🌴یاد شهید #محمد_تورانی بخیر
موضوع از آنجایی شروع شد که ایشان متوجه شدند که چند نفر از دوستان و آشنایان گذشته در بیرون مشغول جمع آوری #سلاح و #مهمات #غیر_قانونی می باشند ... با مشورت فرمانده محترم جناب آقای مصطفی متولیان تصمیم می گیرند که ایشان را به عنوان #منافق از #سپاه اخراج کنند!
در یک جو ناباورانه ای همه برادران سپاه و خانواده محترم و همه آنهایی که خانواده #تورانی را می شناختند متوجه شدند که تورانی آخرت خود را به دنیای دیگران فروخته است .با همه ناباوری و حیرانی ،این خبر سریع و جدی مطرح شد که همه باور کردند حتی #همسر و بستگانش ،لذا تورانی مظلومانه با #سپاه خداحافظی کرد .
🍃🍃🍃🍃🍃
#شهید بزرگوار #تورانی فردی تیز هوش و دارای شم اطلاعاتی بسیار بالائی بود . ایشان گفته بودند که من این توانائی را دارم که با آنها (منافقان)ارتباط برقرار کنم .در هر حال ایشان در این راه زحمات بسیار زیادی را متحمل شده است .
🍃🍃🍃🍃🍃
#شهید_تورانی سرانجام در مصاف با #ضد_انقلاب داخلی در جنگل سرسبز و انبوه_آمل به لقاء حق پیوست .
از تاریخ #شهادت ایشان در 22/8/60 تا مورخه 11/11/60 کسی خبری از جنازه مطهر این شهید نداشت.در بازجوئی که ازضد انقلابیون موسوم به #"سربداران_جنگل "به عمل آمد معلوم شد آنها جنازه بی جان یا نیمه جان شهید #تورانی را گرفتند و پس از جدا کردن سر از بدنش ،جنازه اطهرش را به آتش کشاندند و با راهنمائی آنها تکه هایی از جنازه آن بزرگوار که 2 کیلو هم نمی شد ، روی دست ملائک و دوستان و آشنایان و همرزمان ساروی از مسجد ساری به گلزار شهداتشیع گردید .
شادی روحش #صلوات
https://eitaa.com/shabhayeshaid
🌴یاد شهید#مرتضی_یاغچیان بخیر؛
در #کارهای_گروهی پیشقدم بود و در #جبهه و یا در #سپاه برای دوستانش غذا میپخت و گاه ظرفها و حتی لباسهای کثیف آنها را میشست و تا آخر عمر هیچگاه درصدد برنیامد سنگر اختصاصی داشته باشد. به هیچکس اجازه نمیداد او را #فرمانده خطاب کند و به این اصطلاح حساسیت داشت.
میگفت: افتخار میکنم که به جبهه آمدهام تا دین خود را به #اسلام ادا کنم و نهایت آرزویم #شهادت است. جبههها منزلگاه انسانهای دلباخته است که شیفته شهادت و عاشق وصالاند.
🍃🍃🍃🍃🍃
مصطفی الموسوی میگوید:
من و محمد آقا کیشی و شهید ورمزیار و آقا مرتضی در #تنگه_چزابه رو به منطقه عملیاتی ایستاده بودیم. مرتضی دستم را گرفت و گفت: «دیگر آخرین ساعت زندگی مرتضی است.» گفتم: چه شده؟ به افق اشاره کرد و گفت: «خورشید دارد در کجا غروب میکند؟» گفتم خودت که گفتی! گفت: «مرتضی در آنجا خواهد ماند و دیگر نخواهد آمد.» گفتم بازهم دیوانه شدی مگر چه خبر شده است؟ گفت: «نخیر #خدا میداند که اگر این بار بروم دیگر برگشتنی نیستم.» و همانطور هم شد.
مرتضی در مناجاتهایش با خداوند میگفت: "بهتر از جانم چیزی ندارم که تقدیم کنم چراکه آنهم به تو تعلق دارد..."
شادی روحش #صلوات
https://eitaa.com/shabhayeshaid
🍀🍀🍀
بچه ها پرچم هر شهید که بالا رفته ، عزتی که هر شهید پیدا کرده ، هر کدوم یک خطی رو مراقبت کردن
.
مراقبت کردن...
🎙روایـــت هـمـچنان ادامه دارد...
وَتَـسْـتَـمِـرُ الْـحِـكٰايَةْ
#شهید #حاج_حسین_یکتا #شهادت
https://eitaa.com/shabhayeshaid
از شهدا مدد بگیرید.
کسانی که خیلی دوست دارند برای #هدایت دیگران تلاش کنند و #عشق به سعادت انسانها داشته باشند به جای اینکه بیمرند #شهید شوند. این #شهادت آنها را صاحب قدرتی جاودانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسانها برای رسیدن به #سعادت خواهد کرد. #شهدا برتر از فرشتهها به کمک ما آدمهای مردنی میشتابند.
https://eitaa.com/shabhayeshahid
#پوستر | شهادت امام جواد (علیه السلام)
◻️در زمان امام جواد (علیهالسلام)، تشیع از نظر تشكیلاتى، در نهایت قدرت و استقامت بود. به همین دلیل است که ایشان را در سن ۲۵ سالگى به شهادت رساندند. رهبر معظم انقلاب | بهمن ۱۳۵۱
#شهادت | #امام_جواد
● خانه طراحان انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/shabhayebashohada
نگاه من به زخم دست هادی بود که بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود. صحبتهای هادی را قطع کردم و گفتم این زخم پشت دستت برای چیه ؟ خیلی وقته که می بینم سوخته.
نمی خواست جواب بده و موضوع را عوض کرد اما من همچنان اصرار کردم.
بالاخره توانستم از زیر زبانش حرف بکشم.
مدتی قبل در یکی از شبها خیلی اذیت شده بود. می گفت که شیطان با شهوت به سراغ من آمده بود من هم چاره ای که به ذهنم رسید این بود که دستم را بسوزانم.
من مات و مبهوت به هادی نگاه می کردم . درد دنیایی باعث شد که هادی از شهوت دور شود. آتش دنیا را به جان خرید تا گرفتار آتش جهنم نشود.
🍃🍃🍃🍃
این اواخر وقتی به تهران می آمد گاهی چفیه به روی صورتش می انداخت تا چشمش به نامحرم نیفتد ، می گفت اگر به نامحرم نگاه کنیم راه #شهادت بسته می شود .
🌹 هدیه به روح شهید #هادی_ذوالفقاری صلوات
📚 برگرفته از کتاب ؛ #پسرک_فلافل_فروش
🦋 #زندگی_به_سبک_شهدا
https://eitaa.com/shabhayebashohada
🌷🌷🌷🌷
📌 روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم:
🔹️ پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲)، دمشق ساعت ۷ صبح:
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم، هوا ابری است و نسیم سردی میوزد...
ساعت ۷:۴۵ صبح:
به مکان جلسه رسیدم.....مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند...
ساعت ۸ صبح:
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند. دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید:
"همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!..."
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت...
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه...
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد اما پنجشنبه اینگونه نبود...
بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر:
زمان اذان ظهر رسید...با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!...
ساعت ۳ عصر:
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم...
پایان جلسه...مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود ۹ شب:
حاجی از بیروت به دمشق برگشته، شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند...
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند..سکوت شد...
یکی گفت:حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!...
حاجقاسم با لبخند گفت:
"میترسید شهید بشم!..."
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد:
#شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!...حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم....
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
"میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!..."
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد که اینم رسیدهست...اینم رسیدهست...
ساعت ۱۲ شب:
هواپیما پرواز کرد...
ساعت ۲ صبح جمعه:
خبر شهادت حاجی رسید...
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود...
در آن نوشته بود:
«مرا پاکیزه بپذیر...»
🔹️ راوی: از ستاد لشکر فاطمیون...
✅ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/shabhayebashohada
امام موسی کاظم (علیه السلام):
أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
تحف العقول، ص. ۴۰۳
⬛️شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) تسلیت باد.
#امام_موسی_کاظم
#امام_رضا
#شهادت
https://eitaa.com/shabhayebashohada
..🌹...
🦋میگفت:
جان ..
امانتی ست ...
که باید به جانان رساند
اگرخود ندهی ..
می ستانند
فاصلهی هـلاڪت و #شهـادت ...
هـمین ، خیانت در امانت است
#شهید سید مرتضی آوینی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
https://eitaa.com/shabhayebashohada
كم محبوبیت که نداشت . خیلیها میگفتند بیاید پای کار حتما رأی می آورد.
به زبان هم به حاجی گفته بودند: محبوبیت شما اقتضا میکنه کاندیدای ریاست جمهوری بشید.
حاجی نه گذاشت و نه برداشت جواب داد: « من نامزد گلوله ها و نامزد #شهادت هستم.
سالهاست توی جبهه ها دنبال قاتل خودم میگردم اما پیداش نمیکنم
راوی : حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد حاج علی اکبری
📚 برگرفته از کتاب #سلیمانی_عزیز
🌹هدیه به روح سردار دلها ؛ #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی صلوات
✏️ #مکتب_حاج_قاسم
🌙 شب جمعه #به_وقت_حاج_قاسم
https://eitaa.com/shabhayebashohada
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُون
آرام باشید. #بیمارستان_المعمدانی در عملیات #طوفان_الاقصى نقطۀ عطف نابودی #اسرائیل شد.
#خدا_با_ماست را هیچ گاه فراموش نکنید.
تزلزل و ترس همانی است که #سگهای_هار میخواهند.
با #شهادت خونها هدر نمیروند، جان تازه به روح رزمندهها میدمند.
منتظر انتقام باشید.
🔸 نشانی صفحه #ویراستی حجت الاسلام عباسی ولدی:
https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi
#فلسطین
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi