🌴یاد شهید #سید_علیرضا_هاشمی به خیر.
علی، ارادت خاصی به آقا امام زمان داشت. دو روز قبل از شهادتش همش اسم شهداء محل و دوستاش رو میبرد و به ما میگفت: بیاید ببینید دوستام اومدن دیدنم. و من فکر میکردم تو خیال خودشه! نمیدونستم اون واقعا داره میره😔
شب قبل، به پسرخواهرم گفته بود من امشب شب آخرم هست. مراقب خاله ات و بچه ها باش.
🌷🌷🌷🌷🌷
هیچ وقت بی وضو نبود.
روز جمعه وضو گرفت گفت اعظم نماز بخونم بریم خونه مادرم.میخواست بره که افتاد روی زمین. جایی که همیشه نماز میخوند رو به قبله. رفتم بالای سرش چشماش باز بود. گفتم: علی جان! خوبی؟ با چشم اشاره کرد آره. و فقط گریه میکرد.
نمیدونم چرا همیشه حالش بد میشد، زنگ میزدم اورژانس؛ ولی آنروز نمیفهمیدم باید چکار کنم؟ و فقط ساختمان را میرفتم طبقه بالا و پایین و کمک میخواستم.
همسایه مون با پسرش اومد خونمون. بعد پسرش رفت بلندش کنه ببره رو تخت. گفته بود دست به من نزن! بذار رو به قبله باشم دارم تموم میکنم فقط به زن و بچم نگو.
همسایمون گفت یکم آب بهش بدیم؟ گفتم نه! دکتر گفته تو این حالت آب بهش ندید. علی آقا داشت جون میداد من نفهمیدم!
علی آقا هم عین اربابش تشنه بود!
رفتم بالای سرش. گفتم علی. خوبی؟ با چشماش گفت: آره. انگار نگاه آخرش بود. عین آدمی که گل بو کنه رفت پیش اربابش. 😭😭😭😭😭
شادی روحش #صلوات
https://eitaa.com/shabhayeshahid