ོ شَبیهِ اَبر...
و #ارتداد هم به پایان رسید...
#یهجرعه_کتاب
☕️
سکوت همیشه به معنای آرامش نیست
سکوت گاهی خیز برداشتن برای پریدن و نفس گرفتن برای فریاد کشیدن است...
#ارتداد
@Shabih_ABR
#یهجرعه_کتاب ☕️
#ناقوسهابهصدادرمیآیند...
🔔
سفارشات حضرت #علی به #فرزندانشون قبل از #شهادت🕊
@shabih_abr
#یهجرعه_کتاب ☕️
✨
دستش را بلند کرده بود و در هوا دنبال دستم میگشت، دستم را جلو بردم و مچم را گرفت
دست خشکش مثل شاخه های درخت محکم دور دستم پیچید حال و روز خوبی نداشت اشک صورتم را تر کرد همانطور آرام گفت
از دست دلخورم..!
جواب ندادم نمیخواستم بفهمد گریه می کنم 💔
منتظر ماندم تا ادامه دهد
چرا گفتی بسیجی نیستم!؟...
هر چقدر چشمش نمیدید قدرت شنوایی اش چند برابر شده بود نمیدانم چرا این حرف را توی حیاط پادگان زده بودم بالاخره آن آشغال ها نمیگذاشتند ما زنده از آنجا بیرون بیاییم
به حاجی گفتم
من تا حالا پامو تو پایگاه بسیج نذاشتم حالا چطوری باید به جرم بسیجی بودن اعدام بشم!؟ 😒
اون یکی دستش رو بالا آورد و روی صورتم حرکت داد وقتی به زخم لبم رسید ضربه کوچک به آن زد زخم قدیمی سر باز کرد و طعم تلخ خون در دهانم پیچید...🥀
آنقدرها درد نداشت با زبان زخم را لیس زدم پرسید دهن مزه چی میده!؟
گفتم خون
ادامه داد: همین خونه، از همین خون ها بود
نه خونِ غیر عادی..
هرکی برای اسلام خون میده خونش همین بو و مزه رو میده، 🍃
خون بسیجی چه فرقی با خونِ تو داره...؟!
مچم را کم کم ول کرد و گفت:
از همین خون، زمینهای خوزستان سیراب شد منتظر چی هستی تا بسیجی بشی ثبت نام تو اتاقک بسیج دانشگاه یا گرفتن کارت گردان عاشورا!؟
.
.
#ابدی
#معرفی_کتاب
@shabih_abr
همیشه میدونستم هیچ کاری بی حکمت نیست
اولای اسفند تا نصف قصه دلبری و خوندم 💕
اما
دیگه نتونستم تا الان که اوایل اردی بهشته...
و تمومش کردم :)
✨
#یهجرعه_کتاب
صحنتان را میزنم بر هم جوابم را بده
این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است
جان من آقا مرا سرگرم کاشی ها نکن
میهمان مشغول صاحب خانه باشد بهتر است
گنبد مال من، باب الجوادت مال من
جای من پشت در میخانه باشد بهتر است
💛
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
السلام علیک یا ثامن الائمه :)
به تو از دور سلام آقای من...
#معرفی_کتاب
@shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
بعد از قصه دلبری... از همون اپ طاقچه یه رمان سه جلدي آب و آتش، در مورد ایران در زمان ساسانیانه 😃 جذب
#یهجرعه_کتاب
📚
انار از دستانم بر زمین میافتد
سعی میکنم آن را بردارم
که شاهزاده پیشقدم میشود
هر دو صاف میشویم که میگویم: ببخشید ولیعهد
خودم برش میداشتم...🍃
_ درست نیست یک بانو برای برداشتن چیزی خم بشه بخصوص در جایی که مردان زیادی حضور دارن.. :)
#مهرگان 🌾
چقد جشن هاشون و دوس دارم...
کاش میشد یکم اون زمانا زندگی کرد...
#معرفی_کتاب
@shabih_abr
کوروش:
زندگی تلاشیست برای نزدیک کردن
آنچه هست به آنچه دوست داری 🌈
#یهجرعه_کتاب
آتوسا، دختر کوروش بزرگ نوشته ی هلن افشار
#معرفی_کتاب
@shabih_abr