eitaa logo
شبهای با شهدا
301 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد ارتباط با ما👇👇 @Samanoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 یاد بخیر؛ . کفشی را مدتها می پوشید و بسیار کهنه شده بود. به همین دلیل به او گفتم که برایت کفشی را خریداری کنم چون شما می خواهی به دانشگاه بروی و این کفش ها مناسب نیست؛ اما قبول نکرد و گفت که همین کفش ها برایم خوب است. شادی روحش     @shabhayeshahid
🌴یاد بخیر؛ اولین و مهم ترین توصیه‌ای که به دوستان و نزدیکانش داشت این بود که ." آن موقع هم که فرمانده پایگاه بسیج بود، یکی از وظایفی که همیشه بر گردن خود احساس می‌کرد سر زدن به خانواده شهدا بود. خیلی برای بچه‌های شهدا احترام قائل بود و به خصوص برای بچه‌های شهدای سوریه خیلی گریه می‌کرد. شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد بخیر؛ سیزده سالش بود و با اصرار و درخواست از ریاست جمهوری وقت ( آقای خامنه ای) به جبهه آمده بود. به آقا گفته بود اگر سیزده ساله ها اجازه ندارند جبهه بروند پس بگویید مداحان و روحانی ها هم دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند‌ چون ۱۳ ساله بود و به کربلا رفت. خیلی دل و جرأت داشت. در یکی از عملیات‌ها که در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می‌شود در حالی که ، ولی ناگهان متوجه شیئی می‌شود و آن را بر می‌دارد و به عربی می گوید: ˈقفˈ یعنی ˈایستˈ دشمن از ترس و وحشت تسلیم او می‌شوند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر می‌آورد. افسر عراقی از فرمانده ی مرحمت پرسیده بود من سال‌هاست که در چند کشور دوره‌های چریکی را گذراندم، تا به حال این اسلحه که سربازتان به دست داشت را ندیده‌ام این دیگر چه نوع اسلحه‌ای است. شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد به خیر؛ بسیار به تمام معنا بود در زمان فتنه 88، ده روز او را ندیده بودیم و بعد از 10 روز که آمد دیدیم که 10 کیلو لاغر شده به منزل آمد و با عجله را برداشت و گفت: این عکس‌ها را به موتورم می‌چسبانم تا ببینم چه کسی جرات می‌کند به حضرت آقا حرف بزند. یک عکس تمام قد از حضرت آقا را در خانه چسبانده و هر صبح که بیدار می‌شد عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام می‌کرد و . عشق به ولایت او  به گونه‌ای بود که اگر از تلویزیون بیانات حضرت آقا پخش می‌شد همان موقع بلند می‌شد و . شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد بخیر؛ ♦️با عملش به دیگران امر به معروف می کرد. یک شب که برای فعالیت در بسیج و ایست و بازرسی به مسجد میرود میبیند کفشهای زیادی نا مرتب جلوی در اتاق بسیج ریخته. علی با حوصله و گفت الان دقت کن هر کی بره بیرون و برگرده کفشش رو مرتب میگذارد سر جایش. واقعا همینطور شد.👌 البته کسی متوجه نشد کار علی بوده است. ♦️علاقه شدیدی به هنر و داشت و خیلی زود توانست حتی نقاشی های بزرگ پارچه ای به مناسبت های مختلف بکشد و در مسجد نصب کند. عکس بسیاری از شهدای محل را کشیده بود و می گفت کی نوبت من میرسد. از کتاب شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد #شهید #محمد_مفتح بخیر؛ ایشان عادت داشتند #صبح_زود_برای_پیاده_روی بروند و موقع برگشتن نان سنگک بخرند، عادتشان بود که با تک تک کاسبها #احوالپرسی کنند و اگر موقعیت مناسب بود، با آنها دست بدهند. بسیار خوش خلق و مردمدار بودند همیشه #اوقات_مشخصی_برای_مطالعه داشتند و هر مشکلی که پیش می آمد و هر گرفتاری ای که بود، آن ساعات را باید صرف مطالعه می کردند و این برنامه را تغییر نمی دادند. یادم هست در روزهایی که اوج مسائل و درگیریهای انقلاب بود، ایشان باز هم از تحقیق و مطالعه غافل نمی شدند.  شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴یاد بخیر؛ یکی از کارهایی که شهید گلستانی برای رابطه گرفتن با اعضای دسته میکرد این بود که بچه ها هر کدوم، بعد از مطالعه هر موضوعی که میخواستن برای دسته میکردن. وقت خواندن از بچه ها میخواست هر کدوم یک قسمت از دعا رو بخونن. بعضی از شبها گلستانی با بچه های دسته یک،برای مناجات شبانه بیرون از چادر و کنار گودالی شبیه به قبر میرفتن،بچه ها به نوبت درون گودال میخوابیدن و گلستانی علیه السلام رو میخوندن و بچه ها راز و نیاز میکردن بعضی شبها هم تنها و دورتر از چادر ها با یه سجاده و فانوس و مهر و قرآن مینشست و از کتاب شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد مدافع حرم بخیر؛ همیشه را در جیبش داشت و روزی ۵ یا ۶ بار قرآن تلاوت می‌کرد شهریور همان سالی که عقد کردیم، خیلی به من اصرار کرد که مثل خودش قرآن را حفظ کنم. من سعی خودم را کردم و چند جزء حفظ کردم. خودش با اینکه سرش خیلی شلوغ بود، اما حتماً قرآن را حفظ می‌کرد. . اگر یک روز وقتش به بطالت می‌گذشت، خیلی ناراحت می شد و عمیقاً غصه می‌خورد که چرا آن روز را درست استفاده نکرده است.  تمام ماه رجب و شعبان را می‌گرفت. وقتی را می‌شنید فورا به نماز می‌ایستاد و می‌گفت برای رفع مشکلات کافی است، دو رکعت نماز بخوانی. شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد فرمانده #شهید #مهدی_باکری بخیر؛ همسرش می گفت : یه روز در حالی که آقا مهدی ، از خانه بیرون می رفت به او گفتم : چیزهایی را که لازم داریم بخر . گفت : بنویس . خواستم با خودکاری که در جیبش بود بنویسم ، با شتاب و هراس گفت : #مال_بیت_المال_است و استفاده شخصی از آن ممنوع است و حتی اجازه نداد چند کلمه با آن بنویسم .» شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴یاد مدافع حرم بخیر؛ در 12 آذرماه همزمان با ایام اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید. از او یک دختر به نام حلما به یادگار مانده است که 17 روز بعد از شهادتش متولد شد. خیلی بود و سر به سر همه می‌گذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز می‌خواند. (ع) بود. همیشه دنبال این بود که برای امام حسین(ع) کار کند. به هیچ عنوان ظاهرسازی را دوست نداشت، شاید هر کسی ظاهر او را می‌دید فکر نمی‌کرد شهید شود. هم بود. با هم گردش و کوه می‌رفتیم. قبل از رفتنش به سوریه یک دفعه گفتم: «آقا میثم در این موقعیت می‌خواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟ دلت می‌آید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟» بعد از این حرفش من دیگر هیچ چیزی نگفتم. خیلی مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه می‌گفت: «پس این بچه کی به دنیا می‌آید؟» ولی عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول صبر می‌کرد بچه‌اش به دنیا می‌آمد و بعد می‌رفت. اما دیگرهیچ چیز نمی‌توانست جلوی او را بگیرد. شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد بخیر؛ خیلی دوست داشت پسرش محمدحسین حافظ قرآن شود. حتی در دوران بارداری صوت جزءهای قرآنی را در خانه پخش می‌کرد . بعد از تولد محمدحسین هم، زمان‌هایی که خواب بود برایش نوای قرآن پخش می‌کرد. آن هم روزانه حدوداً و نه بیشتر. چراکه وقت بیداری‌ با شیطنت‌هایش هر دو ما را با خود همراه می‌کرد. پخش صوت قرآن، جزء برنامه‌های اصلی تربیتی محمدحسین بود. آقا صالح می‌گفت «اگر محمدحسین حافظ قرآنی شود، ما آن دنیا سربلند خواهیم بود.» می‌گفت «می‌دانم سخت است، ولی به اجر آن دنیایش می‌ارزد، پس برایش تلاش کن.» به من و محمدحسین خیلی علاقه داشت، اما همیشه می‌گفت ! محبتش بی‌نظیر بود، اما وابستگی نداشت. این حرفها مربوط به زمانی بود که اصلاً هیچ خبری از سوریه و شهادت و... نبود. انگار حواسش بود که با وجود شدت علاقه بینمان، این رابطه قلبی زمینگیرش نکند... دلش می‌خواست به راحتی دل بکند. محمدحسین 7 ماهه بود که آقا صالح رفت. با این‌حال به دوستانش که در سوریه بودند گفته بود «محمدحسین خیلی به من وابسته است.» شادی روحش @shabhayeshahid
🌴 یاد بخیر از جمله فرماندهان موفق و مؤثر در شکل گیری و بنیان گذاری و سازمان دهی توپخانه ی لشگر ۲۷ حضرت رسول(ص) بود. بسیار با استعداد و باهوش بود و رزمندگان را به کار وتلاش تشویق می‌کرد. در مواجهه با حق، متواضع و متین و در برخورد با باطل، قاطع بود. زمانی که یوسف دانشجو بود، پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها برای کار به آجرپزی می‌‌رفت. او نذر کرده بود که با دهان روزه به افراد نیازمند کمک کند. کابلی داوطلبانه به عنوان مشاور وارد یگان تیپ 110 ادوات و گردان ذوالفقار شد واز طرف دیگر به دلیل تازه تاسیس بودن تیپ امکانات بسیار محدودی داشتیم؛ به همین دلیل یوسف شبانه روز تلاش می‌کرد تا امکانات مورد نیاز رزمندگان را مهیا کند. او چه از نظر کاری و چه از نظر اخلاقی یک الگو بود. شب قبل از شروع عملیات کربلای 5 اصرار داشت تا غسل شهادت انجام دهد. امکانات بهداری به نسبت رزمندگان بهتر بود؛ رفتیم و یوسف آنجا غسل شهادت انجام داد. شادی روحش @shabhayeshahid
شهید شهید از خودگذشتگی برای اسلام ... شهيد استاد من بود. زماني كه ارتش صدام به يورش آورد، احمد در انتظار آخرين عمل جراحي براي بيرون آوردن تركشی بود که با گلوله ی ضد انقلاب وارد سينه‌ اش شده بود اما روز بعد از شنيدن خبر صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند كه بماند و پس از اتمام جراحي برود، اما و جواب داده بود: "وقتي كه در خطر باشد، من اين سينه را نمي‌خواهم." . . https://eitaa.com/shabhayeshahid
🌴یاد شهید بخیر موضوع از آنجایی شروع شد که ایشان متوجه شدند که چند نفر از دوستان و آشنایان گذشته در بیرون مشغول جمع آوری و می باشند ... با مشورت فرمانده محترم جناب آقای مصطفی متولیان تصمیم می گیرند که ایشان را به عنوان از اخراج کنند! در یک جو ناباورانه ای همه برادران سپاه و خانواده محترم و همه آنهایی که خانواده را می شناختند متوجه شدند که تورانی آخرت خود را به دنیای دیگران فروخته است .با همه ناباوری و حیرانی ،این خبر سریع و جدی مطرح شد که همه باور کردند حتی و بستگانش ،لذا تورانی مظلومانه با خداحافظی کرد . 🍃🍃🍃🍃🍃 بزرگوار فردی تیز هوش و دارای شم اطلاعاتی بسیار بالائی بود . ایشان گفته بودند که من این توانائی را دارم که با آنها (منافقان)ارتباط برقرار کنم .در هر حال ایشان در این راه زحمات بسیار زیادی را متحمل شده است . 🍃🍃🍃🍃🍃 سرانجام در مصاف با داخلی در جنگل سرسبز و انبوه_آمل به لقاء حق پیوست . از تاریخ ایشان در 22/8/60 تا مورخه 11/11/60 کسی خبری از جنازه مطهر این شهید نداشت.در بازجوئی که ازضد انقلابیون موسوم به #"سربداران_جنگل "به عمل آمد معلوم شد آنها جنازه بی جان یا نیمه جان شهید را گرفتند و پس از جدا کردن سر از بدنش ،جنازه اطهرش را به آتش کشاندند و با راهنمائی آنها تکه هایی از جنازه آن بزرگوار که 2 کیلو هم نمی شد ، روی دست ملائک و دوستان و آشنایان و همرزمان ساروی از مسجد ساری به گلزار شهداتشیع گردید . شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshaid
🍀🍀🍀 بچه ها پرچم هر شهید که بالا رفته ، عزتی که هر شهید پیدا کرده ، هر کدوم یک خطی رو مراقبت کردن . مراقبت کردن... 🎙روایـــت هـمـچنان ادامه دارد‌... وَتَـسْـتَـمِـرُ الْـحِـكٰايَةْ https://eitaa.com/shabhayeshaid
🚨توجه ویژه به مسائل شرعی 🔘سردار حاج قاسم سلیمانی: 💠یکی از منطقه جنوب شرق کشور را دستگیر کردیم و در یک ملاقات، خبر را به مقام معظم رهبری دادم. ایشان بسیار خوشحال شدند که این شرور شده است. سپس فرمودند: «چگونه او را دستگیر کردید؟» عرض کردم: «در یک قرار که با او گذاشتیم، سر قرار آمد و نیروها او را دستگیر کردند.» معظم‌له فرمودند: «آزادش کنید! شما به او داده‌اید و وی سر قرار حاضر شده است. شما شرعاً کسی را که امان داده شده است دستگیر کنید.» این نوع رفتار نشان از توجه عمیق مقام معظم رهبری به مسائل شرعی دارد. گرچه بسیار دوست دارند که چنین شخصی دستگیر بشود، ولی دستگیری سر قرار را دانسته و می‌فرمایند باید این شرور بشود. 📚 برگرفته از کتاب یادستان دوست https://eitaa.com/shabhayeshahid
🌴یاد شهید# حسین_پور_جعفری_بخیر همسرش می گفت: 38روز بعد عروسی، ساکش را جمع کرد و راهی شد. برایم نامه می نوشت، از دلتنگی هاش و اتفاقات می گفت. یادم هست یک بار نوشته بود: «امروز صبح یک نفر پیشانی ام را بوسیده و گفته تو خواهی شد.»  ⚘⚘⚘⚘⚘ گاهی چند روز خبری از او نبود. مادر به خانم حاجی زنگ می زد و خانم حاجی به مادر. هر دو نگران همسران خود بودند و در انتظار خبر. ترس و دلتنگی روز به روز بیشتر می شد. گاهی مدت ماموریت هایشان نزدیک 30 روز طول می کشید. ⚘⚘⚘⚘⚘ حاج قاسم به ایستاد و دیگران پشت سرش ایستادند. آن شب بعد از افطار یک به یک ما انگشتری را از حاجی به هدیه گرفتیم. لبخند هایی که بین حاضرین رد و بدل می شد و دوربین هایی که لحظه به لحظه آن شب را ثبت می کردند به یادگار ماند. امسال جایشان خالیست. ⚘⚘⚘⚘⚘ او باوجود این که سال ۹۵ بازنشسته شده بود و می‌توانست در خانه بنشیند و استراحت کند ولی با همراه ماند و با فرمانده خود نیز شد.   شادی روحش @shabhayeshahid
🌴عملیات فتح‌المبین با رمز (س) از روز دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ به مدت هشت روز در چند مرحله با هدف پاکسازی مناطق اشغالی در منطقه غرب رودخانه کرخه در استان انجام شد. 💐💐💐💐💐  انجام این عملیات، ، و هم از تیررس توپخانه و سلاح‌های دوربرد خارج شدند و ما بر ارتفاعات منطقه مسلط شدیم و دشمن کاملاً به مرز‌های خود عقب‌نشینی کرد. سایت‌های ۴ و ۵ و رادار که قبل از حمله منطقه وسیعی از خاک عراق را هم تحت پوشش راداری خود داشت، آزاد شدند. ارتفاعات مهم و و و تا عین‌خوش آزاد شدند. 💐💐💐💐💐 پادگان که با سنگر‌های بتنی در رژیم گذشته ساخته شده بود و دژ محکمی محسوب می‌شد، آزاد شد و همان‌طور که گفتم با تجهیزاتی که در این عملیات به غنیمت گرفته شد، تیپ‌های ما هم تجهیز شدند. شادی روح شهدای عملیات فتح المبین @shabhayeshahid
از شهدا مدد بگیرید. کسانی که خیلی دوست دارند برای دیگران تلاش کنند و به سعادت انسان‌ها داشته باشند به جای اینکه بیمرند شوند. این آن‌ها را صاحب قدرتی جاودانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسان‌ها برای رسیدن به خواهد کرد. برتر از فرشته‌ها به کمک ما آدم‌های مردنی می‌شتابند. https://eitaa.com/shabhayeshahid