ این تنها مسجدی در بحرین نیست که سال هاست بدون سقف باقی مانده است و مساجد روباز کوچکی بین مزارع در حومه روستاها و در نزدیکی ساحل دریا، بدون سقف ساخته شده است، ویا درختی از شاخه ها به عنوان سقف در قسمتی از آن و معمولاً بدون در است. برای کارگران مزارع، شکار و عابران پیاده و یا برای فصل تابستان در محلی که به آن (مساجد خانه ها) معروف است، ساخته شده است، جایی که در گذشته مردم روستاهای خود را در روزهای گرم ترک می کردند و در مزارع اقامت می کردند. بنابراین هر گروهی از خانواده ها در مکانی سکونت دارند و به این مکان ها (مدحین) می گویند و برای آنها مسجد کوچکی می سازند، زیرا مساجد، بزرگ نیستند و نیازی به سقف در آنها نیست. 7️⃣ بنابراین چنین متنی از نظرهای متعدد مردود و غیر مستند می باشد. 🌐https://al-7awza.org/hawza/show.php?sec=a  شب چراغ کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت https://eitaa.com/shabcheragh2