🌴یاد شهید#مرتضی_یاغچیان بخیر؛
در #کارهای_گروهی پیشقدم بود و در #جبهه و یا در #سپاه برای دوستانش غذا میپخت و گاه ظرفها و حتی لباسهای کثیف آنها را میشست و تا آخر عمر هیچگاه درصدد برنیامد سنگر اختصاصی داشته باشد. به هیچکس اجازه نمیداد او را #فرمانده خطاب کند و به این اصطلاح حساسیت داشت.
میگفت: افتخار میکنم که به جبهه آمدهام تا دین خود را به #اسلام ادا کنم و نهایت آرزویم #شهادت است. جبههها منزلگاه انسانهای دلباخته است که شیفته شهادت و عاشق وصالاند.
🍃🍃🍃🍃🍃
مصطفی الموسوی میگوید:
من و محمد آقا کیشی و شهید ورمزیار و آقا مرتضی در #تنگه_چزابه رو به منطقه عملیاتی ایستاده بودیم. مرتضی دستم را گرفت و گفت: «دیگر آخرین ساعت زندگی مرتضی است.» گفتم: چه شده؟ به افق اشاره کرد و گفت: «خورشید دارد در کجا غروب میکند؟» گفتم خودت که گفتی! گفت: «مرتضی در آنجا خواهد ماند و دیگر نخواهد آمد.» گفتم بازهم دیوانه شدی مگر چه خبر شده است؟ گفت: «نخیر #خدا میداند که اگر این بار بروم دیگر برگشتنی نیستم.» و همانطور هم شد.
مرتضی در مناجاتهایش با خداوند میگفت: "بهتر از جانم چیزی ندارم که تقدیم کنم چراکه آنهم به تو تعلق دارد..."
شادی روحش #صلوات
https://eitaa.com/shabhayeshaid