eitaa logo
شبهای با شهدا
289 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 یاد شهید دکتر #مصطفی_چمران بخیر؛ خانومش می گفت ما مجسمه‌های خیلی زیبا داشتیم که بابا از آفریقا آورده بود. خودمان دوتا #همه_را_شکستیم. می‌گفت: «این‌ها برای چه؟ #زینت_خانه_باید_قرآن_باشد به رسم اسلام. به همین سادگی». وقتی مادرم گفت: «شما اگر پول ندارید من برایتان وسایل خانه می‌آورم»، مصطفی رنجید گفت: «مساله پولش نیست مساله زندگی من است که نمی‌خواهم عوض شود». شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
یاد شهید #عبدالحمید_دیالمه بخیر؛ صف غذا طولانی بود و اگر در صف می ایستادم به کلاس نمی رسیدم دنبال آشنایی می‌گشتم که چهره‌ای مذهبی و آشنا دیدم . نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر.  چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش #به_انتهای_صف_غذا_برگشت و در صف ایستاد. شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴 یاد شهید #دانشجوی_پیرو_خط_امام(ره) #محسن_وزوایی بخیر؛ مادر بزرگوارشان می‌گفت؛ در #عملیات_فتح المبین محسن گفت: رسیدیم نزدیک کربلا گفتم: محسن جان اگر راه کربلا باز شود یکسره از آنجا می‌روی. گفت: نه میایم شما را می‌برم گفتم: محسن جان دلم آب نمی‌خورد، که تو کربلا را ببینی. گفت: مادر من #کربلا را برای خودم نمی‌خواهم بلکه برای #نسل_بعدی می‌خواهم... شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴یاد شهید #میثم_شکوری بخیر؛ یکبار در سرمای شدید دستانم را توی جیبم کردم. میثم شکوری داد زد: دستت رو در بیار گفتم حتما می خواهد با چوب بزند. گفت دستت بالا. میلرزیدم. نگاهم کرد، دستم را گرفت و یک مشت نخودچی کشمش توش ریخت گفت: #بخور_گرم_بشی. میثم #مربی_خشک_و_نظامی بود ولی به جای خودش #محبت_بی_پایانی_داشت از کتاب #میثم شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴 یاد شهید مدافع حرم #محمد_بلباسی به خیر؛ وقتی دیپلم گرفت گفتم محمد جان برای دانشگاه هم امتحان بده. گفت مادر برای امسال دیر شده. گفتم #توکل_کن_به_خدا پسرم، بنشین و این یک ماه را درس بخوان. این مدت کمی که فرصت داشت برای دانشگاه خودش را آماده کرد اما با همه مشغله‌اش #نمازجمعه اش ترک نشد الحمدلله درس خواند و #دانشگاه_سراسری_مشهد رشته #مهندسی ریخته‌گری هم قبول شد @shabhayeshahid
🌴یاد شهید بخیر؛ وقتی برای آخرین بار به عراق اعزام شد می گفت یکبار وقتی در محاصره بودیم، شروع به خواندن کردیم و ناگهان دلم برای پسرم تنگ شد. به خودم گفتم یکبار دیگر برمی‌گردم و اینها را می‌بینم. برای همین اربعین 93 ما با هم را رفتیم؛ چون می‌گفت وقتی بدون تو می‌روم حس می‌کنم . @shabhayeshahid
🌴 یاد سردار شهید #خلیل_مطهرنیا بخیر؛ تصمیم گرفته بود #توی_جبهه_دبیرستان_راه_بیندازد. می گفت : «امروز بچه ها دارن این جا می جنگن و خون میدن ،عده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم توی شهرها عین خیالشون نیست !با خیال راحت درس میخونن فردا هم که جنگ تموم بشه ،همه مسولیت ها ی کلیدی مملکت رو بدست میگیرن ،این رزمندها هم می شن محافظ یا زیر دست اون ها...😔 شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴یاد شهید #محمد_عبداللهی بخیر؛ هر جا هرکاری بود، محمد بدون آن‌که مسوولیتی داشته باشد و یا اظهار خستگی کند، به دنبال انجام آن می‌رفت و می‌گفت: #کار_نباید_روی_زمین_بماند. خط قرمز محمد ولایت بود و می‌گفت: آقا نباید ناراحت شود، آقا که نمی‌تواند مستقیم بگوید، ما سربازیم؛ #سرباز_باید_جلو_بیاید. فرمانده باید فرماندهی کند. شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴 یاد شهید #حاج_عبدالله_نوریان بخیر؛ در عملیات والفجر 4 ، در دشت شیلر می‌خواستیم یک مین قمقمه‌ای را منفجر کنیم‌، اما نه خنثی می‌شد و نه منفجر؛ حاج عبدالله آمد و گفتیم: «نمی‌شود این را کاری کرد» او بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم گفت، همان کارهای مرا انجام داد و مین ترکید؛ حاج عبدالله گفت: #شما_بگویید_بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم_کار_درست_می‌شود. از کتاب #روز_سوم شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌴یاد شهید #صادق_مهدی_پور بخیر؛ توی وصیتنامه ش نوشته بود؛ همه مخصوصا دوستان حزب اللهی بدانند که به فرموده امام ،عالم محضر خداست و اکنون #کم_کاری و #سستی و #نفسانی_عمل_نمودن که #تشکیلات_اسلامی و کلاً محتوای اسلام را از بین می برد گناهی نابخشنودنی است که از هیچ کس پذیرفته نیست. شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📢 کانال #شبهای_با_شهدا 🌷شب هاتون با #یاد_شهدا_بخیر ✅ کاری از #راویان_نور بسیج دانشجویی استان تهران ♦️آدرس در ایتا🔰 https://eitaa.com/shabhayeshahid ♦️آدرس در سروش🔰 https://sapp.ir/shabhayeshahid 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌴یاد شهید #مهدی_زین‌الدین بخیر؛ 📝 گاهی یک حدیث، یا جمله‌ی قشنگ که پیدا می‌کرد، با ماژیک #می‌نوشت_روی_کاغذ_و_می‌زد_به_دیوار. بعد راجع به ش باهم حرف می‌زدیم. هرکدام، هرچه فهمیده بودیم می‌گفتیم و جمله می‌ماند روی دیوار و توی ذهنمان. از کتاب #زین‌الدین شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid