#دیدم_که_جانم_میرود
♥️ #عشق، یعنی مخلص خالص بودن یعنی رفیق. و ما از رفاقت چی میدونیم... حکایت عاشقی به سبک نور
🌷 ناگفتههایی از شهید مصطفی کاظم زاده به روایت دوست و همرزمش، حمید داوود آبادی
💎 این اثر جذاب، تنها گوشهای از زندگی واعتقادات شهدای جوان وعزیزیه که ما در راه حفظ میهنمون، دادیم وچقدر آقا مصطفیها هست که ما باید درموردشون بدونیم. در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن، من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم میرود
#معرفی_کتاب
به کانال خبرگزاری شبستان خراسان جنوبی بپیوندید👇👇
✅ @shabestan_khjonobi
#دیدم_که_جانم_میرود
💠 دوران دفاع مقدس، گنجینه تمامی ناپذیری است که هرچه بیشتر به اعماق آن میرویم با ابعاد تازهتر و جذابتری از آن روبرو میشویم. یکی از این ابعاد جذاب و کمتر دیده شده، رفاقت بین رزمندگان بوده است. رفاقتی که گاه آدمها را از برادر خونی بهم نزدیکتر میکرده است و آنقدر ریشهدار و عمیق میشده که تبدیل به اخوت و برادری واقعی میشده است.
👬 ماجرای بین حمید داوود آبادی و شهید مصطفی کاظم زاده نیز از همین برادریهاست. دو نوجوان کم سن و سال که در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی با هم آشنا میشوند و بعد از آن هم با هم راهی جبهه شدهاند و در نهایت نیز شهادت مصطفی، او را از حمید که برادر واقعیاش شده بود، جدا میکند.
#معرفی_کتاب
به کانال خبرگزاری شبستان خراسان جنوبی بپیوندید👇👇
✅ @shabestan_khjonobi